روزنامه العربی الجدید با انتشار یادداشتی خصوص نفوذ امنیتی رژیم صهیونیستی به کشورهای عربی به بهانه ایرانی هراسی نوشت: «شاید بتوان گفت که پروژه ائتلاف امنیتی بین اسرائیل و برخی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، خطرناکترین چیزی است که منطقه عربی از زمان حمله و اشغال عراق در معرض آن قرار گرفته است. علاوه بر این که تعمیق عادیسازی بین برخی از دولتهای عربی و اسرائیل با احساسات، دیدگاهها و منافع اکثریت مردم عرب از جمله مردم کشورهایی که دولتهایشان به عادی سازی روی آوردهاند، در تضاد است، گسترش نظامی و امنیتی این عادیسازی، تشویقی برای اسرائیل در مسیر سرکوب بیشتر مردم فلسطین و اشغال سرزمین آنها و تحکیم رژیم نژادپرستانه علیه آنها محسوب میشود».
در ادامه این گزارش آمده است: «از نظر راهبردی، اسرائیل به دنبال تحقق چهار هدف شوم است. نخست: کشاندن منطقه به درگیریها و جنگهایی که به همه ملتهای آن آسیب میزند، همانطور که در جنگ ایران و عراق رخ داد که در آن دو کشور از پا در آمدند و سپس عراق اشغال و ویران شد. در چارچوب طرحی که توسط مؤسسه خاور نزدیک در واشنگتن که توسط لابی صهیونیسم اداره میشود، تحت عنوان «محدودیت دوگانه» عراق و ایران طراحی شد. [لذا میتوان گفت که]این درگیریها همه کشورهای عربی به ویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس را از نظر اقتصادی، فنی، امنیتی و نظامی تضعیف خواهد کرد».
دوم: واردشدن سامانههای تسلیحاتی اسرائیل از جمله سامانههای پدافندی آن به کشورهای عربی، پس از آنکه برنامههای سامانههای اطلاعاتی اسرائیل در آن نفوذ یافته، یک حمله و نفوذ امنیتی خطرناک به شمار میشود که این کشورها را به طعمهای برای جاسوسی و کنترل از سوی اسرائیل تبدیل میکند. امری که عاقبت آن مایه تاسف خواهدبود و امنیت این کشورها را اسیر اراده اسرائیل میکند. همه باید بدانند که خروج اسرائیل از این کشورها، مانند ورود آن نخواهد بود.
سوم: تملک و غصب کل محیط عربی با حمایت آمریکا برای تحت سیطره اسرائیل بودن از نظر اقتصادی، نظامی و سیاسی. زیرا اسرائیل متوجه شده که از نظر جغرافیایی، اقتصادی و انسانی، قدرت کوچکی است و هرچه قدر که از نظر توسعه علمی و فناوری پیشرفت کرده باشد. به همین دلیل تلاش میکند با کنترل جغرافیا و اقتصاد کشورهای ثروتمند عربی به ویژه کشورهای حاشیه خلیج [فارس]قدرت خود را دوچندان کند.
چهارم: در سایه مشغول بودن آمریکا به درگیری شدید با چین و روسیه، اسرائیل تلاش میکند تا چه بسا که با موافقت خود واشنگتن، به عنوان یک قدرت حفاظتی نظامی در منطقه جایگزین آن شود. امری که با خود خطرات تبدیل اسرائیل به یک شبه امپراتوری نظامی جدید به همراه دارد که تواناییهای گسترده منطقه عربی، به ویژه منابع عمده انرژی جهانی، موقعیت استراتژیک متمایز، منابع مالی و سرمایهگذاریهایی را که در منطقه عربی رو به رشد است، کنترل میکند. دلیل این رشد، رشد روزافزون درآمد بخش نفت و گاز در این کشورها است، در حالی که در اکثر کشورهای جهان به دلیل بحران انرژی، غذا و تورم ناشی از جنگ اوکراین در حال کاهش است.
نگارنده در پایان مینویسد: «مایه ناراحتی آنجاست که برخی دولتهای عربی به جای آنکه به وظیفه انسانی خود پیش از وظیفه ملی و دینی در احترام به قانون بینالملل و تحریم رژیم آپارتاید اسرائیل که بدترین رژیم آپارتاید در طول تاریخ بشریت است، عمل کنند، حتی به عادیسازی و همکاری با این رژیم روی آوردهاند بدون آنکه درکی از کلیه خطرات وارده علیه ملتها و کشورهای خود داشته باشند. آیا مردم از آنچه در عرصه بین المللی و اروپا پیش روی خود میبینیم و از آنچه در فلسطین رخ داده و در حال وقوع است، درس خواهند گرفت؟ آیا آنها به اهمیت حکمیت عمیق در ضرب المثل معروف "من همانروزی خورده شدم، که گاو سفید خورده شد" پی میبرند؟».