روز هجدهم ذیالحجه از بزرگترین اعیاد شیعیان است که بنا بر روایتها در روز هجدهم ذیحجه سال دهم هجرت پیامبر اکرم (ص) به دستور خدا امام علی (ع) را به مقام خلافت و امامت اعلام کرد، واقعه غدیر در سفرحجة الوداع سال دهم هجری و در سرزمین غدیر خم روی داد.
در احادیث شیعه تعابیری هم، چون عیدُاللهِ الاکبر، عید اهل بیت خاتم انبیاء محمد مصطفی (ص) و اشرف الاعیاد (والاترین عید) برای این روز به کار رفته است.
روایاتی از پیامبر (ص) و امامان (ع) در فضیلت این روز نقل شده است، همچنین اعمالی مانند روزه گرفتن، قرائت زیارت غدیریه، خواندن نماز غدیر و اطعام مؤمنان در این روز سفارش شده است.
درباره فضلیت عید غدیر حدیثی از پیامبر نقل شده که میفرمایند: روز غدیرخم برترین عیدهای امت من است و آن روزی است که خداوند در آن روز دین را تکمیل و نعمت را بر امت من تمام کرد و اسلام را به عنوان دین برای آنان پسندید.
به این مناسبت در رابطه با سیره امیرالمومنین با سید محمد حسین میرلوحی پژوهشگر معارف اسلامی گفتگو کرده ایم.
ویژگیهای رفتاری امیر المومنین چیست؟
بزرگان ما وقتی میخواهند یک مصداق اتم و اکمل از انسان کامل را مثال بزنند علی بن ابیطالب را در صدر لیست نام میبرند ، به تعبیر استاد شهید مرتضی مطهری علی علیه سلام مظهر جاذبه و دافعه بود.
در طول تاریخ هیچ کس را نداریم که مثل علی بن ابیطالب فدایی داشته باشد و خیل عظیمی از محبان او تا به همین امروز به عشق علی حاضر به تکه تکه شدن باشند و هیچ کس نیست که به اندازه او دشمن مبغض عنود داشته باشد که حاضر باشد افراد زیادی را به جرم محبت علی تکه تکه کند حتی نوزادان در شکم مادر را.
علی نمونه یک سیاستمدار کامل در روز و یک عبد ذلیل خاضع در شب است، علی در میدان سیاست مدیری قهار، خطیبی توانگر، اقتصاد دانی موفق، فرمانده نظامی تکرار نشدنی، شمشیر زنی بی باک و در شب و پای سجاده عبادت صاحب مناجاتهای طویل، اشکهای روان و ضجههایی بی پایان بود.
وقتی در نیمههای شب از عبادت دست میکشید بدون فوت وقت تازه رسیدگی به ضعفا و ایتام را شروع میکرد و گرچه صبحها قنات حفر میکرد و باغ آباد میکرد و همه را وقف مسلمانان بی بضاعت میکرد، اما گذاشتن نان و خرما در خرابههای شهر خویش را وظیفه حاکم اسلامی میدانست.
اگر از تدابیر علیه فتنهها میگفت، هنوز که هنوز است آن تدابیر در بهترین اندیشکدههای حکمرانی جهان تدریس می شود و اگر در میدان اشتغال زایی و تولید وارد میشد، جماعتی آباد میشدند تا جایی که در سالهای از حکومت علی، گرسنهای در کوفه نمیماند و اگر خطبه ایراد میفرمود بهترین سخنرانان را احدی یارای رقابت با او نیست و نبود.
جایگاه کار در سیره حضرت علی (ع) کجاست؟
علی بن ابیطالب امیرالمومنین (ع) غیر از انجام شئونات حکومتداری، یک حرفه مهم را برای خود انتخاب کرده بود، به صورت خاص خود حضرت مشغول حفر قناتهای متعدد و آباد سازی باغها بود، این مساله نشان میدهد که مشغولیت به کار تا به چه اندازه مهم است.
در یک بیان زیبا نیز حضرت میفرمایند:
تَعَرّضوا للتِّجارَةِ؛ فإنَّ فیها غِنىً لَکُم عَمّا فی أیْدی النّاسِ، و إنَّ اللّه َ عزّ و جلّ یُحِبُّ العَبدَ المُحْتَرِفَ الأمینَ.
به تجارت پردازید، که آن شما را از آنچه در دست مردم است بى نیاز مى گرداند و خداوند عزّ و جلّ بنده پیشه ور درستکار را دوست دارد.
نکته اول در این بیان آن است که نه تنها امیرالمومنین ع افراد را از تجارت و کسب سرمایه منع نمیفرماید بلکه امر به این کار میکند، باید یک تغییری در افکارمان ایجاد کنیم، خیال میکنیم اقتضای دینداری و زهد این است که تولید ثروت نکنیم خیر ، زهد عبارتست از عدم دلبستگی به ثروت.
نکته بعدی که از این روایت استفاده میشود این است که بهتر است انسان غنی عما فی ایدی الناس باشد، به این معنا خودش صاحب کار خودش باشد.
نکته دیگر آن که خدای متعال کسانی که مهارت بلدند و این مهارت را در راه تعهد به سبیل الله به کار میبرند را دوست دارد، انسان مومنی که مهارتهای کسب روزی را بلد نباشد مورد محبت خدای متعال نیست.
نقش تربیتی، اخلاق فردی حضرت امیر در حکومت دینی چیست؟
همواره یکی از کشاکشهای تئوری و چالشهای نظری که بین اهل علم و سر ریزش عموم مردم به انحاء مختلف مطرح میشود آن است که حاکم شدن دین باعث تضعیف علم اخلاق میشود، اگر بخواهیم ارزش والای اخلاق در جامعه را پیاده کنیم چنانچه دین حاکم شود و بخواهد با قدرت قهریه دین را حاکم کند یک تنازع ناخواسته بین طبقه حاکمان و محکومان ایجاد میشود و آنها از اخلاق نیز فاصله میگیرند و بدین ترتیب ترویج اخلاق سکولار و ترویج سکولاریسم حکومتی را خیلی هوشمندانه مطرح میکنند.
غافل از اینکه باید به شکل دقیق اخلاق، دین و حکومت دینی تعریف شود، آیا هر کدام از اینها قابل تفکیک است؟! حقیقت این است که سخن در این موضوع کند و کاو مفصلی را میطلبد.
اما بررسی حکومت امیرالمومنین نشان دهنده این است که برقراری اخلاق در حکومت دینی کاملا شدنی و به تعبیری اساسا در غیر این نظام ناشدنی است.
اگر مبنای رذایل اخلاقی را ظلم قرار دهیم ببینید امیر بیان در این باره چه میگوید: وَ اللّهِ لَوْ أُعْطِیتُ الاْقَالِیمَ السَّبْعَةَ بِمَا تَحْتَ أَفْلاَکِهَا، عَلَى أَنْ أَعْصِیَ اللّهَ فِی نَمْلَة أَسْلُبُهَا جُلْبَ شَعِیرَة مَا فَعَلْتُهُ، وَ إِنَّ دُنْیَاکُمْ عِنْدِی لاَهْوَنُ مِنْ وَرَقَة فِی فَمِ جَرَادَة تَقْضَمُهَا
اگر به من همه آنچه در آسمانهای هفت گانه هست را بدهند تا ظلمی به یک مورچه کنم، پوست جوی را از دهان او بیرون بیاورم این کار را نمیکنم، «به یقین دنیاى شما نزد من از برگ درختى در دهان ملخى که در حال جویدن آن باشد پستتر و بى ارزشتر است»
یکی دیگر از اوصاف اخلاقی حضرت امیر که ظهور و بروز ویژهای در عرصه حکومت دینی دارد مساله شجاعت حضرت است، یکی از برجستهترین اوصاف علی شجاعت اوست که در تاریخ بی نظیر است.
سختترین جنگهای داخلی و خارجی را در طول تاریخ ائمه این آقای بزرگوار متحمل شده است و وسط میدان نبرد نیز بوده است، نگاه پست و ذلیل و کدخداگرایانه جامعه را به دست بوسی استکبار میبرد، نگاه عزتمندانه و شجاعانه کشور و حکومت را علوی و مقاوم میکند.
اصلهای حاکم بر زندگی زندگی حضرت علی کدامند؟
بلاشک اولین اصل حاکم بر زندگی علی (ع) توحید است، وقتی نهج البلاغه و خطبههای حضرت امیر را مطالعه می کنیم و حمد و ثنای روح افزای امیرالمومنین از خدای متعال را و در توصیف توحید ذاتی و افعالی میبینیم این مطلب جذابتر میشود.
یکی از بیانهای بسیار مهم در توصیف توحید از کلام حضرت که می گوید: «عرفت الله سبحانه بفسخ العزائم و حل العقود و نقض الهمم» یعنی خداوند را به وسیله فسخ شدن تصمیمها گشوده شدن گرهها و نقض ارادهها شناختم. تفصیل آن که، علی (ع ) میآموزد که ما در زندگی ساعتها و روزها و سالها مینشینیم و تدبیری میکنیم برای زندگی خودمان، اما ناگهان خدا همه چیز را بر هم میزند. چرا که او همه کاره است.
اصل دوم، عدالت است، این جمله معروف شد بین مومنین که قتل علی فی المحراب لشدت عدله آن قدر عدالت علی تیغش تیز بود که همان تیغ بر فرق علی ع فرود آمد.
در انجام دستورات الهی هرگز شوخی نداشت چرا که علی خشن فی ذات الله بود حتی آنجا که برادر نابینای او یک درهم بیش از حق بیت المالش طلب کند او جزایش یک شی گداخته است.
مطلب سوم که در زندگی امیرالمومنین بسیار پررنگ میشود جوانمردی و فتوت است، در دستگیری از ضعفا و حتی در میدان جنگ دستگیری از دشمن؛ معروف است ؛ در کشاکش یکی از جنگ ها فردی از دشمنان به علی علیه سلام گفت: شمشیرت را به من بده بی دریغ حضرت علی (ع) شمشیر را به او داد، نیز در جای دیگری فرمود: «ما تزین الانسان بزینة اجمل من الفتوة» هیچ زینتی برای یک انسان زیباتر از مردانگی نیست.
راهکار انتقال سیره امیر المومنین به جامعه امروز چیست؟
اگر فقط زندگانی امیرالمومنین را همان که بوده است برای جامعه به هر طریقی روایت بکنیم آنقدر از جذابیت بالایی برخوردار است که این مطلب به جامعه منتقل میشود، یکی از متون بسیار مهم در مورد امیرالمومنین خطبه غدیر است.
شاید مهمترین متن همین خطبه غدیر باشد. یک سری عبارات در این خطبه است که حقیقتا برای نسل جوان بسیار جذاب است و به گوش خیلی از مبلغین نرسیده است چه برسد به اینکه به جوانان رسیده باشد.
برای مثال پیامبر اکرم توضیح میدهد که در مسیر برگشت از حج سه بار جبرییل بر من نازل شد که مردم را نگهدار و پیامم را بگو؛ و پیامبر دو بار سر باز زد از این دستور؟! خب چه شد چه اتفاقی افتاد. چقدر بحث در اینجا هست که میتواند نسل امروز را همراه کند.
اگر بخشهایی از زندگانی را که با فضای امروز جامعه تطابق دارد تعریف شود انتقال سریعتر رخ میدهد. به عنوان مثال یکی از جاهایی که تقریبا اصلا به آن درست پرداخته نشده است یک سال پایانی حکومت حضرت است، آن دوران دوران فتنهها و سهم خواهیها بود.
شهید بزرگوار سپهبد قاسم سلیمانی حکیم متالهی بود، میفرمود کتاب الغارات را که مربوط به آن ایام است بخوانید، طبعا استفاده از ابزارهای نوین و رسانههای روز در این امر بسیار لازم است، از عجایب خلقت است که مهمترین اتفاق تاریخ اسلام یعنی غدیرامیرالمومنین یک فیلم سینمایی از آن ساخته نشده است.