لنزهای یخی، چشمهای آبی، موهای بور، اندامی لاغر که به مدد کفشهای پاشنه بلند کشیدهتر هم نشان داده میشود، بینیها سربالا و تراش خورهای که گاهی وقتها عدم تبحر جراح زیبایی در آن کاملا مشهود است، لبها و گونههای که با مدد جراحیها و کارهای زیبایی برجستهتر شده و خلاصه چهرهای که با تلفیقی از رنگهای گوناگون به گونهای تغییر پیدا کرده تا به چهره بازیگران هالیوودی یا عروسکهای باربی شبیهتر شود. شاید همین روزهایی که پای عروسکهای باربی به دنیای کودمانمان باز شد میشد حدس زد دختران و زنان آینده ما با چه چهره و ظاهری در خواهند آمد.
امروز، اما زنان و دختران جوان ما که دوران کودکی شان را با عروسکهای باربی سپری کرده اند، تعریف زیبایی در ذهنشان درست چیزی شبیه عروسکهای باربی دوران کودکی شان است و همین مسئله هم آنان را بر این داشته تا بکوشند به هر قیمتی شده موهایی بور و چشمانی رنگی داشته باشند.
مراقبتشان برای پیشگیری از اضافه وزن نه برای سلامتی که برای باربی شدن و باربی ماندن است و در این فرآیند باربی شدن ممکن است حتی سلامتی شان را از دست بدهند و با گرایش به مواد مخدری مثل شیشه که در برخی داروهای لاغری استفاده میشود حتی سلامتی شان را هم از دست بدهند. بینی شان را کوچک و لب هایشان را بزرگ کنند و خلاصه با انواع و اقسام آزارها از خود واقعی شان دور شوند تا تایید دیگران را برای زیبا شدن بدست بیاورند؛ و این داستان همچنان ادامه دارد و هر سال از یکی دو ماه مانده به عید تا روزهای پایانی سال، موسسات خدمات پوست و زیبایی تا جراحان زیبایی همه و همه در تلاشند با تبلیغات سال نو چهره نو برای خودشان مشتری جمع کنند و زنان و دخترانی با اعتماد به نفس پایین را در دام خود بیندازند!
سال نو و چهرههای مصنوعی!
سال نو چهره نو سر فصل تبلیغاتی حوزه زیبایی است که هر سال عدهای از زنان و دختران را برای داشتن تغییری در چهره ترغیب میکند. این تغییر میتواند از یک کار زیبایی کم ریسکتری، چون کاشت ناخن و مژه آغاز شود تا تغییرات کلیتر همچون عمل بینی و عمل لیفت چشم و جراحی پلک و هزار و یک خدمت عجیب و غریب دیگر که در حوزه زیبایی ایجاد شده و با تبلیغات القایی فراوان و به مدد ضعفهای فرهنگی موجود در جامعه، فضای مجازی رها شده و چالشهای تربیتی و اعتماد به نفس پایین بسیاری از زنان و دختران ایرانی موجب شده تا عده زیادی از این راه پولهای فراوانی به جیب بزنند و آسیبهای فراوانی را به افراد و خانوادهها و در نهایت به جامعه وارد کنند.
صدرنشینی آمار شکایت از جراحان زیبایی
آمار جراحیهای زیبایی در ایران بالاست. آمارهای متعددی در این باره وجود دارد که هر چند کمی با هم متفاوتند، اما برآیند کلی شان نشان میدهد ما ایرانیها به خصوص زنان و دخترانمان گرایش بالایی به انجام جراحیهای زیبایی داریم. اگرچه در سالهای اخیر مردان هم برای عقب نیفتادن از غافله مشتری عملهای جراحی زیبایی همچون جراحی بینی و خدماتی همچون بوتاکس شدهاند تا در این زمینه از خانمها عقب نمانند.
در بین این تمایل درونی و رغبت بالا، تبلیغاتی همچون سال نو چهره نو و همچنین تخفیفات ویژه خدمات و حتی جراحیهای زیبایی در ایام خاصی از سال تنها تنور این بازار پرمشتری را داغتر میکند. اما هرچه بازار خدمات و جراحیهای زیبایی داغتر میشود، چالشهای مرتبط با آن هم جدیتر میشود و آمار شکایت از این خدمات بالاتر میرود. به گفته محمدرضا خردمند معاون انتظامی سازمان نظام پزشکی، شکایت در زمینه اقدامات ترمیمی و زیبایی در ایران در صدر قرار شکایات پزشکی قرار دارد.
وی میافزاید: «طبق آمارهای بینالمللی رشتههای زنان و زایمان، ارتوپدی، جراحی از شکایت بیشتری برخوردارند در ایران هم همینطور است. همچنین شکایات دندان پزشکی هم در ایران افزایش یافته، اما به طور کلی اقدامات ترمیمی و زیبایی در ایران در کنار رشتههایی که گفتم در صدر قرار میگیرد و افزایش قابل توجهی در این نوع شکایات داریم.»
تجربه جراحی زیبایی
به سراغ چند تن از دوستانی که جراحی و کارهای زیبایی داشته اند میروم تا این بار نه فقط از نگاه یک کارشناس بلکه از زبان خودشان انگیزه شان را از انجام عمل جراحی زیبایی بدانم. مهتاب ۳۱ ساله است و حدود ۱۲ سال پیش زمانی که تنها ۱۹ سال داشته عمل جراحی بینی انجام داده است. وقتی از او دلیل جراحی اش را میپرسم پاسخ میدهد: «بینیام قوز داشت و این مسئله به شدت اعتماد به نفسم را تحت تاثیر قرار داده بود.»
آنطور که مهتاب میگوید خانواده هیچ گاه قوز و به قول خودش ایراد بینی اش را به روی او نیاورده بودند و حتی در دعواهای خواهر برادری کسی به او نمیگفته «برو با اون دماغ زشتت»! اما در خیابان و در مدرسه و بین گروه هم سالان بابت این ماجرا اذیت شده است. مهتاب از متلک پرانیهای خیابانی میگوید و افرادی که با متلکهایی نظیر «دماغتو بکش کنار نمیتونم ببینم» باعث شده بودند او دوربین گریز شود. حتی همین حالا هم که دارد با من صحبت میکند میگوید: «آن زمان خوش عکس نبودم، اما بعد از عمل جراحی بینی خوش عکس شدم و دیگر از عکس گرفتن فرار نمیکردم.»
مهتاب خودش هم میپذیرد مهمترین مسئلهای که موجب شده با وجود ترس از آمپول! بینی اش را به تیغ جراحی بسپارد همین ضعف در اعتماد به نفس بوده است. وی میگوید: «اگر تفکراتم در نوزده سالگی شبیه تفکرات امروزم بود شاید بینی ام را عمل نمیکردم و شاید حرفهای دیگران درباره زیبا نبودن بینی ام برایم مهم نبود، اما در آن سن و سال و آن حال و هوای فکری ترجیح دادم بینیام را عمل کنم.»
از او درباره نظر خانوادهاش میپرسم و اینکه آیا اعضای خانواده هم هیچ وقت درباره به قول خودش اشکال یا قوز بینی اش به او حرفی میزدند و آیا ممکن است این کمبود اعتماد به نفس از سوی خانواده به او القا شده باشد؟ پاسخ میدهد: «نه اتفاقا اعضای خانوادهام خیلی تلاش میکردند من را قانع کنند که بینی ام مشکلی ندارد و به صورتم میآید. برادرم به من میگفت من فکر میکنم هیچ مدل بینی دیگری در صورت تو زیبا نمیشود و این بهترین بینی است که به چهره تو میآید و برایش متناسب است. اما در خارج از محیط خانه به خاطر مدل بینی ام مسخره میشدم.»
مهتاب از عمل بینی و نتیجه آن راضی است و با وجود سپری شدن بیش از ده سال از عملش مشکل خاصی ندارد. اما به قول خودش شاید در این زمینه شانس آورده، چون خیلی از آنهایی که عمل جراحی زیبایی داشته اند با مشکلاتی مواحه شده اند و از نتیجه راضی نیستند.
پیوند غضروف قفسه سینه برای ترمیم بینی عملی!
مریم یکی از کسانی است که عمل جراحی اش با مشکل مواجه شده است. او از مدل بینی اش راضی بوده، اما به نظرش سایز بینی اش بزرگ بوده است. همین بزرگی سایز بینی هم او را ترغیب میکند که برای جراحی وکوچک کردن آن اقدام کند. پس پیش پزشک میرود و این جراحی را انجام میدهد و در نهایت هم بینی اش همانی میشود که دلش میخواست. اما با گذشت زمان کم کم بینی اش شروع به تغییر حالت میدهد و با افتادگی و جمع شدن بینی و اختلالات تنفسی مواجه میشود و وقتی به دکتر مراجعه میکند متوجه میشود جراح زیبایی تمام غضروفهای بینی اش را برداشته و همین باعث شده تا با این مشکلات مواجه شود.
در نهایت کار به جایی میرسد که با اختلالات تنفسی مواجه شده و برای عمل مجدد اقدام میکند. مریم میگوید: «به هر جراحی مراجعه میکردم میگفتند برو همانجا که اول عملت کرده است. تا سرانجام یکی از جراحا پذیرفت بینی ام را عمل کند و برای این کار مجبور است تا از قفسه سینه ام غضروف بردارد.» او برای این کار ۳۰ میلیون تومان هزینه پرداخت کرده البته با ۵ میلیون تومان تخفیف و امیدوار است که مشکلش با مرور زمان و دوباره باز نگردد.
چشم هم چشمی و رشد آمارهای جراحی زیبایی
دکتر مصطفی اقلیما پدر مددکاری ایران در گفتگو با «ایرنا» درباره چرایی افزایش آمارهای جراحی زیبایی در ایران میگوید: «برخی چیزها در یک جایی فرهنگ میشودو. به طور نمونه در کشور فرانسه هم بسیاری افراد بینیهای بزرگ دارند، اما عمل نمیکنند و آنرا زشت نمیدانند. از نگاه وی چشم هم چشمیها و همین طور نداشتم فعالیتهای مفید اجتماعی موجب میشود تا افراد روی خودشان تمرکز پیدا کنند و به دنبال پیدا کردن عیبت و ایراد باشند.» از نگاه این مددکار اجتماعی علاوه بر اینها مازنان و دخترانمان را به گونهای تربیت میکنیم و بار میآوریم که دلشان میخواهد بدون نقص باشند، اما درباره مردان این مسئله کمتر اتفاق میافتد. این کارشناس تصریح میکند: «اگر کسی شخصیت اجتماعی مناسبی داشته باشد به دنبال این مسائل نیست. مگر اینکه بخواهد خودش را از مسیر لباس، ماشین و یا عملهای جراحی زیبایی به اثبات برساند. در کنار اینها نباید نقش فشارهای اجتماعی در گرایش افراد به این مسائل را فراموش کرد. این در حالی است که این افراد نمیدانند بعد از عملهای جراحی زیبایی و اقدامات این چنینی هم باز فشارهای اجتماعی به گونهای دیگر خود را نشان میدهد.»
اقلیما نقش پزشکان را هم در این زمینه بسیار مهم میداند و میافزاید: «خیلی وقتها افرادی که به پزشکان جراح زیبایی مراجعه میکنند هیچ مشکلی ندارند، اما پزشکان برای اینکه پول بگیرند به جای آنکه به مراجعه کننده خود بگویند مشکلی نداری برای آنکه پول بگیرند او را به انجام عمل زیبایی ترغیب میکنند.»
این کارشناس به اعتماد به نفس و تریبتهای خانوادگی هم اشاره میکند و میگوید: در فرهنگ کشور ما اینگونه جا افتاده که دختران ما نیاز به تایید دیگران دارند، اما پسرانمان را اینگونه تربیت نمیکنیم به همین دلیل در حالی که شاهد گرایش گسترده زنان و دختران به جراحیهای زیبایی هستیم، آمار این عملها در آقایان بسیار ناچیز است.
منبع : ایرنا
الان فهمیدیم که جراحی زیبایی "بد" و بد قیافه ماندن "خوب" است.
بنابراین نیازی به صرف هزینه برای ساختن چهره ای که هزاران مشابه برای اون هست وجودنداره