ناصرالدین شاه آنطور که خودش میگفت و رفتارش نشان میداد، عاشق امام حسین (ع) بود و یکی از نشانههایش این است که در دوره وی مجالس عزاداری ایام محرم در تهران و شهرهای بزرگ رونق گرفت.
در آن روزگار تعزیه یکی از آیینهای مهم عزاداری محرم بود و «عبدالله مستوفی»، مورخ دوره قاجار روایت کرده است که فقط در طهران بیش از ۲۰۰ مجلس تعزیه برپا میشد؛ «در دهه اول محرم، سر هم رفته، بین دویست، سیصد از این مجالس تعزیهداری، اعم از روضهخوانیهای اعیان و تکیههای محل در شهر تهران دایر بود».
معلوم است ناصرالدین شاه که طبع شعر داشته اشعاری هم درباره حادثه کربلا دارد و از همه مشهورتر این شعر است که ذوق و قریحه شاه قاجار را بهخوبی به رخ میکشد و نشان میدهد چرا میگویند کم شعر گفته، ولی با کیفیت گفته:
عشقبازی کار هر شیاد نیست
این شکار دام هر صیاد نیست
عاشقی را قابلیت لازم است
طالب حق را حقیقت لازم است
عشق، از معشوق اول سر زند
تا به عاشق جلوه دیگر کند
تا به حدی که برد هستی از او
سر زند صد شورش و مستی از او
شاهد این مدعی خواهی اگر
بر حسین و حالت او کن نظر
******
روز عاشورا در آن میدان عشق
کرد رو را جانب سلطان عشق
بارالها این سرم، این پیکرم
این علمدار رشید، این اکبرم
این سکینه، این رقیه، این رباب
این عروس دست و پا خون در خضاب
این من و این ساربان، این شمر دون
این تن عریان میان خاک و خون
این من و این ذکر یارب یاربم
این من و این نالههای زینبم
******
پس خطاب آمد ز حق کای شاه عشقای حسین یکهتاز راه عشق
گر تو بر من عاشقیای محترم
پرده برکش من به تو عاشقترم
غم مخور که من خریدار توام
مشتری بر جنس بازار توام
هر چه بودت دادهای در راه ما
مرحبا صد مرحبا خود هم بیا
خود بیا که میکشم من ناز تو
عرش و فرشم جمله پاانداز تو
لیک خود تنها نیا در بزم یار
خود بیا و اصغرت را هم بیار
خوش بود در بزم یاران بلبلی
خاصه در منقار اوبرگ گلی
خود تو بلبل، گل علی اصغرت
زودتر بشتاب سوی داورت
ای کاش یاد بگرفتیم هرچی خوبی است برداشت کنیم وهرچه بدی است کنار بزاریم
همین
پس بحث بی مورد باعث افت درجگرمخاطب می شود
تا می توانید خوش اخلاق باشید
حادثه کربلا را خدا خلق کرد چون خدا می داند که انسان ها ، گاهی انسانیت را فراموش می کنند .
با زنده نگه داشتن محرم و صفر و تکرار هر ساله آن انسانها راه خداشناسی و راه شناخت حق از باطل را بهتر به خاطر می سپارند .