باشگاه خبرنگاران جوان کرمان - حسین سلیمانی برادر بزرگ سردار شهید سلیمانی به عنوان مهمان ویژه در جشنواره ذوالفقار کرمان به بیان خاطراتی از برادر خود سردار سلیمانی پرداخت و گفت: شهید سلیمانی دریای عاطفه بود و اگر یکی از اعضای خانواده مریض میشد جرات نمیکرد بگوید مریض است زیرا سردار به شدت پیگیر بیماری وی بود و تمام مراحل درمان را پیگیری می کرد.
او گفت:در دوره راهنمایی ما شرایط مالی خوبی نداشتیم، ولی با این همه مهمانهای زیادی به منزل ما میآمدند و حتی یک ماه می ماندند و این باعث برکت بود.
به گفته حسین سلیمانی در روستای ما مدرسه راهنمایی وجود داشت و بچههایی از روستاهای دیگه میآمدند و گاهی غذا نداشتند سردار سلیمانی غذایش را به مدرسه می برد و با بچه ها می خورد و گاهی حتی یک لقمه غذا به خودش هم نمی رسید و سردار خیلی به عاطفه بود.
به گفته او در سفری که سردار سلیمانی به سوریه میرفت مادرم خیلی بیمار بود و سه بار از دم در برگشت و در مقابل مادرم زانو زد و مادرم را بوسید، مرحله دوم کنار مادرم خوابید و لحظه سوم پای مادرم را بوسید وقتی سوار ماشین شد گفت لحظه های آخر مادرم است مواظبش باشید و در سوریه دوبار تماس گرفت و لحظهای که مادرم فوت کرد نمیدانستیم چطور به ایشان خبر بدهیم و به آقای قالیباف گفتیم تا خبر بدهند آقای قالیباف تماس می گیرند و اطلاع می دهند باید برای یک کار واجب به ایران برگردید و شهید سلیمانی میگه کار مهمی دارم وقتی که آقای قالیباف اصرار کرد می گویند مادرم فوت کردند و پیغام می دهند به حسین بگو جنازه مادرم را نگه دارد تا من بیام و صحنهای عجیبی بود واقعا به ما سخت گذشت.
حسین سلیمانی می گوید: در یک سفر به ایران با فرزندانش یکجا جمع شدند و ۴ نوه داشت یک دختر و پسر از پسرش و یک دختر و پسر از دخترش و خیلی به نوهها وابسته بود این اواخر بچهها را زیاد تحویل نمیگرفت که به آنها وابسته نشود.
انتهای پیام/ی