حتما برای شما هم پیش آمده که در سفر گاهی دچار دلتنگی و بغض شوید و همیشه این موضوع به دلایل شخصی ربطی ندارد. مثلا اگر به فضاها و خانههای تاریخی علاقهمند باشید، بازدید از یک خانه تاریخی رو به تخریب ممکن است دلتنگتان کند، زیرا اگر اهل قصهپردازی باشید در ذهنتان روزگاری را در آن خانه تصور میکنید که آدمهای زیادی را در دل خود پناه داده بود، آدمهایی که دیگر نیستند.
در بوشهر هم جایی در شهر تنگستان هست که جزو نقاط گردشگری محسوب میشود و گویی همین حس و حال را منتقل میکند. اگر در مسیر بازدید کلوتهای بوشهر قرار بگیرید با دیدن تابلوی سبزرنگی که رویش نوشته خور گورستان لنجها وارد جاده فرعی و خاکی کوتاهی میشوید که شما را در بندر محمد عامری به سمت لنجهایی هدایت میکند که سالهاست به گل نشستهاند.
چشمهایتان را ببندید و تصور کنید این لنجها در خلیج فارس جولان میدهند؛ ناخدایی دارند و افراد بسیاری که رزق و روزیشان را از همین لنجها با تجارت، ماهیگیری و باربری کسب میکنند. بعد چشمهایتان را باز کنید و به این لنجهایی که حالا به گل نشستهاند نگاه کنید. آیا با دیدن حال و هوای این روزهای لنجهای تنگستان، دلتنگ نمیشوید؟
روزگاری بندر عامری از مراکز مهم ساخت لنجهای چوبی و تعمیر و مرمت آنها بود، تا اینکه پای قایقهایی از جنس فایبر گلاس به این عرصه باز شد. با وجود این قایقهای جدید دیگر هزینه تعمیر و نگهداری لنجهای چوبی بهصرفه نبود. به همین دلیل برای همیشه در آبهای خلیج فارس لنگر انداختند تا زیستگاه مصنوعی گیاهان و جانوران دریایی باشند.
با این حال شما بروید و این گورستان عجیب و متفاوت را از نزدیک ببینید، اما سعی کنید قصه زیبایی برای آنها در ذهنتان خلق کنید؛ مثلا تصور کنید ناخداها برگشتهاند، دوباره لنگرها را از آب بیرون میکشند تا برای تجارت و ماهیگیری بین کشورهای خلیج فارس تردد کنند.
منبع: همشهری آنلاین