صدای ممتد بوق اتوبوسها در خیابان شهید بهشتی در گرمای بالا ۳۸ درجه بیشتر همه را کلافه میکرد. مادر ضجه میزد و نگاههای نگرانش به خودروهایی بود که جای تکانخوردن نداشتند تا شاید خودروی سفید اورژانس را در میان آنها ببیند. چراغ آبی چرخان بنز اورژانس از خطویژه دیده میشد، انگار چیزی در دل مادر فرو ریخت. تمام امیدش همان ماشینی بود که آژیرکشان به او نزدیک میشد. تکنسینها ناچار خودرو را در خط ویژه گذاشتند و دواندوان خود را به پلههای مطبی که کودک در آن بیجان افتاده بود، رساندند. بیجان روی تخت افتاده بود. کودک ایست تنفسی و قلبی داشت.
تکنسینها کار احیای قلب کودک را شروع کردند. عقربههای ساعت به کُندی میگذشت. مادر سعی میکرد فریادهایش را در دل پنهان کند تا حواس کارشناسان فوریتهای پزشکی که تمام تلاش خود را برای احیای کودک انجام میدادند، پرت نشود. اما انگار اتفاقاتی افتاد. نفس کودک بالا آمد. مادر آنقدر دستهایش را به هم گره کرده بود که که احساس میکرد تمام انگشتانش درد میکند. نفس بچه که بالا آمد، یکی از سفیدپوشان بچه را بغل کرد و از پلهها پایین آمد. کودک باید بلافاصله به بیمارستان میرسید. تهران کلینیک نزدیکترین بیمارستان به محل حادثه بود، اما اینبار کارشناس فوریتها بود که شوکه شده بود. چرخهای خودروی اورژانس پاره شده بود. انگار همه چیز دست در دست هم میداد تا دوباره صدای شیون مادر به هوا بلند شود. دوباره استرس، دوباره اضطراب.
بلافاصله درخواست خودروی دیگر شد. ترافیک هنوز هم راه خودش را ادامه میداد و دستش را به دست گرمای هوا داده بود تا شرایط را برای مادر نگران بدتر کند. تا رسیدن خودروی اورژانس دوباره ۱۵ دقیقهای زمان صرف شد. این یعنی خط صاف نوار قلب کودک.
ماجرا تکاندهنده بود. کودک دو ساله جان باخت آن هم به خاطر آنکه یک راننده وقتی دید خودروی اورژانس در خط ویژه پارک کرده است و امکان تردد خودرویش بهسختی انجام میشود، از خودرویش پیاده شد و برای آنکه تکنسینهای اورژانس را به خیال خودش ادب کند که دیگر خودرو را در مسیر ماشینهای عبوری قرار ندهند، چرخهای خودرو را پنچر کرد. اما او نمیدانست با این کار یک کودک دو ساله را برای همیشه از زندگی محروم میکند و غم ازدستدادن یک دختر شیرینزبان را برای همیشه روی قلب مادر به جا میگذارد.
کارشناسان فوریتها کودک را نجات دادند اما…
دکتر یحیی صالحطبری، رئیس اورژانس تهران میگوید: «حدود ساعت ۱۴:۴۲ روز سهشنبه نیروهای اورژانس طی تماسی با مرکز ۱۱۵ اورژانس تهران گزارش ایست قلبی تنفسی دختربچهای دو ساله را به این مرکز اعلام کردند.»
او توضیح داد که پس از اعلام این مورد بلافاصله تکنسینهای اورژانس در کمترین زمان ممکن خود را به محل حادثه در خیابان شهیدبهشتی رساندند، اما به دلیل شرایط ترافیکی این خیابان، نبود جای پارک مناسب و حال وخیم دختربچه، نیروهای اورژانس تهران بهناچار برای نجات جان بیمار، آمبولانس را در خط ویژه با رعایت اصول ایمنی و تردد خودروهای دیگر پارک کردند.
صالحطبری با تاکید بر اینکه تکنسینهای اورژانس خود را بهسرعت به آدرس کودک بدحال رسانند و بلافاصله تلاش خود را برای نجات جانش انجام دادند و احیای قلبی و ریوی کودک را آغاز کردند، ادامه میدهد: «عملیات احیای کودک با موفقیت انجام میشود و حال کودک رو به بهبودی پیشمیرود، اما وقتی نیروهای اورژانس پس از عملیات احیا قصد انتقال بیمار به آمبولانس را داشتند، متوجه میشوند به دو عدد از چرخهای آمبولانس توسط فردی ناشناس آسیب رسیده و بادهای لاستیک آن خالی شده است.»
رئیس اورژانس تهران با تاکید بر اینکه نیروهای اورژانس با مشاهده این وضعیت برای انتقال بیمار درخواست حضور آمبولانس دیگری را میکنند، خاطرنشان میکند: «آمبولانس دوم در محل حاضر شده، اما متاسفانه طولانیشدن روند انتقال به دلیل اتفاق به وجود آمده، باعث وخامت مجدد حال کودک شده و جان خود را از دست میدهد.»
او با تاکید بر اینکه این ماجرا پیش از این نیز رخ داده، تاکید میکند: «آمبولانسهای اورژانس ۱۱۵ در دو حالت در خیابان حضور دارند یا در حال رفتن به ماموریت هستند یا از ماموریت بازمیگردند و وقتی هم در مکانی حضور دارند، حتما در حال نجات بیمار هستند، به همین دلیل هیچ خودرویی در هیچ زمانی بیدلیل در جایی پارک نمیکند و رفتار فردی که منجر به صدمهزدن به خودروی اورژانس شده، غیرانسانی بوده است.»
اورژانس پیگیر پرونده این کودک در مراجع قضائی است
مجتبی خالدی، سخنگوی اورژانس کشور توضیحمیدهد که اداره حقوقی مرکز اورژانس تهران پیگیر پرونده این کودک در مراجع قضائی است.
او با تاکید بر اینکه این اتفاق بسیار غمانگیز و ناراحتکننده بود و اورژانس آن را پیگیری میکند، خاطرنشان میکند: «اولیایدم اولین شاکیان این پرونده هستند، از سوی دیگر این اتفاق خسارت زیادی به اورژانس زده است، زیرا از یکسو خودروی دولتی آسیب دیده و از یک سوی دیگر خارجشدن این خودرو از چرخه کار اورژانس سبب شده که زمان رسیدن به سایر بیماران با تاخیر روبهرو شود و این هم خودش موضوع بسیار مهمی است.»
او در پاسخ به این سوال که آیا وضعیت این بیمار بهگونهای بوده است که در صورت رسیدن به بیمارستان زنده بماند، تاکید میکند: «سه گروه از افراد اگر بهموقع به بیمارستان برسند، امکان زنده ماندنشان زیاد است. بچهها، افرادی که دچار غرقشدگی و برقگرفتگی میشوند اگر بهموقع به بیمارستان منتقل شوند، امکان زنده ماندنشان بیشتر است.»
او تاکید میکند که فاصله محل حادثه تا بیمارستان تهران کلینیک زیاد نبود و امکان اینکه این کودک زنده میماند، زیاد بود.
یک قتل شبه عمد
علی شاهصاحبی، وکیل پایه یک دادگستری ضمن بررسی حقوقی رفتار فردی که با پنچرکردن خودروی اورژانس به دلیل پارککردن در خط ویژه باعث مرگ کودک دو ساله شده، این رفتار را «معاونت در قتل شبهعمد» و تخریب اموال عمومی اعلام کرده و توضیح میدهد که در واقع سوءنیتی در این حوزه وجود نداشته است و حتی اگر هم بوده، نمیتوان آن را ثابتکرد. اما متاسفانه رفتار فرد خاطی منجر به مرگ یک کودک شده است که میتواند معاونت در قتل شبهعمد عنوان شود.
او معتقد است که حساسیت این ماجرا به این دلیل است که خودرو آمبولانس بوده و این را همه میدانند که خودروی اورژانس وسیلهای امدادی است و حتی اگر در مسیر تردد خودروها هم قرار گرفته باشد، هدف نجات جان یک انسان است و پنچرکردن دو چرخ این خودرو نشان از بیتوجهی فرد به این موضوع داشته است.
این وکیل دادگستری معتقد است که ماجرا از سوی دیگر نیز قابل بررسی است و آن هم اینکه این فرد با این کار سبب اختلال در نظم عمومی و ممانعت در رسیدن دیگران به حق خود شده که از اینسو نیز ماجرا قابل بررسی و تحقیق است.
او معتقد است که بدیهی است برخورد با اینگونه رفتارهای خلاف اخلاق، عرف و قانون یا به عبارت بهتر جرایم و کجرویها با مقامات ذیربط از حیث تسبیب در ورود آسیب جانی به بیمار، ورود ضرر به اموال عمومی یا خصوصی و تخریب عمدی و همچنین برهمزدن نظام اجتماعی از حیث «جنبه عمومی جرم» قابل پیگرد است.
او توضیح میدهد: «مباشرت آن است که جنایت مستقیما توسط خود مرتکب واقع شود و تسبیب در جنایت آن است که کسی سبب تلفشدن یا مصدومیت دیگری را فراهم کند و خود مستقیما مرتکب جنایت نشود، به طوری که در صورت فقدان رفتار او جنایت حاصل نمیشد، مانند اینکه شخصی چاهی بکند و کسی در آن بیفتد و آسیب ببیند، بنابراین تعیین مجازات بسته به قصد و نیت مجرم و مرتکب و شرایط و اوضاع و احوال و اینکه جنایت از نوع عمد، شبهعمد یا غیرعمد باشد، متفاوت است و تحمیل مجازات در صورت شکایت شاکی خصوصی یا پیگیری مدعیالعموم و صدور حکم از سوی مقام قضائی امکانپذیر است.»
شاهصاحبی به این موضوع اشاره میکند که به موجب ماده ۶۷۷ کتاب تعزیرات قانون مجازات اسلامی «هرکس عمدا اشیای منقول یا غیرمنقول متعلق به دیگری را تخریب کند یا به هر نحو کلا یا بعضا تلف کند یا از کار اندازد، به حبس از ۶ ماه تا سه سال محکوم خواهد شد.» بنابراین در اینجا میتوان از باب تخریب و آسیبرساندن به آمبولانس بهعنوان اموال عمومی نیز موضوع را پیگیری کرد.
منبع: روزنامه شهروند
معلومه از اونجاست . واقعا جرات داری بری یدونه از اون بنزها رو پنچر کنی ؟ . آخه این چه کاریه کردی ؟ یه لحظه فکر نکردی به جون یه آدم