بیشتر مردم، استان کردستان را با طبیعت بکر و کوهستانیاش، مردم با صفا، لباسهای رنگارنگ محلی مردمش، روستاهای پلکانیاش و ... میشناسند، اما چند وقتی است که یک زمین فوتبال خاص در این استان، توجه مردم را به خود جلب کرده است. علاوه بر سایتها و شبکههای اجتماعی که تصاویر بکرترین زمین فوتبال جهان را منتشر کردند، رسانههای خارجی مانند پیج AFC با چند میلیون فالوئر هم به شگفتانگیز بودن این زمین فوتبال اعتراف کردند.
بیشتربخوانید
حالا در روزهای پرطراوت بهاری، میان رنگهای پر زرق و برق طبیعت، حوالی خانههای پلکانی و در دل روستای دیوزناو سروآباد کردستان، زندگی زیباتر از همیشه در جریان است. یک زمین مستطیلی، دو چارچوب مشبک، یک جسم گرد و چندین کودک، نوجوان و جوان، فارغ از تمامی محدودیت و تبعیضها، وسط کوههای مرتفع زاگرس و درههای عمیق به سراغ عشق شان یعنی فوتبال رفتند. در گزارش امروز با این روستا بیشتر آشنا خواهید شد در ادامه با یکی از عاشقان فوتبال در این روستا که مسئول همین زمین فوتبال هم هست و پیگیریهای زیادی برای احداث آن انجام داده، گفتوگویی داشتیم.
دیوزناو یعنیچه و کجاست؟
روستای دیوزناو در جنوب غربی استان کردستان و در سروآباد منطقه اورامانات قرار دارد. فاصله دیوزناو تا مرکز شهرستان، ۴۵ کیلومتر است. وقتی میگوییم روستا یا شهری در منطقه اورامانات واقع شده، دیگر انتظارش میرود که چه مناظر دلفریبی داشته باشد. این روستا هم از این امر مستثنا نیست، طبیعت در آن جا سخاوتمند است و میتوانید انتظار چشماندازهای سرسبزی را داشته باشید. کوه شاهو و رود سیروان از مواهب زیبای طبیعی این روستا محسوب میشوند. وجود رود سیروان در نزدیکی روستا باعث شده پرورش ماهی در این منطقه شهرت داشته باشد و مجموعه عظیم پرورش ماهی در آن جا تأسیس شود و بسیاری از خانوادههای این روستا در این مجموعه مشغول به کار شوند. در کنار این زیبایی طبیعی، لازم است بدانید که این مناطق از قدمت چندین هزار ساله هم بهرهمندند. احتمالا انسانهای پیشین هم به دلیل آب فراوان و وجود کوهها این مناطق را برای زندگیشان انتخاب کردهاند. درباره معنی نام این روستا دو تعبیر گفته شده: یکی این که دیوزناو به معنی جایی که دیو (خرس) در آن وجود دارد و دیگری به معنی جایی که درخت گردو دارد. این منطقه به خاطر طبیعت اش درختان متنوعی، چون زالزالک، بلوط، بادام کوهی، پسته وحشی و درختچههای گَوَن، کتیرا و تمشک دارد و از آن طرف حیواناتی، چون روباه، جوجه تیغی، گورکن، گرگ، خوک، خرگوش، سنجاب، شغال، بزکوهی و عقاب در این مناطق زاگرسی دیده میشود.
از بافت این روستا تا فرهنگ زیبای مردمش
از طبیعت و زیباییهایی دیوزناو زیاد گفته شده، اما نباید از فرهنگ و زیباییهای فرهنگی این منطقه غافل شویم. در منطقه اورامانات خوشبختانه هنوز مردم به لباس محلیشان افتخار میکنند و میتوانید لباسهای زیبایشان را از نزدیک ببینید، زبان اورامیشان را بشنوید و در کنار آوازها و رقصهای هنرمندانه کردیشان، با یک فرهنگ ویژه آشنا شوید. بافت روستا مثل پالنگان و چند روستای دیگر، پلکانی است؛ این یعنی مردمان این جا با طبیعت هماهنگ هستند. خانههایشان را به صورت خشکهچین و بدون ملات میسازند. حالا معما ساده میشود. با وجود چنین طبیعت و فرهنگی، زمین فوتبالی هم اگر ساخته شود، این چنین تبدیل به یک قاب هنری در دل طبیعت میشود.
فوتبال در خون همه اهالی روستای ما جاری است!
«دانش سهرابی»، مسئول زمین فوتبال بکر و خاص در روستای «دیوزناو» از ماجرای ساخت این زمین، هزینههایش و ... میگوید «دانش سهرابی» که خودش عاشق فوتبال است و از کودکی در زمینهای خاکی این روستا پا به توپ میشده، چندین سال است که پیگیر ساخت این زمین فوتبال در روستایشان شده است. حالا چند وقتی است که کارش به سرانجام رسیده و نوروز امسال، یک دوره مسابقات هم در این زمین با حضور ۱۶ تیم از روز دوم تا یازدهم فروردین برگزار شده است. در ادامه، او به ما درباره تب فوتبال در این روستا و ماجرای ساختهشدن این زمین خاص میگوید.
از کودک تا پیرمرد ۷۰ ساله در این جا فوتبال بازی میکنند
این روستا حدود ۶۰۰ نفر جمعیت دارد و شغل اصلی مردمش، پرورش ماهی است. «سهرابی» با این مقدمه درباره علاقه مردم این روستا به فوتبال میگوید: «مردم این روستا علاقه زیادی به فوتبال دارند. از کودکان و نوجوانان بگیرید تا جوانان، سالمندان، همه عاشق فوتبال بازیکردن هستند. همین الان، پیرمردهای ۶۵ و ۷۰ ساله هم داریم که هنوز بازی میکنند. قدیم در این روستا، ۲ تا زمین خاکی داشتیم. تقریبا سال ۷۲ یا ۷۳ بود که به خاطر عشق مردم روستا به فوتبال، یک همت دسته جمعی محقق شد تا یک زمین فوتبال خاکی در روستا احداث کنیم، با دروازه و خطکشی و .... هنوز هم این زمین خاکی هست. سال ۷۵ یا ۷۶، یک زمین فوتبال دیگر زدیم که این یکی به مرور تخریب شد. نکته جالب درباره اهالی این روستا این است که هر کدام از روستا رفتند، باز هم باید هفتهای یک بار فوتبال بازی کنند. مثلا من خودم در تهران، هفتهای یک بار فوتبال در سالن یا روی آسفالت در پارکها بازی میکنم. کلا باید بگویم که عشق اهالی این روستا به فوتبال قابل توصیف نیست، چون فوتبال در خون همه اهالی روستای ما جاری است».
سال ۹۳ برای ساخت این زمین ۱۰ میلیون خرج کردیم
از او درباره ساخت این زمین فوتبال میپرسم که میگوید: «ماجرای ساخت این زمین فوتبال برمیگردد به سال ۱۳۹۳ که تصمیم گرفتیم به دست همین جوانهای روستا یک زمین فوتبال برای خودمان بسازیم. بعد از بررسی چندین محل و شرایطشان، همین جایی که تصویرهایش پربازدید شده، به عنوان زمین بازی انتخاب شد. ۲۲ روز طول کشید تا این زمین را با همت جوانان روستا به یک زمینی تبدیل کردیم که بتوانیم در آن بازی کنیم. آن زمان نزدیک به ۱۰ میلیون تومان خرج کردیم. سپس جام نوروز ۹۴ و ۹۵ را در همان جا برگزار کردیم که استقبال خوبی شد. ۱۰ یا ۱۲ تیم در آن دوره از مسابقات شرکت کردند».
سیل سال ۹۸، دلخوشیمان را با خودش برد
«سال ۹۸، بهخاطر همان سیل معروفی که در کردستان در روزهای آخر زمستان آمد، نصف این زمین فوتبال را آب برد و نابود شد، زمینی که دلخوشی ما بود». او ادامه میدهد: «سال ۹۹، دوباره جوانان تصمیم گرفتند تا این زمین را احیا کنند. آن موقع هم دوباره برای خاک برداری، فنسهای دور زمین و ... نزدیک ۳۵ میلیون تومان هزینه کردیم تا زمین قابل استفاده شود. این بار هم با دست جوانهای روستا و با کمک اهالی که خودشان هم عاشق فوتبال هستند، این زمین درست شد».
سال ۱۴۰۰، با ۷۰ میلیون زمین را بتن ریزی کردیم
او درباره این که این زمین از ابتدا چمن بوده یا نه، میگوید: «سال ۱۴۰۰، بنیاد علوی به روستایمان آمد و گفت که میخواهیم این زمین فوتبال را برایتان چمن کنیم به این شرط که آن را خودتان زیرسازی و بتنریزی کنید که دوباره با یک طغیان رودخانه یا سیل، نابود نشود. یک خوشحالی عجیب در بین اهالی و جوانان به وجود آورد. ما این بار هم نزدیک به ۷۰ میلیون خرج بتن این زمین و برای چمنشدن آمادهاش کردیم. حدود ۲۰ روز مانده بود به نوروز ۱۴۰۱ این زمین را چمن کردند و مسابقات جام نوروز را با حضور ۱۶ تیم برگزار کردیم. همه بازیکنان تیمها اهل همین روستا بودند، اما خیلی هایشان به شهرهای دیگر مانند تهران کوچ کرده و برای این مسابقات، چند روزی به اینجا برگشته بودند. مسابقات الان تمام شد، ولی مردم روستا، روزی ۲ تا ۴ بازی در این زمین میکنند و افراد دو تیم میشوند و میآیند در این زمین، با هم مسابقه میدهند».
خیلی از اهالی روستا برای تماشای بازیها میآیند
او درباره تصاویری که از تماشاگران بازیهایی که در این زمین برگزار میشود، منتشر شده هم میگوید: «مثلا همین امسال، جام نوروزی که برگزار شد، از همه سنین، مرد و زن و کوچک و بزرگ برای تشویق آمده بودند. همانطور که گفتم، همه بازیکنان از اهالی خود روستا هستند بنابراین تقریبا همه خانوادههای ساکن در روستا، با فوتبال زندگی میکنند. این جا فوتبال فقط یک سرگرمی معمولی نیست؛ بنابراین برای تماشای بازیها، خیلی از اهالی روستا میآیند، روی کوههای اطراف مینشینند، از دیدن طبیعت لذت میبرند و تیم مورد علاقهشان را هم تشویق میکنند. یک نکته جالب دیگر هم درباره اهالی روستایمان بگویم که ۷۰ یا ۸۰ درصدشان استقلالی هستند و فقط ۲۰ درصد، طرفدار پرسپولیس هستند».
استعدادهای فوتبالی جوانان این روستا میسوزد
او درباره اینکه آیا تا امروز، بازیکنی از این روستا به لیگهای کشور راه یافته یا نه، میگوید: «چون روستایمان دور افتاده است، تا حالا هیچ مسئول و استعدادیابی به اینجا نیامده یعنی شرایطی پیش نیامده که توانمندی جوانان این روستا در زمین فوتبال دیده شود؛ بنابراین هیچ بازیکنی به لیگ راه نیافته. من خودم به خیلی از این بچهها که بازیهایشان خیرهکننده است و استعدادشان در حال سوختن، بارها گفتهام که بروید تست بدهید، اما به خاطر هزینهها و ...، نرفتهاند. بعضیهایشان خیلی هم علاقه و انگیزه دارند، اما شرایطاش پیش نیامده است که نمایندهای در لیگ داشته باشیم، ولی در آینده، مطمئن باشید که بیشتر از استعداد فوتبالی جوانان این روستا خواهید شنید. پارسال از برنامه فوتبال برتر هم به اینجا آمدند و یک گزارش تهیه کردند و به جز آن یک دوربین، هیچ دوربین یا مسئول فوتبال دیگری به اینجا نیامده است».
تا توپ را از رودخانه پس نگیریم، برنمیگردیم!
مسئول این زمین فوتبال درباره حس و حال بازی در این زمین فوتبال هم میگوید: «حس و حال بازی در این زمین فوتبال قابلتوصیف نیست، در هوای پاک بین کوه و رودخانه. این دیگر مشخص است که یک صفای دیگری دارد. یک چشمه کنار زمین است، یعنی همیشه آب کنار دستمان است و در تابستان هم آب دارد. جایی هم که برای زمین انتخاب کردیم، چون بغل کوه است، یک مزیتی که دارد از ساعت ۴ بعدازظهر در تابستان سایه میشود و میتوان در آن، راحتتر بازی کرد. رودخانه هم که از کنارش رد میشود و جذاب است. در حقیقت ۶ متر و ۷۰ سانتیمتر دور زمین فنس کشیدیم که توپ در این رودخانه نیفتد، چون بعدش گرفتن آن، کار سادهای نیست، اما باز هم، بعضی وقتها توپ میافتد درون رودخانه؛ بنابراین باید دنبال توپ بدویم، مثلا تا یک یا حتی دو روستا پایینتر که بتوانیم توپ را از آب بیرون بکشیم. تقریبا همه جوانهای روستا شنا بلد هستند، بنابراین سریع شیرجه میزنیم در آب و هرچقدر هم که آب زیاد باشد تا توپ را نگیریم، برنمیگردیم. در زمان مسابقه، این کار را تماشاچیان انجام میدهند و گاهی حدود ۱۵ دقیقه تا نیم ساعت طول میکشد و در این مدت بازی با توپ دیگری ادامه پیدا میکند.»
از روستا این زمین فوتبال، ۴۵ دقیقه جاده خاکی دارد
او در پایان درباره استقبال اهالی از این زمین فوتبال میگوید و مشکلاتی که باعث شده تا گردشگر زیادی به آنجا نیاید: «روستای ما از نظر گردشگری، خیلی جذاب است و دیدنیهای زیادی دارد. این زمین فوتبال هم باعث شهرت بیشتر روستایمان شده است. اما متاسفانه از روستا تا این زمین، ۴۵ دقیقه جاده خاکی دارد که باید با دنده یک یا نهایتا دو به اینجا برسیم. همین باعث شده تا گردشگر کمی به اینجا بیاید. زمین فوتبال را هم الان به صورت سئانسی کردیم و از هر دو تا تیم برای بازی، یک مبلغ کمی در حد ۵۰ هزار تومان از بزرگ سالان و ۳۰ هزار تومان از نوجوانان میگیریم برای توپ و هزینههای نگهداری از زمین و ... تا بتوانیم نگهداری اصولیتری از این زمین داشته باشیم، چون واقعا همه به آن علاقه داریم. شاید باور نکنید، آن زمانی که این زمین فوتبال را آب برد، جوانان روستا چندین بار در هفته یک یا ۲ تا مینیبوس میگرفتند و میرفتند سروآباد که ۶۰ یا ۷۰ کیلومتر با این جا فاصله دارد تا بتوانیم در آن جا فوتبال بازی کنیم. هر هفته یک بار که قطعا میرفتیم، گاهی چند بار هم میرفتیم، چون علاقه مان به فوتبال خیلی زیاد است فقط امیدواریم با کمک مسئولان، مشکلات دسترسی به این زمین فوتبال با آسفالت شدن مسیر آن کمتر شود تا شاهد حضور هموطنانمان و پذیرای فوتبال دوستان بیشتری در اینجا باشیم.»
منبع: زندگی سلام