زهرا محسنی در خصوص پیشنیهای از صنایع دستی ایران گفت: ما تاریخ بسیار طولانی داریم و صنایع دستی میتواند به ما کمک کند تا بدانیم، چه کسی هستیم و هویت ما چه بوده است.
او گفت: ما در طول تاریخ، بالغ بر سه مرتبه کتابسوزیهای گسترده داشتهایم و میدانیم کشوری که کتاب و نوشتهای در مورد تاریخ خود نداشته باشد در بیان آن با مشکل مواجه خواهد شد. اما اینجاست که اهمیت صنایع دستی در کشور ما و تاریخ ما به نحو بسیار مهمی جلوه میکند.
این کارشناس صنایع دستی میگوید: با نگاهی به آن زیبایی تخت جمشید و دیدن آن لباسهای فاخر و زیبا و صندلیهایی با خراطیهای شکیل و ایجاد فُرمهای مهندسی شده و تاجهایی دستساز که هجاریهای سنگین دارند تنها به گوشهای از اعتبار و تاریخ صنایع دستی این کشور پی میبریم.
محسنی گفت: جالب است بدانیم که در موزه لوور فرانسه، فقط یک سالن بزرگ از وسایل تخت جمشید وجود دارد. آیا اینها نشاندهنده و بیانکننده هویت ما نیست؟ همچنین در یکی از موزههای شهر برلین سالنی بزرگ با تزئیناتی بسیار ارزشمند از کاشیهای لعابداری وجود دارد که دارای نقوشی از سربازان شوشی و حیوانات اسطورهای هستند.
به گفته او لباسهای سربازان این سالن که نشاندهنده پارچههایی فاخر، دوخت منحصر به فرد و برجستهکاریهای زیبا هستند خود بیانکننده بخشی از ارزشهای فاخر صنایع دستی ایران میباشند. حتی آن تیردان و لوازم رزم سرباز از صنایع دستی است که نشان میدهد که ما چه بودیم و چه ارزشهایی داشتیم. البته متاسفانه آنطور که باید کتاب و نوشتهای از تاریخ صنایع دستی ما باقی نمانده است.
این کارشناس منسوجات گنجینه آستان قدس رضوی گفت: از شهر سوخته در سیستان سفالی کشف میشود که در آن بر طبق یک اصولی خاص، بزی کوهی در حال دویدن و پریدن است. این حرکات بز فریم به فریم به گونهای تکرار میشود که در ذهن بیننده القاکننده یک انیمیشن میباشد.
محسنی میگوید: باید اندیشید که چطور آن سازنده سفال، در آن زمان فهمی از ساخت انیمیشن داشته است. از این سفال که بگذریم با دقت بر کوزههای کلپورگان که به قدری عجیب، نازک و ظریف هستند به تفکر فرو میروید که چگونه و با چه دستگاههایی در آن زمان ساخته شدهاند. باید بدانیم که ما بوسیله صنایع دستی است که میتوانیم هویت خودمان را به دیگران ثابت کنیم.
ما ایرانیان در زمان قبل از تاریخ اُرکِس داشتیم
او میگوید: سالها به کارشناسان یونسکو گفتیم که ما در سالهای قبل از تاریخ اُرکِس داشتیم، اما نمیتوانستیم آن را اثبات کنیم و به ثبت برسانیم تا اینکه بعد از مدتی با کشف یک مُهر ۷ سانتیمتری این مشکل برطرف شد؛ زماینکه نقش این مُهر را بر روی کاغذ پیاده کردیم دیدیم که ۷ نفر نشستهاند و در حال نواختن سازهای مختلف هستند. ما در زمان قبل از تاریخ، اُرکِس داشتیم و نوازندههای مختلف در کنار هم مینشستند و موزیک مینواختند.
این کارشناس منسوجات گنجینه آستان قدس رضوی گفت: توجه کنید که چطور آن سازنده مُهر به این کوچکی که ساخت هنرهای دستی را به خوبی فَرا داشته، توانسته است با یک کندهکاری زیبا هویت ما را در این خصوص به دیگران ثابت کند.
محسنی گفت: ما به دلیل کتابسوزیهای مختلفی که در طول تاریخمان داشتیم، امروز مجبور هستیم تا بوسیله همین صنایع دستی و دستان هنرمند هنرمندان نابغهای که در کشور داریم، هویت خود را به اثبات برسانیم.
به گفته او آخرین دوره کتابسوزیهای ما به حمله مغولها به ایران باز میگردد که هم کتابخانههای بسیاری را سوزاندند و هم انسانهای زیادی را کشتند. در آن زمان، ما در خراسان کارگاههای وسیع ترمهبافی، پارچهبافی، زری بافی مخملبافی و بسیاری دیگر از شاخههای مختلف صنایع دستی داشتیم. اما متاسفانه از بین برده شد و ما الان چطور باید آن را اثبات کنیم؟ این صنایع دستی است که میتواند هویت و تاریخ یک ملت را به دیگران اثبات کند.
تحریمهای حکومتی، هیچگاه دلیلی بر کاستی ارزش صنایع دستی ما نشدند
این کارشناس صنایع دستی گفت: در طول تاریخ، هنرمندان به دلایل مختلفی مجبور میشدند سبکهای کاری خود را تغییر دهند، اما هیچگاه از کارشان دست نمیکشیدند. در دوره اسلامی بسیاری از هنرمندان ما در ساخت کارهای خود با تحریمهایی روبرو شدند.
محسنی میگوید: با این وجود، در این زمان، صنایع دستی ما به قدری ارزشمند بود که خلفای آن زمان دستور دادند تا به جای خراج و مالیات، از مردم پارچهها و صنایع دستی ارزشمند گرفته شود. حتی در بسیاری موارد به عنوان پیشکش و هدیه از صنایع دستی استفاده میشد. این ارزش هنر هنرمندان ماست که توانستند با نیازها و ارزشهای زمانه، کار خود را تغییر دهند و شکوفایی تاریخ و هنر ایران را زنده نگاه دارند.
او گفت: هنر ما هیچگاه متوقف نشد و هنرمندان ما هیچگاه دست از کارهای خود نکشیدند. در اثر فشارهای مختلفی که وجود داشت ممکن بود میزان آن کم یا زیاد شود، اما هرگاه پس از توقف دوباره جانی میگرفت و زنده میشد. امروز بسیاری از این صنایع دستی ما زینت بخش موزههای مختلف جهان هستند.
صنایع دستی همیشه جزیی جداییناپذیر از زندگی مردم ایران بوده است
محسنی در خصوص دیدگاه مردم در طول تاریخ نسبت به صنایع دستی، گفت: صنایع دستی با زندگی روزمره مردم در تماس است، ملموس است و فرمها و شکلها با آن چیزی که مصرفکننده نیاز داشته تغییر میکرده است. به دلیل همین ملموسبودن و کارایی روزمره، صنایع دستی همیشه جزیی از زندگی ما بوده است.
این کارشناس منسوجات گنجینه آستان قدس رضوی گفت: ویژگی بسیار خوب صنایع دستی ما مصرفی بودن آنهاست. به همین دلیل هیچگاه از بین نرفته است. حتی با ورود و رواج استفاده از پلاستیک در زندگیهایمان باز هم نتوانستیم صنایع دستی خود را کنار بگذاریم و حتی به عنوان تزئین از آنها استفاده کردیم. با اینکه تا این حد، تکنولوژی پیشرفت کرده، اما باز هم خانمها در منازل خود سعی میکنند از سفالهای لعابدار برای مصارف خود استفاده کنند.
در مشهد، قابلیت ساخت یک موزه منسوجات را داریم
محسنی در خصوص ارزش وجود یک موزه منسوجات در مشهد، گفت: در هر نقطهای از جهان، به صنایع دستی ما و پارچههای ما که در دنیا بینظیر است، افتخار میکنند. از آنجایی که کارخانه نخریسی مشهد به ثبت ملی رسیده است و گنجینه آستان قدس حاوی آثار بسیار زیادی از زرگریهای قدیمی و ارزشمند هستند، چه خوب آنکه ما در این شهر یک موزه منسوجات داشته باشیم و نوعی از صنایع دستی خود را که همین پارچههای زربافت ارزشمند هستند به دیدگاه عموم قرار دهیم.
چرا باید فرزندان خود را از دیدن نقوش اصیل کشور خود محروم کنیم؟!
این کارشناس منسوجات گنجینه آستان قدس رضوی همچنین در خصوص استفاده از طرحهای کارتونی که هیچ ارتباطی با تاریخ و هنر ما ندارند، گفت: متاسفانه این روزها شاهد آن هستیم که در طراحی فرشها از شخصیتهای کارتونی همچون "میکی موز" که هیچ ارتباطی با پیشینه و تاریخ و تمدن ما ندارند استفاده میشود. سوال اینجاست که چرا باید یک بچه را از دیدن نقوش اصیل کشور خود محروم کرد؟
پازیریک، فرشی تاریخی که پاسخی برای یک دیدگاه اشتباه بود
به گفته او آبرو و اعتبار موزههای دنیا، صنایع دستی و زربافتهای ما هستند. آنها همیشه این سعی را داشتهاند تا بر تمدن ما اِناد بگیرند و کشف هر شی ارزشمندی را در ابتدا به نام خود ثبت کنند. در اینجا استفاده از علم و تحقیق و همچنین کمک از نبوغ هنرمندان صنایع دستی میتواند بسیار مهم باشد.
این کارشناس صنایع دستی در خصوص ادعایی مبنی بر اینکه "جنوا" درایتالیا را مبدا بافت مخمل میدانند، گفت: فرش پازیریک اثری بسیار ارزشمند از هنر ماست که به زمان ۲۵۰۰ سال قبل از میلاد مسیح باز میگردد. این قالی مربوط به پادشاهی سکایی بود که از آن برای پوشاندن قبر او استفاده شد. پازیریک برای ما آبرو بود و یکی از آن صنایع دستی که ما را وادار کرد تا اثبات کنیم در تاریخ خود فرش داشتیم. همچنین نقوش زنان هخامنشی در این فرش خود گویای اثبات این موضوع هستند.
محسنی میگوید: در سال ۷۳۴ هجری، ابن بطوطه به ایران سفر میکند و در گزارش سفر خود مینویسد که در نیشابور پارچههایی بافته میشدند که " کمخا" نام داشتند. ویژگی بارز این پارچهها آن است که پرز دارند و خوابشان کم است.
به گفته او ما ملتی هستیم که ۲۵۰۰ سال قبل از میلاد بر روی تار و پود خود پرز گذاشتیم و فرش پازیریک را بافتیم؛ چطور ممکن است که در قرن ۱۳ میلادی فرش نداشته باشیم؟! آیا ممکن است ابن بطوطه دروغ گفته باشد؟!
این کارشناس صنایع دستی گفت: ما با این استنادات ثابت کردهایم که در ۲۵۰۰ سال قبل از میلاد، تکنولوژی داشتهایم و توانسته بودیم بر روی تار و پود خود پرز بگذاریم. ما میتوانیم از روی داشتههای صنایع دستی خود هویتمان را به دیگران ثابت کنیم.
او گفت: امروز نقش جوانان در ارتقا این تفکر و تعهد کم نیست. آنها هم باید در راستای این اثباتگریها تلاش کنند تا به دنیا بگوییم که در پیشنیه تاریخ ایران چه هنرهایی وجود داشته است. صنایع دستی حکم محکم هویت یک ملت است و قسمت بسیار مهمی از فرهنگ یک کشور به حساب میآید.