سفر رفتن همیشه خدا جذابیت خاص خودش را دارد. چه آن وقتی که با چمدان و وسایل زیاد در هتل اقامت میکنید چه آن وقتی که با مختصر وسایلی در کولهپشتی، عزم طبیعتگردی و کمپ به سرتان میزند. اما تا به حال فکر کردهاید چه میشد در سفر خانه خودمان را هم همراهمان میبردیم؟ «حسین علیمحمدی» که با او گفتگو خواهیم داشت، تا حدودی موفق به این کار شده است.
او اگرچه نتوانستهاست خانهاش را با خود حمل کند، اما راحتی و آسایش خانهاش را به درون ون آوردهاست تا با آن و همراه خانواده کوچک سه نفره اش دل به دریای ماجراجویی و سفر، آن هم به تمام ایران و نزدیک به ۷۰ کشور دنیا بزند. با ما همراه باشید تا بیشتر از این خانواده ماجراجوی کارآفرین بدانیم.
شرط زندگیمشترکمان، سفر بود
«حسین» در همان ابتدا و در معرفی خود، سفر را دلیل تشکیل خانواده کوچکش میداند و میگوید: «من حسین علیمحمدی هستم، بگذارید در همین ابتدا اینطور به شما بگویم که اصلا دلیل ازدواج و تشکیل زندگی ما سفر و علاقه مشترک مان به آن بود. از سال ۹۵ که زندگی مشترکمان شروع شده؛ سالی سه ماه در سفر هستیم و ایده شکلگیری استفاده از ون برای سفر هم یک ایده ۱۰ ساله بود. از طرفی، چون سالها فعالیت مجازی داشتیم، از خرداد امسال تصمیم گرفتیم این سبکزندگی را که سالها در حال انجام آن هستیم، از طریق بلاگری به بقیه انتقال دهیم. با این هدف که در شرایط الان جامعه که مشکلات اقتصادی زیادی وجود دارد؛ با نشان دادن یک ایده جدید، بتوانیم در کنارش به جامعه خدمت کنیم. شما هم اگر دقت کنید در کنار تجربه سفر، خیلی دغدغه کار و آموزش آن به صورت رایگان را برای مردم داریم. البته ایده این خودرو یک بار هم شکست خوردهبود، اما ما دوباره تصمیم به اجرای آن گرفتیم».
پسرم را از ۴۰ روزگی به سفر بردم
دانیال کوچولو تک فرزند خانواده «علیمحمدی» هم از بدو تولد همراه و همسفر پدر و مادرش بوده است. پدر «دانیال» با گفتن این جمله، ادامه میدهد: «هرکس من و همسرم را میدید از ما میپرسید مگر بچه تازه متولد شده را هم به سفر میبرند؟ اول هم ما تصور میکردیم این داستان یک داستاننشدنی و سخت باشد، ولی ما دانیال را از ۴۰ روزگی به سفر بردیم و الان درک میکنیم که چقدر خوششانس هستیم. من فقط ون ندارم چرا که با ون نمیشود همه جاهای بکر طبیعت را رفت، از اینرو یک خودروی دو دیفرانسیل هم دارم که بیشتر سفرها را با آن میرویم. اما برخلاف این خودرو، سفر با ون بسیار راحت است، چون کولر و بخاری در کنار کلی امکانات مثل حمام و سرویس، آشپزخانه و تمام لوازمی که برای سفر نیاز است، در آن موجود است. جالب است بدانید اکنون دانیال ۲.۵ ساله تمام فکر و ذهنش این است که سفر بعدی را کی میرویم. الان هم شاید باور نکنید، بعضی از روزها ما را مجبور میکند تا داخل کمپ بازی کند. بعد از ۶-۷ ماهگی که به قولی از آب وگل درآمد، ما هم احساس میکردیم که انگار با یک آدم بزرگ در حال سفر هستیم. شاید بد نباشد بدانید او در ۲.۵ سالگی بالای ۴۰ تجربه سفر را دارد.»
اسم ون ما از تناقض مزه ترشی و عطر لیمو گرفته شدهاست
شغل اصلی «حسین» سفر یا بلاگری نیست. او در ادامه و با توضیح شغل اصلی خود از دلایل انتخاب نام «عطرلیمو» برای ون و پیج خود، میگوید: «شغل اصلی من، مشاوره کسبوکار و راهاندازی تجارتهای مختلف است. در همین خصوص من با شرکتها و کارخانههای بزرگ کار میکنم و با توجه به این که رشته اصلی تحصیلی من IT است، سعی میکنم با برطرفکردن ایرادهای کسبوکار، باعث افزایش بازدهی کاری مجموعه تولیدی شوم. غیر از این هم به جواهرفروشیها، طلا فروشیها و. برای ارتقای جایگاه کسبوکار مشاوره میدهم. اما چرا این اسم را انتخاب کردم؟ خب من دنبال تناقض بودم. لیمو عطر خوبی دارد، ولی طعم ترشی دارد و زندگی ما هم هماکنون ترش است، اما میتوانیم عطرش را خودمان تعیین کنیم. این شد که این اسم را انتخاب کردم که خیلی هم مورد استقبال مردم قرار گرفت و برند جالبی شد.»
خیال میکنند آقازاده هستم!
«حسین» درآمد خودش را معطوف به شغل اصلی خود یعنی مشاوره کسبوکار و محصولات تولیدی میداند و در این باره میگوید: «با یک صفحه اینستاگرامی با حدود ۲۵۰ هزار دنبالکننده و با این که کلی تقاضای تبلیغات دارم، اما درآمدی ندارم، چون احساس میکنم با توجه به ایده و هدفی که برای صفحهام دارم، اگر بخواهم تبلیغات بگیرم، زرد خواهد بود و مناسب سطح مخاطبهای من نیست. از آن جا که برای مخاطبم احترام قائلم، اینکار را نخواهم کرد مگر این که اسپانسر باشد و با آنها کار کنیم. اما نوع بازخوردهای مردم درباره سفر و پیج من متفاوت است. مثلا در فضای حقیقی خیلی برای مردم جذاب است. بیشتر افراد اگر ما را به چهره نشناسند، به ونمان میشناسند. این شناخت طوری است هرجا که برویم بهخصوص در جنوب کشور، مردم گوشه خیابان یا سلام مختصر و عرض ادبی میکنند یا دورمان جمع میشوند و از ما راجع به سفر و ون و هزینههایش سوال میکنند، اما برخوردها در فضای مجازی دو نوع است. یک دسته جزو دنبالکنندههایی هستند که هم حمایت و هم کمک میکنند و این افراد خیلی بزرگوارند. اما یک دسته هم هستند که فکر میکنند به نهادی یا جایی متصل هستیم یا از طریقی به ما کمک میشود یا شاید آقازادهای هستیم که درد پول و نان شب ندارد و هرطور بخواهد پول خرج میکند. اما اگر شما و مخاطب شما داخل پیج باشد، میفهمد که اینطوری نیست و الان دغدغه ما، مردم کشورمان هستند تا بتوانیم در کنار جذابیت سفر به مردم آموزشهایی بدهیم تا کشور را به جلو ببرند، مثل من که هم میتوانم محصول درست کنم و هم حتی صادرات کنم.»
ون و تجهیزش در سال ۹۷، حدود ۳۶۰ میلیون شد
«در سال ۹۷ این ون را خریدیم و ۱۸ ماه طول کشید تا تجهیز و دو سال پیش هم آماده سفر شد. این خودرو که کمپر هم نام دارد، چهار سال پیش حدود ۳۶۰ میلیون تومان هزینه برد و تجهیز آن از صفر تا صد کار خودم بود». آقای «علیمحمدی» با گفتن این نکته در انتها گریزی به سفرهای رفته و برنامههای آیندهاش میزند و میگوید: «حدود ۶۸ کشور خارجی و بی نهایت سفر در داخل ایران را در ۱۰ سال اخیر تجربه کردیم. هرچند «دانیال» فقط سفر ارمنستان و ترکیه را تجربه کرده، ولی در داخل کشور تمامی استانهای جنوبی و مرکزی و کویر را دیده است. دیگر با ۳۰۰ تا برگزاری تور جایی نیست که ندیده باشم. ان شاءا... بعد از عید هم اگر روادید دانیال برسد به اروپای شرقی میرویم. یعنی از ترکیه به یونان و از یونان به سمت شمال و اگر شرایط بر وفق مراد باشد و به مشکلی از نظر بیماری و قرنطینه کرونا نخوریم تا شمال فنلاند برای دیدن شفق قطبی خواهیمرفت، اما بهترین کشوری که دیدیم و هنوز هم در مرور خاطرههایمان از آن یاد میکنیم، «بوسنی و هرزگوین» است، آن هم با طبیعت زیبا و مردم فوقالعاده، درست برعکس جنگ خانمانسوزی که داشتهاند. در ایران هم خیلی جاها هست، کویر که من شیفتهاش هستم و تا سالی ۴-۵ سفر طولانی به کویر نروم لذتی ندارد. در خطه شمالی، گیلان و در جنوب، کل خطه ساحلی را دوست دارم. در انتها هم امیدوارم مشکلات اقتصادی کشورمان زودتر حل شود تا مردم بیشتر به سفر بروند و از زیباییهایش بهتر استفاده کنند.»
درآمد ارزی من حدود ۵ هزار دلار در ماه است
«یک کارگاه خودم دارم و سه کارگاه دیگر برای من و زیر نظر من، محصول من را تولید میکنند. در این کارگاهها حدود ۳۸ کارگر، چهار فروشند و پنج مدیر مستقیم با من کار میکنند». آقای «علیمحمدی» با گفتن این نکته درباره کارگاه تولیدی و محصولاتی که تولید میکند، میافزاید: «در کنار همه اینها من تولیدکننده لوازم کمپ و سفر هم هستم و برای آن هم یک صفحه اینستاگرامی فروشگاهی با حدود ۱۷۰ هزار دنبالکننده دارم. ۱۲ سال است که در بحث تولید و فروش کار میکنم. بیشتر محصولات تولیدی من با توجه به سفر و تجربه آن، ایده خودم است یعنی طراحی و ساخت آن کار من است. بعد از ساخت هم شروع به کار اقتصادی برای محصول تولیدی کردم. یعنی سعی کردم با ارتقای محصول و رفع ایراداتش، بازار هدف را پیدا کنم و محصول را به تولید انبوه برسانم. در ادامه هم باید بگویم من ۹۷ محصول کمپینگ و سفر در ایران تولید میکنم که تقریبا هفت محصول آن صادر میشود که باعث به وجود آمدن درآمد ارزی برای من، چیزی حدود ۱۵۰۰ تا پنج هزار دلار در ماه است؛ که شاید زیاد نباشد، اما قابل قبول است. برای این محصولات هم من چهار کارگاه دارم و دو فروشگاه در تهران. بگذارید یک مثال بزنم. من یک سال پیش یک پد حرارتی تولید کردم که با یواسبی و پاوربانک کار میکند و تا الان حدود ۱۰ هزار عدد از آن به فروش رفتهاست. این محصول خیلی در بین طبیعتگردها طرفدار دارد و از آن جا که توانایی خوبی در کسبوکار دارم، تولید محصول و فروشش برای من خیلی ساده است.»
منبع: خراسان