سامر البرق، اسیر فلسطینی که ۳ ماه را در سلولی در پایگاه آمریکایی «بگرام» در افغانستان که بدتر از زندان معروف گوانتانامو میدانست، سپری کرد و میگوید آنجا «جهنم» است.
همزمان با روز جهانی حمایت از قربانیان شکنجه، که مصادف با ۲۶ ژوئن هر سال است، البرق آنچه را که «شکنجه وحشیانه» در دوران بازداشت خود در پایگاه آمریکایی بگرام تجربه کرده را در مصاحبهای تعریف کرد.
البرق که در حال حاضر در شمال کرانه باختری زندگی میکند، در مصاحبهای اختصاصی با خبرگزاری آناتولی میگوید که هنوز از اثرات آن تجربه رنج میبرد.
سرویسهای اطلاعاتی آمریکا این اسیر رامتهم به ارتباط با القاعده و برنامهریزی حملات علیه اهداف آمریکایی کردند، اما هیچوقت نتوانستند این را ثابت کنند و پس از مدتی او را آزاد کردند.
پس از حمله نظامی آمریکا به افغانستان در سال ۲۰۰۱، بسیاری از زندانها برای بازداشت افرادی که آنها را "تروریست" توصیف میکرد ساخته شد. یکی از برجستهترین این زندانها، زندان بگرام است که در ۵۰ کیلومتری شمال کابل پایتخت افغانستان قرار دارد و در سال ۲۰۰۲ توسط آمریکاییها در داخل پایگاه هوایی بگرام ساخته شد و شامل ۱۲۰ سلول است.
این زندان که توسط سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) اداره میشد، شاهد دستگیری هزاران شهروند افغان به اتهامات مختلف بود که در آنجا با روشهای مختلف مورد بازجویی و شکنجه قرار گرفتند تا اینکه بگرام به «گوانتانامو افغانستان» معروف شد. علیرغم مدت کوتاهی که این اسیر فلسطینی در زندان آمریکایی بگرام سپری کرد، حافظه او مملو از جزئیاتی است که از آن به عنوان «خاطرات دردناک» یاد میکند.
البرق در سال ۱۹۹۴ به یکی از دانشگاههای پاکستان رفته و در رشته میکروبیولوژی تحصیل کرد و بعداً مدرک لیسانس و فوق لیسانس خود را گرفت. او میگوید که او نیز مانند بسیاری دیگر، برای ارائه خدمات بشردوستانه پزشکی در افغانستان داوطلب شده است.
این قربانی شکنجه تاکید کرد قبل از حمله آمریکا به افغانستان مرز پاکستان و این کشور باز بود و رفت و آمد بسیار آسان بود به همین دلیل او داوطلبانه در خدمت مسلمانان بود تا با بسیاری از اعراب و سایر ملیتها درمان کند.
او در ادامه بازگو کردن خاطرات دردناک خود گفت:کار داوطلبانه من فقط به کارهای بشردوستانه محدود شد. من در ژوئیه ۲۰۰۳ در اسلام آباد، پایتخت پاکستان، در حالیکه برای تحصیل در مقطع دکترا آماده میشدم، توسط نیروهای امنیتی دستگیر شدم.
او درباره دلایل دستگیری خود توسط مقامات پاکستانی و اتهامات وارده به وی میگوید که از دلایل دستگیری خود کاملا بی اطلاع است.اما ۳ روز را بدون تحقیق و اطلاع از علت در زندانهای پاکستان گذرانده و سپس به مقامات آمریکایی تحویل داده شده است، سپس نیروهای امنیتی آمریکا او را به بگرام منتقل کردند.
این اسیر فلسطینی در ادامه گفت: نیروهای آمریکایی من را به عضویت در القاعده، برنامه ریزی برای انجام حملات علیه اهداف آمریکایی و ملاقات با رهبران القاعده متهم کردند. من همه این اتهامات را رد کرده و هیچ یک از آنها علیه من ثابت نشده است.
وی در خصوص جزئیات بازداشت خود توسط آمریکاییها میگوید: از ابتدای دستگیری با دستبند و چشم بند با هواپیما به مکان نامعلومی منتقل شدم و بعداً بازجویان به من گفتند که پایگاه بگرام در افغانستان است. از همان لحظه اول با من برخورد وحشیانه کردند، لباسم پاره شد، لباسهای دیگر پوشیدم، کتک خوردم و من را روی زمین کشیدند. در حالی که تمام صورتم را پوشانده بود وارد مکانی شدم و سپس چشمانم را باز کردند. خود را در یک سلول سیاه دیدم و گروهی از سربازان نقابدار به استثنای یک نفر مرا محاصره کرده بودند. من از آنها پرسیدم کجا هستم? آنها مرا کتک زد و گفتند تو برای جواب آمدی نه برای پرسیدن.
در خاطره البرق انواع مختلفی از روشهای شکنجه روحی و جسمی وجود دارد او در این خصوص گفت: حدود دو هفته بود که لباس هایم را کاملاً کنده بودند و فقط در زمان بازجویی اجازه داشتم لباسی بر تن کنم. روزهای طولانی با دستانم از سقف سلول آویزان بودم، بیهوش بودم و همیشه موسیقی بلندی شنیده میشد که غیرقابل تحمل بود.
او با اشاره به اینکه روزها را بدون خواب گذرانده است، گفت: یادم هست یک بار بازجو به من گفت اجازه میدهم چهار ساعت بخوابی.مرا را در سلولی با دمای بسیار پایین و بدون پوشش نگهداری میکردند و چندین روز از سرما میلرزیدم. حتی امروز هم آن سرما را احساس میکنم.
البرق در ادامه از انواع شکنجههایی که آمریکاییها انجام میدادند، گفت: «من را در یک جعبه کاملاً در بسته قرار دادند و به شدت در داخل آن تکان خوردم و هر روز مرگ را میدیدم، اما نمیآمد. یکبار از یک آمریکایی پرسیدم کجا هستم؟ گوانتانامو؟ او گفت شما اینجا فراموش شده اید، هیچکس از شما خبر ندارد، یعنی از زندگی ناپدید شده اید.»
او با اشاره به اینکه سختترین نوع شکنجهای که مورد شکنجه قرار گرفته «شبیه سازی غرق شدن» بوده است، خاطرنشان کرد: از شیرهای بزرگ آب به صورتم پاشیده شد که باعث میشد فکر کنید در حال غرق شدن هستید. نفسم قطع میشد و تقریباً مرده بودم.»
او در ادامه به شکنجههای روحی اسیران توسط آمریکاییها پرداخته و گفت: نمیتوانستم زمان نماز را بفهمم و آنها خیلی تحقیرآمیز درخصوص اسلام با من حرف میزند. یک بار دیواری خون آلود به من نشان دادند و بازجو به من گفت این خون را ببین، این خون دوستانت است.»
البرق در پایان نیز اعلام کرد پس از سه ماه گذراندن در زندان آمریکایی بگرام بدون اثبات اتهام به اردن تبعید شده و پس از اینکه دوران تبعید او تمام شد به زادگاه خود و فلسطین بازگشته است.
دست امریکایی ها درد نکنه اما اگه غیر فلسطینی بود باهاش ابراز همدردی میکردیم و امریکا را محکوم میکردیم
چقدر باید خبیث باشی که چنین جنایت هایی رو بکنی
اینها قرص خباثت می خورند که چنین جنایت هایی رو می کنند؟
چقدر ساده ای