ما دهها سال است که در حیوانات از ریزتراشهها استفاده میکنیم، اما ایده کاشت منظم مدارهای شناسایی فرکانس رادیویی زیر پوستی در انسان در محل کار، نگرانیهای اخلاقی و اعتمادی را در مورد اینکه دادههای ردیابی برای چه چیزی مورد استفاده قرار خواهند گرفت، ایجاد میکند.
به گزارش eandt.theiet. این موضوع میتواند تصویری از روزمره ما باشد. به طور مثال یک پیشخدمت در کنار یک زوج جوان در یک کافه با وسیله پرداخت دستی خود ایستاده و آماده است تا یک پرداخت دیجیتال معمولی را انجام دهد. مرد مچ دست خود را به سمت دستگاه بالا میبرد. اما او ساعت هوشمند نمیپوشد یا کارت هوشمند ارائه نمیدهد. او در حال تکمیل تراکنش با استفاده از یک ریزتراشه است که به طور دائم زیر پوست دستش قرار میگیرد.
پاپروتا، موسس استارت آپ فناوری مستقر در لندن Walletmor، که ادعا میکند اولین ایمپلنت ریزتراشه جهان را برای پرداختهای بدون تماس ایجاد کرده است، میگوید: "من معتقدم روزی ایمپلنتها به اندازه کارتهای پرداخت محبوب خواهند شد. " برای مردی که قهوه میخرد، مزایای چنین فناوری به ظاهر نامحدود است. پاپروتا میگوید: «برخلاف یک کارت پرداخت استاندارد، نمیتوان آن را در دستان اشتباه قرار داد. از کیف پول شما بیرون نخواهد افتاد و هیچ کس آن را نخواهد دزدید. ایمپلنت را نمیتوان اسکن، عکس برداری یا هک کرد.» دستگاه را میتوان تحت بی حسی موضعی نصب کرد و قیمت آن زیر ۲۰۰ یورو (۱۷۰ پوند) است.
اکثر مردم نسبت به این فناوری اشتیاق ندارند در حالی که اغلب مدیران این فناوری را به عنوان موضوعی برای افزایش بهره وری و کیفیت تجربه حساب میکنند، خود کارگران احساس میکنند که داشتن این نوع تراشههای که در پوست و گوشت آنها تعبیه شده است، حریم خصوصی آنها را از بین میبرد و راه را برای تصاحب رباتها هموار میکند. در حالی که سه چهارم رهبران کسب و کار معتقدند که چنین حسگرهای زیرپوستی عملکرد و بهره وری کارگران را تا سال ۲۰۳۵ افزایش میدهند، کمتر از نیمی از کارگران این دیدگاه را مثبت ارزیابی میکنند. در حالی که تنها یک سوم از مدیران آماده بودند تا فرایند کاشت ایمپلنت را اجرا کنند تنها بیش از نیمی از کارگران فقط برای محافظت از شغل خود از این فناوری استقبال میکردند.
یکی از یافتههای اصلی این نظرسنجی این رابطه را به شرح زیر توضیح میدهد: "رهبران و مدیران به طور مداوم نسبت به مزایایی که فناوری به ارمغان میآورد مثبتتر هستند، در حالی که کارگران نسبت به نقش خود در دنیای در حال تغییر کار تردید دارند و نگران هستند. چیزی که به نظر میرسد هر دو طرف به طور غریزی روی آن توافق دارند این است که ایمپلنتهای تراشه از نوعی مرز (حریم شخصی) عبور میکنند، همچنین این وسایل لوازم الکترونیکی پوشیدنی را به سطح جدیدی هدایت میکند. "
ما بیش از سه دهه است که در حال جاسازی ریزتراشهها در حیوانات در بریتانیا هستیم. این یک برنامه کاربردی فناوری مفید است کافی است یک تراشه شناسایی فرکانس رادیویی زیرپوستی (RFID) را در جایی قرار دهید که حیوان نتواند به آن دست بزنند مانند پشت گردن حیوان و دنیای کاملی از دادههای دیجیتال باز میشود. با این فناوری محققان میتوانند ویژگیهای رفتاری و بیولوژیکی را بررسی کنند، در حالی که محققاتن در باغوحش، حافظان محیطزیست و صاحبان حیوانات خانگی میتوانند هویت و مکان حیوانات را تأیید کنند، که در نظارت بر تجارت غیرقانونی حیوانات وحشی کمیاب و برای نگهداشتن گربههای خانگی این مسئله بسیار اهمیت دارد. " در بریتانیا، داشتن میکروچیپ برای سگهای بالای هشت هفته (و به روز نگه داشتن دادههای ذخیره شده) یک الزام قانونی است، در حالی که دولت در حال حاضر همین الزام را برای گربه سانان در نظر گرفته است.
در طول همه گیری کووید-۱۹، ربودن حیوانات خانگی به حدی افزایش یافت که گروه ویژه سرقت حیوانات خانگی (دفرا) وزارت محیط زیست بریتانیا گزارشی را منتشر کرد که در آن اعلام شده بود که جرم «ربایش حیوان خانگی» از سرقت دارایی بالاتر رود. استفاده از ریزتراشهها در این شرایط بسیار کمک کننده خواهد بود. در طول قرن بیست و یکم، سیستم عدالت کیفری بریتانیا از نظارت الکترونیکی در برنامههای منع آمد و شد و حبس خانگی به عنوان جایگزینی برای مجازاتهای حبس استفاده کرده است، استفاده از تراشههای خارجی (معمولاً روی مچ پا) از زمان معرفی آنها به شدت افزایش یافته است.
در گزارش اداره حسابرسی ملی در ارتباط با نظارت الکترونیکی مجرمان بزرگسال گفته شده است "نظارت الکترونیکی هزینهها را کاهش میدهد و جایگزین مقرون به صرفهای برای حضانت برای مجرمانی است که خطری برای آنها وجود دارد." در حالی که کاشت دستگاههای RFID زیر پوستی یا تراشههای NFC در مجرمان احتمالاً در آیندهای قابل پیشبینی به عنوان موضوعی علمی تخیلی باقی بماند، اما وقت استفاده از این فناوری در دنیای کار فرا رسیده است. یک شرکت نرمافزاری آمریکایی قبلاً به دلیل قرار دادن تراشههای زیرپوستی در دستان ۸۰ نفر از کارکنان خود، سرفصلها را به خود اختصاص داده است.
جین کرازبی از شرکت حقوقی هارت براون توضیح میدهد که در حالی که این داوطلبان اکنون میتوانند هزینه غذا را در غذاخوری شرکت بپردازند، درها را باز کنند، وارد رایانههای خود شوند و حتی از تجهیزات اداری مانند دستگاه فتوکپی با تکان دست استفاده کنند. اما ریزتراشهکردن انسانها حجم عظیمی از مباحث اخلاقی را باز میکند و در عین حال سؤالاتی را در مورد حریم خصوصی شخصی، عواقب امتناع از ریزتراشه کردن ایجاد میکند.
عمده سوالات به اینگونه است دقیقاً چه نوع اطلاعاتی در آن تراشهها ذخیره میشود؟ و چه نوع حفاظتی نسبت به اطلاعات اعمال میشود؟ احمد بنافا، نویسنده کتاب «اینترنت امن و هوشمند اشیا و فناوری و برنامههای بلاک چین»، میگوید برای اینکه فرهنگ کاشت تراشه انسانی پذیرفته شود و به جریان اصلی تبدیل شود، باید بر سه چالش غلبه کند: فناوری، تجارت و جامعه. بنافا اضافه میکند که از منظر فناوری، ایمپلنتها ما را کاملاً در مدار فرا انسانیت (بهبود وضعیت انسان از طریق فناوریهای نوظهور) قرار میدهند.
به عنوان یک حسگر، تراشه، دست، قلب، مغز و بقیه بدن شما را لمس میکند. به معنای واقعی کلمه. این پیشرفت جدید قرار است معنای کاملاً متفاوتی به هک کردن بدن یا هک زیستی بدهد. بنافا میگوید در حالی که کارشناسان سایبری همچنان نگران محافظت از زیرساختهای حیاتی و کاهش خطرات امنیتی هستند که میتواند به اقتصاد آسیب برساند، تراشههای کاشته شده ابعاد جدیدی به خطرات و تهدیدات هک حسگر میبخشد.
چالش تجاری این است که چگونه میتوان فناوری را کالایی کرد که بتواند به طور موثر جایگزین اشکال سنتی شناسایی در مغازه ها، دفاتر، فرودگاهها و بیمارستانها شود. به نظر میرسد جامعه باید با نظم جدید امور کنار بیاید. بنافا پیش بینی میکند که ما به عنوان انسان با پیامدهای حریم خصوصی و امنیتی که با مجموعهای از فن آوریهایی که بسیار شخصیتر از تاریخچه تلفن هوشمند یا ذخیره سازی ابری شما خواهند شد دست و پنجه نرم خواهیم کرد.
او میگوید تراشه کوچکی که زیر پوست شما قرار میگیرد، خطرات و تهدیدات جدیدی را ایجاد میکند که تنها با استراتژی کاهش دو جانبه قانونگذاری و اعتماد مصرفکننده، که بر اساس امنیت، ایمنی و حریم خصوصی ساخته شده است قابل رسیدگی است. نگرش به ریزتراشهها در انسان با توجه به جغرافیا متفاوت است، و به نظر میرسد که هر چه به اسکاندیناوی نزدیکتر میشوید، احتمال اینکه حسگر زیر پوستی نزد مردم پذیرفته شود، جدیتر است.
در استکهلم سوئد، بسیار گزارش شده لوازم الکترونیکی تعبیه شده توسط انسان، رویدادهای تراشهسازی با حضور دانشآموزانی مانند اولوف ۱۹ ساله برگزار میشود. اولوف قصد دارد کارت حمل و نقل عمومی، کلیدها و کارتهای اعتباری خود را در تراشه جدید کپی کند. هنگامی که از او پرسیده شد که آیا نگران هک شدن تراشه یا نظارت بر حرکاتش است، او گفت که تمام اطلاعات شخصی او را میتوان در اینترنت پیدا کرد و اگر کسی بخواهد موقعیت مکانی او را ردیابی کند، میتواند از طریق تلفن هوشمند خود این کار را انجام دهد.
در یکی از مطالعات موردی، استارتآپ فناوری Epicenter مورد آزمایش قرار گرفت که فناوری ریز تراشهها را در ۱۵۰ نیروی کار خود کاشته است، کارمندان این شرکت فناوری اکنون میتوانند درها را باز کنند، به دستگاههای فتوکپی دسترسی داشته باشند و برای قهوه در کافه شرکت بدون درگیری برای کارتهای پلاستیکی پرداخت کنند. پاتریک مسترتون، مدیر عامل Epicenter این فرآیند را آسانتر کردن زندگی برای همه میداند.
موآ پترسن، نویسنده کتاب «پدیده میکروچیپ سوئدی» فکر میکند تا کنون ۶ هزار نفر در سوئد تراشهای را در دستان خود قرار دادهاند. پس از اعلام دولت سوئد مبنی بر اجرایی شدن الزامات پاسپورت واکسن کرونا، این تعداد روزانه در حال افزایش است. دلیل اینکه سوئد به راحتی این فناوری را پذیرفته است این است که جامعهای با اعتماد بالا است. مهمترین عامل برای پیشرفت فناوری ایمپلنت در اینجا این است که سوئد جامعهای قدرتمند با سواد فناوری است. اگر درک کنید که یک فناوری چگونه کار میکند، همچنین میدانید که تا زمانی که از آن در راه درست استفاده میکنید، نباید از آن بترسید.
وویسیچ پاپروتا به کافه بار برگشته و وویچ پاپروتا به ایمپلنت پرداخت بدون تماس شرکتش خوشبین است. او میگوید تحقیقات Walletmor نشان میدهد که در مناطقی مانند اسکاندیناوی، بریتانیا و سوئیس که در آن بازار فناوریهای پوشیدنی معمولی پذیرفته شده است، علیرغم تئوریهای توطئه در مورد ویروس کرونا، در اینجا تردید وجود دارد که آیا دستگاه از کاربر خود جاسوسی میکند یا نظارت میکند. ".
بیشتر بخوانید