۳۰ دی سال ۱۳۹۵ بود که خبر آتش سوزی مهیب در تهران توجه همه را به خود جلب کرد. خبر این بود: «پلاسکو در آتش سوخت» حادثهای که سبب شد این ساختمان ۵۴ ساله آوار و ۵۶۰ واحد تجاری آن نابود شود.
در تب و تاب همان روزهای پرالتهاب، بررسی ساختمانهای ناایمن جدی و اسامی متعددی اعلام شد؛ بناهایی که تا پیش از آن افکار عمومی کمتر به ایمنی آنها توجه میکرد.
در اصفهان علاوه بر اینکه نام برخی مجتمعهای تجاری دهان به دهان میگشت از بازار تاریخی میدان امام هم بارها نام برده شد. کسبه میگفتن: «ما در اصفهان بازار ۴۰۰ سالهای داریم که اگر طعمه حریق شود فاجعهای بدتر از پلاسکو رخ میدهد.»
زمزمهها کم کم فرونشست تا اینکه دوم خرداد امسال، صدای آوار متروپل، جان باختن بیش از ۴۰ هموطن و خسارت۷۰۰ میلیارد تومانی کسبه بار دیگر همگان را به یافتن سازههای ناایمن حساس کرد.
بار دیگر اسم بازار اصفهان بر سر زبانها افتاد؛ یادگار تاریخی صفویه و میزبان همیشگی گردشگران داخلی و خارجی، بازاری که نمایشگاه عرضه هنر هنرمندان صنایع دستی نصف جهان است؛ چهره ایی بر زرق و برق دارد با زخمهایی نهفته بر پیکرش.
این روزها میتوان گفت برخی راستههای بازار نفسهای آخر را میکشند؛ عکسهای از حال ناخوش بازار در فضای مجازی دست به دست میشود و کسبه این بار نه با زمزمه که با صدایی بلند میگویند: «به داد بازار اصفهان برسید ما نمیخواهیم پس از پلاسکو و متروپل سومین داغ بر دل نشسته ایران مان باشیم.»
بازار اصفهان در یک قدمیِ پلاسکو و متروپل شدن
در یکی از همین روزهای گرم تابستان، برای شنیدن درد دل کسبه به بازار تاریخی اصفهان رفتم. صبح بود و کسبه در حال بالادادن کرکره ها، بسم الله گویان روز کاری شان را آغاز میکردند.
به سوی یکی از آنان رفتم؛ کیف و کفش میفروخت؛ وقتی متوجه شد درباره ایمنی بازار، گزارش میگیرم از مغازه بیرون آمد و همانطور که به سقف بازار اشاره میکرد گفت: این ترکها را میبینید؟ این ترکها دیر یا زود دهان باز میکنند و سقف بازار بر سر ما خراب میشود. من بیش از ۵۰ سال است که در بازار کیف و کفش میفروشم تا به امروز حتی یک بار هم نشده که سازمانی برای مرمت و بازسازی به این سمت بازار بیاید.
آقای حسینی میگفت: بارها از میراث و فرهنگی و شهرداری درخواست کرده ایم فکری به حال بازسازی و مرمت بازار کنند، اما جواب صریحی نگرفته ایم. کابلهای برق بازار مثل تیرهای برق خیابانهای عراق کلافهای سردرگم شده اند. آخرین باری که به کربلا رفتم هر بار که تیرها و کابلهای برق را میدیدم به یاد بازار میافتادم.
او میگوید: بعد از این همه سال، باید فکری به حال مرمت و بازسازی شود مگر چوب و آجر و گچ چقدر ماندگارند؟
این طرف بام زیبایی، آن طرف بام ویرانی!
یکی از مغازه داران که از اعضای هیئت امنای بازار است از ما خواست که به پشت بام برویم میگفت اینجا میتوانید عمق فاجعه را ببینید، اما مراقب باشید، هر لحظه امکان ریزش وجود دارد.
آنچه دیده میشد مغازهها و حجرههایی بود چسبیده به بازار، که بخشهایی از آنها فرو ریخته بود؛ از یک طرف خود را بر فراز نقش جهان و نظاره گر زیبایی اش میدیدی، از طرف دیگر مخروبهای که گویا هیچ نسبتی با این بنای باشکوه ندارد.
برخی مغازه داران پشت بام را انبار ضایعات کرده بودند. پسماند یکی از رستورانهای بازار در پشت بام جمع شده بود و من هر لحظه فکر میکردم تا امروز حتی یک بار هم مامور و ناظر بهداشت به این بخش از بازار نیامده. تنها میتوان گفت آنچه از بازار اصفهان به چشم نمیآید به مراتب نگران کنندهتر از ترکهای ناهماهنگ آجرهاست.
از پشت بام پایین آمدیم. همانطور که در راستهها قدم میزدم چشمم به مغازهای بسته افتاد که دیوارها و سقفش دوده آتش گرفته بود. به سراغ همسایهها رفتم تا علت را جویا شوم. آقای خلیلی میگفت: چند ماه پیش ساعت ۱۰ شب این مغازه به دلیل سیم کشی ناایمن برق در آتش سوخت و صاحب مغازه همه دارایی اش را از دست داد.
علاج واقعه قبل از وقوع کنید؛ استوری اصفهانم تسلیت نمیخواهیم!
او گفت: خواهش میکنم این را در روزنامه و مجله تان چاپ کنید ما نمیخواهیم وقتی حادثهای در بازار اتفاق افتاد کسی برای ما استوری اصفهان من تسلیت، بگذارد؛ به جای همدردی بعد از واقعه، امروز به داد ما و بازار برسند.
این مغازه دار اصفهانی میگفت: از یک طرف کوچههای منتهی به بازار باریک است و از یک طرف، چون پارکینگ مناسبی در بازار نیست اطراف میدان همیشه پر از موتور و ماشین است. وقتی مغازه رو به رو در آتش سوخت، تا خودروی آتش نشانی رسید و نیروهای آتش نشان خود را از لابلای موتور و ماشینها به این قسمت بازار رساندند، آتش همه چیز را نابود کرده بود.
یکی دیگر از مغازه داران که صحبتهای ما را میشنود میگوید: هر شب با استرس در مغازه را میبندیم و به خانه میرویم، چون نمیدانیم اگر سقف بازار بریزد یا حریقی اتفاق افتد چه بر سر سرمایه مان میآید.
او میگوید: بازار واقعا ناایمن است. کسبه با هزینه خودشان سقفها را ایزوگام کرده اند، اما باید برای ترکها و پوسیدگی بازار فکری شود.
ایستگاههای کوچک آتش نشانی دایر میکنیم
با هر کدام از کسبه که سخن میگویم از آتش میگوید. آتشی که اگر به جان بازار اصفهان بیفتد فاجعهای بزرگ را رقم میزند. در این خصوص محمدباقر کلاهدوزان مدیر منطقه سه شهرداری اصفهان میگوید: ورود وسایل نقلیه سبک به بازار و سد معبر کسبه اجازه نمیدهد در مواقع بروز حادثه احتمالی در بازار بزرگ اصفهان، بهسرعت، امدادرسانی شود.
به گفته او، این موضوع موجب میشود سرایت آتش به سایر واحدهای تجاری سرعت بگیرد، همچنین شبکههای غیرمجاز برق که کسبه برای روشنایی واحد تجاری خود ایجاد کرده اند، ممکن است هر لحظه باعث آتشسوزی و حادثه شود.
مدیر منطقه سه شهرداری اصفهان راه برون رفت از این مشکل را احداث ایستگاههای کوچک آتشنشانی میداند و میگوید: در صدد هستیم بتوانیم بهزودی نقاط مورد نظر را تملک و ایستگاههای کوچک آتشنشانی را دایر کنیم تا شهروندان با آسودگی خاطر بیشتر به خرید و تردد امن در این گذر تاریخی و فرهنگی بپردازند.
گامهایی برای ایمن سازی شبکه برق بازار
منصور شیشه فروش مدیرکل مدیریت بحران استانداری اصفهان که گویا واقف بر مشکلات و ناایمنی بازار اصفهان است در این خصوص میگوید: با توجه به اینکه در هشت کیلومتر محور بازار و اطراف آن حدود ۱۲ هزار واحد صنفی استقرار دارد، مخاطرات محور بازار ازجمله چیدمان لوازم مورد استفاده و کپسولهای گاز، شناسایی شده است.
او میگوید:به اداره برق ابلاغ شده که برای استاندارد کردن پستهای برق و شبکه فرسوده برق سراها اقدام کند؛ البته شرکت برق تاکنون حدود یک و نیم میلیارد تومان برای استانداردسازی شبکهها هزینه کرده است.
به گفته مدیرکل مدیریت بحران استانداری اصفهان، پست سرای ملک تجار ایمن شده و قرار است پست برق دو سرای دیگر نیز طی سه ماه آینده ایمن شود.
قفل غفلت بر بازار بزرگ اصفهان
در راسته بعدی، یکی از قدیمیهای بازار را دیدم. میگفت بیش از ۸۰ سال است که پدرش و حالا خودش در بازار قفل میسازند. در حجره کوچکش انواع و اقسام قفلها را میشد دید. میگفت: انگار یک قفل بزرگ و آهنی بر بازار زده شده که هیچ کس نمیتواند کلید رفع مشکلات آن را بچرخاند.
او با اشاره به سقف بالای سرش میگوید: این سقف چند ترک بزرگ دارد. از اینجا که نگاه میکنم آسمان را بین ترک و شکافها میبینم. یک بار آمدند مرمت کردند، اما دوباره ترک برداشت.
این مغازه دار اصفهانی میگوید: سقفها نم کشیده و پوسته پوسته شده، اگر یک باران شدید ببارد سقف فرو میریزد. گاهی گچهای سقف مثل ساعت شنی فرو میریزند. بارها به سازمانهای مختلف نامه زده ایم درخواست کردیم حداقل یک بار بیایند از نزدیک مشکلات را ببیند، اما بی فایده بوده؛ این بازار دیر یا زود بر سر ما آوار میشود.
هر چه راسته و سراهای بازار را جلوتر میرفتم زخمهای کهنه بازار را بیشتر میدیدم. وارد بعضی از راستهها که میشوی کوچههای باریکی وجود دارد که تنها یک فرد لاغر اندام میتواند از آنها بگذرد همان کوچههای معروف آشتی کنان، که خدا میداند اگر حادثهای در آنها اتفاق بیفتد چه خسارتهایی به جای خواهد ماند.
معابر مسدود، اورژانسیترین درد بازار
سقفها سراها و راستهها در بخشهایی نم دارد یا دوده سیاه به خود گرفته و حجرههای طبقه بالا فرسوده شده؛ اما تیر خلاص را به ایمنی بازار، سدمعبر، زده.
یکی از کسبه بیرون حجره در حال قلم زنی بود از او در خصوص ایمنی بازار پرسیدم، میگفت: بزرگترین مشکل بازار نداشتن پارکینگ مناسب، است. موتور کسبه بعضی راستهها را مسدود کرده.
او میگوید: میخواهند ۲۲ ورودی بازار را مسدود کنند. این قانون با پشتوانه کدام پارکینگ گرفته شده؟ البته کسبه هم مقصرند، بعضی کسبه اجناس خود را رو به روی حجرهها میگذارند به نحوی که عبور و مرور سخت میشود در این حال اگر نیاز به آتش نشان داشته باشیم چطور از لابلای این وسایل میتواند خود را به ما برساند؟
مدیرکل مدیریت بحران استانداری اصفهان میگوید: بسیاری از معابر، مسدود است؛ در صورت وقوع حادثه دسترسیها اندک است و عوامل امدادی دیر به محل حادثه میرسند؛ به همین دلیل از شهرداری خواسته شد برای اجرای طرحی ترافیکی در بازار با هدف زودتر رسیدن عوامل امدادی، اقدام کند.
به گفته شیشه فروش، سه مکان در بازار پیشبینی و جانمایی شده که شهرداری موظف است، تملک و آتشنشانی برای استقرار تجهیزات ایمنی در آنها اقدام کند. با توجه به حوادث رخ داده در بازارهای سایر کلانشهرها نظیر تهران و تبریز و حوادثی که در بازار اصفهان از ابتدای سال تاکنون رخ داده، ضروری است تا نیروهای امدادی درباره موضوع توجیه شوند و در آماده باش باشند.
همیاری کسبه برای پیشگیری از حریق
البته حال همه راستههای بازار تاریخی اصفهان ناخوش نیست. بعضی راستهها مرمت شده و برخی دیگر در حال مرمت است. در یکی از راستهها چشمم به کپسول بزرگ آتش نشانی افتاد که وسط بازار نصب شده بود. یکی از کسبه میگفت: این کپسولها را با هزینه خود کسبه هر سال شارژ میکنند و حتی چندبار قصد داشتند آنها را جمع آوری کنند، اما کسبه مخالفت کردند.
او میگفت: تا این لحظه نیاز به استفاده از این کپسولهای آتش نشانی نداشتیم، اما اجازه نمیدهیم کپسول هارا جمع کنند، چون وضع ایمنی بازار نگران کننده است؛ یکی از کسبه چند ماه پیش حجره اش و همه دارایی اش سوخت و خاکستر شد.
اعتبار ۷۰۰ میلیون تومانی برای مرمت بازار اصفهان
مدیر منطقه سه شهرداری اصفهان میگوید: وجود زمینهای بایر و ساختمانهای فرسوده که انبار ضایعات اشتعالزا همچون مقوا، یونولیت و لاستیک شده از مشکلاتی است که میتواند با جرقهای کوچک، آتشی بزرگ را به جان بازار بیاندازد.
به گفته کلاهدوزان، با توجه به جلسات مکرری که با حضور مدیریت بحران استانداری، سازمان آتشنشانی و شهرداری اصفهان با محوریت مطالعات و ارزیابی خطر برای امدادرسانی مطلوب در موقع بحرانی، برگزار شده، به نتایج قابل توجهی دست یافتیم.
او میگوید: مقرر شده محلهایی برای تجهیز وسایل اطفای حریق و امدادرسانی فراهم شود تا در مواقع حادثه با کمترین زمان ممکن نیروهای امدادرسانی بتوانند از تجهیزات مربوط استفاده کنند.
مدیر منطقه سه شهرداری اصفهان میگوید: با تأیید کمیسیون ماده ۵، سه نقطه از بازار با فاصلههای استاندارد، مشخص شده که باید آزادسازی شود و ۷۰۰ میلیون تومان امسال به این امر اختصاص یافته است.
در مسیر برگشت به تکاپوی مردم در حال خرید نگاه میکردم. به گردشگرهایی که محو تماشای معماری بی نظیر بازار بودند. به کسبهای که با هزاران امید و آرزو به دنبال رزق حلال هر روز کرکره حجره شان را بالا میدهند.
به عابرانی که معلوم است نه کاری در بازار دارند و نه خریدی، اما آمده اند تا با گذری در یادگار دوره صفوی آرامش را بیابند. شوخی نیست! در راسته بازار ۸۵۰۰ واحد صنفی وجود دارد که مسئولان در هر رده و سازمانی که باشند در برابر جان و مال شان مسئول اند. رسیدگی به ایمنی بازار را نمیتوان پشت گوش انداخت و بایستی هر چه زودتر زخمهای نهفته اش را درمان کرد.
گزارش از سپیده صالحی
بکوبید نو بسازید.