باشگاه خبرنگاران جوان همدان - شاهدان عینی از حمله گارد شاهنشاهی در ۲۶ دیماه ۱۳۵۷که موجب شهید و زخمی شدن ۱۸ نفر از اهالی روستای جهان آباد نهاوند شد، روایت می کنند.
بیش از ۱۰۰نفر از نیروهای مشترک گارد شاهنشاهی، ساواک، ژاندارمری و شهربانی به روستای کوچک جهان آباد نهاوند یورش بردند.
اهالی روستای جهانآباد واقع در ۶کیلومتری مرکز شهرستان نهاوند که در دوره حکومت ستم شاهی ۴۵۰نفر جمعیت بودند مبارزات انقلابی خود بر ضد رژیم شاه را از اوایل سال ۵۰ شروع کرده بودند و رابطان انقلابی همراه با هیات مذهبی به قم مسافرت می کردند و اطلاعیه رساله و نوار سخنرانی حضرت امام خمینی (ره) را برای اهالی روستا و شهرستان نهاوند میآوردند.
روستای جهان آباد به دلیل مبارزه های انقلابی به قم کوچک معروف شد بود.
در ایامی که میگذرد حیف است از دلاوریهای مردان و زنان روستایی کوچک و ۴۵۰نفری در دوران شاه که همتی بلند و غیرتی وصف ناشدنی داشتند یاد نکنیم روستایی که در آن دوران و حدود یک ماه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی بیش از یکصد نفر از نیروهای مشترک رژیم پهلوی شامل گارد شاهنشاهی، ساواک ژاندارمری و شهربانی با محاصره کامل روستا و ضرب و شتم بزرگ و کوچک روستا ۱۶ نفر را مجروح و ۲نفر را شهید میکنند.
مظلومیت مردم این روستای انقلابی در شب ۲۶دیماه اتفاق افتاد و جنازه شهدا و مجروهان را در بین دو روستای کوهانی و جهان آباد بر روی برفها رها کردند و اجازه دسترسی اهالی را به آنها نمیدهند.
روستای جهانآباد در بخش مرکزی شهرستان نهاوند و بین روستاهای کوهانی از شمال، شعبان از جنوب، فیازمان از غرب و از شرق به کوه و باغها مشرف میشود اکنون نزدیک به ۲۰۰۰ نفر جمعیت و جزو روستاهای خوب شهرستان نهاوند است و بعد از ۴۳ سال به واکاوی آن حادثه تلخ از زبان مجروحان و شاهدان عینی میپردازیم.
خدایار یوسفی یکی از مجروحان حمله گارد شاهنشاهی و ساواک به روستای جهانآباد در این مورد گفت: به دلیل ارتباط مردم با روحانیون روستا و رفت و آماد زیاد به قم به روستای جهانآباد قم کوچک میگفتند که جلوتر از بسیاری از شهرستانهای بزرگ با محوریت شیخ احمد زمانیان و یک نفر دیگر به نام شیخ حنیفه مولوی و که از یاران امام (ره) بود مبارزه خود علیه رژیم را در هیئت حضرت ولیعصر (عج) در حسینیه ابلاغ در مرکز روستای جهان آباد آغاز کردند.
او گفت: نوار و اطلاعیههای حضرت امام (ره) با کمترین زمان ممکن توسط این روحانیون مبارز و نیروهای انقلابی از قم وارد روستا و بلافاصله در شهرستان نهاوند و بعضی از شهرستانهای غرب کشور توزیع میشد که همین اقدامات سبب شد ابتدا روستا توسط نیروهای ویژه گارد شاهنشاهی، هنگ ژاندارمری و شهربانی و ساواک زیر نظر و مورد حمله ناجوانمردانه قرارگیرد.
یوسفی گفت: حجتالاسلام شیخ احمد زمانیان که بعد از انقلاب ۴ دوره نمایندگی مردم نهاوند را در مجلس شورای اسلامی به عهده داشت همیشه زیر نظر و تعقیب ساواک بود و چندین باز زندانی و تبعید شد بهطوریکه این روحانی نترس و اهل روستای جهانآباد در یکی از راهپیماییهای عظیم مردم نهاوند در ۲۰ آذرماه ۱۳۵۷درمیدان قیصریه در جمع بیش از ۳۰هزار نفری تظاهرکنندگان خطاب به نیروهای امنیتی و شهربانیگفت: «به خودتان زحمت ندهید من بیش از ۲۰ سال است که عمامهام راکه کفنم است به همراه خودم حمل میکنم پس مرا از مرگ نترسانید».
این مبارز و مجروح قبل از انقلاب گفت: اقدامات ارزشمند این روحانی و تعدادی از جوانان انقلابی سبب شد هیئت ولیعصر (عج) این روستا در اربعین سال ۱۳۵۴ به قم اعزام شود که در حسینیه آیتالله مرعشی نجفی و در حضور روحانیان و به ویژه مرحوم حجت الاسلام و المسلمین کافی مداح هیئت حاج عین علی زمانیان با نوحه قافله شترسوارانیم اسیر بی مونس یارانیم هرچند باشد عزیز زهرا (س) ز باغ حقیم هستیم دستدوم شعار میدادند «حسین جان کفنت کو، خمینی وطنت کو» خشم خود را به حکومت نشان دادند.
حاج کریم یوسفی یکی دیگر از مجروحان حادثه ۲۶ دیماه ۱۳۵۷ روستای جهانآباد در مورد وقوع حمله گارد شاه و نیروهای ساواک و ژاندارمری در حمله به روستا میگوید: وعده تمامی جوانان در روز ۲۵ دیماه ۱۳۵۷ در خانه شهید «نور خدا زمانیان» بود که بیش از ۳۰ نفر شب آماده بودند که متأسفانه توسط مخبرین ساواک محل ملاقات لو رفت.
نیروهای مشترک ساواک، گارد شاهنشاهی ژاندارمری و شهربانی ۱۶ نفر را مجروح و ۲ نفر را شهید کردند
یوسفی گفت: پساز این که محل قرار لو رفت و تمامی افراد که بیش از ۳۰ نفر بودند به محاصره خیل عظیم بیش از ۱۰۰نیروهای ساواک، ژاندارمری و گارد ویژه شاهنشاهی مستقر در زنجان که به نهاوند اعزام شده بود درآمدند و در منزل شهید زمانیان زد و خورد بین نیروها انجام شد و در نخستین اقدام آقای یوسفی با اسلحه ژسه از پشتبام مورد هدف قرار گرفت و بلافاصله از ناحیه پا زخمی شد.
یوسفی گفت: در هجوم بعدی نیروها، مأموران از در و دیوار منزل وارد خانه شدند و زن و فرزند شهید زمانیان را مورد ضرب و شتم قرار دادند و سپس شهید نور خدا و علی کوچک زمانیان را در مقابل چشم همسر و فرزندان خردسال آنها بهقدری کتک زدند که بعد از چند ساعت و قبل از اعزام به بیمارستان فخریه ملایر به مقام شهادت نائل آمدند.
روزنامههای کیهان و اطلاعات جنایت ماموران شاه را منتشر کردند
عین علی زمانیان که موسس هیئت مذهبی ولیعصر (عج) در حسینیه ابلاغ روستای جهانآباد با هماهنگی جوانان و حجتالاسلام زمانیان بود در مورد شهادت و مجروح شدن ۱۸ نفر از اهالی این روستا گفت: حادثه ۲۶ دیماه ۱۳۵۷ که مصادف با فرار شاه خائن بود به حدی دردناک بود که وصف آن وجدان انسان را آزرده میکند بهطوریکه دو روزنامه رسمی کیهان و اطلاعات در روز فرار شاه در ۲۶ دی آن را منتشر کردند.
او گفت: رژیم ستمشاهی بهقدری از مردم این روستا و روحانی مبارز آن ترس داشت که بارها با حمله وقت و بیوقت باعث رنجش مردم و شکست درب و پنجره خانه آنها میشد و بارها جوانان روستا را زندانی و شکنجه میکردند و در ادارات شاهنشاهی کار اهالی روستا انجام نمیشد و در نهایت نیز با گسیل کردن همه نیروهای خود به خصوص گارد بی رحم شاهنشاهی به فرماندهی شخصی بنام سرگرد حسینی مردم بیدفاع و مظلوم این روستا را به خاک وخون کشید.
بیشتر بخوانید:
دعوتشدگان برای تظاهرات به محاصره گارد در آمدند
رضا زمانیان فرزند شهید نور خدا زمانیان که در سال ۵۷ دانشآموز مقطع راهنمایی بود در مورد شب حمله گاردیها و نیروهای ساواک به منزلشان میگوید: همه دعوتشدگان سر ساعت ۹ در منزل ما حاضر شدند و من برای آنها چای میبردم که در مورد راهپیمایی فردای آن روز یعنی ۲۶دی باهم مشورت و هماهنگی کنند که شهید قنبرعلی زمانیان که در سر کوچه کشیک میداد یک از ماموران گارد را با چوبدستی میزند و با فریاد میگوید ماموران آمدند فرار کنید.
این فرزند شهیدگفت: ساعت ۱۱ بود که با بی رحمی تمام به خانه ما از در و دیوار هجوم آوردند و تمام اهل خانه را مورد ضرب و شتم قرار دادند و شکنجه، مجروح و بازداشت کردند پدرم و شهید علی کوچک را زیاد شکنجه کردند بهطوریکه در وسط راه اعزام به ملایر شهید شدند.
زمانیان گفت:پدر من رئیس انجمن حکومت شاه در روستا بود، ولی در جلساتی که شرکت میکرد غذا و چای آنها را نمیخورد و میگفت این حق مردم و بیت المال است و خشم نیروهای شاهنشاهی از این بود چرا منزل ما که پدرم نماینده دولت شاه و رئیس انجمن روستا بود به پاتوق انقلابیون ضد حکومت تبدیلشده است و به این خاطر با فحاشی و بیاحترامی کامل پدرم را جلوی چشم همه ما کتک زدند تا بعد از چند ساعت شهید شد.
محمد زمانیان دانشآموز دوران قبل از انقلاب در روستای جهانآباد گفت: جو انقلابی بودن در روستای کوچک ما به حدی بالابود که به قم کوچک شهرت یافت بهطوریکه دریکی از روزهای آبان ماه ۱۳۵۷وقتی تمامی دانشآموزان از مدرسه ابتدایی روستا تعطیل شدیم عکس شاه را از صفحه اول کتاب درسی پاره کردیم و با آنیک حلقه درست کردیم و آن را به گردن یک سگ انداختیم.
زمانیان گفت:، چون جاده اصلی نهاوند به تهران از داخل روستای ما عبور میکرد خودروی ژاندارمری که در حال گشت زنی بود این حرکت دانشآموزان را دید و با حمله به ما باعث شد همه فرار کنیم و چند روز از ترس به مدرسه نمی رفتیم.
او گفت: وقتی گاردیها به همراه ساواک ژاندارمری و شهربانی ابتدا روستا را محاصره و به بعد به مردم بی دفاع حمله کردند و باعث شهادت و مجروح شدن ۱۸نفر از اهالی روستا شدند با بی رحمی کامل و برای ترساندن مردم و خشم از قیام دوباره گارد ویژه شاهنشاهی مستقر در زنجان تحت فرماندهی فردی بنام سرگرد حسینی که برای دستگیری روحانیون مبارز انقلابی نهاوند حجتالاسلام علی زمانیان از منصوبین حجتالاسلام احمد زمانیان وارد روستای جهانآباد شدند و آن فجایع را به بار آوردند.
پیکرهای مطهر شهدا و مجروحان را در چالهای روی برف رها کردند
علیرضا علی بخشی یکی از اهالی روستا و رئیس اسبق اداره بنیاد شهید و ایثارگران شهرستان نهاوند در مورد شرح ماجرا ۲۶ دیماه ۱۳۵۷ روستای جهانآباد میگوید: در هجوم ساوک به این روستا ۱۸ نفر شهید و مجروح میشوند که ماموران از ترس قیام دوباره مردم شهدا و مجروحان را سوار بر کامیونهای ارتشی میکنند و به شهربانی نهاوند میبرند و پس از شکنجههای بسیار آنان را بین روستای کوهانی و جهانآباد بر روی برفها رها میکنند.
او گفت: مردم که ضجه و ناله مجروحان را میشنوند به کمک آنان شتافته و به دلیل جو امنیتی در نهاوند آنها را به بیمارستان ملایر میبرند که دو نفر از آنان به نامهای نور خدا زمانیان و علی کوچک زمانیان براثر شدت ضربات واردشده به شهادت میرسند.
علی بخشی گفت: پس از اعزام مجروحان به بیمارستان فخریه ملایر علما و مردم با اقدامات انسان دوستانه در کمک به آسیب دیدگان حادثه جهانآباد کمیتهای را زیر نظر آیتالله میرشاولد روحانی برجسته ملایری تشکیل میدهند.
اوگفت: وخامت اوضاع مجروحان جهانآبادی این حادثه به حدی زیاد بوده که فوری کمیتهای امدادی و اضطراری زیر نظر آیتالله میرشاهولد از علمای بزرگ ملایر در این شهر تشکیل میشود و دادستان ملایر نیز یکی از بازرسان خود را مأمور رسیدگی به این جنایت دردناک میکند همچنین آیتالله عزیز الله علیمرادیانیکی از علمای بزرگ نهاوند در نامهای به آیتالله میرشاهولد، از ایشان و مردم ملایر به خاطر عیادت و کمک به حادثه دیدگان تشکر میکند.
متن نامه آیتالله علیمرادیان در تشکر از روحانیان و مردم ملایر
بسمالله القاصم الجبارین ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً، بل احیاء عند ربهم یرزقون نیمهشب سهشنبه ۲۶ دی ماه ۱۳۵۷ بار دیگر مأموران مزدور و سرسپرده وابسته به رژیم غیرقانونی طاغوت به مردم بیپناه روستای جهانآباد حملهور شدند و بعد از ارعاب و ضربوجرح، عدهای از آنها را به حالت نیمهجان در گودالی پربرف خارج از روستا ریخته، که دو تن از آنها در این حادثه جان سپردند.
مأمورین جنایتکار به این هم اکتفا ننمودند و از ورود مجروحین به شهر نهاوند که امکانات از طرف روحانیت و مردم مهیا بود جلوگیری کردند لذا اهالی روستای مذکور مجبور شدند که اجساد نیمهجان را به شهر ملایر انتقال دهند کارکنان بیمارستان فخریه، روحانیت و مردم مبارز آن سامان به پا خاستند و وابستگان شهدا را دلجویی کردند و مجروحین حادثه را درمان نمودند و آبرومندانه تا غروب آفتاب شهدا را تشییع نمودند.
از این رو اینجانب از طرف خودم و جامعه روحانیت و مردم نهاوند و روستای جهانآباد از مقام محترم جناب مستطاب آیتالله میرشاهولد و مردم عزیز و میهماندوست شهر ملایر که ما را یاری نمودند، سپاسگزارم و از خداوند میخواهم ملت مسلمان ایران در پناه حکومت عدل اسلامی به رهبری زعیم عالیقدر جهان تشیع حضرت آیتاللهالعظمی الا مام خمینی موفق و مؤید باشند اقل الحاق شیخ عزیز الله علیمرادیان.
او گفت: به دنبال این جنایت رژیم مردم نهاوند و با اشاره به حوادث ۱۹ آذر تا ۱۳ دیماه، و حمله وحشیانه و وقیحانه مأموران به مردم روستای جهانآباد، و کشته و مجروح شدن ، چندین نفر از اهالی شکایتی را نوشتند و به کانون وکلا ارسال کردند تا صدای خود را به گوش مردم آزادیخواه ایران و جهان برسانند و از اقدامات بعدی حکومت جلوگیری کنند.
و، اما فقط چند ماه بعد از این جنایت سرگرد امیر سلیمان حسینی که فرمانده گارد شاهنشاهی اعزامی از زنجان به نهاوند بود دستگیر و در سحرگاه روز چهارشنبه ۲۳اسفند ماه به حکم دادگاه انقلاب تیرباران شد.
مصطفی جمشیدی با نام مستعار جمشیدی معاون ساواک نهاوند به همراه پاسبان محمد قاسم گرایی به جرم تیر اندازی به سوی مردم و ضرب و جرح و شهادت تعدادی از مردم در اسفند ماه ۱۳۵۷ اعدام شدند.
گزارش از علی سهرابی
انتهای پیام/س