سیدحسین فیض اردکانی متولد۱۳۳۴ در اردکان یزد و فارغالتحصیل دانشگاه اصفهان قبل از پیروزی انقلاب اسلامی است. او با مبارزات قبل از انقلاب، فعالیت جهادی خود را شروع می کند و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی همواره با روحانیت استان یزد از جمله شهید آیتالله صدوقی در جبههها همراه است.
در دوران جنگ، کاروان کمکهای مردم یزد به جبهه ها زبانزد است و بیشترین کمکهای مردم یزد به مردم بوکان، سنندج و بانه صورت میگیرد. در همین زمینه سیدحسین فیض اردکانی در کنار شهید صدوقی در پشتیبانی از مناطق عملیاتی و کمک به رزمندگان بسیار فعال است.
سید حسین فیض کارشناس ارشد رشته زبان و ادبیات عرب است و به عنوان مشاور رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران در شناسایی سازمانهای مردمی (NGO) و نخبگان جانباز در عرصههای مختلف فعالیت میکند.
او از پاسداران اولیه و بنیانگذار سپاه یزد است و با حضور در یگانهای رزمی و واحدهای فرهنگی، جهاد را در سپاه پاوه همراه با شهید ابراهیم همت آغاز می کند.
او حرکتهای فرهنگی را در شهرستان پاوه در زمان آزادسازی این شهر در کنار شهید چمران ادامه می دهد و از آنجا به سنندج رفته و به عنوان یکی از فرماندهان سپاه کردستان مسئولیت را بر عهده می گیرد.
سردار فیض در مسئولیتهای مختلف حضور دارد و مدتی به عنوان فرمانده سپاه بوکان در آزادسازی و پاکسازی این شهر نقش بسزایی ایفا می کند. او تا انتهای جنگ در جبههها حضوری فعال دارد.
سید حسین با تشکیل تیپ الغدیر یزد وارد یگانهای جنوب می شود و چندی بعد جانشینی تیپ الغدیر را به عهده می گیرد. این تیپ در عملیاتهای مختلف عملکرد خوبی برجای می گذارد.
سردار فتوحی از همرزمان سردار فیض می گوید: سردار فیض به دنبال مسئولیت نبود، دنبال ماموریت بود. لباس پاسداری نپوشید. مشکلات مردم را حل میکرد بدون اینکه خودنمایی کند یا جایی یادداشت کند.
عبدالهی فرمانده سابق سپاه اردکان می گوید:« سردار فیض همیشه از عملیات که باز میگشت در خدمت پدر و مادر بود. یک روز هوا خیلی سرد بود به خانه حاج حسین رفتم، لبِ باغچه نشسته و لباسهای مادر را می شست. مثل یک پروانه دور مادر و پدر بیمار خود میچرخید».
او می گوید: احترام به پدر و مادر یکی از راههای قدرشناسی حاج حسین بود و برای آنها احترام ویژه ای قائل می شد.
سردار علیرضا تمیزی در مورد ویژگی های سردار حاج حسین فیض اردکانی می گوید: همیشه صداقت در گفتار و عمل سردار فیض وجود داشت.
عبدالرضا فرزان یکی از دوستان سردار فیض اردکانی می گوید: حاج حسین کسی بود که بعد از انقلاب همه چیز را رها کرد و پس از ورود به سپاه آماده شد برای دفاع از انقلاب و برجستهترین ویژگی سردار فیض این بود که هیچ ادعایی نداشت و افتاده بود.
او می گوید: حاج حسین فیض با عبادت عجین بود. ریا در حسین نمی دیدم، او در هفته دو روز، روزه بود. نماز شب او ترک نمی شد و در بحث نمازهای واجب مثال زدنی بود.
به گفته عبدالرضا فرزان از دوستان شهید، حسین زنده است. شجاع و دلیرمردی مثل حسین کم داریم. او ناشناس زندگی کرد و وقتی همه به دنبال همه چیز بودند او پشت به همه چیز کرد.
سردار مهدی فرهنگ دوست می گوید: سردار فیض اهل مصاحبه نبود، مسئولیتی هم که به او می دادند اصلا برایش مهم نبود که فرمانده باشد یا جانشین، هدف او انجام وظیفه بود.
او می گوید: با اینکه در بنیاد شهید کشور مسئولیت مشاوره را داشت اما با دل و جان در مناطق عملیاتی فعالیت می کرد، هر کسی به او مراجعه میکرد مشکل او را حل میکرد. حاج حسین فیض بسیار متواضع و در بین مردم بود.
به گفته او سردار فیض بسیار اهل دعا و قرآن بود و حتی داخل ماشین هم که مینشست، قرآن میخواند.
او امام علی(ع) را الگوی خود قرار داده بود و مخفیانه و از جان و دل به فقرا و نیازمندان کمک می کرد.
سردار حسین دقیقی از همرزمان سردار فیض اردکانی می گوید: «سردار فیض یک روز با خبر می شود یکی از افراد خانواده فرماندهان ضد انقلاب به همسرش پیغام داده است نفت نداریم، غذا نداریم و فرزندمان بیمار هست. سردار فیض دست به کار می شود. مواد غذایی، نفت و لباسِ گرم آماده میکند و به خانواده های نیازمند در مناطق محروم کردستان میرساند. فردای آن روز فرمانده جنگ ضد انقلاب وقتی وارد منزل می شود، میبیند همه چیز برای خانواده فراهم است. وقتی از همسرش سوال می کند این وسایل را چه کسی فراهم کرده است؟ همسر او میگوید: از سپاه آمدند و امکانات را برای ما فراهم کردند. همان لحظه فرمانده ضد انقلاب به نیرویهای انقلاب ملحق می شود».
او می گوید: آماری از فعالیت فیض را نمیتوانیم بدهیم. از ساخت مسکن برای جوانان و خانوادههای نیازمند تا راه اندازی کمپ اعتیاد و رفع اختلاف خانوادهها و تهیه جهیزیه برای زوج های نیازمند، گوشه ای از فعالیت او است.
سردار دقیقی گفت: سردار فیض به ما انتقاد میکرد و میگفت شما گرفتار بروکراسی اداری می شوید. فراموش می کنید برای فرزندان شهدا کاری انجام دهید.
گفتم وظیفه ما نیست. بنیاد شهید باید به فکر فرزندان و خانواده های شهدا باشد. سردار در جواب گفت: شما فرمانده هستید. وظیفه بزرگی بر عهده شما است. با خانواده شهدا ارتباط داشته باشید چرا که فرزندان شهدا به محبت شما نیاز دارند. آنها را دور هم جمع کنید و به آنها روحیه بدید و از آنها روحیه بگیرید.
سردار احمد ربیعی یکی دیگر از همرزمان سردار سید حسین فیض اردکانی می گوید: سال ۱۳۶۱ قرار شد دبیرستان سپاه در کردستان تاسیس شود. او تمام سختی ها را به جان خرید، پیگیری های لازم را به تنهایی انجام داد تا دبیرستان در این استان ساخته شد.
او می گوید: یادم هست شیف شب پست می دادم، دیدم پیکانی از راه رسید. دستور ایست دادم؛ گفتم این موقع شب کجا؟ وقتی نگاه کردم دیدم دو نفر روی خود را پوشانده اند، انواع مواد خوراکی، نان، برنج، کنسرو و ...داخل ماشین بود. جواب که دادند متوجه شدم حاج حسین فیض و آقای حیدری هستند.
سردار فیض در مناطق محروم کشور مخفیانه به فقرا و نیازمندان کمک می کرد.
مطالعهی دقیقِ تاریخ زندگی این مرد بزرگ، تاییدی بر این ادعا است که سردار حاج حسین فیض از دوران جوانی تا زمان شهادت توجه ویژهای به خانواده های مستضعف، نیازمند، خانواده شهدا و ایثارگران داشته است.
سردار حاج اسماعیل اسفندیاری از همرزمان سردار سید حسین فیض اردکانی می گوید: سردار فیض از جمله ۱۰ فرد قدرتمند دنیا در بخش دفاع و امنیت بود. برای امنیت و آسایش در سه استان مرزی بیش از ۴۰ هزار جوان شهید شدند و سردار فیض از افرادی بود که با پشتکار تمام و خستگی ناپذیر از اول تا پایان حضور داشت.
به گفته او اگر بخواهیم شهید فیض را بشناسیم، باید به مناطق مختلف استان کردستان سفر کنیم. سردار فیض، سردار بی نام و نشان کردستان است.
او می گوید: امنیت ایران مدیون سردار فیض و همرزمانش است، زیرا آنها از همه چیز گذشتند و با کمترین امکانات، در سرما و گرمای سوزان امنیت را برای مردم فراهم کردند.
به گفته سردار اسفندیاری، اخلاق و عطوفت سردار فیض همه را جذب می کرد.
حاج حسین فیض همیشه به فکر مردم و به ویژه نیروهای خود در هنگام جنگ بود. زمانی که عراقیها در یکی از عملیاتها جلو آمده بودند و رزمندگان مجبور به عقبنشینی شدند، او حاضر به برگشت نشد و گفت باید پیکر شهدا را برگردانم و در همان عملیات هم جانباز شد.
سردار علیرضا تمیزی می گوید: حاج حسین، جانباز ۸۰ درصد بود. پزشکان به او گفتند باید برای معالجه به خارج از کشور مراجعه کند اما مخالفت می کرد. با وجود آنکه براثر مواد شیمیایی در جبهه یک کلیه را از دست داده بود و مرتب جراحی می شد ولی به پزشکان و خانواده می گفت من با بیماران دیگر هیچ فرقی ندارم.
سردار تمیزی می گوید: سردار فیض اغلب در جبهه حضور داشت، بارها مجروح شد و تحت عمل جراحی قرار گرفت، در جبهه جنوب و کردستان در اوج بیماری هیچ موقع به فکر خودش نبود. درد میکشید، ولی آه از او بلند نمی شد.
به گفته سردار تمیزی حاج حسین فیض، مردم دار و مردم یار بود. همواره در عملیاتهای مختلف مردم داری را به ما آموزش میداد. مردم مناطق جنگ ( جنوب و کردستان) او را از صمیم قلب دوست داشتند، او همیشه خود را کنار مردم میدید، نه بر مردم!
او می گوید: از ویژگیهای دیگر سیدحسین این بود که اخلاق و منش او به عنوان یک حرکت اساسی و بزرگ تلقی میشد. همواره اسوه اخلاق برای فرماندهان، مدیران و مسئولان بود. درسهای اخلاقی را به صورت عملی و عینی در محیط کار پیاده میکرد.
در دورانی که با حاج حسین همراه بودم توصیه سردار این بود که باید به فقرا و مستضعفان کمک کنیم. سردار فیض اگه نیازمند یا مستضعفی را می دید از نارحتی میسوخت.
فهیمه صنعت جو همسر سردار سید حسین فیض اردکانی می گوید: برای حل مشکلات مردم به سراغ مسئولان میرفت و تا مشکل را حل نمیکرد، بر نمیگشت.
او می گوید: همسرم هیچ موقع پشت میز نشین نبود. شهدا به ما نشان دادند نباید بیتفاوت باشیم.
به گفته صنعت جو خدمت خالصانه، گره گشایی از کار مردم، دشمنشناسی و دشمن ستیزی پیام خون شهدا و سردار شهید فیض است.
او می گوید: پیروی نسل جوان از ارزشها و ولایت فقیه، وصیت شهدا است و جوانان امروز باید راه شهدا و امام شهدا را ادامه دهند.
گفت: حاج حسین فیض جانباز ۸۰ درصد بود ولی تا لحظه شهادت حاضر نشد پرونده جانبازی تشکیل دهد.
او میگوید: سردار از دوران جنگ تحمیلی تا زمانی که براثر عارضه جانبازی به شهادت رسید، از مشکلات جسمانی رنج میبرد. با این که جانباز بود، اما دست از کار نکشید و اقدامات بزرگی انجام داد
سردار رستگار پناه گفت: حاج حسین به بیتالمال توجه ویژه ای داشت. او علیرغم وجود امکانات دولتی که در اختیار داشت، هیچ وقت از وسایل دولتی برای مصارف شخصی استفاده نمیکرد و این از جمله نماد ارزشهای انقلابی او بود.
نیکو روش یکی از همرزمان شهید گفت: هر کسی از حاج حسین درخواستی داشت دست خالی بر نمیگشت. با وجود اینکه خودش به پول نیاز داشت، اما به فکر نیازمندان بود.
او می گوید: یکی دیگر از ویژگی خاص حاج حسین این بود اگر کسی کنار خیابان او را می دید و موضوعی یا مشکلی را مطرح می کرد، از جان مایه می گذاشت و مشکل او را حل می کرد، او هیچ دفتر و منشی برای خود نداشت.
نیکو روش گفت: به سردار فیض اردکانی خبر دادند که یک خانوادهای چند معلولی هستند، مشکلات زیادی دارند( مالی و تهیه دارو) او در یک فرصت کوتاه مشکل این خانواده را حل کرد.
سردار با وجود اینکه در جبهه و جنگ صدمه زیادی دیده بود و صدای موبایل برای او ضرر داشت اما حاضر جواب بود و تلفن او خاموش نمیشد.
حاج حسین فیض در عملیاتهای منطقه کردستان، والفجر مقدماتی، والفجر ۲، والفجر ۴، خیبر، بدر، والفجر ۸، نصر۷، بیت المقدس ۲، بیت المقدس ۴، تکهای دشمن در منطقه شلمچه قبل و بعد از پذیرش قطعنامه حضور داشت.
فرمانده سپاه شهرستان میبد، فرمانده سپاه شهرستان بوکان، رئیس ستاد سپاه استان کردستان، معاون شهید ناصر کاظمی در سپاه شهرستان پاوه، رئیس ستاد و قائم مقام تیپ مستقل ۱۸ الغدیر، قائم مقام سپاه استان یزد، مشاور فرماندهی نیروی مقاومت بسیج کشور در امور اهل سنت، مشاور رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران از جمله مسئولیتهای او بود.
سرانجام سردار حاج حسین فیض اردکانی در تاریخ ۱۳۹۷/۳/۶ بر اثر جراحات وارده در دوران دفاع مقدس در سن ۶۲ سالگی به شهادت رسید.
گزارش از صدیقه فلاحتی