صدایشان حرمت شب را شکسته و خواب شهر را پریشان کرده، گویی بر سر فرمانروایی نزاع میکنند. صدای پارس سگها را میگویم، چندین بار نگاه مهربانانهای به آنها داشتم، اما آنها لبخندم را چیز دیگری تعبیر کرده و به دنبالم دویدند. به همین دلیل اگر در مسیرم باشند، روزها مسیرم را کج میکنم حتی اگر مقصدم دورتر شود اما شبها راه فراری نیست از وحشت شنیدن صدایشان.
بیچاره آن کودک ۸ سالهای که ساعت ۵ بعدازظهر به همراه برادرش برای تامین مخارج زندگی و جمع آوری ضایعات در محله کاشف آباد براثر حمله سگها بدنش خورده شد و جانش را از دست داد. چه بر سر برادر ۱۱ ساله اش آمد وقتی تن برادر کوچکترش در برابر دیدگانش دریده شد، زخم تن بهبود مییابد، اما زخم روان... یا نسیم افغانستانی که در نزدیکی یک مرغداری در میبد با حمله سگهای ولگرد جان خود را از دست داد.
این معضل مختص یزد نیست و بسیاری از نقاط کشور را درگیر کرده. به طور مثال در تازهترین خبر از حمله سگهای ولگرد در اهواز یکی از اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد میخواست از کام مرگ بگریزد که به دام مرگ افتاد و فرارش از حمله سگها به تصادف با یک خودرو و در نهایت مرگ او منجر شد.
گرگهایی که بیش از ۱۸ هزار سال پیش ریسک کرده و با نزدیکی به انسان رام و اهلی شدند، از آن زمان به بعد نامشان از گردونه اکوسیستم خط خورد و جایگاهشان را در حیات وحش از دست دادند.
هرچند طعم دستکاری ژنیتکی فراوانی را چشیدند، اما در نهایت اصالتی از نژاد گرگ دارند.
با اهلی شدن این حیوانات و پیشرفت جوامع بشری برخی از سگها پست نگهبانی از گله را بدست آوردند، برخی نگهبان ساختمانها شدند، برخی زنده یاب، برخی متخصص تشخیص بیماری، برخی همدم تنهایی و ....
اما در کشور ما به دلیل نبود قوانین جامع در خصوص نگهداری از سگ کسانی که به هر دلیلی از این موجود استفاده و مراقبت میکنند، نسبت به تولید مثل آنها بی تفاوتند و مسئولیتی در قبال توله سگهای خود ندارند. همین بی مسئولیتیها نیز باعث شد که جمعیت سگهای ولگرد و بی صاحب روز به روز افزایش یابد.
در پاسخ به این سئوال شمسایی رئیس اداره محیط زیست تفت میگوید:در گذشته بسیاری از انسانها نسبت به حیوانات و حتی طبیعت بی تفاوت بودند و حق و حقوقی برای آنها قائل نبودند، اما با پیشرفت فرهنگی برخورد احساسی شد که این برخورد به دور از منطق و علم عواقب سنگینی نیز در پی داشت.
او گفت: اکنون عمده جمعیت کشور در مرحله برخورد احساسی هستند و در برابر سگهای ولگرد برخوردهایی دارند که باعث شده هم به انسان آسیب برسد هم به حیات وحش.
طغیان جمعیت سگهای ولگرد باعث شده حیات وحش در امان نباشد و روز به روز جمعیت گونههای موجود در طبیعت کشور و جهان کاهش یابد. یزد نیز از این معضل جدی در امان نیست.
رئیس اداره محیط زیست تفت در خصوص طعمه شدن گونههای حفاظت شده در استان گفت: با ورود سگها به زیستگاههای حیات وحش، آنها برای بقا شکار کردن را فراگرفتند که در این میان زیباموش شیرکوه یکی از طعمه ها است.
شمسایی گفت: این حیوانات باهوش که دسته جمعی به شکار میروند به آهوها، بزهای وحشی، قوچها و سایر حیوانات و جنبندگان رحم نکرده و هر آنچه در دسترسشان باشد را شکار میکنند. آنها حتی به یوزپلنگ و پلنگ نیز حمله ور میشوند و همین مزیت شکار دسته جمعی که کمتر حیوانی میتواند آن را داشته باشد باعث میشود درصد موفقیت در شکارشان بالا رود و این زنگ خطر بزرگی است برای انسان و حیات وحش.
مهدی زارع خورمیزی، کارشناس اداره کل محیط زیست یزد نیز گفت: هر روز جمعیت این موجودات افزایش مییابد و با افزایش جمعیت وارد مناطق طبیعی میشوند، تنها ۱۵ درصد زیستگاههای طبیعی تحت حفاظت محیط زیست است و در چند سال اخیر این درصد کم نیز از هجوم این موجودات در امان نبوده است.
این کارشناس میگوید: آنها خسارت و مشکلات عجیبی برای محیط زیست بوجود آورده اند و در دنیا باعث انقراض چندین گونه شده اند. در استان ما نیز شکی نیست که اگر جمعیتشان کنترل نشود، گونههای بومی را نابود خواهند کرد.
چگونه رها کردن پسماند باعث افزایش جمعیت سگهای ولگرد میشود؟ کارشناس اداره کل محیط زیست یزد در پاسخ به این سئوال به صراحت میگوید: عدم مدیریت صحیح پسماندها یکی از دلایل مهم طغیان جمعیت سگها است. سگهای گله و یا سگهایی که از سوی انسانها در اطراف شهرها و روستاها از پسماندها استفاده میکنند، به افزایش آمار سگ ها کمک زیادی میکند مثلا در جایی ما ۲ هزار لاشه مرغ دیدیم که در اختیار سگهای ولگرد قرار گرفته بود و این منبع غذایی غنی برای این موجودات به شمار میآید که چنین مثالهایی کم نیست.
برای اینکه بدانیم شهرداری به عنوان متولی امر سگهای بی صاحب و ولگرد چه اقداماتی انجام داده با محمد رضا برزگر، سرپرست سازمان مدیریت پسماند به گفتگو نشستم.
برزگر در خصوص احداث کمپ میگوید: کمپ پناه در زمینی به مساحت ۵ هزار متر مربع در کیلومتر ۸ جاده سیمان آزادگان واقع شده و سگهای بلاصاحب از سوی پنج اکیپ آموزش دیده جمع آوری و در این محل نگهداری میشوند.
او می گوید: پس از جمع آوری و تفکیک نژادهای مفید از غیر مفید و با حضور دامپزشک عملیات واکسیناسیون، جراحی و عقیم سازی سگهای جمع آوری شده با رعایت تمام اصول و شیوه نامههای بهداشتی انجام و محل نگهداری آنها نیز به صورت روتین ضدعفونی و گندزدایی میشود.
برزگر میگوید: ظرفیت نگهداری این پناهگاه بیش از ۹۰۰ قلاده است و درحال حاضر در فضای فعلی سگهای نر، ماده و تولهها به صورت جداگانه نگهداری میشوند که امید است با این اقدامات بتوان جمعیت سگهای بلاصاحب را کنترل نمود.
او گفت: شهروندان میتوانند در صورت مشاهده سگهای بی پناه درسطح شهر از طریق تماس با شماره ۳۶۷۸ تلفن گویای الوپناه، اعلام مکان و شماره تماس خود، با این سازمان ارتباط برقرار کرده تا پرسنل مربوطه در اسرع وقت نسبت به زنده گیری و جمع آوری اقدام و آنها را به کمپ پناه منتقل نمایند.
در اکوسیستم نظمی وجود دارد که وقتی جمعیت یک گونه افزایش یا کاهش یابد، نظم اکوسیستم بهم میخورد. اگر اکوسیستم را زنجیر بلندی تصور کنیم که حلقه وسط آن بریده شود، زنجیر دو نیم میشود و آن کارایی اولیه را نخواهد داشت. اینها را شمسایی رئیس اداره محیط زیست تفت میگوید.
او گفت: به طور مثال شواهد حاکی از آن است که جمعیت پلنگ کوهستان شیرکوه کم شده و جمعیت گرگ و گراز بیشتر، چون پلنگها در قلمرو خود با سایر گوشتخواران مقابله میکنند. گرگ و گراز نیز با ورود به قلمرو پلنگ کشته و یا خورده میشوند، پس وقتی جمعیت پلنگ کاهش یابد جمعیت گرگ و گراز بیشتر میشود.
رئیس اداره محیط زیست تفت می گوید: پلنگ و انسان تعارض زیادی ندارند، اما گراز و گرگ با انسان تعارض زیادی دارند و به دام و کشت مردم محلی آسیب وارد میکنند.
این مسئله به عنوان مثالی جامع و واضح برای رابطه پنهانی است که مسبب آن افرادی هستند که به سگهای ولگرد غذا دادند و یا مسئولانی که پسماندها را به درستی مدیریت نکردند و کل نظم و چرخه طبیعت را بهم میزنند.
در تمام دنیا هر اقدامی برای حذف گونه مهاجم از اکوسیستم صورت میگیرد. در کشور ما مردم بیشتر نگاه احساسی دارند و از سر احساس به این مهاجم غذا میدهند، اما در پشت پرده نیز دستهایی برای افزایش تعداد این گونه مهاجم وجود دارد.
زارع در این باره بیان میکند: در کشور ما دیده شده که در بسیاری از موارد وقتی متولیان میخواهند به صورت فنی برای حل معضل جدی سگهای ولگرد اقدام کنند به آنها حمله میشود که این ناشی از خلاء رسانهای و عدم آگاهی بخشی به مردم است.
کارشناس اداره کل محیط زیست یزد معتقد است که رسانه به صورت جدی در این بحث ورود نکرده و نظر کارشناسان محیط زیست را بیان نکرده است و مردم نیز بیشتر از ماهواره ها، شبکههای معاند و فضای مجازی اطلاعات غلط کسب میکنند و تیشه به ریشه محیط زیست میزنند.
بیگانگان از تنوع زیستی و ارزش آن در ایران خبر دارند و میدانند تنوع گونههای گیاهی و حیوانی کشورمان در جهان کم نظیر است. از این رو بر طبل غذارسانی میکوبند و باعث آسیبهای جدی به حیات وحش میشوند. اینها را مهدی زارع خورمیزی میگوید و میافزاید: اگر روند رو به رشد افزایش جمعیت سگهای بی صاحب ادامه یابد، شاهد انقراض محلی گونههای زیادی در استانهای مختلف خواهیم بود.
بی شک دادن غذا به سگهای ولگرد یکی از دلایل تکثیر و افزایش بیش از پیش آنها است. پس بدیهی است باید دفع زباله به صورت اصولی انجام شود. بدین گونه که هم مردم تفکیک زباله از مبدا را آموزش ببینند و هم مشاغل حاشیه شهر همچون دامداریها و مرغداریها لاشه و پسماند را به روش صحیحی دفع کنند.
بسیاری از افراد از در احساس وارد شده و به سگها غذارسانی میکنند، اما نمیدانند به کار بردن احساس در این معضل حساس چه پیامدهایی دارد. پس مردم و نهادهای مردمی نیز باید در خصوص خطرات جبران ناپذیر تکثیر این سگها توجیه شوند و غذارسانی را متوقف نمایند.
خلا قانونی نیز در خصوص نگهداری، مسئولیت پذیری و عقیم سازی سگها کاملا محسوس است و این موضوع یکی دیگر از دلایل مهم افزایش تعداد این سگ هاست که در این مورد نیز باید قدمی جدی برداشته شود.
عقیم سازی هرچند ممکن است هزینههایی در بر داشته باشد، اما حمایت دولت و نهادهای مربوطه باید بیش از پیش شود تا این امر به بهترین شکل انجام شود.
خطرناکترین بیماری مشترک بین انسان و سگ بیماری لاعلاج هاری است که مبتلایان به آن مرگ حتمی را انتظار میکشند، پس آیا جان انسان مهمتر است یا غذارسانی و تکثیر این سگ ها؟
فاتحی نیا، مدیرکل دامپزشکی استان یزد در خصوص بیماریهای مهم قابل انتقال به انسان از طریق سگ میگوید: بیماری هاری یکی از انواع خطرناک بیماری هاست که از ابتدای امسال تاکنون تعداد ۱۴ کانون بیماری هاری به تایید آزمایشگاهی رسیده است.
به گفته فاتحی نیا عمدهترین راه انتقال بیماری (ویروس) از طریق گزش و یا خراش توسط حیوانات آلوده و مبتلا به واسطه حضور ویروس در بزاق این جانداران است.
او میگوید: از نظر همه گیرشناسی بیماری به دو شکل عمده در نظر گرفته میشود:
الف- هاری شهری: در این نوع سگ نقش اصلی را به عهده دارد.
ب- هاری وحشی: کلیه پستانداران گوشتخوار وحشی همچون گرگ، روباه، شغال و حتی خفاشهای خونخوار و حشره خوار در این نوع بیماری میتوانند نقش ایفا نمایند.
فاتحی نیا می گوید: درصورت تأیید آزمایشگاهی نمونه ارسال شده برای تشخیص بیماری هاری، اطلاع رسانی از سوی فرمانداری و شبکه بهداشت و معاونت درمان بیمارستان شهید صدوقی صورت میگیرد که در صورت گزش فرد توسط حیوان هار به مراکز درمانی علوم پزشکی ارجاع داده شود.
به گفته این مسئول با توجه به وجود کانونهای هاری مواردی از مراجعات انسانی به مراکز درمانی و درمانهای سرپایی ناشی از گزش سگ مشاهده شده که در یک مورد حمله یک سگ هار به دختر بچه سبب آسیب به صورت و انجام عمل پلاستیک به منظور ترمیم اثرات زخم ناشی از حمله سگ شد.
فاتحی نیا معتقد است افزایش جمعیت سگهای ولگرد در محیطهای شهری و مناطق اطراف دامداریها احتمال درگیری انسانی با بیماریهای دامی را افزایش میدهد.
این مدیرکل میگوید: حمله سگهای ولگرد و گرسنه به دامها علاوه بر ضرر اقتصادی ناشی از گزش و تلفات دام به دامداری امکان انتقال هاری را هم به دام فراهم میکند. امسال دو مورد حمله سگهای ولگرد به دامداریهای شهرستان یزد در استان گزارش شد. همچنین براثر حمله گرگ به یک دامداری یک رأس گاو در اثر بیماری هاری تلف شد و سه رأس کشتار و معدوم سازی شدند.
یکی دیگر از آلودگیهای مشترک بین انسان و سگ آلودگی انگلی است، این را فاتحی نیا میگوید .
به گفته او وجود سگهای ولگرد در اطراف مناطق شهری و دامداریها و گلخانهها میتواند آلودگی را از طریق دفع انگل در سبزیجات و مراتع مورد چرای دام به انسان و دام منتقل نماید.
این مسئول گفت: درمان مستمر انگلی برای جلوگیری از انتقال بیماری به انسان ضروری است، اما این امر درمورد سگهای ولگرد امکان پذیر نیست.
حال این سئوال مطرح است که چگونه میتوان از افزایش تعداد سگهای ولگرد جلوگیری کرد؟ مدیرکل دامپزشکی استان یزد میگوید: به نظر میرسد که بهترین و مؤثرترین روشی که میتوان از ازدیاد نسل سگها جلوگیری کرد، این است که عقیم سازی از طریق جراحی صورت پذیرد که این کار در سگهای صاحب دار باید توسط صاحبان آنان صورت پذیرد و در سگهای ولگرد توسط متولیان امر.
او معتقد است این امر سبب کاهش نسل این حیوانات شده و منافی قوانین سازمانهای حمایت از حیوانات نیز نیست.
با توجه به مطالب بالا بدیهی است که کنترل سگها برای جلوگیری از شیوع بیماریهای مشترک انسان و حیوان ضروری و لازم است. از این رو برنامه جامعی میبایست اعمال شود که در اجرای موفق آن هم ارگانهای نظارتی و حاکمیتی و هم عموم مردم دخیل هستند. برای دستیابی به این مهم باید موارد زیر را در نظر داشت:
اگر به جای اقدامات فنی و جدی درگیر احساسات نابه جا و غیر منطقی شویم و زنگ خطری که به صدا درآمده است را نشنویم تا چند دهه دیگر اثری از حیات وحش نمیماند و تنها سگهای ولگرد فرمانروایی خواهند کرد. حال این سئوالات متوجه حامیان سگهای ولگرد است که:
آیا جان انسانها مهمتر است یا سگهای ولگرد؟
آیا گونههای نادر و رو به انقراض همچون پلنگ، آهو و زیبا موش شیرکوه مهمتر هستند یا سگهایی که سبب بیماری و انقراض این موجودات میشوند؟
در پایان باید گفت شاید آن سگی که امروز با شفقت به او غذا دادید، هار باشد و فردا به کودک شما حمله کند!
گزارش از: الهام وادی