لحظه تحویل سال ۱۳۷۰ شمسی ساعت ۶ و ۳۲ دقیقه و ۴ ثانیه بود و البته ۴ رمضان هم بود و جالب این شد که سفره سحری پیوند خورد به سفره هفتسین نوروزی. بعد هم که عید بود و دید و بازدید و مهمانی شروع شد، ولی بدون پذیرایی بود تا افطار.
حال خوبی بود؛ روزهداران مهمانانِ نوروزیِ روزهدار داشتند و خیلیها یادشان هست که آن سال داستان این بود که میزبان عرض معذرت داشت از اینکه نمیتواند پذیرایی کند و سخنها گفته میشد درباره فلسفه نوروز که هدف پذیرایی نیست بلکه تازهکردن دیدارهاست.
اینجور دید و بازدیدهای نوروزی طی ۲ سال بعدی هم که نخستین روزهای نوروز مقارن با ماه روزهداری بود میان ایرانیان تکرار شد. البته روزهداری، سفره افطاری هم داشت و نوروز، مهمانی شام هم داشت که آنسالها به هم پیوند میخوردند و لذت مکرر میشد. کسانی که آن نوروزهای با حال و با صفا را ندیدند سالهای آینده میبینند انشاءالله.
ابتکارات جدید و ماندگار
اتفاق جالب آن سال اینکه ابتکاراتی به مناسبت این تقارن در جامعه شکل گرفت و از همه ماندگارتر تهیه و پخش سریالهای مناسبتی بود؛ «اولین سریال مناسبتی که از تلویزیون ایران پخش شد سریالی با نام میهمان بود که سال ۱۳۶۹ ساخته شد و در نوروز ۱۳۷۰ که مقارن ماه رمضان نیز بود به روی آنتن رفت».
زندهیاد «پروین سلیمانی» در این سریال در نقش «طاهره خانم» بازی کرد و میان مردم به «طاهره خانم چنگال به دست» مشهور شد و شخصیتی ماندگار شد در یادها و خاطرهها. همین سریال هم شد پدربزرگ سریالهای نوروزی و سریالهای ماه رمضان که هر سال ساخته میشوند و اصلا پیش از نوروز و ماه رمضان همه منتظرند که ببینند امسال چه سریال مناسبتی جدیدی از کدام شبکه پخش میشود و ساعت چند.
آزمون مردم و رسانهها
درباره نوروز ۱۳۷۰ و تقارن آن با ماه روزهداری که نخستینبار بود پس از انقلاب اسلامی رخ میداد، البته که تضادها و اختلاف دیدگاههایی هم وجود داشت؛ اینکه چگونه میتوان ایام جشن و شادی را با لحظهها و دقایق معنوی ایام خودسازی و تهذیب پیوند داد و جامعه و رسانهها چه روشی را باید در پیش بگیرند و چه حال و هوایی داشته باشند.
مردم که تکلیفشان معلوم بود و اینطوری بود: «مردم صلهرحم و دید و بازدیدهایشان را از صبح و ظهر به غروب و پای سفرههای افطار تغییر دادند و هماهنگی مثالزدنی را در آن ایام به نمایش گذاشتند». رسانهها هم خوب کار کردند و آماده شدند برای سالهای بعدی که این تقارن تکرار میشد.
رهبر انقلاب هم در اواخر سال ۱۳۷۰ در بیاناتی وضعیت را توصیف کردند و راه را نشان دادند بهگونهای که برای همیشه به کار میآید: «امسال ایام ماه رمضان با عید نوروز هم همراه است؛ پارسال هم این مسأله را داشتیم. سال گذشته آقایان صدا و سیما آمدند و ما قدری راجعبه تلفیق عید نوروز و ماه رمضان با هم بحث کردیم. عید نوروز هم حقیقتی است. ما با عید نوروز موافقیم... اولِ بهار است و مردم عادت کردهاند که این ایام را عید بگیرند و تعطیل باشند و شادی کنند و به دیدن یکدیگر بروند و به هم عیدی بدهند و قهرها آشتی کنند... بنده صددرصد با عید نوروز و با جشنگرفتن این ایام موافقم. هر کاری هم که در این ایام به جشن مردم کمک کند و آن را معنا ببخشد خیلی خوب است و هیچ ایرادی ندارد...
عید نوروز را شاد کنید؛ منتها، چون ماه رمضان است در تلفیق بین این دو، هنری لازم است. مانعی ندارد که شما سحرها را کلاً رمضانی باشید؛ اما شبها رمضانی و نوروزی با همدیگر. پارسال اوایل ساعت تحویل بود که داشتم بهسمت مرقد حضرت امام (ره) میرفتم. ابتدای سال بود و من احساس خودم این بود که دارم میروم به روح مطهر امام (ره) سال نو را تبریک بگویم. در آن لحظه من حضور و حالی داشتم؛ رادیو را باز کردم، دیدم برنامههای بسیار خوبی در لحظات سال تحویل دارد پخش میکند. برنامه، برنامه نوروزی بود، اما حال و حضور و ذکر در آن احساس میشد؛ بنابراین اینطور نیست که نشود انجام داد؛ من معتقدم که خیلی بیش از اینها هم میشود کار انجام داد».
منبع: فارس
چه صفایی داشت
چه حالی داشت