روزنامه گلوب اند میل در گزارشی به قلم دنیس هوراک، سفیر کانادا در عربستان بین سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۸، و سفیر کانادا در ایران از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۲، در پایگاه اینترنتی خود نوشت: جو بایدن یک سال قبل از انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ در مناظره انتخاباتی در آتلانتا سعی داشت مبارزه انتخاباتی مقدماتی کم فروغ خود را تقویت کند. در آن زمان هنوز تعداد زیادی از نامزدهای انتخاباتی دموکراتها در رقابت با یکدیگر بودند و نظرسنجی سراسری نشان میداد بایدن از برنی سندرز، سناتور ایالت ورمونت و الیزابت وارن، سناتور ماساچوست که از بیشترین حمایت رای دهندگان برخوردار بودند، عقب است.
در طول مناظره موضوع عربستان مطرح شد. قتل و مثله کردن خشونت آمیز جمال خاشقجی، روزنامه نگار سعودی مقیم آمریکا که مربوط به یک سال قبل از آن بود، موجب بهت و حیرت جهان شده بود، کابوس (بحران) انسانی در یمن روز به روز شدیدتر میشد و دست داشتن آمریکا در حمایت از جنگ یمن به مسئلهای سیاسی در کنگره و در چشم انداز گستردهتر سیاسی تبدیل شده بود. بسیاری از آمریکاییها حمایت بی قید و شرط دیرینه واشنگتن را از پادشاهی عربستان آشکارا زیر سؤال میبردند.
همانطور که انتظار میرفت دونالد ترامپ، رئیس جمهور وقت آمریکا برخلاف این جریان حرکت میکرد، حمایت تملق آمیز وی از اعضای خاندان سلطنتی عربستان طی سفرش به این کشور نفت خیز در سال ۲۰۱۷ – که نخستین سفر خارجی اش به عنوان رئیس جمهور آمریکا بود؛ اقدامی که در تاریخ آمریکا بی سابقه بود- جو و فضای مناظره را تعیین کرد. مصونیتی که به نظر میرسید ترامپ به دولت سرکوبگر عربستان میدهد، باعث شد هدفی آسان برای مناظره ۱۰ نامزد دموکرات شرکت کننده در مناظره انتخاباتی آن روز در آتلانتا، به ویژه بایدن باشد.
بایدن که قبلاً عضو دولت باراک اوباما، رئیس جمهور پیشین بود – دولتی که نسبت به بیشتر دولتهای قبلی آمریکا روابط سردتری با سعودیها داشت، اما با این حال از نقش عربستان در جنگ داخلی خشونت آمیز یمن حمایت کرده بود-، از فرصت به دست آمده در مناظره برای فاصله گرفتن از موضع کاخ سفیدِ ترامپ استفاده کرد.
بایدن پس از وعده اینکه «تسلیحات بیشتری» به عربستان نخواهد فروخت قول داد اگر به سمت ریاست جمهوری انتخاب شود، «آنها (سعودی ها) را وادار به پرداخت تاوان خواهد کرد و در واقع آنها را به همان (کشور) مطرود و منفوری که هستند تبدیل خواهد کرد.»
با اینکه رقبای اصلی انتخاباتی بایدن همین بیزاری را از سعودیها داشتند، اظهارات وی در صدر اخبار قرار گرفت. او رئیس جمهور احتمالی آمریکا و معاون رئیس جمهور سابق این کشور بود که وعده میداد با رفتار کردن با یک شریک مهم دیرینه به عنوان کشوری «منفور و مطرود»، به دههها سیاست آمریکا در منطقه خلیج (فارس) پایان خواهد داد.
بایدن اکنون که سه سال از آن مناظره گذشته است در تدارک سفر به عربستان به عنوان رئیس جمهور آمریکا برای دیدار با همان دولتی در عربستان است که به صراحت آن را محکوم کرده بود.
سفر وی به عربستان در اواسط ژوئیه با انتقادهای گسترده ای، از جمله از سوی گروههای مدافع حقوق بشر و متحدان خودش در کنگره رو به رو شده است و نگرانیهایی که در آن شب ماه نوامبر در آن مناظره انتخاباتی در آتلانتا مطرح شد، امروز همچنان مهم و چشمگیر است.
با وجود آتش بس در یمن به میانجگیری سازمان ملل که ماه مارس اعلام شد و در ماه آوریل نیز تمدید شد، جنگ داخلی یمن هنوز پایان نیافته است. این جنگ از زمان آغاز در سال ۲۰۱۵ هزاران کشته برجا گذاشته، میلیونها نفر را بی خانمان، و قحطی و گرسنگی گستردهای در کشور ایجاد کرده است. مسائلی که ائتلاف سعودی تحت حمایت غرب را به طرفداری از دولت (مستعفی) یمن، و ایران را به حمایت از حوثیها (جنبش انصارالله یمن) واداشت و عواقب ویرانگری هم برای هر دو طرف داشت، هنوز حل نشده است. صلح پایدار در یمن کار شاق و دشواری خواهد بود.
همچنین پیامدهای قتل خاشقجی همچنان برای دولت بایدن چالش برانگیز است. بایدن فوریه ۲۰۲۱ یک گزارش اطلاعاتی آمریکا را منتشر کرد مبنی بر این که خاشقجی، ستون نویس واشنگتن پست به دست یک گروه مرگ در ترکیه کشته شد که اقداماتشان را محمد بن سلمان، حاکم عملی عربستان تایید کرده بود.
با اینکه سعودیها تعدادی از افرادی را که در قتل خاشقجی مشارکت مستقیم داشتند، دستگیر کردند، اما صدور هر گونه مجوز رسمی برای قتل وی را انکار کرده اند. آمریکا همچنین پس از انتشار این گزارش تحریمهایی علیه بسیاری از اتباع سعودی که فکر میکرد در قتل خاشقجی نقش داشتند، به جز محمد بن سلمان اعمال کرد. منتقدان میگویند سفر بایدن به عربستان برای بهبود روابط عملاً باعث میشود سعودیها از مجازات برای این قتل قسر در بروند.
مقامات کاخ سفید تلاش کرده اند با تاکید بر این واقعیت که بایدن صرفاً در نشست شورای همکاری خلیج (فارس) شرکت میکند، با این انتقاد مقابله کنند. اجلاس شورای همکاری خلیج (فارس) با حضور نمایندگان بحرین، عمان، امارات عربی متحده، قطر، کویت، عربستان، و نیز دیگر سران مهم منطقه، از جمله مصر، اردن و عراق که به این نشست دعوت شده اند، برگزار خواهد شد.
اما دولت در پاسخ به سؤالات مکرر مبنی بر اینکه آیا بایدن به طور مستقیم با محمد سلمان دیدار خواهد کرد، با تلاش برای لاپوشانی تاکید کرد بایدن با «تیم رهبری» سلمان بن عبدالعزیز دیدار خواهد کرد. اما با توجه به نقش محوری محمد بن سلمان در امور عربستان، «تیم رهبری» خود اوست و دیدار بین بایدن و محمد بن سلمان اجتناب ناپذیر است.
کانادا که بازی مشابهی را در سال ۲۰۱۶ انجام داد، این بازی را خوب بلد است. در آن سال استفان دیون، وزیر خارجه وقت کانادا ظاهراً برای شرکت در مجمع کانادا-شورای همکاری خلیج (فارس) به عربستان سفر کرد. آن موقع آن بازی به عنوان پوششی سیاسی برای ما (کانادایی ها) جواب نداد و الان برای آمریکاییها هم جواب نخواهد داد.
با این وصف، سفر بایدن به عربستان علامتی برای پایان آشکار دوره کوتاه «مطرود و منفور بودن» عربستان است. این پویایی معمول در روابط آمریکا و عربستان در زمانی از سرگرفته میشود که عربستان برای بهبود وجهه بین المللی خود به عنوان یک شریک پذیرفته شده بین المللی، «عادی» و رو به پیشرفت و ترقی، فشار زیادی را تحمل میکند.
برخی از بزرگترین گلف بازان حرفهای جهان به لیگ جدید گلف ال آی وی که از حمایت مالی عربستان برخوردار است پیوسته اند. چیزی که آنها را جذب کرد قراردادهایی است که گفته میشود سالانه بیش از ۱۵۰ میلیون دلار دستمزد به آنها میدهد. شهر جده نیز همین پارسال میزبان رقابتهای فرمول یک بود.
به راحتی میتوان نتیجه گیری کرد دولت بایدن نیز با وسوسه ثروت نفتی و قدرت عربستان در بحبوجه افزایش تقاضای انرژی در جهان و فشار در عرضه در پی تهاجم روسیه به اوکراین اغوا شده است. اما مسائل پیچیدهتر از این است.
تغییر خط مشی بایدن تا حد زیادی باعث آسودگی خاطر درباره این مسئله بغرنج و اساسی میشود که بیشتر کشورهای غربی در تشخیص نوع رفتاری دارند که باید با کشورهایی همچون عربستان داشته باشند؛ تشخیص اینکه چگونه بین حفظ اصول و ارزش ها، و پیشبرد منافع ملی توازن ایجاد کنند.
در مورد کانادا قرار گرفتن «ارزشها در برابر منافع»، این کشور را بیش از همه در ارتباط با فروش خودروهای زرهی سبک به عربستان به ارزش ۱۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۴ یعنی دوره نخست وزیری استیفن هارپر در معرض چالش قرار داد. این توافق به عنوان بزرگترین قرارداد صادراتی در تاریخ کانادا، در آن زمان به یک اندازه مورد تمجید و انتقاد قرار گرفت. منتقدان پیشینه هولناک حقوق بشری عربستان، و بعداً جنگ یمن را مورد تاکید قرار دادند. آنها از دولت جاستین ترودو، نخست وزیر فعلی خواسته اند این توافق را لغو کند. بعد از قتل خاشقجی، اتهام مبنی بر اینکه کانادا اصول و ارزشهای خود را برای مشاغل پرسود در داخل فروخته است، شدت گرفت.
حامیان توافق با اشاره به تداوم همکاری امنیتی کانادا با عربستان، اهداف راهبردی مشترک دو کشور، از جمله مهار ایران، و البته مزایای تجاری فروش – که بیش از سه هزار فرصت شغلی پردرآمد در شهر لندن در آنتاریو ایجاد کرد- آن را توجیه کرده اند. با تشدید فشارها، حامیان توافق به خطری اشاره کردند که لغو توافق هم از نظر مالی و هم از نظر خدشه دار شدن وجهه و اعتبار کانادا دارد. این بحث در تمام طول این مدت ادامه داشته است، همانطور که تحویل خودروهای زرهی سبک به عربستان تداوم داشته است.
اگر واقع بین باشیم، منزوی کردن عربستان تا زمانی که این کشور یا محمد بن سلمان وادار به پاسخگویی شوند، هرگز برای غرب قابل تحمل نیست. به لحاظ نظری ایده خوبی به نظر میرسد، اما در عمل چگونه خواهد بود؟ سعودیها هرگز اجازه نمیدهند جامعه بین المللی برایشان تعیین تکلیف کند که چه کسی کشورشان را اداره کند- محمد بن سلمان از محبوبیت زیادی در داخل برخوردار است- و عربستان به عنوان بازیگری منطقهای و بین المللی بسیار مهمتر از آن است که به مدت طولانی منزوی نگه داشته شود.
سفر ماه ژوئن محمد بن سلمان به ترکیه نمونهای از این واقعیت است. استقبال و احوالپرسی گرم رجب طیب اردوغان از محمد بن سلمان به خوبی گویای این واقعیت بود. اردوغان از جمله سران جهان است که به صراحت تمام خواستار واداشتن عربستان به پاسخگویی درباره قتل خاشقجی شده بود؛ قتلی که در خاک ترکیه صورت گرفته بود. سفر محمد بن سلمان به ترکیه در واقع بازگشت مهمترین شخص مرتبط با جرم به صحنه جرم بود. آن سفر علامتی برای خروج عربستان، و مهمتر از آن محمد بن سلمان از انزوا بود.
قطعاً قیمت سر به فلک کشیده نفت و موج تورمی که موجب افزایش قیمت نفت میشود، بهبود روابط با عربستان را به امری ضروری تبدیل کرده است. نقش دیرینه عربستان به عنوان تولیدکننده و صادرکننده مهم نفت را نمیتوان نادیده گرفت، حتی اگر ظرفیت مازادی که بتواند عملیاتی کند، به خودی خود نتواند مشکلات تامین نفت جهان را حل کند.
اما مسئله فقط مربوط به اقتصاد نیست. عربستان بازیگری مهم در منطقه ناآرام خاورمیانه است، و صلح پایدار در این منطقه نه تنها در جهت منافع ژئواستراتژیک جمعی جامعه بین المللی است، بلکه به نفع ضروریات اخلاقی مان نیز هست. چه بخواهید چه نخواهید، راه کمک به حل برخی از حل نشدنیترین مشکلات منطقه از ریاض میگذرد. تداوم برخورد با عربستان به عنوان کشوری مطرود و منفور به پیشبرد اولویتها و اصولمان در مقابله با این چالشها هیچ کمکی نخواهد کرد. برعکس، احتمالاً این رویکرد موجب افزایش خطر انتخابها و تصمیمهای بد آنها میشود و آنها را به آغوش بازیگران بدی همچون چین و روسیه میاندازد که ارزشها و منافع مشترکی با ما ندارند.
محمد بن سلمان تناقض در قلب تناقض عربستان است، اما تناقضی که باید به آن عادت کنیم، چرا که وی با همه محبوبیتی که در داخل دارد، پادشاه بعدی عربستان خواهد بود، و از آنجا که اکنون تنها ۳۶ سال سن دارد، احتمالاً دههها بر این کشور حکومت خواهد کرد. قرار دادن و نگه داشتن عربستان در مسیر درست به نفع ما و زندگی سعودیها مطابق با ارزشهای ماست.
این شرایطی است که جو بایدن همزمان با تدارک سفر به جده با آن رو به روست. برقراری توازن بین عملگرایی و اصول – گفتگو درباره حقوق بشر و نفت- از طریق منزوی کردن عربستان تحقق نمییابد. فرمول دیپلماتیک ساده است: تعامل به شما دسترسی میدهد، و دسترسی، فرصت برای نفوذ ایجاد میکند.
شاید این کار از نظر احساسی به اندازه «منفور» توصیف کردن یک بازیگر ژئواستراتژیک بدنام در یک مناظره انتخاباتی و در مقابل میلیونها آمریکایی رضایت بخش نباشد، اما اگر ما به دنبال نتایجی هستیم که منافع و ارزش هایمان را تامین کند، این بهترین راه پیش روست.
احتیاج است احتیاج است احتیاج