انرژی سیارات و تأثیر آن‌ها در زندگی انسان‌ها، برای خود معتقدانی دست و پا کرده در مطلب زیر درست یا غلط بودن این موضوع را بررسی کرده ایم.

در طالع شما چه خبر است؟ عنصر ماه تولدتان راجع به شما چه می‌گوید؟ کار و بار و سفر و حضرتان را با وضع افلاک چک کرده‌اید؟ آن‌هایی که در چنین عوالمی به سر می‌برند، پیش از این برای سر درآوردن از کار آسمان و پیدا کردن جواب این سوال‌ها کلی از این و آن پرس‌وجو می‌کردند، در کنج و پستویی یک طالع‌بینِ سفارش شده گیر می‌آوردند و عنان زندگی‌شان را دو دستی تقدیمش می‌کردند.

حالا، اما کار آسان شده است؛ کافی است واژه «آسترولوژی»، صورتِ مدرن طالع بینی، را در اینترنت جست و جو کنید تا یک دو جین وب‌سایت و کانال و پیج با وعده‌های عجیب و ادعا‌های گنده سر راهتان سبز شوند که مدعی هستند: آسترولوژی، آدم‌ها را براساس وضع آسمان در زمان تولدشان طبقه‌بندی می‌کند و نسخه می‌پیچد و هیچ حد و مرزی هم برای خودش قائل نیست؛ پا در کفش پزشکان می‌کند «متولدان فلان ماه، مستعد ابتلا به بهمان بیماری‌اند و باید چنین و چنان کنند»؛ ادای روان شناس‌ها را درمی‌آورد «متولدان این ماه با متولدان آن ماه سازگاری دارند»؛ ناخنکی به اقتصاد می‌زند «در فلان روز که وضع ستارگان چنان است، معامله کنید». چند زمینه تخصصی مجعول هم برای خودش خلق کرده است که کاسبی‌اش هیچ وقت از رونق نیفتد. به تعدادی از محصولات‌شان نگاه کنید؛ دوره جذب انرژی سیارات، بسته کسب ثروت از چارت تولد، بازکردن انسداد‌های ذهن، دریافت آگاهی از مقصد روح، رهایی از کارمای منفی رسیده از اجداد و... که هرکدام به قیمت چند صد هزار تا چند میلیون تومان به فروش می‌رسد. در پرونده امروز نگاهی داریم به آسترولوژی که لباس علم پوشیده است و می‌خواهیم بفهمیم حرف حسابش چیست. یک روان‌شناس و مدرس نجوم هم به ما کمک می‌کنند.

صفحه های طالع بینی


بیشتربخوانید


آسترولوژی چیست و از جان ما چه می‌خواهد؟
مروری بر تعریف، کاربرد و ادعا‌های آسترولوژی که احتمالا کمتر درباره‌اش شنیده‌اید
مبدعان آسترولوژی، آن را چنین معرفی می‌کنند: «علم مطالعه انرژی سیارات و تأثیر آن‌ها در زندگی انسان که براساس آن می‌شود شخصیت و رفتار افراد را پیش بینی کرد». آسترولوژر‌ها ادعا می‌کنند که می‌توانند با درنظر گرفتن محل قرارگیری سیارات در زمان تولد فرد چیزی ترسیم کنند به نام چارت تولد که در آن ۱۲ خانه وجود دارد؛ هر خانه، مشخص کننده وجهی از فرد است؛ ظاهر و مشخصات فیزیکی، درآمد و دارایی‌های غیرمالی، والدین و محل زندگی، تحصیل و شغل، ازدواج و طلاق، ترس‌ها و اهداف و حتی جرم و جنایت و مرگ. آسترولوژر‌ها بعد از دریافت اطلاعات تولدی شما شامل روز و ساعت و دقیقه و شهر، ادعا می‌کنند که سیاره حاکم، نشان زودیاک و عنصر غالب وجودی شما را تشخیص می‌دهند. مثلا اگر متولد مرداد باشید، به شما می‌گویند نشان زودیاک‌تان شیر (لئو) است، سیاره‌تان خورشید، عنصرتان آتش و چنین ویژگی‌هایی دارید؛ شجاعت، اعتماد به نفس، خودخواهی و فقدان آینده‌نگری. به این ترتیب همه کسانی که به طور تصادفی در تاریخ مشخصی به دنیا آمده‌اند، در یک گروه قرار می‌گیرند؛ فارغ از ویژگی‌های ارثی و اکتسابی‌شان، فارغ از تأثیر تربیت و آموزش و شرایط اقتصادی و اجتماعی و خانوادگی و بدون در نظر گرفتن اراده و اختیار شخصی.

خیلی‌ها هم که گرفتاری شغلی، تحصیلی، مشکل مسکن، چالش عاطفی و ... دارند و دنبال یک راه میانبر هستند خیلی راحت پول گزافی را خرج بسته‌ها یا مشاوره آنلاین آسترولوژی می‌کنند.

به عنوان مثال چند روز قبل ۱۴۰۱.۲.۳ بود و یکهو سروکله آدم‌هایی پیدا شد که مدعی شدند ارتعاشات زمین در این تاریخ برای جذب رویا‌ها و اهداف قوی‌تر است. نکته جالب این جا بود که می‌گویند اگر زمین در تاریخ رند رویا‌های ما را بهتر جذب می‌کند تکلیف آن‌هایی که تقویم شان شمسی نیست چه می‌شود؟ تاریخ که برای آن‌ها رند نیست و ارتعاش زمین از کجا می‌فهمد چه کسی با تقویم شمسی زندگی می‌کند و چه کسی با میلادی؟

آسترولوژر‌ها منجم نیستند
یک دانش آموخته اخترفیزیک، برخی ادعا‌های آسترولوژی را از نظر علم نجوم بررسی می‌کند
«الهه آرشیان»، کارشناس ارشد اختر فیزیک، مدرس نجوم، از موسسان آسمان‌نمای دانشگاه فردوسی و مروج علم، آسترولوژی را از دیدگاه علم نجوم بررسی می‌کند.

سر و کله آسترولوژی از کجا پیدا شد و چه ربطی به علم نجوم دارد؟
طالع بینی، آسترولوژی یا به بیان دقیق‌تر، «احکام نجوم» مربوط به نجوم قدیم است که درباره دنیا دیدگاه متفاوتی از امروز داشت. قائل به نظریه «زمین مرکزی» و معتقد بود که کلیه ستارگان و سیارات داخل افلاکی قرار دارند که آن‌ها را با حرکتی مدور و ارادی حول زمین می‌چرخانند. از آن جایی که حرکت این افلاک از روی عقل کامل است پس با رصد وضع آن‌ها و تفسیر موقعیت شان می‌توانیم درباره اتفاقات زمینی و سرنوشت انسان‌ها سرنخ‌هایی بیابیم. طبق این جهان بینی، افلاک و اجرام آسمانی، بیان کننده اراده‌ای بالاتر از اراده بشر بودند و درنتیجه وضع آن‌ها نشان دهنده سرنوشت و اتفاقات، قلمداد می‌شد. در چنین نگاهی است که شکل آسمان در زمان تولد فرد، معنی دارد، ولی ما الان به کمک نجوم جدید، داده‌های رصدی و تلسکوپ‌ها می‌دانیم که زمین، مرکز عالم نیست و یکی از سیاره‌های منظومه شمسی است. می‌دانیم سیاره‌ها نه در افلاک بلکه در مدار‌هایی دور خورشید می‌چرخند.

پس مبنایی که طبق آن طالع بینی پذیرفتنی بوده است، امروز وجود ندارد. نکته مهم این که آسترولوژر‌ها منجم نیستند و آن چه به عنوان علم آسمان از آن یاد می‌کنند، حتی واقعیت نجومی هم ندارد. آن‌ها به شما می‌گویند در فلان روز به خاطر مقارنه مشتری و زحل، فلان اتفاق خواهد افتاد. از آن جایی که ما در مراکز ترویج علم با مشتریان این افراد زیاد مواجه می‌شویم، سعی می‌کنیم ابتدا مبنای نجومی ادعای‌شان را بررسی کنیم. جالب است بدانید که بعد از بررسی متوجه می‌شویم اصلا در تاریخ مذکور، مقارنه‌ای وجود ندارد که بعد فرد بخواهد از آن نتیجه‌ای (طبعا به اشتباه) بگیرد. خب اصلا «مقارنه» که این همه رویش مانور می‌دهند، یعنی چی؟ وقتی از دید ما در زمین دو جرم در آسمان به صورت ظاهری در کنار هم قرار می‌گیرند که صرفا یک پدیده نجومی است و از نظر فیزیک جدید نمی‌تواند هیچ اثری روی ما در زمین داشته باشد.

آسترولوژی واژه‌هایی را از نجوم قرض می‌گیرد، چقدر این واژه‌ها قابل اعتنا هستند؟
آسترولوژر‌ها به شما می‌گویند علم‌شان از گذشته‌های دور راه را به انسان نشان می‌داده است و از طرف دیگر از نپتون و پلوتو و انرژی و ارتعاش حرف می‌زنند. در گذشته اصلا نپتون و پلوتویی - پلوتو امروز سیاره کوتوله محسوب می‌شود- وجود نداشته است؛ تنها سیاره‌های پر نور یعنی درنهایت تا زحل قابل رصد بوده‌اند و سیاره‌های بعد از آن‌ها با چشم دیده نمی‌شده‌اند تا امروز که به کمک تلسکوپ قابل دیدن هستند. انرژی و ارتعاش هم از مفاهیم مورد استفاده در نجوم قدیم نبوده‌اند. بیایید فرض کنیم آسترولوژر‌ها دانش‌شان را ارتقا داده‌اند، اما آیا این کلیدواژه ها‌ی شان معنایی هم دارند؟ واژه «انرژی» وقتی درباره اجرامی صحبت می‌کنیم که فاصله بسیار زیادی از ما دارند، چه معنایی دارد؟ با در نظر گرفتن این فاصله طولانی، از یک جرم خارج از منظومه شمسی اگر منبع تولید کننده انرژی و امواج الکترومغناطیس باشد، مقدار ناچیزی به زمین می‌رسد. منجم‌ها سال‌هاست در تلاش هستند تا با چیدن تلسکوپ‌های رادیویی به شکل آرایه در پهنه‌های وسیعی از زمین و بزرگ‌تر کردن دریچه تلسکوپ‌ها و فرستادن تلسکوپ‌های فضایی مثل «هابل» و «جیمز وب» به فضا در قالب پروژه‌های هزینه‌بر، این امواج را دریافت کنند، اما من با اطمینان به شما می‌گویم شدت نور چراغ قوه گوشی شما از شدت نور نزدیک‌ترین ستاره – که نور هم جزو خانواده بزرگ امواج الکترومغناطیس است که از آسمان می‌رسد- بیشتر است.

یا مثلا وقتی آسترولوژر‌ها از «ارتعاش» سیارات حرف می‌زنند، باید پرسید که منظورشان دقیقا چیست؟ ارتعاش مادی از آن نوعی که مثلا درباره امواج دریا سراغ داریم؟ که خب در این صورت به ماده کافی برای انتقال این ارتعاش نیاز داریم که قطعا در این فواصل میان ستاره‌ای وجود ندارد. یا امواج غیرمادی مثل امواج الکترومغناطیس؟ امواج الکترومغناطیس خانواده‌ای بسیاربزرگ از «امواج رادیویی» با طول موج بلند، انرژی پایین و تعداد نوسانات کم در ثانیه تا «گاما» با طول موج کوتاه، انرژی بالا و تعداد نوسانات زیاد در ثانیه هستند و هرکسی که قدری نجوم بداند با قاطعیت به شما می‌گوید که سیاره مشتری نمی‌تواند مولد گاما باشد و فرستنده‌های رادیو و تلویزیون شما در مقایسه با دیگر کهکشان‌ها، امواج رادیویی خیلی قوی‌تری می‌دهند؛ بنابراین اگر بپذیرید که تقدیرتان را امواج (یا به قول آسترولوژرها، ارتعاش) رقم می‌زند، باید در منابع تولید موج در زمین یعنی مثلا یک فرستنده رادیویی دنبال سرنوشت‌تان باشید، چون به مراتب امواج قوی‌تری دارند.

وقتی شنونده چشم و گوش بسته ادعا‌های طالع‌بینان نباشیم، به اشتباهات فراوانی برمی‌خوریم.
بله، مثلا از خودتان بپرسید «قمر در عقرب» که آسترولوژر‌ها برمبنای آن درباره تصمیمات شما بهتان پیشنهاد‌هایی می‌دهند، چه معنایی می‌دهد؟ قمر در عقرب یعنی ماه در صورت فلکی کژدم یا عقرب باشد. ستاره‌ها در آسمان اشکال خیالی می‌سازند که انسان‌ها نام‌های مختلفی بر آن‌ها گذاشته‌اند و آسمان را با آن‌ها قسمت‌بندی می‌کنیم. خب ماه در حرکتش می‌تواند در صورت فلکی کژدم قرار بگیرد. ما می‌دانیم که شکل صورت‌های فلکی در واقع نوعی قرارداد بین ماست و حتی در فرهنگ‌های مختلف می‌تواند نام و شکل آن‌ها متفاوت باشد. همچنین ستاره‌های یک صورت فلکی صرفا از زمین چنین دیده می‌شوند و می‌توانند میلیارد‌ها کیلومتر از هم فاصله داشته باشند. ماه، قمری است که دور زمین می‌چرخد، غیرمنیر است و نور خورشید را بازتاب می‌دهد. در حرکت ماه به دور زمین ما هر بار قسمتی از بخش روشن آن را می‌بینیم و اَهلّه شکل می‌گیرد؛ منطق تأثیر گذاشتن شکل و موقعیت ماه بر زندگی شما مثل این است که من بهتان بگویم در دفتر کارم نشسته‌ام پس فردا باران می‌آید. آیا این دو گزاره ارتباطی با هم دارند؟ من این حرف را بر چه اساسی می‌زنم؟ گزارش آب و هوا را چک کرده‌ام یا حدس می‌زنم؟ «جهش کوانتومی» یکی دیگر از واژه‌های محبوب آسترولوژرهاست و جالب است بدانید که کوانتوم مربوط به ابعاد بسیار کوچک است. به عنوان مثال مکانیک کوانتومی به بررسی پدیده‌هایی در حوزه اتم و ذرات ریزاتمی می‌پردازد. خب حالا جهش‌های کوانتومی چطور می‌تواند منجر به تحولات کیهانی در یک روز یا سال خاص شود؟ همه مفاهیمی که طالع‌بین‌ها از نجوم قرض گرفته‌اند، تعریف علمی و دقیق خودشان را دارند، ولی نزد آن‌ها به معنایی ناصحیح و مغالطه‌آمیز به کار برده می‌شوند.

آسترولوژی  و طالع بینی

چرا ادعا‌های آسترولوژی را باور می‌کنیم؟
یک روان شناس ادعا‌های آسترولوژی را از نظر علم روان شناسی بررسی می‌کند
دکتر «روزبه شمسا»، دانش‌آموخته علوم شناختی از دانشگاه شهید بهشتی درباره ریشه و پیامد‌های باور به آسترولوژی توضیح می‌دهد.

تحلیل نادرست را به ابهام ترجیح می‌دهیم
روان شناسی، ریشه باور به آسترولوژی را در کجا پی می‌گیرد؟ دکتر شمسا توضیح می‌دهد: «همه ما در زندگی دستخوش شکست می‌شویم، ممکن است سرمایه‌گذاری‌های مالی‌مان نتیجه بخش نباشد، رابطه صمیمانه‌مان به سرانجام دلخواه نرسد و کلی اتفاق دردناک دیگر برای‌مان پیش بیاید. بار روانی شکست آن قدر سنگین است که تمایل داریم از بروز مجدد این مسائل جلوگیری کنیم؛ بعضی‌های‌مان ممکن است برای کم کردن احتمال ضرر سرمایه‌گذاری های‌مان از متخصص اقتصاد کمک بگیریم و برای فهم ناکامی‌های‌مان در روابط صمیمانه، برویم سراغ روان شناس؛ بعضی‌ها هم ممکن است برای پیشگیری از بروز این مشکلات یا حل‌شان بروند سراغ ماوراء‌الطبیعه. سال ۲۰۱۳، موسسه علوم اجتماعی «لایب نیتس» اعلام کرد که ۲۵ درصد از مردم آلمان به اعتبار پدیده‌های فوق طبیعی و روش‌های درمانی شبه‌علمی حداقل تا حدودی اعتقاد دارند و گردش مالی سالانه مربوط به خدمات و محصولات مرتبط با این حوزه، بیش از ۱۵ میلیارد یورو تخمین زده شد. خب به نظر می‌رسد یک بازار بزرگ پشت چنین باور‌هایی وجود دارد. باوری که فرد در آن به ادعا‌های بی‌اساس روی می‌آورد، چون داشتن یک تحلیل نادرست که به ما تبیینی از علل شکست های‌مان بدهد، بهتر از ابهام و وضعیت نامشخص است؛ بنابراین وقتی کسی ادعا می‌کند که توان تحلیل و پیش بینی دارد، عده‌ای حرف او را باور می‌کنند. اما چرا گروهی، اقتصاددان و روان شناس را انتخاب می‌کنند و گروه دیگر، به فال بین و آسترولوژر مراجعه می‌کنند؟».

مسئولیت نمی‌پذیریم
دکتر شمسا ادامه می‌دهد: «نحوه تفکر و توانایی شناختی در این میان، نقش تعیین کننده‌ای دارد. ذهن انسان از دو فرایند استدلال کیفی متفاوت استفاده می‌کند: ۱) فرایند‌های «شهودی» که نیاز به حافظه کاری (کارکرد شناختی پیچیده ذهن در به خاطر آوردن و مدیریت اطلاعات) ندارند، نسبتا سریع و خودکارند و به صورت موازی عمل می‌کنند. ۲) فرایند‌های «تحلیلی» که به حافظه کاری نیاز دارند، کند هستند و به صورت مشورتی و سریالی عمل می‌کنند. توانایی شناختی که یک پیش بینی‌کننده مهم در میزان باور به امور فراطبیعی است، شامل سه فاکتور می‌شود؛ ۱) توانایی حل مسئله، ۲) توانایی یادگیری از تجربه‌های پیشین و ۳) توانایی استدلال و طرح‌ریزی. پژوهش‌ها نشان می‌دهد افراد با تفکر تحلیلی بالاتر، باور‌های فراطبیعی کمتری دارند و به نظریه‌های توطئه کمتر معتقدند و هرچه توانایی شناختی بالاتر باشد، میزان اعتقاد به باور‌های فراطبیعی کمتر خواهد بود. کسانی که به سمت آسترولوژی می‌روند، می‌خواهند زودتر به نتیجه برسند و تبلیغ کنندگان آسترولوژی هم روی این نکته دست می‌گذارند. آن‌ها ادعا می‌کنند که شما با پیروی از توصیه‌های شان «خیلی زود» و «بدون شک» به نتیجه خواهید رسید. در باور به امور ماوراء‌الطبیعه، هیجان پذیری منفی یا روان رنجوری هم تأثیرگذار است؛ به این معنا که فرد به لحاظ روانی، قوی نیست و به افسردگی، اضطراب، احساس گناه، حسادت و... گرایش دارد. کسانی که چنین احساساتی را بیشتر تجربه می‌کنند، به احتمال بیشتری به سمت آسترولوژی می‌روند. به علاوه آسترولوژی، بار مسئولیت را از دوش افراد برمی‌دارد. آسترولوژی به شما می‌گوید بدون آن که نیازی به تسلط به علم اقتصاد داشته باشید یا بدون طی کردن مسیر پرزحمت و طولانی کمک گرفتن از روان‌شناس، می‌توانید به نتیجه برسید».

در نابسامانی به سر می‌بریم
آیا وقتی از زمینه‌های فردی باور‌های فراطبیعی حرف می‌زنیم، به این معناست که شرایط اجتماعی نقشی در این موضوع ندارند؟ دکتر شمسا معتقد است: «وقتی جامعه در برهه‌ای دچار نوساناتی می‌شود، اعضای آن با مانع بزرگی بر سر راه خود مواجه می‌شوند. برای مثال وقتی رکود و تورم در یک جامعه بالا باشد، میزان خطا‌ها و شکست‌های افراد بالا می‌رود بنابراین بخشی از تمایل به باور‌های فراطبیعی می‌تواند از آشفتگی‌ها و ناامنی‌های اجتماعی ناشی شود. ما در بیابان از شدت تشنگی به توهم (سراب) پناه می‌بریم. توهم، به افراد کمک می‌کند از فروپاشیدگی جلوگیری کنند، البته که تأثیرش مقطعی است. آسترولوژی هم توهم ایجاد تغییر در وضع موجود به افراد می‌دهد که پیامد‌هایی در سطح فردی و اجتماعی به دنبال دارد. در دام آسترولوژی افتادن مساوی است با محروم شدن از راه‌حل‌های درست و از دست دادن سرمایه‌های مادی و غیرمادی که در نتیجه آن احتمال شکست بیشتر می‌شود و میزان آسیب زدن افراد به خود از جمله احتمال رفتار‌های پر خطر مثل آسیب جسمی زدن به خود افزایش می‌یابد. در سطح اجتماعی هم آبشخور سرمایه‌گذاری‌های ناسالم می‌شود که فرصت رشد را از بین می‌برد».

منبع: روزنامه خراسان

انتشار این مطلب دلیل بر تایید محتوای آن نمی باشدوصرفا بازنشر شده است.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.