وقتی یک شهر بزرگی را از دست می دهد گویی تمام شهر خالی شده است.
روزی که مراسم باشکوه تشییع جنازه شهید خرسند در کازرون را دیدم در میان این همه سیل جمعیت احساسی عجیب، شبیه به تنهایی در شهر فریاد می زد.
تابوت شهید روی شانه های نحیف شهر می رفت و در دامانش دریایی از اشک جاری شده بود.
چقدر شبیه اربعین بود آن روز. چیزی که چون قطره های سرب مذاب به روی ثانیه ها فرو می ریخت، مظلومیت شهید بود.
این مظلومیت یادآور مظلومیت شهید رمضان مولای متقیان امام علی (ع) بود. شاید علاوه بر مظلومیت، شباهت عجیب این حادثه با حادثه شهادت امام علی (ع) بود که این لحظه های دردناک و دریای اشک و دنیای دلتنگی را فریاد می زد و به تصویر می کشید.
بعضی اتفاق های واقعی زندگی چقدر نکته دارند. چقدر دردناکند ، چقدر دورند و در عین حال نزدیک. روز تشییع پیکر مطهر شهید لیله القدر حاج محمد خرسند یاد این بیت شعر فاضل نظری افتادم که شهر فریاد می زد.
انگار که یک کوه سفر کرده از این دشت
آنقدر که خالی شده بعد از تو جهانم
۱۶ سال داشت که راهی جبهه های جنگ شد.
هرگز جراحات و زخم های میدان نبرد مانع از حضور دوباره او در سال های دفاع مقدس سرزمین عشق نشد.
بعد از این دوران با عشق و علاقه ای که به طلبگی داشت وارد حوزه علمیه شد و به تحصیل پرداخت و لحظه ای از آموختن دست نکشید.
حجت الاسلام و المسلمین حاج محمد خرسند از بزرگان دینی و از شاگردان علمایی چون آیت الله مکارم شیرازی، فاصل لنکرانی، نوری همدانی و فاضل هرندی بود که بعد از آموختن دروس تخصصی حوزوی در کازرون، در شهر قم همزمان با آموختن دروس خارج به عنوان دبیر و عضو شورای حزب موتلفه، به مدت ۸ سال در محضر این علمای مطرح دینی، کسب فیض کرد و پس از آن به مدت ۱۲ سال در جایگاه امام جمعه کازرون، یار و غمخوار همیشگی مردم بود.
این عالم ربانی پس از سالها تلاش و خدمت صادقانه در سن ۵۲ سالگی در سحرگاه ۲۳ رمضان، مقارن با هشتم خرداد ماه سال ۹۸ جلوی درب منزلشان توسط حمیدرضا درخشنده با ضربات چاقو به درجه رفیع شهادت نائل آمد و به دیار ابدی شتافت و جاودانه شد.
در این فرصت، با همسر شهید خرسند به گفتگو می نشینم تا گوشهای از سجایای اخلاقی و جایگاه علمی این شهید بزرگوار را بازگو کنم.
نرگس حسن پور هستم. با افتخار همسر شهید لیله القدر، حجت الاسلام و المسلمین محمد خرسند که در مهر ماه سال ۱۳۷۱ با هم آشنا شدیم.
آشنایی ما به واسطه یکی از بستگان که از همرزمان شهید در دوران دفاع مقدس بود، انجام گرفت و نتیجه این آشنایی، ازدواج و ۲۷ سال زندگی مشترک بود که ثمره زندگی ما سه فرزند پسر به نامهای محمدحسن ،محمدحسین و محمدعلی است.
شهید بزرگوار، پیرو خط امام و رهبری بودند و اطاعت از امر ولایت و رهبری را اطاعت از امام زمان (عج ) می دانستند.
از ویژگی های شهید این بود که بسیار ولایتمدار بودند.
دومین ویژگی مثبت وی که او را نزد مردم محبوب کرده بود، این بود که هم و غم او مردم و همیشه به فکر معیشت آنها بود. افراد مستمند را شناسایی و تا حد امکان با آن ها همراه بود و کمکشان می کرد. خیلی ناراحت بود از اینکه ببیند کسی وضعیت معیشتی خوبی ندارد.
من یاد دارم روزی به ایشان گفتم گوشت برای منزل تهیه کند، آن روزها گوشت گران شده بود.ایشان گفتند: حاج خانم شما هم مثل مردم نخور، مگر نمی بینی گوشت گران شده است و برخی از خانواده ها از تهیه آن عاجزند پس ما هم نمی خوریم. شاید این اخلاق او باعث شده بود که مردم بیشتر او را بشناسند و دوستش داشته باشند.
شهید بزرگوار بسیار تعصب این منطقه و مردمانش را داشتند و برای آبادانی و پیشرفت شهرستان از هیچ تلاشی دریغ نمی کردند.
او می گفت مسئولان باید از جنس مردم و در بین مردم باشند.
زندگی مشترک ما سرشار از مهر ، محبت و همدلی بود، به طوری که زبانزد فامیل شده بودیم.
این مهر و همدلی روز به روز بیشتر می شد. کاش زندگی ما اینقدر کوتاه نبودچون روزهای بدون او بسیار سخت و طاقت فرسا است.
من در میان تنهایی خودم با توسل به امام زمان (عج) و یاری از حضرت زینب (س) و درس گرفتن از واقعه عاشورا، سعی می کنم زندگی را سپری کنم.
سختی هایی که حضرت زینب بعد از شهادت امامحسین (ع) داشتند، الگوی واقعی و پند آموز زندگی من است که در این راه کمکم می کند.
شب شهادت ، شبی باور نکردنی بود.
شبی با خاطره ای تلخ و لحظاتی سخت و طاقت فرسا که مرا از دوست و رفیق ۲۷ ساله ام جدا کرد.
باورش برایم سخت و تحملش سخت تر بود.
من از خداوند و بعد از ائمه طلب کمک و صبر می کنم.
آن لحظه آن ها اندکی به زخم های روحم التیام می بخشند.
جدایی بین قلب هایی که به هم وابسته اند خیلی دردناک است و با هیچ واژه ای نمی توان آن توصیف کرد.
قاتل باید قصاص می شد اما من از این ناراحتم که مسئولان نتوانستند یا نخواستند به ما ثابت کنند که قاتل وابسته به چه تشکیلاتی بود.
شهید خرسند نه اولین شهید است که این گونه بی رحمانه با ضربات چاقو به قتل می رسد و نه آخرین شهید خواهد بود.
همین چند وقت پیش دو شهید بزرگوار که حتی سیاسی هم نبودند، تنها جهادگران مظلومی که به فکر معیشت مردم بودند و برای رضای پروردگار قدم بر می داشتند هم به همین منوال و در صحن حرم مطهر امام رضا (ع) مورد حمله با ضربات چاقو قرار گرفتند یا موارد مشابه دیگر، این موضوعی مهم و جدی بوده و باب شده است.
من همیشه ناراحتم که همدستان قاتل همسرم شناسایی نشد، با وجود این که خودش هم اعتراف کرده بود که تنها نبوده است.
شهید خرسند مانند مولا علی (ع) به شهادت رسید.
همه عمرش هم علی وار زندگی کرد تا لحظه شهادت.
اگر شهید بزرگوار روبرویم بود از او می پرسیدم لحظه شهادت چه دید و چرا صدایی نکرد تا من در را باز کنم؟
می دانم که او برای نجات من چیزی نگفت.
چون اگر من می آمدم، ضارب من را هم می زد.
۲۷ سال زندگی مشترک ما، همه خاطرات شیرین است که نمی دانم از کجا شروع کنم و کدام خاطره را عنوان کنم.
زندگی ما سرشاراز مهر، مهربانی و خاطرات شیرین بود، این مهر و همدلی روز به روز بیشتر می شد. کاش زندگی ما اینقدر کوتاه نبود.
آرامش و همبستگی، بهترین نکته است که مردم باید در نظر داشته باشند.
در مدت زمان اجرای قانون تقسیمات کشوری و جداسازی شهرستانکه شهرستان جدیدی پایه گذاری شد، با وجود تعصبی که شهید با مردم و منطقه داشتند، باز هم همه را به آرامش و وحدت دعوت می کردند.
حتی چند ساعتی قبل از شهادت به شهرستان کوهچنار، شهر قائمیه رفتند و افطار هم همانجا بودند و به مردم توصیه کردند تفرقه ها را کنار بگدارند و مردم هر دو شهرستان با هم و در کنار هم به خوبی و خوشی زندگی کنند و پیرو خط رهبری معظم و ولایت فقیه باشند.
مسئولان باید در کنار مردم باشند.
فقط بر اساس وظیفه عمل نکنند بلکه خالصانه و مخلصانه کار کنند و وجدانکاری داشته باشند که نتیجه این مهم هدایت شدن جامعه به سمت و سوی صحیح است.
آیا ارادتی که مردم با شهید بزرگوار داشتند هنوز پا بر جا است و آ ن هابه خانواده و فرزندان شهید خرسند هم عنایت دارند.
بله این ارادت هنوز پابرجا است، مردم بسیار لطف دارند.
حتی پنجشنبه ها که به گلزار شهدا می رویم، ارادت مردم را می بینیم و این از الطاف بی کران مردم و ویژگی قدرشناسی اهالی شهرستان کازرون است.
می گویند سهم هر انسانی از زندگی به اندازه قلب او است.
شهید خرسند قلب بزرگی داشت که به آرزوی دیرینه اش رسید.
او تمام سعادت دنیا و اخرتش را در برآورده شدن آرزویش که شهادت در راه خدا بود می دانست.
شهیدِ من غمخوار مردم بود.
ولایت مدار و انقلابی بود.
در یک جمله اگر بخواهم توصیف کنم این است که شهید خرسند علی گونه زندگی کرد و علی وار هم به شهادت رسید.
بله وصیت نامه دارند.
همه ما را به داشتن تقوای الهی توصیه کردند و بر حمایت از نظام اسلامی و ولایت مطلقه فقیه را تاکید داشتند.
آرامش در زندگی و پرهیز از تفرقه افکنی، اتحاد و همدلی از توصیه های مکرر شهید در وصیتنامه اش است.
صحبت پایانی من همان وحدت و همدلی که شهید همیشه به آن تاکید داشتند و اطاعت از ولایت فقیه است. مردم پشت رهبر و نظام مقدس جمهوری اسلامی باشند و نکته مهم تر اینکه ادامه دهنده راه شهدا باشند و نگذارند یاد و خاطر شهدا کم رنگ شود.
منبع: فارس