باشگاه خبرنگاران جوان - همه ما با او از زمان شروع پخش برنامه پربیننده «دستپخت» از شبکه یک آشنا شدیم. «فرانسوا اوزوات» ملقب به فرانسوا حسین، سال ۱۹۶۰ در شهر «مس» در شمال فرانسه متولد و در شهر «ورسای» بزرگ شد. پدرش نظامی بود و اصالتا مجارستانی و در زمان جنگ جهانی دوم به فرانسه مهاجرت کرد. خود «فرانسوا» هم وقتی دانش آموخته ارتش فرانسه شد، وارد ارتش شد و سالها نظامی بود تا این که تصمیم گرفت به صورت حرفهای به سراغ پرورش یکی از علایق دوران کودکیاش برود که در آن استعداد خیره کنندهای هم داشت. آشپزی با «فرانسوا» از کودکی عجین بود. پدر، مادر و مادربزرگش هم آشپزهای خوبی بودند. شاید تصور کنید که او فعالیتش در این حوزه را با حضور در یک آشپزخانه شروع کرد، اما سخت در اشتباه هستید! فرانسوا، چند سالی در کارخانه پاستاسازی ایتالیایی که با پدر همسر سابقش راهاندازی کرده بود کار را شروع و سپس آشپزی را در یک رستوران در شهر مس فرانسه آغاز و پله پله این راه پر فراز و نشیب را طی کرد تا با تلاش شبانهروزی خود به جایگاه بالایی رسید.
بیشتربخوانید
او چهار سال مدیر F&B رستوران بزرگ بانک مرکزی لوکزامبورگ بود و در این مدت با آشپزهای حرفهای زیادی آشنا شد و تجربیات زیادی از آنها کسب کرد. همچنین تجربه آشپزی برای رئیس جمهور فرانسه «نیکولا سارکوزی» را در کارنامهاش دارد و هدیهای با ارزش از ایشان بابت دستپخت اش دریافت کرده است. سپس به ایران سفر کرد، داور یکی از برنامههای آشپزی تلویزیون شد، در این جا ازدواج کرد و حالا در کشور ما زندگی میکند. در پرونده امروز زندگی سلام، گفتوگویی با او درباره زندگی پر فراز و نشیب اش، حرفه آشپزی، شباهتهای فرهنگی مردم ایران و فرانسه، سبک غذا خوردن ایرانیها و ... داشتیم.
ارتش فرانسه برایم تکراری شد، آشپز شدم!
به عنوان اولین سوال از او میپرسم که شما متولد فرانسه هستید و ابتدا وارد ارتش این کشور شدید، چطور شد که وارد حرفه آشپزی شدید؟ «فرانسوا» میگوید: «همان طور که میدانید من در شهر زیبای ورسای فرانسه در یک خانواده ارتشی بزرگ شدم. پدر و پدربزرگ من ارتشی بودند و، چون من پسربزرگ خانواده بودم، دوست داشتم کار پدر را ادامه بدهم و به همین دلیل باید از بین دو حرفه مورد علاقهام یکی را انتخاب میکردم: ۱- تحصیل در ارتش فرانسه و ۲- تحصیل در رشته آشپزی، هتلداری و تئاتر. در آن زمان اولویت انتخابیام، تحصیل در ارتش فرانسه بود. من دانش آموخته رشته کماندو در کشورم هستم و به مدت ۹ سال در این زمینه فعالیت کردم و بعد از مدتی کارم برایم تکراری شده بود و دوست داشتم که علاقه دومم یعنی آشپزی را دنبال کنم. برای همین تصمیم گرفتم که وارد حرفه آشپزی شوم و خیلی زود فعالیتم را شروع کردم. دورههای زیادی برای یادگیری گذراندم، مطالعاتم را زیاد کردم، با استادان و آشپزهای بنام فرانسه و لوکزامبورگ و بلژیک و آلمان همکاری و حدود ۳۲ سال در این زمینه فعالیت کردم و حالا بیش از ۱۰ سال است که در کشور ایران در کنار مردم خونگرم و دوست داشتنیاش در حرفه آشپزی فعالیت میکنم.»
غذای ایرانی خوشمزهتر است یا فرانسوی؟
از این آشپز بینالمللی میپرسم که از نظر او، غذاهای ایرانی خوشمزهتر است یا فرانسوی؟ فرانسوا میگوید: «خیلی سوال سختی است. همه دنیا، کشور فرانسه را به عنوان مهد غذا و آشپزی میشناسند و همان طور که بارها گفتم هر کشوری فرهنگ غذایی خاص خودش را دارد که این به خیلی چیزها بستگی دارد، مثلا موقعیت جغرافیایی و شرایط آب و هوایی و تاریخچه خوراک و سلیقه افراد و ...؛ بنابراین هر کشوری از نظر مردمانش، غذاهای خوشمزهای دارد. فقط گاهی، بعضیها از من میپرسند که از نظر شما، ایرانیها آدمهای شکمویی هستند یا نه؟ (میخندد). من به آنها میگویم که مردم ایران بسیار خونگرم و دوست داشتنی هستند و خورد و خوراک در هر کشوری با توجه به فرهنگ غذایی آن کشور متفاوت است و دلیل بر شکمو بودن مردم نیست، زیرا من به کشورهای زیادی سفر کردم، با فرهنگ غذایی کشورهای زیادی آشنا هستم و با وجود این نمیتوان گفت که مردم ایران آدمهای شکمویی هستند.»
ایرانیها من را دلبسته کشور زیبایشان کردند
ماجرای سفر فرانسوا به ایران هم، داستان جالب و متفاوتی دارد. خودش در این باره میگوید: «برای یک پروژه کاری در ایران، ویزای شغلی برایم ارسال شده بود و به همین دلیل به مدت یک ماه به کشور ایران سفر کردم. آن زمان به عنوان مشاور هتلداری، رستوران داری، مدیریت هتلداری و آشپز به ایران آمدم. برای یک گروه بسیار بزرگ فرانسوی، در یک هایپر مارکت معروف کار میکردم که به من فرصت داد تا به ایران زیاد مسافرت کنم و مخصوصا غذاهای تمام مناطق ایران از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب را کشف کنم. بعد از آن سفر، پیشنهادهای کاری زیادی در ایران داشتم از جمله مدیر کنترل کیفی غذاهای آماده یک شرکت و داوری در برنامه تلویزیونی دستپخت که از شبکه یک سیما پخش میشد و به همین منوال پیشنهادهای کاری زیادی در مسیر شغلم داشتم که باعث شد در ایران ماندگار شوم و جدا از کار لطف و محبت مردم ایران مرا دلبسته این کشور زیبا کرد.»
علاقه شدیدی به سینما و مطالعه دارم
فرانسوا طی سالهای اخیر، در چند فیلم و سریال هم نقشآفرینی کرده است. از او میپرسم که اوقات فراغتتان را چطور میگذرانید که این طور پاسخ میدهد: «غیر از کارم که به خاطر آن وقت زیادی را در آشپزخانه میگذرانم، علاقه شدیدی به سینما و مطالعه دارم و تفریحات من تماشای فیلم و مطالعه کتاب و به تازگی بازی در فیلمهای ایرانی است. ماجرای بازیگر شدنم هم برمیگردد به روزی که با معرفی یکی از دوستانم که در مسابقه دستپخت با هم همکاری داشتیم، اولین تجربه بازیگری در سریالهای ایرانی را با افتخار با مهران مدیری از کارگردانهای بنام ایران آغاز و به عنوان سرآشپز در نقش کوتاهی در سریال دراکولا بازی کردم. پس از آن پیشنهادهای زیادی برای بازیگری داشتم که به دلیل مشغله کاری فرصت زیادی برای این کار نداشتم، ولی به پیشنهاد یک سری از دوستان کارگردان بزرگ ایران از جمله سیروس مقدم در سریال «جزیره» و جواد افشار در سریال گاندو در نقش ژنرال سایمون (ژنرال انگلیسی) پاسخ مثبت دادم و ایفای نقش کردم. البته بهترین نقش و پیشنهادی که آن را دوست داشتم، «گیلعاد» در سریال تلویزیونی سرجوخه به کارگردانی احمد معظمی و تهیه کنندگی ابوالفضل صفری بود. بازیگری برای من شیرین و جذاب است و مهمتر از همه در کنار یک تیم حرفهای کار کردن بسیار لذت بخش است چرا که من یک ارتشی بودم و نظم و سروقت بودن یکی از اولویتهای من در تمام کارهاست.»
ایرانیها برخلاف فرانسویها در غذا خوردن خیلی عجول هستند
این آشپز دوست داشتنی درباره فرهنگ غذاخوردن و غذاهای ایرانی هم میگوید: «من حدود دو سال و نیم درباره غذاهای ایرانی تحقیق و مطالعه کردم و کتاب آشپزی در این زمینه برای خودم نوشتم. همان طور که در سوالات قبلی اشاره کردم هر کشوری دارای فرهنگ و سبک غذایی خاص خودش است و نمیتوان گفت ایراد یا مشکلی دارد. در کل چه در ایران و چه در کشورهای مختلف افراط و تفریط در خوردن غذا به بدن آسیب میرساند، ولی به تازگی میبینم که مردم ایران به سلامتی خود بیشتر از قبل اهمیت میدهند و من خیلی بابت این موضوع خوشحالم، زیرا خودم از بیماری دیابت رنج میبرم و خورد و خوراک سالم برای داشتن بدن و روحی سالم بسیار مهم است. البته ایرانیها در غذا خوردن، عجول هستند. مدت زمان طبخ غذاهای ایرانی طولانی است چیزی حدود ۳- ۴ ساعت، اما ایرانیها تمام این غذا را در حدود فقط ۵ دقیقه میخورند! در فرانسه شما ۵-۱۰ دقیقه غذا را آماده میکنید، اما ۴۰ دقیقه سر میز هستید: شما اول پیش غذا دارید، بعد غذای اصلی، بعد پنیر و بعد دسر که خوردن اینها حدود ۴۰ دقیقه طول میکشد! اما در ایران نه! درباره غذاهای ایرانی هم باید بگویم که غذاهای ایرانی پر از خلاقیت و تکنیک و تنوع است. تاکنون تحقیقات خیلی وسیعی درباره غذاهای ایرانی انجام دادم و باید بگویم واقعا غذاهای خوشمزه و کاملی هم هستند، البته باید ارائه این غذاها تغییر کند و به عبارتی امروزیتر شود.»
خوشبختم، چون با یک خانم ایرانی ازدواج کردم
فرانسوا چند سال پیش در ایران، ازدواج کرده است. از او درباره این تصمیم میپرسم و این که آیا دستپخت خودش بهتر است یا همسرش که میگوید: «همسرم آن زمان که به ایران آمدم، مشاور و راهنمای کارهای من در ایران بود. هم اکنون من با یک خانم تبریزی کدبانو ازدواج کردم که ۳۰ سال تفاوت سنی داریم و از زندگی مان خرسندیم. من خیلی خوشبختم، چون با یک خانم ایرانی ازدواج کردم. همسرم در شغل آشپزی فعالیت میکند و من از پیشرفت کاری همسرم خیلی خوشحالم و از خوردن غذاهای خوشمزه دستپخت همسرم هم لذت میبرم و خوشحالم با یک خانم ایرانی اصیل ادامه زندگی را سپری میکنم.»
سلامت یک جامعه در گرو آشپزهای خوب است
حضور در برنامه دستپخت، باعث شد که معروفتر شوید. از حضور در این برنامه و استعداد آشپزهای جوان ایرانی برای مان بگویید: «بله، حضور من در برنامه دستپخت باعث شد تا بیشتر با مردم عزیز ایران و علاقهمندان به حرفه آشپزی، آشنا شوم و از نزدیک گفتگوهای مفصل و مفیدی داشته باشم. جوانان بسیاری در ایران هستند که علاقه و استعداد زیادی به این حرفه دارند، ولی باید گفت که این حرفه یک صنعت عظیمی است و به نظر من این شغل بالاتر از یک پزشک نباشد پایینتر نیست، زیرا یک آشپز خوب با شناخت و تهیه مواد اولیه سالم و علم آشپزی میتواند جامعه سالمتری را بسازد و این نیازمند آموزش صحیح این حرفه است. امیدوارم زمانی برسد که علاقهمندان این صنعت در ایران با اصول و علم و دانش در این زمینه فعالیتشان را ادامه بدهند و من تا جایی که جان در بدن دارم، سعی میکنم در خدمت جوانان مملکتی باشم که در کنارشان زندگی را سپری میکنم.»
در یک یا ۲ سال نمیشود سرآشپز شد
«آشپزی، حرفهای است که برای موفقیت در آن باید همیشه در حال یادگیری بود»، او درباره رازهای موفقیت در این شغل میگوید: «باید هر لحظه و همیشه در حال کار بود. زمانی که به سرآشپزهای جوان درس میدهم یا وقتی آنها را ملاقات میکنم، میگویند که استاد، ما خیلی دوست داریم مثل شما بشویم. من به آنها میگویم که نمیشود طی یک یا دو سال سر آشپز شد! بلکه باید ۱۵-۲۰ سال وقت صرف آن کنید. وقتی میتوان به شما سر آشپز گفت که اغلب روشهای پخت غذا، اغلب سسها، اغلب دستورهای غذایی جهان مانند مکزیکی، لبنانی، ایرانی، ایتالیایی، فرانسوی، مصری، آفریقایی و ... مواد غذایی، وسایل، طعمها و مزهها و ... را بشناسید و از هرکدام در بهترین زمان ممکن استفاده کنید.»
با مطالعه قرآن، مسلمان شدم و فامیلم را «حسین» گذاشتم
فرانسوا در ایران مسلمان شد و نام خانوادگیاش را هم تغییر داد. از او میخواهم درباره این تصمیم هم برای مان بگوید: «من دینم را تغییر ندادهام بلکه تا پیش از اسلام آوردن، اصلا دینی نداشتهام، اما الان نه تنها مسلمان شدهام بلکه یک مسلمان شیعه هستم. وقتی تصمیم گرفتم مسلمان شوم به دفتر یک روحانی در تجریش رفتم. من قبلا کتابهای مذهبی مثل قرآن و ... را داشتم. در آن جا با حاج آقا مفصل صحبت کردم و به من کاملا توضیح داد که اسلام چیست و کتابهای مذهبی مثل قرآن و ... کدام اند. اما او گفت که بدون تفکر و مطالعه این کار امکان پذیر نیست و من در ابتدا باید قرآن را بخوانم. پس من هم ترجمه کل قرآن را به زبان فرانسه خواندم و از این همه مهربانی و احترام که در آن بود متعجب و مصمم به اسلام آوردن شدم. امام حسین (ع) هم برایم از اهمیت ویژهای برخوردار است که حتی نام فامیل خود را بعد از مسلمان شدن، حسین انتخاب کردم.»
خانواده دوست احساساتیو عاشق شیک پوشی
همسر «فرانسوا حسین» درباره ماجرای آشنایی شان ویژگیهای شوهرش و ... میگوید
«سعیده رنجبریان»، همسر شف «فرانسوا حسین» ۳۱ ساله است و از ۱۸ سالگی وارد حرفه آشپزی شده و حدود ۱۰ سال است که به صورت حرفهای در این زمینه فعالیت میکند. او درباره ازدواج با این سرآشپز بینالمللی میگوید: «قبل از این که بخواهم نحوه آشنایی با استاد شف فرانسوا را توضیح بدهم، لازم است یک خاطره کمتر گفته شده را برای شما تعریف کنم. زمانی که استاد، داور مسابقات دستپخت بودند، من ۲۳ سال داشتم و یکی از آرزوهایم این بود که در مسابقه دستپخت شرکت کنم و استاد فرانسوی که آن زمان اسمشان را هم نمیدانستم، دستپخت من را تست کنند و نمره بدهند. ولی متاسفانه موقعیت حضور در این مسابقه پیش نیامد تا این که در یک سمینار آشپزی بعد از گذشت حدود پنج سال از آرزویی که در سر میپروراندم با استاد شف فرانسوا از نزدیک آشنا شدم و با او درباره صنعت آشپزی گفتوگویی داشتم. همچنین همکاری با ایشان در چندین پروژه باعث شد که به همدیگر علاقهمند شویم و استاد بنده را از پدرم خواستگاری کردند و از آن جایی که پدرم دوست داشت خودم برای زندگی ام تصمیم بگیرم، انتخاب را به عهده خودم گذاشت و من با کمال میل تصمیم گرفتم در کنار آشپز بزرگی که زمانی آرزویم این بود که غذایم را تست کنند و نمره بدهند، زندگی کاری و شخصی خودم را ادامه بدهم و از علم و دانش و تجربیات عظیم او چه در زندگی شخصی و چه در زندگی کاری بهرهمند شوم».
آداب غذا خوردن و چیدمان برای استاد بسیار مهم است
از او درباره دستپخت استاد میپرسم که میگوید: «واضح است که دستپخت استاد بسیار خوشمزه و لذیذ است و این که با مواد غذایی ساده و سالم و در زمان کم غذاهای بینظیری آماده میکنند، همیشه برای من مایه شگفتی است. من از خوردن غذاهای فوق العاده او لذت میبرم. نکته جالب این است که استاد برای آداب غذا خوری و نحوه چیدمان میز ارزش بسیار زیادی قائل هستند.»
خوردن غذا در کنار خانواده از ویژگیهای فرانسوی هاست
«اگر بخواهم به عنوان همسر یک فرانسوی از ویژگیهای مردهای فرانسوی بگویم، باید اشاره کنم که خوردن غذا در کنار خانواده، برایشان خیلی مهم و با ارزش است.» خانم رنجبریان با این مقدمه و در بخش پایانی صحبت هایش میگوید: «احساساتی بودن و با وجود سن زیاد، تلاش برای پرورش ذهن، فکر، دانش، یادگیری، خلاقیت در شغل خودشان و عاشق شیک پوشی و زیبایی از ویژگیهای شخصیتی همسر من است. این را هم بگویم که استاد هم اکنون به آموزش آشپزی در آموزشگاههای مختلف تهران و شهرستانها مشغول هستند و همچنین به بازیگری. این روزها هم در یک سریال در نقش آشپز برای سنین کودک و نوجوان در حال بازی هستند، ولی در کل به دلیل بیماری کرونا تا جایی که میتوانند کمتر فعالیت میکنند».
منبع: روزنامه خراسان
انتهای پیام/