شهرستان جاجرم به لطف موقعیت راهبردی خود بر سر راههای کاروانرو هماره موردتوجه قرار داشته و از دوران پیشازتاریخ تا ادوار متأخر اسلامی به طور پیوسته نقش بارزی را در تکامل فرهنگی خطۀ خراسان ایفا کرده است. این منطقه تا اواخر دوره قاجار اهمیت خود را حفظ نمود تا اینکه با ورود تجهیزات حملونقل مدرن، احداث راههای ترانزیتی و در پی آن حذف شبکۀ راههای قدیم و متروک ماندن راههای کاروانرو و کاروانسراها بهتدریج از اهمیت آن کاسته شد و بهسرعت افول کرد.
روستای ایستگاه راهآهن جاجرم ۳۵ کیلومتری شهرستان جاجرم واقع شده است جمعیت این روستا در ۲۰ الی ۳۰ سال گذشته حدود ۸۰۰ نفر بوده است که اکثر مردمان آن از شهر جاجرم و شاهرود بودهاند و مردمان این روستا اغلب در خط راهآهن یا سوزن بانی و باجه بلیت، کشاورزی مشغول به کار بودند که بعد از بازنشستگی به شهرهای شاهرود، سمنان، جاجرم بازگشتند. یکی از آثار تاریخی شاخص شهرستان جاجرم در این روستا واقع شده، ایستگاه راهآهن است که علت نامگذاری روستا نیز بر اساس همین ایستگاه است. از تاریخ ساخت اثر دقیق مشخص نیست تنها تاریخ بهدستآمده از اثر، تایلهای آجری لعابدار است که تاریخ حک شده در پشت آنها به سال ۱۳۰۹ برمیگردد.
صنعت راهآهن با تاریخ سلطه و استعمار در این سرزمین درآمیخته و ارزش اسنادی و ملی دارد که با وجود ترکیبی از ارزشهای زیباشناختی، علمی و معماری در کنار تکنیکها و فنون ساختوساز باید بهصورت یکپارچه در غالب میراث مادی و معنوی حفاظت گردد. پیشنهاد میگردد با اتخاذ راهبردها و روشهای حفاظتی منعطف و هماهنگ با شرایط زیستمحیطی و برنامههای توسعه در کشور به معرفی ارزشهای ذاتی و جهانی میراث صنعتی راهآهن کشور اقدام شود و با ایجاد موزه تخصصی راهآهن و ایجاد محورهای گردشگری در خطوط ریلی تاریخی ایران همچون محور تهران – شمال و موارد دیگر، تلاش در تداوم انتقال این سرمایههای فرهنگی - صنعتی صورت گیرد.
در دوره پهلوی اول، ساختارهای راهآهن بهعنوان اولین الگوهای معماری صنعتی نوین در کشور ایجاد گردید که بهصورت مجموعه بناهایی وابسته به یکدیگر در طول مسیرهای مشخص در گستره ایران بهصورت زنجیرهای منسجم بهمنظور کارکرد خاص و هماهنگ احداث شدند. پیوستگی کارکردی و انسجام در مدیریت و بهرهگیری از تجارب متخصصین کشورهای مختلف در احداث این مجموعه را، بهعنوان نوعی همکاری چندملیتی میتوان به شمار آورد. بیشترین تأثیر در فرم معماری ایستگاهها را از ترکیب معماری باستانگرای ایران و"سبک آلمانی مدرنیسم (میتوان دانست که ساختمان ایستگاه راهآهن تهران") زیاری، ۱۳، ۸۲، ۱۵۳، نشانه شاخص این معماری بوده و به تعدادی دیگر از ایستگاهها این دوره از جمله سمنان، قزوین ... نیز میتوان اشاره نمود.
از ساختارهای دیگر میتوان به منازل مسکونی، کارخانهها و انبارهای وابسته به راهآهن اشاره نمود که دارای ارزشهای ملی و فرهنگی هستند. طرح ساختمان ایستگاهها و خانههای مسکونی متأثر از اقلیم محلی و متناسب با آبوهوای هر منطقه بوده است. خانههای مناطق مرطوب سقف بلند با پوشش سفال یا آهن سفید داشته؛ "در مناطق کوهستانی، برای جلوگیری از نفوذ سرمای شدید همه خانهها پنجره دولایه و محکم دارند و در مقابل در نواحی گرمسیر، دارای ایوانهای مسقف و تجهیزات ویژه مقابله با گرما هستند" مکملی، ۱۳، ۷۹، ۵۰۲ بسیاری از ایستگاههای مسافری راهآهن به دلیل شرایط اقلیمی متنوعی که در طول این مسیر وجود داشته، بخشی از هویت معماری هر منطقه را درخور دارند. تنوع نماها و معماری فضاهای داخلی شامل، سالن انتظار، باجه فروش بلیت، امکانات رفاهی و هماهنگی اقلیمی، بخشی از ارزشهای معماری و فنی آن محسوب میشود.
بنایی که اکنون به بنای ایستگاه راهآهن معروف شده است یک بنا باقیمانده از یک مجموعه کامل برای استفاده کارکنان راهآهن بوده که متأسفانه بخشهای دیگر به علت بالا بودن هزینه نگهداری توسط مالک تخریب شده است. در حال حاضر بخشهای باقیمانده از این مجموعه یک ساختمان اداری و یک آبانبار است که نیاز آبی مردم روستا و پرسنل راهآهن را تأمین میکند.
این بنا برای استفاده اداری و مسکونی رئیس قطعه طراحی شده است. بنا دارای ابعاد ۳۳*۱۵،۹ متر بوده که در راستای شرق به غرب کشیده شده است و فضاهای اداری که در بخش شمالی قرار دارند دارای پنج اتاق که به طور متوالی پشتسرهم قرار گرفته و از یک اتاق به اتاق بعدی به هم ارتباط دارند و بهگونهای طراحی شدهاند که هم دید به بخش شمالی که دارای که مسیر عبور قطار است و هم بخش جنوبی که فضای سبز و محوطه مجموعه است دید و دسترسی دارند بزرگترین اتاق در این بخش اتاق رئیس قطعه بوده که دارای ابعاد ۶٫۱ *۴ متر. کوچکترین بخش نیز فضایی به ابعاد ۲٫۸۰ * ۵ متر است که در با یک پیش ورودی وارد از فضای محوطه میشود و دارای زیرزمین و آبانبار است که در حال حاضر دارای تجهیزات آشپزخانه است که به گفته یکی از پرسنل یک بخش در ابتدا دارای دوش بوده و بهعنوان حمام استفاده میشود که بعداً تغییر کاربری داده شده و بهعنوان آشپزخانه استفاده شده است.
بخش شرقی که فضاهای خدماتی و پذیرایی قرار دارد که به یک پیش ورودی به ابعاد ۳،۶۰* ۷ متر باز میشوند. در ضلع جنوبی این بخش آشپزخانه به ابعاد ۲.۹۰*۳.۴۵ متر قرار دارد که این بخش نیز دارای زیرزمینی است که بهعنوان آبانبار استفاده میشود که آب آن توسط قطار به این منطقه منتقل میشد و در این آبانبارها برای تأمین آب روزانه ذخیره میشود. در ضلع شرقی بخش خدماتی، اتاق سرایداری و در ضلع شمالی دو اتاق برای پذیرایی از مهمانان در نظر گرفته شده است.
دو بخش که در نمای اثر بسیار شاخص هستند دو پله دسترسی به پشتبام اثر است که یک پله سه طرفه در بخش اداری و پلهای دو طرف در بخش خدماتی قرار دارد.
نمای اثر با سنگهای مالون باشد و بخش داخلی دیوارها با آجر گری کار شده است و در بخش داخلی با گچ و تایلهای کاشی آجری فیروزهای نما شده است. کاشیکاریها در روی پیش آمدی پنجرهها انجام شده است. بر روی بام دودکشهای بزرگی وجود دارد که نشان میدهد در اصل اثر شومینهها و فضاهای گرمایشی ویژهای وجود داشته در حال حاضر اثری از آنها دیده نمیشود.