حرف یکعمر زندگی است! کفش خریدن که نیست! بگوییم خوب نشد؛ عوضش میکنیم.» حتماً این جملهها را قبلاً شنیدهاید مخصوصاً نسلهای قدیمتر که به تحقیق و تفحص برای خواستگاری اهمیت بیشتری میدادند، معتقد بودند تا چند نفر را برای تحقیق به حوالی خانه خواستگار یا خانه دختری که قرار است به خواستگاریاش بروند، نفرستند؛ خواستگاری از مرحله اول به مرحله دوم نمیرسد. حتی کار بهجایی میرسید که یک نفر از افراد مورد اعتماد را به خانه دختر میفرستادند بدون اینکه خودش را از اقوام یا آشنای خواستگار معرفی کند تا ببیند این دختر در شرایط عادی چطور نشستوبرخاست میکند؟
مهمانداری را آموخته؟ معاشرت را یاد گرفته است؟ یا اینکه فرد مورد اعتمادی را به محل کار پسر بهعنوان مراجعهکننده میفرستادند تا چندساعتی آن اطراف گز کند تا ببینند با مردم چه رفتاری دارد؟ عصبانی است؟ بیحوصله است؟ مردمدار است؟ منصف است؟ و... در این شرایط حرفهای دیگری هم عنوان میشد مثلاً میگفتند: «این بابا حالا تحقیق هم انجام شد، تا دختر و پسر به زیر یک سقف نروند که خودشان را نشان نمیدهند؟!»
این حرفها هنوز هم آنقدرها نخنما نشده است. شاید عنوان کردن این جملهها کمی متفاوت شده باشد، اما همچنان تحقیق در مرحله خواستگاری در فرهنگ و سبک زندگی ما حرف اصلی را میزند، اما شکل و شمایلش فرق کرده است؛ کار بهجایی رسیده که حتی میتوان با تحقیق و بررسی پیشبینی کرد که این زوج بعداً زیر یک سقف چقدر میتوانند موجب آرامش روح یکدیگر باشند؟! حالا که تعطیلات عید نزدیک است و اغلب خانواده بهرسم دیرین کار خیر را در این روزهای بهاری و تعطیلات عید و قبل از رسیدن ماه مبارک رمضان انجام میدهند بهتر دیدیم اهمیت تحقیق برای خواستگاری را سوژه این گزارش کنیم و برای بالا بردن این آگاهی پای صحبتهای زوج درمان، مشاوره خانواده و استاد دانشگاه «مهدی ناجی عظیمی» بنشینیم. تا از چندوچون و اهمیت تحقیق در مرحله خواستگاری برایمان بگوید. اینکه این روزها وقتی همسایه از همسایه خبر ندارد چطور میتوان تحقیق محلی انجام داد؟ تحقیقاتی که تا همین ۱۰ سال پیش یکی از معیارهای انتخاب برای یک همسر مناسب بود. راستی این حلقه مفقوده را در تحقیق برای خواستگاری چطور باید پرکنیم؟
سؤالم را ازاینجا شروع میکنم در این روزگار و شرایط کنونی تحقیق محلی، پرسوجو از همسایهها برای خواستگاری چقدر اهمیت دارد؟
این مدل تحقیق بسیار ریشهای، قدیمی و بسیار کاربردی است. هرچند همیشه هم امکانپذیر نیست. اگر شرایط وجود داشت حتماً انجام شود. تحقیق محلی ازاینجهت کاربردی است که حداقل میتوانید متوجه شوید این خانواده چطور رفتوآمد میکنند؟ دختر خانواده را در محله چطور میشناسند؟ دختر هنجارشکن هست یا خیر؟ یا پسری که به خواستگاری آمده است دعوایی نباشد؟ سابقه نزاع نداشته باشد؟ درگیر اعتیاد نباشد؟ چقدر رفیقباز است؟ جواب سؤالهای دیگر را میتوان در این مرحله از تحقیق متوجه شد، هرچند این سؤالها سؤالهای اولیه است و فقط وجه اجتماعی از شخص با این تحقیق نمایان میشود. در مواردی هم ممکن است به خطا برود برای همین در چند مرحله انجام میشود، اما باید در نظر گرفت که شاید امروزهروز فقط درصد محدودی میتوانند به این تحقیقها اعتبار دهند. وقتی همسایه از همسایه بغلدستی خود خبر ندارد چطور میتوان اطلاعات مطلوبی را در این شرایط کسب کرد؟
همین موضوع باعث میشود که تحقیق به سمت محل کار، دانشگاه، باشگاه ورزشی، مسجد و یا محلی برود که دختر یا پسر در آن مکان حضور مستمر دارند؟
بله دقیقاً همین است. در این شرایط که خانوادهها هستهای شدهاند و کمتر با اهالی محله و همسایهها رفتوآمد میکنند، این مراکز اهمیت بیشتری پیدا میکنند، اما در نظر داشته باشد و همانطور که اشاره کردم همیشه تحقیق در محل کار، دانشگاه و... روحیات اجتماعی شخص را نشان میدهد مثل مسئولیتپذیری، استقلال، همراهی با دوستان و. مگر اینکه اتفاق خاصی رخداده باشد و همه از آن باخبر باشند. والا اغلب پسران و دختران بهراحتی میتوانند در همین مراکز اجتماعی خود واقعیشان را پنهان کنند و روش زندگی بازهم از چشم همگان دور بماند. معتقدم پسر و دختر و خانوادهها در محل زندگی بیشتر خودشان را نشان میدهند، اما متأسفانه کاربردش را ازدستداده است. مخصوصاً این دو سال که کرونا ریشه دوانده است حتی خانوادههای برونگرا نیز در خانههایشان حبس شدهاند و از رفتوآمد با همسایهها اجتناب میکنند و همین موضوع باعث شده است همسایهها به نسبت قبل هم شناخت کمتری از هم داشته باشند.
به نظر شما تحقیق برای خواستگاری چند مرحله دارد؟
تجربه بر اساس مراجعهکننده مشاوره به من ثابت کرده است قبل از اینکه خواستگاری جدی گرفته شود یک تحقیق از محل زندگی، خانواده برای یافتن بدیهیات زندگی دختر و پسر انجامشده و سپس مرحله خواستگاری رسمی انجام میشود. وقتی این مرحله پشت سر گذاشته شد تازه تحقیق اصلی شروع میشود و برای رسیدن به این مرحله حتماً باید با دقت بررسی شود. اینجا خیلی مهم است که چه کسانی را برای انجام تحقیق مأمور کنیم و این وظیفه را بر عهده چه کسانی قرار دهیم.
یکی از سؤالهای من هم همین بود یک شخصی که قروار است از طرف پسر یا خانواده پسر و یا دختر و خانواده دختر مسئولیت تحقیق را بر عهده بگیرد چه شرایطی باید داشته باشد؟
در نظر داشته باشید که یک ازدواج باید به شادی و حال خوب و رضایت طرفین ختم شود. متأسفانه این روزها ازدواج را بر اساس سود و زیان ارزیابی میکنند و این بسیار اشتباه است و سود و زیان واقعی وقتی است که ارزشهای واقعی یک شخص برای انتخاب همسر در نظر گرفته شود. در این شرایط که سلیقه جوانها و پدر و مادرها آنقدر از هم فاصله گرفته است و بهتر است شخصی که برای تحقیق میفرستیم باارزشهای دختر و پسر آشنا باشد. مثلاً برای یک دختر خیلی اهمیت ندارد که خواستگارش با موتور رفتوآمد میکند، اما فردی که برای تحقیق میفرستیم معتقد است که پسرهای جوان و موتورسوار خیلی جذاب نیستند و همین معنا را انتقال میدهد درحالیکه نگاه دختر اصلاً این نیست و اصلاً برایش فرقی ندارد که خواستگارش موتورسوار است یا از ماشین استفاده میکند. باید شخصی که مورد اعتماد است و ارزشهای دختر یا پسر را خوب میداند برای تحقیق انتخاب شود. البته اینیک مثال بسیار ساده بود که کاملاً قابلدرک باشد.
میگویند پشت هر شوخی یک نکته جدی نهفته است. مثلاً جدیداً مزاح میکنند که بهمحض ورود پسر برای خواستگاری، پدرزن آینده با گرفتن گوشی همراه داماد را خلع سلاح میکند. یعنی راهی است برای اینکه متوجه شود پسر چه چیزی در چنته دارد؟ این یعنی پیج اینستا گرام نشان میدهد دختر و یا پسر کجا سیر میکنند؟ جستجو در دنیای مجازی آنها خودش یک تحقیق بهروز است. به نظر شما این جستجو میتواند ابزاری برای تحقیق یک خواستگاری باشد؟
اتفاقاً این شکل از تحقیق و بررسی بسیار باب شده است، اما مطمئن باشید نهتنها کمکی نمیکند بلکه ممکن است شما را به خطا هم بی اندازد. چون یک شخص در پیج اینستا گرامی، خود واقعیاش را نشان نمیدهد، بلکه خود آرمانیاش را نشان میدهد. حالا بازهم به شرایط روحی شخص برمیگردد. گاهی یک پسر یا دختر بهقدری در فضای مجازی مبالغه میکنند که باکمی دقت متوجه میشوید علاقهمندیهایش را به نمایش گذاشته است و با خودش واقعیاش فرسنگها فاصله دارد. همینجا میگویم دنیای مجازی محلی برای شناخت روحیات شخصی یک فرد نیست. شاید بتوان مسئولیتهای اجتماعی شخص را پیدا کرد، اما دلیل نمیشود پستها و استوریهای انتخابی او یعنی شخصیت واقعی او. اتفاقاً فضای مجازی فضایی است که بهراحتی میتوان دیگران را بهاشتباه انداخت، چون خیلی راحت میتوان در این فضا نقاب زد.
طولانی کردن دوران خواستگاری چطور میتوان به این بهانه تحقیق را کاملتر کرد وقتی پسر و دختر بیشتر باهم رفتوآمد کنند؟
خیلی تأثیر مثبتی نخواهد داشت. به این دلیل که در دوران خواستگاری هر شخصی تلاش میکند خود بهترین اش را نشان دهد. تلاش میکند عیبها و اشکالاتش را پنهان کند. طولانی کردن این دوران اتفاقاً مشکلات جدیدتری را به بار خواهد آورد. مثلاً ممکن است علاقهمندی بین دو طرف ایجاد شود؛ وابستگی به وجود بیاید که از کنترل خارج شود. بهعنوانمثال ما مراجعهکنندگانی داریم که تنها با شش ماه از گذشتن زندگی مشترک به ما مراجعه کردهاند و گلایه میکنند که در دوران آشنایی خودش را خیلی خوب نشان میداد و اصلاً متوجه این اشکالات شخصیتی او نشده بودیم. برخی دوستیها بین دختر و پسر ۵ سال ادامهدار بوده است؛ اما متأسفانه در این دوران به دلیل نقابی که زده بودند نهتنها نتوانستهاند یکدیگر را خوب بشناسند بلکه شناخت غیرواقعی نسبت به یکدیگر پیداکرده بودند.
با این اوصاف به نظر شما یکی از مهمترین راههای تحقیق برای خواستگاری چیست؟
علاوه بر تحقیق محلی البته اگر شرایط مهیا بود و همچنین پرسوجو از اقوام و شخصی که رابط ازدواج شده است و همچنین محل کار، باشگاه، دانشگاه و... یکی از معتبرترین و میانبرترین مسیر برای تحقیق مراجعه به مشاوره خانواده و یا زوج درمان است. زوج درمانها میتوانند کمک کنند که خصوصیات اخلاقی یکدیگر را بهتر بشناسند و بدانند که با چه شخصیتی روبهرو هستند.
اینطور که شما استدلال میکنید مراجعه به زوج درمان میتواند بهاندازه آزمایشهای خون و اعتیاد که برای محضر ازدواج و عقد زوجین لازم است، ضروری به نظر برسد، درست است؟
اتفاقاً مدتی است که در این موردبحث میشود و مطرحشده است که برای یک ازدواج ایمنتر قبل از مراسم عقد زوجها به زوج درمانگر مراجعه کنند و با نقطه نظرات درمانی بتوانند درک کنند که قرار است با چه شخصیتی زندگی کنند.
ممکن است یک زوج درمانگر در برگهای اعلام کند که این زوجها نمیتوانند در کنار هم زندگی آرام و شادی داشته باشند؟ حتی ازدواج را صلاح نداند؟
خیر هیچوقت یک مشاوره خانواده چنین نسخهای نمیپیچد. مثال میزنم که بهتر درک شود. آشنایی دو نفر وقتی میخواهند وارد زندگی مشترک شوند درست مثل این است که وارد یک اتاق تاریک شدهاند و قادر نیستند جزئیات آن اتاق را ببینند. حتی خیلی مواقع همین ابهام و ندانستن راجع به یکدیگر برایشان جذابیت کاذب به وجود میآورد، اما وقتی به زوج درمان یا مشاور خانواده مراجعه میکنند. مشاور با تحلیل و علمی که دارد نور را به گوشه گوشه اتاق تاریک میتاباند تا هر دو متوجه شوند که با چه جزئیاتی روبهرو شدهاند و در چه موقعیتی قرارگرفتهاند و با آگاهی کامل یکدیگر را انتخاب کنند. اتفاقاً زوج با شناخت هم به کمک مشاور بهتر میدانند که در این زندگی احساس شادی و آرامش خواهند کرد یا خیر؟ این کار زوج درمانگر از هر کاری دیگری مهمتر است تا بتواند زوایای تاریک روحی هر دو زوج را به یکدیگر معرفی کند حالا هر دو این عزیزان هستند که تصمیم میگیرند که بتوانند کنار یکدیگر زندگی کنند یا خیر. با طی کردن این مرحله دیگر یکی از زوجها نمیگوید قبل از ازدواج خودش را طور دیگری نشان میداد و بعد از ازدواج فهمیدم که او چنین شرایط اخلاقی و دارای این حساسیتها است. مثلاً ما به دختر میگوییم پسری که برای زندگی انتخاب کردهاید بسیار متکی به مادر است آیا میتوانی با این موضوع کنار بیایی؟ یا این شخص، خشم نهفته دارد میتوانی کنار بیایی؟ یا به پسر میگوییم که دخترخانم دچار یک بینظمی است. هر دو میدانند که چه مدل زندگی انتظار آنها را میکشد.
به نظر شما درست است که دختر و پسر بعد از تحقیق و مراجعه به زوج درمان بگویند: خوب فهمیدیم طرفمان چه شرایط اخلاقی دارد و حالا تلاش میکنم بعد از ازدواج این اخلاقهایش را به میل خودم درست کنم؟
این جمله بسیار غلط است. برای یک ازدواج شاد باید طرف مقابل را همانطور که هست پذیرفت. حالا ممکن است در طول زندگی یک سری رفتارها به کمک درمانگر اصلاح شود، اما اینکه طرف مقابل را تغییر میدهم اصلاً درست نیست. مثلاً اگر پسر به مادرش وابستگی دارد. این ذهنیت بسیار مخرب است که خانم به این فکر کند بعد از ازدواج رابطه پسر و مادر را قطع میکنم. از همین ابتدا باید بدانند که همه شادی و شور زندگی را از یکدیگر خواهند گرفت.
زوج درمانگر یا مشاوره خانواده در این مرحله فقط نقش نور انداختن دارد. آیا میتواند پیشبینی کند که این زوجها میتوانند کنار هم با شادی زندگی کنند یا خیر؟
بله میتواند نظر بدهد. برای باز شدن این مطلب یک مثال میزنم. آیا همه مردها و زنهای بدبین احساس بدبختی میکنند؟ جواب خیر است. خوب چرا برخی با آدمهای بدبین خوشبخت هستند؟ یکی از دلایل این است که زوج طرف شخص بدبین بسیار مهر طلب است و خودش میپسندند که مدام کنترل شود و این یعنی این زوج میتوانند سالهای سال کنار هم سالم و شاد زندگی کنند. اگر اینطور بود هیچ آدم بدبین، خشن، خسیس و ... نمیتوانست خوشبخت باشد، اما میبینم زوجهایی هستند که خصوصیت اخلاقیشان توانسته است کنار هم پازل یک زندگی شاد را کامل کند.
در مرحله تحقیق علاوه برطرف مقابل باید خودمان را هم خوب بشناسیم. امروز بخش زیادی از تحقیق را یک زوج درمانگر میتواند در مدت چند جلسه انجام دهد و لطفاً به مشاوران حاذق اعتماد کنید.
منبع: فارس