احتمالا شما هم موافقید که صرف ورود به فضای رازآلود میتواند بینندگان را برای پیگیری ترغیب کند. چنانچه اثر از فیلمنامه و کارگردانی و دیگر ملزومات کار هم بهترینهایش را داشته باشد، میتوان به فیلم یا سریالی دلخوش کرد که چه از نظر منتقدان و چه براساس معیارهای مخاطبپسند موفق از آب درآید. نمونههای ماندگار این ژانر کم نیستند. در تلویزیون هم سریالهای معمایی در گونههای پلیسی-امنیتی داشتیم که نامشان هنوز در ذهن مخاطبان ماندهاست.
بیشتربخوانید
در این سالها بهواسطه اتفاقاتی نظیر حملات سایبری، ترور دانشمندان هستهای و... که در ایران رخ داده، فیلمسازان به ژانرهای امنیتی گرایش پیدا کردند و تماشای این قبیل آثار هم بیش از پیش برای مخاطبان جذاب شده است. این موضوع را شاید بتوان از ایجاد حس مثبت و اقتداری دانست که این سریالها به بیننده خود منتقل میکنند. این روزها که فصلدوم سریال پلیسی نوار زرد روی آنتن شبکهدو سیماست، ضمن مرور تعدادی از سریالهای معمایی، پلیسی و جنایی نگاهی به چند سریال امنیتی در سالهای گذشته انداختیم و نظر دو نفر از کارگردانان و نویسندگانی را که در این ژانر کارهای نام آشنایی داشتند، درباره دلیل اقبال به چنین آثاری پرسیدیم.
امنیتیها جان گرفتند
با نگاهی به کارنامه سریالی تلویزیون میبینیم که سریالهای معمایی با سویههای امنیتی از سالها پیش هم روی آنتن سیما رفته است. سریالهایی نظیر غریبه، آینههای نشکن و... تعدادی از این دست آثار است. قصههای جاسوسانی که تلاششان بر رخنه در سیستمها و مراکز حساس و امنیتی کشور است ازجمله محورهای این سریالها بود. در سالهای اخیر، اما این ژانر توجه کارگردانان بیشتری را به خود جلبکرده و سریالهای بیشتری با پرداختن به توطئههای خارجی، حضور جاسوسان و... برگرفته از واقعیت یا سراسر تخیل نویسنده به آنتن رسیدند. تمایل به این ژانر که در این سالها فزونی گرفته است را میتوان در اتفاقات اخیری جستوجو کرد که در فضای سیاسی و اقتصادی کشور و همچنین جهان رقم خورده است. ضمن آنکه ساخت آثاری در جهت قوت بخشیدن به سیاستهای کشور و معرفی آنها و همچنین علاقه مخاطبان به تماشای سیمای مقتدری از نیروهای امنیتی باعث شده است ساخت چنین قصههایی بیشتر در کانون توجه قرار بگیرد. در اینجا تعدادی از سریالها با سوژههای امنیتی را مرور میکنیم.
پیوند تروریسم و فساد اقتصادی
نام سریال: خانه امن
کارگردان: احمد معظمی
سال پخش: ۱۳۹۹
چه بود؟ این سریال پروندههای امنیتی را محور قصه خود قرار داده بود. پروندههایی مربوط به سالهای اخیر که به شکلگیری داعش، فعالیتهای تروریستی آنان، مفاسد اقتصادی و... در کشور ارتباط دارد. در این قصه دو مامور امنیتی به اسمهای افشین و کمال که یکی مسؤول تیم ضدتروریستی است و دیگری علیه مفاسد اقتصادی - پولشویی مبارزه میکند. کمال در جایی از قصه متوجه میشود یک نیروی داعش قصد دارد در کشور عملیاتی تروریستی را رقم بزند و از آنسو تلاشهای افشین به نمایش درمیآید. به مرور این دو پرونده به یکدیگر مرتبط میشود. معظمی پیش از این هم سریالهای معمایی ساخته بود که خانه امن را تکمیل کننده سهگانه معمایی، پلیسی - سیاسی او با نامهای سارق روح و ترور خاموش میدانند.
خط و نشان برای جاسوسها
نام سریال: گاندو ۱ و ۲
کارگردان: جواد افشار
سال پخش: ۱۳۹۸ و ۱۴۰۰
چه بود؟ فصل اول گاندو به ماجرای جاسوسی شخصی به اسم مایکل هاشمیان در کشور میپرداخت که به شخصیت جیسون رضاییان طعنه میزد. فصل دوم آن نیز درباره حضور جاسوسان در وزارت امور خارجه و گروه مذاکرهکنندگان هستهای بود. این سریال در زمان پخش سروصداهای زیادی به پا کرد و گفته میشود احتمال ساخت فصل سوم آن وجود دارد.
یاغی باهوش
نام سریال: هوش سیاه ۱ و ۲
کارگردان: مسعود آبپرور
سال پخش: ۱۳۸۹، ۱۳۹۲
چه بود؟ این سریال که در زمان پخش مورد توجه واقع شد عملیاتهای دایره پیشگیری و مبارزه با جرایم رایانهای پلیس را به نمایش میگذاشت. محور قصه هم مقابله سرگرد احمدی، معاون این دایره و دستیارانش با یک نابغه رایانه به اسم جمشید کاظمی بود که خرابکاریهای کامپیوتری انجام میداد. فصل دوم این سریال بیشتر بر محور نمایش مسائل امنیتی استوار بود و تلاش پلیس مبارزه با جرایم رایانهای با متخلفان این حوزه و جمشید کاظمی را نشان میداد.
نه به شاخهای مجازی
نام سریال: سرجوخه
کارگردان: احمد معظمی
سال پخش: ۱۴۰۰
چه بود؟ این سریال امنیتی - اجتماعی با پرداختن به دو شخصیت با نامهای کیان و غلامرضا از دو طبقه اجتماعی متفاوت نقبی به ماجراهای شاخهای مجازی، سایتهای شرطبندی، فعالیتهای زیرزمینی و... میزد. «سرجوخه» به دلیل پرداختن به سوژههای روز مورد توجه مخاطبان قرار گرفت.
امنیت پرواز
نام سریال: آسمان من
کارگردان: محمدرضا آهنج
سال پخش: ۱۳۹۴
چه بود؟ این سریال ابتدا ماجرای چند هواپیماربایی در سال۶۳ و تلاش نیروهای امنیتی برای خنثیسازی آنها را به تصویر میکشد. در ادامه قصه
۲۵ سال به جلو حرکت میکند و تبحر بیشتر نیروهای امنیت پرواز را در مقابله با توطئهها و همچنین تلاش تروریستها برای به خطر انداختن امنیت پروازها را نشان میدهد. پرداختن به موضوع امنیت پرواز در قالب یک مجموعه تلویزیونی از تازگیها و وجو تمایز این سریال در زمان
پخش بود.
جانی بدقلق
نام سریال: ماتادور
کارگردان: فرهاد نجفی
سال پخش: ۱۳۹۲
چه بود؟ قرار است کنفرانسی درباره انرژی اتمی در کشور برگزار شود، اما گروهی تروریستی که در کشورهای درحال توسعه خرابکاری میکنند و فضای ناامنی را به وجود میآورند، درصدد هستند این کنفرانس را برهم بزنند. یکی از نیروهای مشهور و حرفهای این گروه شخصی با نام مستعار ماتادور است. پلیس با گروهی از نیروهای جوان تلاش میکنند علیه این اقدامات تروریستی وارد عمل شوند. این سریال هم احتمالا به دلیل نمایش صحنههای اکشن در خلال قصهای امنیتی در ذهن مخاطبانش باقی مانده است.
پلیسهای جوان
نام سریال: سقوط آزاد
کارگردان: علیرضا امینی
سال پخش: ۱۳۹۰
چه بود؟ گروهی از خرابکاران سعی دارند امنیت مردم را به خطر بیندازند. در این راه از رخنه در سیستمهای کامپیوتری و... بهره میبرند. پلیس به فرماندهی سرگرد صابری با بازی حامد بهداد از این عملیاتها باخبر میشود. او با نیروهای جوانی که در گروهش دارد تلاش میکند اقدامات خرابکارانه این تیم شرور با مدیریت زنی به اسم مانا را خنثی کند. در نهایت این اقدام ناکام میماند، اما یکی از نیروهای پلیس نیز به شهادت میرسد. این سریال هم در خلال قصه خود نقبی به موضوعهای امنیتی میزد.
نقطه ضعف سیمین
نام سریال: آینههای نشکن
کارگردان: جواد اردکانی
سال پخش: ۱۳۸۷
چه بود؟ قصه از آن جایی که شروع میشود که ایران مدتی است به انرژی هستهای دست پیدا کرده است. در این زمان جاسوسان به دنبال ایجاد خرابکاری در این دستاورد هستند و به همین دلیل از طریق ریختن طرح دوستی با دختری به اسم سیمین و سپس تحت فشار قرار دادن او، سعی میکنند به فضای نیروگاه هستهای نفوذ و در سیستم آن اخلال ایجاد کنند. این سریال هم جزو نخستین آثاری بود که موضوع انرژی هستهای و توجه امنیتی به آن را دستمایه خود قرار داده بود.
عشق و جاسوسی
نام سریال: غریبه
کارگردان: جواد اردکانی
سال پخش: ۱۳۷۹
چه بود؟ «غریبه» یکی از نخستین سریالهایی بود که با ورود به قصهای درباره انرژی هستهای، ماجرایی جاسوسی را به تصویر میکشید. این سریال البته به تصویر کشیدن مقابله نیروهای امنیتی با جاسوسان را با قصه دلباختگی یکی از جاسوسها به دختری که برای پیشبرد اهداف این گروه پایش به ماجرا باز شده بود پیوند میزد. غریبه نخستین بازی هانیه توسلی در تلویزیون را رقم زد.
معمایی - پلیسیهای خاطرهانگیز
سریالهای معمایی-پلیسی در حوزههای جنایی، سرقت و... در تلویزیون ما از سالهای دور تا امروز در جذب مخاطبان نسبتا موفق عمل کردند و این نسبی بودن، بسته به فضاسازی، قصه، کارگردانی و نقشآفرینی بازیگران افتوخیز داشته است. در میان فهرست بلندبالای آثار پلیسی در اینجا مروری بر چند نمونه از این سریالهایی خاطرهانگیز داشتیم که در ذهن مخاطبان علاقهمند به این ژانر
مانده است.
عقدههای یک تبهکار
نام سریال: خواب و بیدار
ژانر: پلیسی-هیجانی
سال پخش: ۱۳۸۱
چه بود؟ این سریال به کارگردانی مهدی فخیمزاده سال۱۳۸۰ ساخته و سال۸۱ روی آنتن رفت. وجه تمایز «خواب و بیدار» با همه آثار پلیسی قبل از خود، به تصویر کشیدن زندگی و نقشههای تبهکارانه یک زن بود. ناتاشا کودکی سختی را گذرانده و به کارهای خلاف روی آورده بود. این سریال در زمان خود سروصدای زیادی به پا کرد و هنوز هم در ذهن مخاطبان باقی مانده است. تا جایی که بسیاری رویا نونهالی بازیگر این نقش را با عنوان ناتاشا بهخاطر میآورند. قصه خوابوبیدار درنهایت با پیروزی پلیس بر باند سرقت به پیروزی رسید.
جنایتهایی در دل تاریخ
نام سریال: کارآگاه / کارآگاه علوی۲
ژانر: تاریخی-جنایی
چه بود؟ سال۷۵ این سریال با عنوان کارآگاه به کارگرانی حسن هدایت روی آنتن رفت و به مرور با اسم شخصیت اصلی آن کارآگاه علوی شناخته شد که به دنبال یافتن اسرار جنایتها بود. سال۸۷ فصلدوم این سریال با نام کارآگاه علوی۲ روی آنتن رفت. علوی که کارآگاه اداره تامینات است در سریدوم این سریال از تبعید بازمیگردد و عزمش را برای کشف فسادهای رژیم سیاسی آن زمان جزم میکند. سریال در فصلدوم نتوانست موفقیت قبلی را خود را تکرار کند، اما فصل نخست هنوز در ذهن بسیاری باقی است و احمد نجفی را با نقش کارآگاه علوی میشناسند.
کشف راز قتل
نام سریال: کلانتر ۱، ۲و۳
ژانر: پلیسی
چه بود؟ سه فصل از این سریال با فاصله زمانی ساخته شد و آنتن رفت. «کلانتر» قصههای جنایی را روایت میکرد که سرگرد علی امیری و ستوان رضا بیات در پی کشف رازهای آن بودند. این سریال اپیزودی به کارگردانی محسن شامحمدی و بازی ایرج نوذری دست روی پروندههای جالبی گذاشته و به همین دلیل در فصلهای اول مخاطبانی که به دنبال یافتن حقیقت ماجراها بودند را با خود همراه کرد.
قابیلی دیگر
نام سریال: مزدترس
ژانر: پلیسی-جنایی
چه بود؟ این مجموعه تلویزیونی برای نخستینبار سال۷۱ روی آنتن رفت و ماجرای پیگیری سروان ناصر محمدی با بازی عبدالرضا اکبری درباره یک قتل را به تصویر میکشید که طی قصه مخاطبان را با ماجراهای تازه روبهرو میکرد. فصل دوم این سریال هم با عنوان بازی با مرگ به کارگردانی
حمید تجمیدی سال۷۴ روی آنتن رفت. برای کسانی که آن زمان جزو بینندگان تلویزیون بودند، مزدترس هنوز خاطرهانگیز و دیدنی است. سریالی که اخیرا در بازپخشش از آیفیلم نیز مخاطب داشت.
ماجراهای بازپرس و دستیارش
نام سریال: سرنخ
ژانر: معمایی-پلیسی
چه بود؟ این سریال پلیسی-معمایی به کارگردانی
کیومرث پوراحمد سال۷۵ از شبکهیک سیما پخش شد و ماجرای یک بازپرس به نام امیرحسین اوصیا و دستیارش، مصطفی را به تصویر میکشد که در هر قسمت پیگیر یک ماجرای جنایی میشوند. «سرنخ» به خاطر لحن ساده و قصههای پرپیچوخم پلیسی که به تصویر میکشید در آن سالها برای مخاطبان جذابیت زیادی ایجاد کرده بود و همچنان در اذهان باقی مانده است.
پلیسی و امنیتی کنار هم
محسن شامحمدی، نویسنده و کارگردانی است که در کارنامه کاریاش بیش از هر چیز، نام سریالهای معمایی و پلیسی به چشم میخورد که مخاطبان همچنان نامشان را در خاطر دارند. هشدارهای پلیس، شلیک نهایی، تصمیم نهایی، گارد ساحلی و سه فصل سریال کلانتر از جمله این آثار هستند. شامحمدی در گفتگو با ما از دلیل جذابیت این ژانر و توجه به سریالهایی با موضوعات امنیتی میگوید:
ورود به دنیای ناشناختهها
سریالهای پلیسی بیننده را با خود به دنیای ناشناختهها میبرد و همین موضوع کافیست تا محرکی برای فعال شدن حس کنجکاوی در تماشاگر ایجاد شود. قهرمانها در داستانهای پلیسی همواره دست به رفتاری میزنند که بینندگان غالبا هرگز شهامت انجام آن را ندارند. مخاطب نه میتواند مثل پلیسها برای دستگیری افراد خطرناک از خودگذشتگی کند و جانش را به خطر بیندازد و نه میتواند مثل خلافکارها یک شبه ره صدساله را بپیماید و با قانون درافتد. همه این موضوعات کافیست تا بیننده با اشتیاق و حتی گاهی با حسرت به تماشای کارهای پلیسی بنشیند و در این میان هر چقدر قهرمانها با جدیت بیشتری اهداف خود را دنبال کنند سریال پلیسی برای بیننده جذابتر میشود.
در تلویزیون ایران ژانر پلیسی بعد از انقلاب به آهستگی شکل گرفت، اما در دهه ۷۰ و ۸۰ سرعت خوبی پیدا کرد و باعث شد تا انبوهی از بینندگان جذب سریالهای پلیسی تلویزیون شوند. نیروی انتظامی هم همکاری خوبی با سازمان صداوسیما و برنامهسازان داشت و بخش مهمی از برنامههای تلویزیون به برنامهها و سریالهای پلیسی اختصاص پیدا کرده بود. اما به یکباره آن سرعت متوقف شد. به نظر میرسید سیاست رسانه ملی در جهت برنامهسازی تغییر کرده و این شامل کارهای پلیسی هم میشد.
لزوم تنوع ژانرها
سریالهای پلیسی در گذشته فقط به معضلات اجتماعی مثل مواد مخدر، سرقت، قتل و ... میپرداخت و فداکاریهای پلیس در درگیری با خلافکاران را به تصویر میکشید، اما سازمان صدا و سیما در اواخر دهه ۸۰ و ۹۰ تصمیم گرفت به طرف تولید کارهای امنیتی برود. ساخت کارهای جاسوسی - اطلاعاتی به خودیخود خوب است و این نوع سریالها میتواند برای بیننده جذاب باشد، اما اشکال اینجا بود که دیگر رغبتی به ساخت کارهای پلیسی اجتماعی وجود نداشت و آن تعداد سریال پلیسی هم که ساختهشد نتوانست مخاطب را با خود همراه کند. رسانه ملی باید به همه ژانرها توجه داشته باشد تا بتواند سلایق گوناگون را با خودش همراه کند. غیر از این، در صورت موفقیت آثار هم، باز بعد از مدتی بیننده را دلزده خواهد کرد. این عدم استقبال مخاطب نه به خاطر بد بودن برنامهها بلکه به خاطر نبود تنوع سوژهها اتفاق میافتد. امیدوارم که با تغییر ریاست و رویکرد در سازمان صدا وسیما بازهم به دوران طلایی سریالسازی بازگردیم و مخاطبان بیشتری جذب برنامهها و سریالهای سازمان صدا و سیما شوند.
ژانری برای همه فصول
کریم لکزاده، نویسنده و کارگردان که سریال نوار زرد به قلم او به تازگی روی آنتن شبکه دو سیما رفت، در گفتگو با ما از جذابیت ژانر پلیسی و معمایی و اقبال فیلمسازان و مخاطبان نسبت به آثار امنیتی گفت: ژانر پلیسی و معمایی همیشه برای مخاطب جالب بوده و مخاطبان خصوصا مخاطبان تلویزیونی به این نوع سریالها علاقه خاصی دارند. یکی از دلایلی که تا این حد سریالهای پلیسی و معمایی مورد استقبال قرار گرفته و میگیرد ایجاد حس کنجکاوی در بین مخاطبان است. گاه مخاطب خود را در موقعیت نقشها قرار میدهد و با شخصیتهای داستان همذات پنداری میکند. فیلم، سریال یا رمانهای پلیسی معمایی همیشه جزو پر طرفدارترینها بوده و این موضوع فقط مختص به سریال سازی نمیشود. این نوع داستانها لایههای هنری زیادی در خود دارد و ژانر نوآر در سینما مدیون جریان ادبیات پلیسی و کارآگاهی است. در سریالهای پلیسی اصل درام بر اساس خیر و شر ساخته شده و خیلی واضح به این موضوع پرداخته میشود و این وضوح به باورپذیری مخاطب کمک کرده و باعث میشود که مخاطب عام راحتتر با سریال یا فیلم ارتباط برقرار کند. در برخی موارد این خیر و شر با پیچیدگی داستان همراه میشود که داستان را به سمت معمایی بودن پیش میبرد و ذهن مخاطب را با خود همراه کرده و باعث میشود که سریال یا فیلم را با هیجان و دقت بیشتری دنبال کند.
دشواری پرداختهای پلیسی
ژانر پلیسی و معمایی از گذشته تاکنون برای مخاطبان جذاب بوده و اکنون هم میتوان با پرداختن به این نوع داستانها در قالب درست برای تلویزیون جذب مخاطب کرد. متاسفانه در این سالها کمتر به این ژانر پرداخته شده و کار درباره سریالهای پلیسی نسبت به گذشته سختتر شده است. برای نوشتن داستانهای پلیسی محدودیتهایی وجود دارد. مثلا ما در سریال یا فیلم نمیتوانیم به این موضوع بپردازیم که خانواده پلیس توسط خلافکارها تهدید میشود یا باید کمتر از خانواده پلیس صحبت کنیم. امروزه ساخت سریالی با کیفیت مثل «مزد ترس» بسیار دشوار شده و به همین خاطر یا کمتر در این ژانر سریالی ساخته میشود یا اگر ساخته شود از واقعیت دور است و مخاطب را با خود همراه نمیکند. باید این موضوع را بپذیریم که ژانر پلیسی معمایی طی دهههای گذشته همیشه جزو موفقترین ژانرها در تلویزیون بوده و باید اجازه دهیم که کارهای بهتر و بیشتری در این زمینه ساخته شود. ما میتوانیم با ساخت سریالهای پلیسی در بین مردم آگاهی سازی کرده و آنها را از وقوع جرم در جامعه و اطراف آنها مطلع کنیم. به واقع با پرداختن به موضوعات پلیسی در کانون درام میتوان باعث هشدار و اطلاع رسانی از جرم در جامعه شد. وقتی که حساسیتها زیاد باشد نمیتوان به درام پرداخت و سریال سازی انجام داد. قطعا اگر نتوانیم به داستانی درست ورود کنیم پرداختن به آن هم بی نتیجه است، چون اینگونه نمیتوان به یک داستان خوب و پس از آن سریال مخاطبپسند رسید. من به عنوان یک نویسنده و فیلمساز فقط میتوانم کار خود را به درستی انجام دهم، تحقیق و پژوهش کنم و بر اساس پروندههای واقعی با ادغام درام یک متن خوب بنویسم و یا سریال و فیلم مناسب برای مخاطب بسازم، اما اینکه فضا چقدر برای ما مهیا باشد بر عهده مدیران است و آنها باید این فضا را برای هنرمندان فراهم کنند تا در یک بستر مناسب بتوانند بهتر بنویسند و بسازند.
آگاهیبخشی سریالی
امیدوارم مردم و مسؤولان صبر و تحمل بیشتری از خود نشان دهند تا بتوان درباره همه ارگانها و اقوام فیلم و سریال ساخت و با کوچکترین جمله و دیالوگ به مدیر یا مسؤولی برنخورد و دست نویسندگان و کارگردانان برای ورود به مسائل سیاسی و اجتماعی و جنایی بازتر باشد تا سریالهای بهتری ساخته و جذب مخاطب برای تلویزیون را به همراه داشته باشد. در سریال «نوار زرد» پروندههای زیادی را مطالعه کردم و خیلی از این پروندهها بدون اینکه دلیل خاصی وجود داشته باشد کمتر میتوان درباره آنها سریال ساخت، مثل قاتل زنجیرهای که بارها در خبرها میخوانیم و میبینیم. اگر بتوانیم درباره این نوع موضوعات فیلم و سریال بسازیم قطعا هم آگاهی سازی از جرم را در کشور بالا میبریم و هم میتوانیم نوع مقابله با این مجرمان را به مردم آموزش دهیم و یا اینکه به مخاطبان از طریق فیلم و سریال بگوییم که چگونه خود را در این موقعیتها قرار ندهند. به واقع میتوان از دیدگاه هنر و فیلم و سریال سازی مردم را از خطرات و جرمها مطلع کرد و این خود میتواند یک دستاوردهای بزرگ از ساخت سریالهای پلیس و جنایی باشد.
منبع: روزنامه جام جم