روز جمعه ۱۳ ام خرداد ماه بود که در فضای رسانههای اجتماعی، تعدادی از کاربران با اشتراک گذاری تصویری از استوری یک شخص، خبر از مرگ مشکوک ایوب انتظاری، از نخبگان هوای فضای کشور را منتشر کرده و دست به دست میکردند.
این خبر تا چندین روز مورد توجه رسانههای رسمی قرار نگرفت تا اینکه حساب کاربری Terror Alarm که اخیراً حساسیت تعدادی از کاربران را به خود جلب کرده است نیز طی توییتی، ادعای ترور شدن ایوب انتظاری را طرح کرد.
بعد از این بود که رسانههای رسمی به تدریج توجه خود را معطوف به این حادثه کرده و با اتکا به ادعای حساب کاربری Terror Alarm و یا انتشار ادعایی جدید، شبهاتی را در خصوص مرگ دکتر ایوب انتظاری طرح کردند به گونهای که تا چند روز اخبار مرتبط با آن، تبدیل به محور اصلی اخبار و برنامههای شبکهها و رسانههای فارسی زبان شده است.
* اجرای پلن B رسانهای توسط اسرائیل
با این وجود که در سه روز اول انتشار این خبر، خلاء خبری در خصوص چگونگی و نحوه رخداد این حادثه وجود داشت، اما این بار رسانههای صهیونیست فرصت را غنیمت شمرده و با بهرهگیری از فضای بی خبری، ادعاهای جدیدی را مطرح کردند. بر خلاف الگوی پیشین، پیوست رسانهای سرویسهای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی در عملیاتهای خرابکاری و ترور در ایران که خبر اصلی و اولیه توسط آنها که ابتدا به واسطه رسانههای فارسی زبان خارجی، به خصوص شبکه سعودی ایران اینترنشنال و سپس مقامات اطلاعاتی آنها آغاز میشد، در خصوص فوت آقای دکتر انتظاری به نظر میرسد این الگوی رفتاری تغییر کردو نحوه مخابره اطلاعات توسط آنها از سطوح منابع امنیتی به برخی حسابهای کاربری دست چندم در شبکههای اجتماعی تقلیل یافته است.
* از واقعیت تا شایعه
اولین واکنش رسمی در خصوص این سانحه، توسط دادگستری یزد بود که در پانزدهام خردادماه، ادعای مشکوک بودن مرگ یک دانشمند هوافضا را رد کرده و اعلام شد که او یکی از کارمندان یک شرکت صنعتی بوده است. بعد از آن برخی از حسابهای کاربری وابسته به رژیم صهیونیستی، با انتشار سوابق مقالات منتشر شده توسط دکتر انتظاری مدعی آن شدند که با توجه به مدارج علمی، ایشان یک کارمند نبوده و حتماً نقش مهمی را بر عهده داشتند؛ ادعایی که بعدتر توسط سایر حسابهای کاربری معاند نیز ضریب داد شد.
این ادعا درحالیست که با بررسی سوابق علمی دکتر انتظاری مشخص میشود که ایشان در زمینه آنالیز ترمولستیک پرهها و دیسکهای موتورهای توربینی بوده است. از سوی دیگر مشخص شده که ایشان یکی از کارمندان شرکت توربینهای صنعتی غدیر یزد بوده و حتی در جریان بازدید حسن روحانی، رئیس جمهور پیشین ایران از این شرکت در سال ۹۸، مهندس انتظاری برای ایشان از دستاوردهای کارخانه مطالبی را ارائه میکند؛ اما نکته مهم این است که نه زمینه تخصصی فعالیت ایوب انتظاری و نه کارخانهای که او کار میکرده است در سطح محرمانه نبوده و در زمینه تولید توربینهای صنعتی برای خطوط انتقال نفت فعالیت داشته که ارتباطی با وزارت دفاع جمهوری اسلامی ایران ندارد.
با اینحال رسانههای معاند، در خصوص اینکه چرا اگر مهندس انتظاری جایگاهی محرمانه در کشور داشتند، تصویر ایشان از تلوزیون و کانالهای رسمی پخش شده است ادعا کردهاند که ایوب انتظاری از انتشار این تصاویر ناراحت شده و نگران ترور خود بوده است. درحالی که هیچ سند و پیوستی مربوط به اینکه این سخن در چه زمانی اتفاق افتاده است ارائه نمیشود و البته که کسی که نگرانیهای خاصی از این بابت دارد، قطعاً در جلسهای که با حضور خبرنگاران برای تصویربرداری و مستندسازی صورت میگیرد، به این شکل حضور پیدا نمیکند.
* استفاده از بی حوصلگی مخاطب، شگرد جدید رسانهای صهیونیستها
چندی پیش نیز حساب اسرائیلی Intelli Times در توییتی ادعا کرد که ایوب انتظاری از افراد کلیدی در ساخت موتورهای موشکهای کروز مانند موشک هویزه بوده که به یمن انتقال پیدا کرده است. ادعایی که همچنان بدون ارائه هیچ گونه سندی بوده و البته به اذعان برخی از منابع غربی، ایران هیچ موشک هویزهای را به یمن انتقال نداده است.
البته طرح این ادعاهای بدون سند به اینجا ختم نشده و برخی رسانههای صهیونیستی نیز در خبری مدعی شدند که ایوب انتظاری پیش از فوت، در مراسم مهمانی حاضر شده بود و اکنون میزبان آن فراری شده است. ادعایی که باز نشات گرفته از یک حساب کاربری توییتری اسراییلی است و هیچ ارتباطی با منابع اطلاعاتی و رسانههای رسمی ندارد.
البته انتشار تصاویری از لوح تقدیری از ایوب انتظاری توسط استانداری یزد که در آن از لفظ شهید استفاده شده بود نیز شبهاتی را بین کاربران فارسی زبان شبکههای اجتماعی به وجود آورد؛ استانداری یزد نیز سریعاً به این خبر واکنش نشان داد و تصریح کرد: استفاده از واژه شهید در لوح تقدیر استاندار یزد، اشتباهی بوده که توسط روابط عمومی استانداری در تنظیم متن مذکور صورت گفته که بالافاصله پس از آگاهی از خطای سهوی رخ داده متن لوح اصلاح شده است. مدیرکل روابط عمومی استانداری یزد در خصوص این اشتباه اضافه کرد: «البته همانگونه که از محتوای متن لوح بر میآید، منظور تکریم آن جوان تلاشگر و خدماتش در راه علم و صنعت است و ارتباطی به سایر موارد مطروحه از سوی برخی رسانهها ندارد.».
با اینحال مدیرکل پزشکی قانونی یزد به خبرنگاران اطلاع داده است که مانند روال عادی پزشک قانونی در خصوص تمام فوتها که فرایند کالبدشکافی و نمونه برداریهای سمشناسی صورت میگیرد، همه اقدامات لازم در خصوص انجام آزمایشها بر پیکر مرحوم ایوب انتظاری صورت خواهد گرفت که فرآیند انجام این آزمایشات ممکن است حداقل دو ماه طول بکشد.
* وقتی غیر رسمیها میدان دار انتشار اخبار میشوند
در نهایت ابتدا باید اذعان کرد که بخشی از فضای خلاء خبری که در نتیجه سانحه فوت مرحوم دکتر انتظاری رخ داده است، غیر قابل گریز است؛ زیرا که انجام آزمایشات تاکسیکولوژی زمان بر بوده و تا اعلام نتیجه نهایی به مراجع مربوطه امکان پیش داوری قطعی وجود ندارد. اما بطور قطع چیزی که مشخص بوده عدم ارتباط ایشان با صنایع محرمانه مرتبط با برنامههای موشکی ایران است.
از بررسی الگوی رسانهای که با محوریت حسابهای کاربری صهیونیستها در شبکه اجتماعی توییتر در جریان است میتوان نتیجه گیری کرد، رژیم صهیونیستی به هیچ عنوان حاضر به قبول مسئولیت ترور نیست، اما بطور خاص جامعه فارسی زبان را هدف عملیات روانی خود قرار داده است تا دست کم بخشی از بدنه اجتماعی کشور، این تصور را داشته باشند.
از همین رو آنها از هر گونه فرصت جدیدی در فضای رسانههای غیر رسمی بهرهبرداری میکنند. در مدل رسانهای مورد فوق مشاهده میشود که محوریت انتشار اطلاعات بر دوش تعدادی از حسابهای کاربری اسراییلی زبان قرار گرفته است که بطور رسمی به هیچ رسانه ثبت شدهای مرتبط نیستند [به این معنا که هیچ بخش سردبیری برای صحت سنجی مطالب و امکان شکایت رسمی از آنها برای انتشار اخبار جعلی توسط هیچ مرجعی در جهان وجود ندارد].
پس انتشار اخبار جعلی توسط این حسابها نیز، رسانههای رسمی صهیونیستی با همراهی تلویزیون سعودی ایران اینترنشنال که بارها همراهی خود را منابع اطلاعاتی رژیم صهیونیستی با مقاصد خاص را ثابت کرده است، وظیفه ضریب دادن و باورپذیر جلوه دادن این ادعا را بر دوش میکشند. در واقع در این مدل، رسانههای رسمی، گزارشهای واصله از حسابهای بی نام و نشان و بی هویت رسمی را مفروض قرار داده و سپس بر روی آنها به بحث و تحلیل میپردازد؛ مدلی که فرصت صحت سنجی اصل خبر از مخاطب سلب شده و او را فقط با عمدهای از تحلیلهای غیر واقع مواجه میسازد.
منبع: فارس