محمد عبیات پژوهشگر تاریخ شیعه میگوید: در این بین نماز عید فطر سنت به جا ماندهای از پیامبر اعظم (ص) است که در پهنای تاریخ از سوی مسلمانان اقامه شده و اکنون با همان سبک و سیاق به ما رسیده است.
او افزود: اما این نماز پرفضیلت، که در زمان حضور امام معصوم بر همگان واجب است، در زمان خلفای عباسی به محلی برای نشان دادن جلال و جبروت خلیفه و تفاخر خلافت بنی العباس تغییر کرده بود.
آقای عبیات گفت: نماز عید فطر که میبایست محلی برای تضرع و خشوع به پروردگار باشد، از سوی امویان و بعد از آنها عباسیان رنگ و بوی دیگری گرفت که نشات گرفته از روحیه و خوی دنیا طلبی خلفای ظالم بوده است.
به گفته این پژوهشگر تاریخ شیعه خلیفه وقتى میخواست به نماز عید بیاید، با جلال و شکوه خاص و با هیمنه سلطنتى مىآمد. خودش سوار بر اسبى که گردنبند طلا یا نقره داشت میشد و شمشیرى زرّین به دست میگرفت، سپاه نیز از پشت سرش مىآمدند، درست مثل این که مىخواهند رژه نظامى بروند.
محمد عبیات یادآور شد: این موضوع همه ساله رواج داشت تا اینکه پس از پذیرش ولایتعهدی از سوی امام رضا (ع)، مأمون از ایشان خواست نماز عید فطر آن سال را اقامه کنند و به رغم اینکه آن امام هربار از استجابت این درخواست سر باز میزد، اما با اصرار بسیار مامون پذیرفت.
بنابر روایت شیخ کلینی در کافی، حضور ساده و بی آلایش امام رضا (ع) برای نماز عید سعید فطر که برخلاف سنت دروغین خلفا مبنی بر تجمل گرایی و تکبر در حضور برای اقامه نماز موجب استقبال بسیار گسترده مردم از هر سو گردید.
کلینی آورده: «در این هنگام چنان ضجه و شیونى از مردم بلند شد، که گویا در و دیوار شهر مرو تکان میخورد، و مردم از دیدن آن حضرت همچنان فریاد برمى آوردند. رجال مملکت و بزرگان لشگر، چون مشاهده کردند حضرت رضا پا برهنه حرکت میکند، آنان نیز از مراکب خود پایین آمده و کفش هاى خود را به دور افکندند و پاى برهنه براه خود ادامه دادند.»
تحمل و پذیرش این شیوه و سبک از رفتار متواضعانه که بر مبنای سیره صحیح نبوی و روحیه مردمی اهل بیت علیهم السلام و اخلاص و عبودیت امام رضا (ع) بود، برای مامون عباس قابل تحمل نبود و او با ارسال پیکی به امام از ایشان خواست از اقامه نماز دست کشد.
در واقع دلیل مأمون از جلوگیری اقامه نماز عید به وسیله امام رضا (ع)، احساس خطری بود که از ناحیه محبوبیت و اظهار علاقه و استقبال مردم از امام شده بود؛ چراکه به گمان مأمون و مشاورش اقامه این نماز و ایراد خطبه به وسیله امام ممکن بود حکومت وی را به خطر اندازد؛ زیرا آنان قصد استفاده تبلیغاتی از این نماز را داشته و هرگز فکر نمیکردند، امام این گونه در میان مردم حتی رجال کشور و فرماندهان لشگر دارای محبوبیت باشد؛ لذا دستور داد تا امام از اقامه نماز منصرف شود، تا بدین وسیله خود و حکومتش از خطرات احتمالی از ناحیه امام (ع) حفظ نماید.