شاید نگارش یادداشت درباره فیلم «عنکبوت مقدس» از سوی کسی که نسخه کامل فیلم را ندیده است، اقدامی حرفهای به حساب نیاید و موجب شود نوشته قابل اعتنا نباشد، اما بنا بر حواشی مربوط به این اثر، جایزهای که یکی از بازیگران آن گرفته و از همه مهمتر مطالبی که برخی از خبرنگاران و منقدانی که پس از مشاهده فیلم بیان کردهاند میتوان چند خطی درباره خط داستانی و جهان بینی فیلم و البته جایزه بردن آن در جشنواره فیلم کن نوشت.
بیشتربخوانید
عنکبوت مقدس؛ پشتپرده یک پروژه تخریبی ضد مذهبی و ضد ایرانی + فیلم
سالهاست در سینمای ایران فیلمها به لحاظ محتوایی و نه حتی فنی و فرمی، به چند دسته گوناگون تقسیم شدهاند. برخی آثار سعی دارند سینمای واقعی باشند و سوای از اینکه چقدر خواهند فروخت یا چقدر در همراهی و فهم مخاطب قوی هستند به این رسالت میپردازند. یکی از آخرین نمونههای اینچنینی «برف آخر» به کارگردانی امیرحسین عسگری بود که در چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر هم مورد توجه قرار گرفت. در سوی دیگر، اما برخی آثار صرفا به گیشه فکر میکنند و هیچ هدفی جز فروش بالا ندارند. فیلمهایی که بیشتر بر پایه هجو و طنز استوار هستند، در اصطلاح «شانه تخم مرغی» هم خطاب میشوند و نه فرم قابل اعتنایی دارند و نه محتوای مناسب.
اما دسته سوم از فیلمهای سینمای ایران همانهایی هستند که در اصطلاح «جشنوارهای» نام دارند. این فیلمها گاهی میدانند که اساسا شاید هیچگاه جایگاهی در سبد اکران سینماهای ایران نداشته باشند، پس اساسا خیلی به گیشه فکر نمیکنند. اینگونه آثار در رهگذر محتوا هم چندان مطلوب نیستند، چرا که برای دریافت جایزه باید هرچه بیشتر سیاه نمایی کنند و چهرهای فقیر و البته تیره از ایران را به نمایش در آورند. پس خیلی نمیتوان از آنها توقع کرد به لحاظ محتوایی مردم ایران را راضی کنند.
«عنکبوت مقدس» گرچه در ایران تولید نشده و نمیتوان آن را فیلمی از سینمای ایران به شمار آورد، اما با موضوعی درباره ایران و تعریف جهان قصه در یکی از مهمترین شهرهای ایران یکی از شبیهترین آثار نسبت به فیلمهای دسته سومی است که در بالا آمد.
به نظر «عنکبوت مقدس» فیلمی است که صرفا برای جشنواره و کسب جایزه جهانی ساخته شده و در ایران حتی تیزر و پوستر آن موجی از انزجار و ناراحتی را در متن جامعه به وجود آورده است. این فیلم که عوامل و کست آن ابایی از کار نکردن در ایران نداشتند، گوی سبقت را از آثار مشابهی ربوده است که گاهی یکی به نعل زدند و یکی هم به میخ تا تمام پلهای ارتباطی خود را برای حضور در سینمای ایران از دست ندهند.
برابر صحبتهای خبرنگاران و منتقدان ایرانی حاضر در کن که این فیلم را دیدهاند و از ترسیم فضای غیرواقعی از ایران گلایه کردهاند و مطابق با اخباری مبنی بر ترک مکرر سالن از سوی مخاطبانی که تحمل دیدن حجم فراوانی از سیاهی و تاریکی را نداشتند، میتوان گفت «عنکبوت مقدس» ثابت کرده که از بالاتر از سیاهی هم رنگی هست! جالب اینجاست که ظاهرا آش در «عنکبوت مقدس» آنقدر شور شده که در شمار فیلمهای حاضر در جشنواره کن، این اثر از نظر پسند و علاقه مخاطبان آخر شده است.
زر امیرابراهیمی بازیگر ایرانی که بیش از یک دهه پیش بر اساس حواشی پیش آمده حول انتشار فیلم خصوصی از او به ناچار ایران را ترک کرد، از رهگذر ایفای نقش در «عنکبوت مقدس» موفق به کسب جایزه بهترین بازیگر از جشنواره کن شد. این خبر شاید در نگاه اول یک موفقیت بزرگ برای سینمای ایران به شمار آید و تکرار افتخاری که پیش از این شهاب حسینی هم به آن دست یافته بود موجب شادمانی اهالی سینما در ایران باشد.
اما پس از این واکنشی که از بیشتر از سوی احساسی شدن است باید نگاهی ژرف به ماجرا داشت تا مشخص شود این جایزه سینمایی چقدر ایرانی است یا اتفاقا ضد ایرانی.
«عنکبوت مقدس» به صورت مشترک از سوی چندین کشور ساخته شده و سعی کرده بر اساس یک داستان واقعی داستان را پیش ببرد. همین ادعا موجب میشود تا مخاطب آماده مشاهده تصاویری واقعی از ایران باشد و البته در پی آن باورپذیری مخاطب نسبت به آنچه روی پرده سینما است بالا برود. حال آنکه مطابق آنچه که بینندگان ایرانی این اثر که نسبت به اصل ماجرا هم آگاهی دارند، اتفاقا فیلم به ماجرای واقعی کاملا وفادار نیست. مثلا خبرنگاری که نقش آن را زر امیرابراهیمی بازی کرده است، سرنوشتی که در فیلم ذکر شده نداشته و هیچگاه او باعث دستگیری سعید حنایی نشده و اتفاقا یکی از خدام حرم امام رضا علیه السلام باعث دستگیری حنایی بوده است. از سوی دیگر شخصیتهایی که در داستان در کسوتهای گوناگون از مردم عادی تا مسولان دولتی حضور دارند نیز، جملگی افرادی بدذات و پلید هستند و گویی در ایران هیچ چهره مثبتی وجود ندارد.
شمار زیادی از ایرانیها سوای از اینکه چه تفکر و اعتقادی دارند، سوای از اینکه در دور افتادهترین روستاها زندگی میکنند یا در پایتخت ایران روزگار میگذرانند و سوای از اینکه به لحاظ درآمدی جز کدامیک از دهکهای اقتصادی حساب میشوند؛ در عشق و علاقه به امام مهربانیها همگرا هستند. به نوعی میتوان گفت امام رضا و حرم نورانیش در مشهد مقدس مخرج مشترک تمام ایرانیها است، حتی بسیاری از آنها که جلای وطن کرده و در دیگر بلاد زندگی میکنند. اینکه در تصویر ابتدایی فیلم سعی شود این حرم را مرکز تار عنکبوت نشان داد و قصه را طوری تعریف کرد که گویی منشا تمام قتلها و اشتباهات سعید حنایی امام رضا و زیارت حرم است نه مذهب خودساخته او، دقیقا اهانت به یکی از مقدسترین باورهای ایرانیها است؛ لذا میتوان ادعا کرد جایزه به بازیگر چنین اثری بیش و پیش از آنکه جایزهای برای سینمای ایران به حساب بیاید، جایزهای برای سینمای ضد ایران است، ضمن اینکه بازیگر این اثر هم در ۱۶ سال گذشته حضور در سینمای ایران نداشته و اتفاقا با سبک رفتاری خود و انتخاب کارهایی که در آن حضور دارد و نوع پوشش به نوعی بیان میکند که قصد بازگشت به سینمای ایران را هم ندارد.
منبع: آنا