ماه خوب خدا، ماه بندگی و استغفار به درگاه الهی به پایان رسید و فردا در روز اول شوال و عید سعید فطر، بسیاری از مومنان به نماز میایستند تا به شکرانه پشت سر گذاشتن این ماه به بهترین شکل، دعای «اللهم اهل الکبریا» را بخوانند و از خدای خویش بخواهند همه آن خیر و برکتی را که نصیب اولیایش کرده، به ایشان نیز عطا کند.
وجود مقدس حضرت سجاد (س) در دعایی که تحت عنوان دعای وداع با ماه مبارک رمضان به عنوان یک میراث مکتوب معنوی به ما رسیده، نسبت به برکات و نفحات این ماه اشاراتی دارند. در انتهای این دعا حال کسی که از فضای معنوی این ماه استفاده و بهره برده و در حال خداحافظی با آن است، بسیار زیبا و معنوی بیان شده است. ماه فضیلت و ضیافت الهی در طول سال فرصتی برای روزه داری و انجام اعمالی است که جلوه عبودیت و بندگی برای خدا را دارد. اتمام این ضیافت الهی با روز عیدی است که جزو اعیاد بزرگ مسلمانان است.
عید بزرگ فطر برای بندگانی است که در طول یک ماه بندگی از خوردن، آشامیدن، انجام اموری که رضایت خدا را در پی ندارد، کف نفس کرده و تقوای الهی پیش گرفتند. در پایان یک ماه روزه داری، روزی میرسد که خداوند متعال در آن روزه داری را حرام و برای آن کسانی که استفاده معنوی از ایام رمضان بردند، عید برپا میکند. بسیاری از اهل بیت ما، بزرگان و اهل معرفت، از عید فطر به عنوان عید اولیای خدا یاد میکنند؛ یعنی این عید از آنِ کسانی است که در طول یک ماه بر اثر اطاعت و بندگی خدا به فرح و شادمانی و حالتی روحانی دسترسی پیدا کردند. روزه داری، عبادت، استغفار و توبه فرصتی را برای معنوی بودن و رسیدن به درجه عالی معنوی مومنان فراهم آورده است.
به استناد روایتی از علی علیه السلام که فرمودند: هر روزی که در آن گناه نشود، روز عید است؛ شاید علت نام نهادن عید فطر به این عنوان، بازگشت به فطرت پاک انسانی بندگان خداوند باشد که یک ماه بر اثر عبادت و بندگی خدا به پاکی رسیدند و این عید با فطرت پاک درونیشان سنخیت دارد.
شاید یکی از علتهای قرار دادن این روز در این زمان، تمیز دادن بین روزههای واجب در ماه ضیافت الهی و روزههای مستحب است. خداوند در قرآن میفرماید ما روزه را بر شما واجب کردیم؛ همانطور که بر امتهای قبل از شما این روزه را واجب کرده بودیم.
در برخی روایات آمده است که بهتر است چند روز بعد از ماه مبارک رمضان، هم با روزه داری این ماه پربرکت را بدرقه کنید. اما از آنجا که خداوند تنها زمانی خاص را برای روزه واجب انسانها توصیه کرده است، به خاطر اینکه تمیز داده شود بین روزهایی که روزه در آن واجب است و روزهایی که روزه در آن مستحب است، پس از ماه رمضان یک روز به عنوان عید فطر برای مومنان تعیین شده که روزه در آن حرام است و احکام شرعی خود را دارد.
در سوره بقره آیهای داریم که مستقیماً دلالت بر وجوب روزه ماه رمضان کرده است. در پایان این آیه غایت و هدف این روزه داری ذکر شده است؛ «لعلکم تتقون». تکلیف کردن روزه در ماه رمضان از آن روست که شما اهل تقوا باشید؛ یعنی با استفاده و استناد به این آیه میتوان هدف از روزه داری یک ماهه خود را درک کرد. این سختیهای یک ماه رمضان، امساک از خوردن، آشامیدن، دوری از اعمال و رفتاری که مورد رضایت خداوند نیست و همه و همه جزو مبطلات روزه هستند؛ همه هدفی بجز هدایت انسان به سوی تقوا و بندگی خداوند ندارد. شاید یکی از بهترین شاخصها در جهت اینکه بدانیم آیا آن طور که شایسته بود به تقوا رسیده ایم یا نه و این امساک از خوردن، آشامیدن و اعمال ناپسند ثمر داده یا نه؛ این است که تقوای خودمان را پس از این ماه مبارک محک بزنیم.
یکی از شاخصها این است که بعد از رمضان با خود خلوت کنیم و ببینیم چقدر و تا چه اندازه مودب به آداب الهی و متخلق به اخلاق الهی شدهایم و در مسیر تقوای الهی قرار گرفته ایم. در نزد اهل معرفت و آنها که در مسیر عبودیت و بندگی خدا قدم گذاشتند یک جمله معروفی هست و آن این است که «نگهداری از آثار معنوی یک عمل از خود آن عمل و انجام آن به مراتب سختتر و مهمتر است». به طریق اولی در این ماه عبادت، طاعت و سختیهایی که در مسیر عبودیت خداوند کشیدیم، تنها یک بخش از قضیه است و همه مقدمهای است برای اینکه بعد از ماه رمضان ما برکات، نفحات و انوار اعمالی که در ماه مبارک ذخیره کردیم را برای خود نگه داریم.
بهترین دستورالعملی که از بزرگان ما به یادگار مانده این است که از اعمال خود مراقبت کنیم؛ یعنی از آن دسته از اعمال که برای خود ذخیره کرده ایم، نگهداری کنیم. از گوشمان، زبانمان، دلمان و در نگاه کلی از تمامی اعضا و جوارحمان که به گناه آلوده نشدند و در این ماه مبارک تقوا پیشه کردند و مورد رضایت خدا قرار گرفتند، نگهداری و مراقبت کنیم.
در خطبه پیامبر در جمعه آخر ماه شعبان آمده که علی علیه السلام از رسول خدا سوال کردند که بهترین اعمال در ماه رمضان چیست؟ ایشان فرمودند «الورع عن محارم الله»؛ یعنی کفّ نفس. یعنی خودداری از آن دسته از اعمال و رفتار و سکناتی که از اعضای ما صادر میشود و مورد رضایت الهی نیست؛ لذا یکی از ملاکها و شاخصهایی که بعد از ماه رمضان انسان میتواند بفهمد آیا این عبادت و طاعت یک ماهه اش ثمری داشته یا نه، این است که بفهمد بعد از رمضان کفّ نفس و تقوای الهی اش ادامه پیدا میکند یا نه؟
شاید اولین قدمهایی که بعد از خاتمه این ضیافت الهی از سوی اهل بیت به ما توصیه شده برداریم، مداومت بر اعمالی است که در ماه رمضان با آنها مانوس بودیم. ماه رمضان را بهار قرآن نامیده اند؛ خیلی از ما در ماه رمضان موفق به تلاوت و قرائت قرآن شدیم و با آن انس گرفتیم. چه خوب است که بعد از این ماه هم بر این کار مداومت ورزیم. اگر در ماه رمضان یک بار قرآن را ختم کردیم، خوب است در ماههای آینده هم بر این امر مداومت کنیم. حتی اگر چند ماه یک بار باشد؛ این انس با قرآن را ادامه دهیم.
از سوی دیگر بسیاری از ما سحرهای ماه رمضان را درک کردیم. دعا خواندیم، استغفار و مناجات کردیم. بهتر است که پس از ماه رمضان هم این کار را انجام دهیم. خواندن ادعیهای مثل دعای افتتاح، دعای ابوحمزه ثمالی و ... را پس از ماه رمضان هم ادامه دهیم. این کار بهترین کاری است که میتوان بعد از رمضان انجام داد.