اگرچه سفر همزمان روسایجمهور روسیه و ترکیه به تهران با هدف اصلی برگزاری نشست سران روند آستانه که ضامن صلح و ثابت در سوریه بهشمار میرود، انجام شد، اما گفتگوهای سیاسی - اقتصادی سیدابراهیم رئیسی با رجب طیب اردوغان و ولادیمیر پوتین از عزم همه طرفها برای گسترش همکاریهای دوجانبه حکایت داشت.
در این میان آنچه بیشاز هرچیز مورد توجه ناظران بینالمللی قرار گرفت، همگرایی روزافزون تهران و مسکو در قبال تحولات منطقهای و جهانی است؛ موضوعی که با واکنش مقامهای آمریکایی نیز مواجه شد که نشاندهنده خشم واشنگتن از همگرایی بیشاز پیش تهران و مسکو است. با توجه به همین رویکرد هم بود که نماینده ویژه آمریکا در امور ایران در گفتوگویی با شبکه خبری سی. ان. ان مدعی شد: «ایران یا میتواند در موقعیت وابستگی نسبی به روسیه قرار گیرد؛ درحالیکه روسیه خود در سطح جهان منزوی شده است و فرصتهای اقتصادی قابلتوجهی ارائه نمیکند یا میتواند به برجام برگردد که نتیجه آن روابط عادیتر با کشورهای همسایه، اروپا و بقیه جهان خواهد بود.» رابرت مالی همچنین ایران و روسیه را به تحریمهای بیشتر تهدید کرد؛ حربهای که حتی مقامهای آمریکایی نیز در ماههای اخیر به شکست و ناکارآمدی آن اعتراف کردهاند.
در چنین شرایطی، اما سعدالله زارعی، کارشناس مسائل بینالمللی میگوید نظم منطقهای جدیدی که برخی کارشناسان معتقدند درحال شکلگیری است، از مدتها قبل پدید آمده و آمریکاییها نیز چارهای جز پذیرش این واقعیت ندارند. وی همچنین با اشاره به دستاوردهای برگزاری نشست سران روند آستانه در تهران، بر این اعتقاد است که این نشست نهتنها تأثیر بیبدیلی در ثباتسازی منطقهای دارد، بلکه چشمانداز روشنی پیشروی همکاریهای اقتصادی و سیاسی ایران با روسیه و ترکیه ترسیم کردهاست.
برگزاری نشست روند آستانه در تهران چه دستاوردهایی را بههمراه داشت؟
حضور روسایجمهور روسیه و ترکیه در تهران که با هدف شرکت در نشست روند آستانه انجام شد، با دستاوردهای چندوجهی همراه بود که روند تحولات آینده در منطقه و حتی در سطح بینالمللی را تحتتأثیر قرار خواهد داد. یک وجه از دستاوردهای این نشست، ثباتسازی روزافزون در سوریه است؛ موضوعی که دستورکار اصلی حضور سران روسیه و ترکیه در تهران بهشمار میرفت. یکی از نتایج ملموسی که در این نشست، در این حوزه بهدست آمد، این بود که جمهوریاسلامی و روسیه، رئیسجمهور ترکیه را در جریان مواضع صریح خود در قبال تحولات سوریه قرار دادند.
با توجه به اینکه اکنون صحبت از لشکرکشی ترکیه به شمال سوریه در میان است، در جریان نشست تهران مشخص شد آنکارا در این زمینه موضع منفعلی دارد. دومین نکته بارز در این نشست، این بود که همه طرفها تروریسم در هر شکلی را محکوم کردند؛ حال آنکه آمریکا و برخی کشورهای منطقهای میخواهند تروریسم را در ۲ قالب «خوب» و «بد» بگنجانند تا در مواقع لزوم از آن بهرهبرداری موردنظرشان را داشته باشند. اینکه ایران، روسیه و ترکیه بهصورت مشترک عملا خواهان برخورد با هرگونه فعالیت تروریستها در منطقه شدند، نشان میدهد همگرایی ایجاد شده دراین زمینه به تحولات آینده شکل خواهد داد.
این نشست در حوزه همکاریهای تجاری و اقتصادی چه نتایجی دارد؟
ابتدا باید به این نکته اشاره کرد که بعد از بحران اوکراین و پدیدآمدن برخی تحولات جهانی، شاهد مسدود یا پرهزینه شدن برخی راهها و مسیرهای مبادلاتی در جهان بودیم که تبعاتی را نیز برای اقتصاد بینالمللی بههمراه داشت. درچنین شرایطی برخی از کشورها بهدنبال دستیابی به مسیرهای کمهزینهتر برای انجام مبادلات تجاری خود هستند. در این میان با توجه به موقعیت جغرافیایی مناسب ایران، کشورمان میتواند بهترین گزینه برای اتصال کشورهایی مانند چین، هند و... به اروپا و بسیاری دیگر از کشورهای جهان باشد؛ بنابراین میتوان گفت نشست تهران، علاوهبر دستاوردهای سیاسی و امنیتی آن برای منطقه، موقعیت اقتصادی ویژهای را نیز برای ایران فراهم میکند.
دیدارهای دوجانبهای که در جریان نشست تهران برگزار شد تا چه اندازه به افزایش همکاریهای اقتصادی دوجانبه ایران با ترکیه و روسیه کمک میکند؟
وجه بارز نشست تهران، دیدارهای دوجانبهای بود که برگزار شد و طی آن همکاریهای اقتصادی قابلتوجهی میان ایران با ترکیه و روسیه شکل گرفت. بهنظر من یکی از مهمترین دستاوردهای همگرایی روسیه و ایران، امضای قرارداد سرمایهگذاری میان گازپروم روسیه و شرکت ملی نفت ایران به ارزش تقریبی ۴۰ میلیارد دلاری بود که عمدتا در توسعه پارسجنوبی محقق خواهد شد. ازسوی دیگر طرف ترکیهای نیز با یک هیأت پروپیمان اقتصادی به تهران آمده بود.
از میان ۸ وزیری که با اردوغان به ایران آمده بودند، ۶ وزیر اقتصادی بودند؛ موضوعی که نشان میدهد دوطرف در این حوزه نیز آماده گسترش همکاریهای دوجانبه هستند. با توجه به همین موضوع هم بود که حجم تفاهمنامههایی که در دیدار رئیسی و اردوغان به امضا رسید، فراتر از ۱۰ میلیارد دلار برآورد میشود. آنچه مشخص است، اینکه دوطرف درحال برداشتن گامهای بلندی برای ارتقای سطح همکاریهای دوجانبه، بهویژه در بخش تجاری و اقتصادی هستند.
با توجه به رایزنیهای انجام شده در جریان نشست تهران، میتوان ادعا کرد شاهد شکلگیری نظم منطقهای نوینی هستیم؟
چنین نظمی مدتهاست که ایجاد شده و در حال قوام گرفتن است. درواقع میتوان گفت از زمانی که ایران و روسیه در مقابل جریان آمریکایی «ژنو ۱» که برای راهبری تحولات جنگ در سوریه ایجاد شده بود و معادلات غربیها برای سرنگونی دولت سوریه را کنار زدند، شاهد شکلگیری نظم منطقهای جدیدی بودیم. همکاری جمهوریاسلامی و روسیه دراین حوزه از سال ۱۳۹۶ پایهگذاری شد و مدتی بعد هم ترکیه به این ائتلاف پیوست. پساز آن بود که در مقابل جریان غربی «ژنو ۱»، ۳ قدرت منطقهای بههم رسیدند و دستورکار معینی را برای ثباتسازی در سوریه تعیین کردند.
بر همین اساس هم بود که یک سلسله همکاریهای سیاسی - امنیتی و بعد از آن، سیاسی میان ایران، روسیه و ترکیه شکل گرفت و همه طرفها اقدامهایی نیز در این زمینه انجام دادند. اکنون شاهد هستیم که این همکاریها، علاوهبر حوزههای سیاسی - امنیتی، بخشهای اقتصادی را نیز دربر گرفته است؛ بنابراین میتوان گفت نشست تهران اکنون در کنار همه دستورهای سیاسی و امنیتی، به مدلی برای توسعه همکاریهای اقتصادی در حوزههای گوناگون تبدیل شدهاست. با توجه به چنین رویکردی هم هست که نشست سران آستانه، ائتلاف «ژنو ۱» را کنار زده و نظم جدیدی را جایگزین آن کردهاست.
با توجه به تحولات منطقهای و جهانی، مشارکت کشورهای دیگر مانند ترکیه، در ائتلاف راهبردی روسیه و ایران تا کجا ادامه خواهد داشت؟
باید درنظر داشت که نشست آستانه تنها دستورکار منطقه نیست و شاهد تقویت پیمانهای منطقهای دیگری هستیم که ایران نیز در برخی از آنها مشارکت دارد. در این زمینه پیمان شانگهای را میتوان مثال زد. گروه بریکس نیز از دیگر پیمانهای منطقهای است که با حضور کشورهای درحال توسعه یا ردیف دوم در سطح بینالمللی ایجاد شده و نقشآفرینی میکند؛ بنابراین شاهد حضور ایران در ائتلافهای منطقهای هستیم که با مشارکت کشورهای زیادی درحال نقشآفرینی است. ازسوی دیگر دیپلماسی فعال و مؤثر ایران در حوزه آسیای میانه، مرکزی و قفقاز که حدود ۱۵ کشور را شامل میشود، دستاوردهای قابلتوجهی را همراه داشته است. ازسوی دیگر دستورکار مشترک ایران، روسیه و چین برای برگزاری رزمایش مشترک در دریای کارائیب با حضور ۱۰ کشور دیگر، نشاندهنده تحولات ملموسی است که در حوزه اتئلافسازی ازسوی جمهوریاسلامی محقق شدهاست.
واکنش آمریکا به همکاریهای راهبردی تهران و مسکو را چگونه ارزیابی میکنید؟
آمریکاییها بهطورکلی به هر چارچوب همکاری که در آن نقش نداشته باشند یا نقششان چندان محوری نباشد، حساس هستند و به آن واکنش منفی نشان میدهند. این درحالیاست که آنها نمیتوانند چارچوب همکاری قدرتمندی را در این زمینه پدید آورند. با توجه به این رویکرد، معتقدم خیلی نباید نگران واکنش واشنگتن دراین زمینه بود. آمریکاییها اعلام کردند که همکاریهای ایران و روسیه را تحمل نمیکنند، اما واقعیت این است که تجربه نشان میدهد نهتنها تحمل میکنند، بلکه حتی نمیتوانند واکنش مؤثری نشان دهند. مثال آن هم سرنگونی پهپادشان ازسوی ایران بود که نتوانستند واکنشی نشان دهند.
با توجه به واکنش عصبی واشنگتن، تعمیق همکاریهای راهبردی میان تهران و مسکو چه تأثیری بر مذاکرات برجامی برجا خواهد گذاشت؟
نکته اینجاست که مذاکرات برجام با وعده آمریکاییها تاکنون به درازا کشیده و نتیجهای هم دربر نداشته است. آنها ناچارند بپذیرند وقتی برای دستیابی به توافق مثبت همکاری نمیکنند، ایران منتظر آنها نمینشیند و به مسیر خود ادامه میدهد. آمریکاییها توقع دارند درحالیکه به تعهدات خود عمل نمیکنند، ما در برابر خلفوعده آنها عکسالعملی نداشته باشیم؛ موضوعی که منطقی نیست و حرکت در مسیر جدیدی را ایجابمیکند.
منبع : همشهری آنلاین