در این گزارش به قلم آریل کوهن آمده است: از زمان ملاقات تاریخی بین رئیس جمهور فرانکلین دلانو روزولت و ملک عبدالعزیز بنیانگذار عربستان سعودی در کشتی یو اس اس کوئینسی در سال ۱۹۴۵، روابط آمریکا با عربستان سعودی همیشه بر اساس معامله بوده است: نفت در ازای امنیت. طی پانزده سال گذشته، از زمان انتخاب باراک اوباما به عنوان رئیس جمهور آمریکا در سال ۲۰۰۸، ناکامی محسوس هر دو طرف در رعایت مفاد معامله، معضلی از بی اعتمادی و عدم اطمینان متقابل را ایجاد کرده است که هر یک از طرفین را به سوی در پیش گرفتن رفتار خودخواهانه سوق میدهد. سفر اخیر جو بایدن رئیس جمهور آمریکا به جده در عربستان سعودی نشان داد او نمیتواند این معما را حل کند.
بایدن نه به دلیل دیپلماسی نادرست یا گاف ها، بلکه به دلیل شکستهای طولانی مدت در راهبرد کلان آمریکا نتوانست با عربستان سعودی در ارتباط با افزایش تولید نفت به یک توافق دست یابد.
کاخ سفید مدعی است این سفر موفقیت آمیز بوده است. اما این گونه نبود. با وجود انبوهی از توافقهای حاصل شده در زمینه سرمایه گذاری، ارتباطات و فضا، دولت بایدن به دلیل ناکامی در متقاعد کردن عربستان سعودی برای افزایش تولید نفت دست خالی از این سفر بازگشت. سعودیها تنها وعده دادند در ارتباط با مسائل نفتی با آمریکا "مشورت" خواهند کرد. آنها در عین حال تأکید کردند قادر به افزایش تولید نفت نیستند. سعودیها در ادامه با ابراز بیاعتنایی گفتند این موضوع را در اوپک پلاس مطرح خواهند کرد، جایی که در آن روسها، ایرانیها و ونزوئلاییها احتمالا مانع از هرگونه افزایش تولید نفت خواهند شد.
در همین حال، عربستان سعودی مقادیر فزایندهای نفت کوره و گازوئیل را از روسیه وارد میکند تا نفت خام خود را برای صادرات آزاد کند. این در حالی است که عربستان سعودی از افزایش قیمت انرژی سود میبرد.
بازارها بر همین اساس واکنش نشان دادند و قیمت نفت پس از این سفر در حال حاضر بیش از دو درصد افزایش یافته است. معنای این اقدام سعودیها واضح است: سعودیها علاقهای به آنچه دولت بایدن در تلاش برای انجامش است، ندارند و هیچ راه حل سیاسی که بتواند نگرانیهای مرتبط با انرژی را بر طرف کند هم در دسترس نیست. غرب نمیتواند از حمله روسیه به اوکراین برای تنظیم مجدد بازارهای انرژی در سطح بین المللی استفاده کند.
مشکل بایدن این است که دیپلماسی در خدمت یک راهبرد معیوب در یک چشم انداز در حال تغییر قرار دارد. سیاست گذاران آمریکایی به طور کامل متوجه تغییرات ایجاد شده در بازارهای انرژی در حال تغییر شکل منطقه نیستند که تلاشهای بایدن را مدتها قبل از سفرش به جده محکوم به شکست کرد. عربستان سعودی اکنون نفت بیشتر به چین که به شدت تشنه نفت است صادر میکند.
اصلاحات داخلی گسترده عربستان سعودی به صورتی عمدی تمرکز بر نفت را کاهش میدهد تا برای اقتصادی سبزتر و متنوعتر آماده شود. اتحادیه اروپا تشنه انرژی که دسترسی اش به گاز روسیه قطع شده است نیز با سعودیها همکاری میکند. این پیامها و نشانههای متفاوت به وضوح نشان میدهد اهرم یکنواختی که آمریکا از آن برخوردار بود به پایان رسیده است.
هیچ یک از این موانع غیرقابل عبور نمیبود اگر که آمریکا راهبردی را تدوین میکرد که بتواند به منافع ملی حیاتی عربستان سعودی و نگرانیهای امنیتی حاد آن پاسخ دهد. ایران همان فیل داخل اتاق است. نگرانیهای عربستان سعودی در ارتباط با ایران موجودیتی است و عدم موفقیت آمریکا در مهار (به اصطلاح) این تهدید تنها به افزایش نگرانیهای منطقهای کمک کرده است.
سخنان مقامات ایرانی مبنی بر فروش پهپاد به روسیه ممکن است اتهامی مضحک درباره ناکارآمدی نظامی روسیه باشد، اما پس از استفاده جنبش انصارالله یمن از پهپادهای ساخت ایران برای ویران کردن زیرساختهای نفتی عربستان، قدرت نظامی ایران برای آنها ثابت شد.
ایران تنها نقطه شکست در روابط آمریکا و عربستان نیست. روابط نزدیک فزاینده عربستان سعودی با هند بدین معنی است که عربستان سعودی پس از روسیه به دومین تأمین کننده نفت برای پرجمعیتترین کشور جهان تبدیل شده است. با این وجود، عربستان سعودی برای پیوستن به گروه جدید اسرائیل-هند-آمریکا-امارات که همه ویژگیهای یک سرمایه گذاری راهبردی همکاری در خاورمیانه را دارد، دعوت نشد. این موضوع سعودیها را متحیر کرده است که چگونه با این گروه به عنوان یک تامین کننده نفت، یک رقیب در بازارهای بین المللی و یک بازیگر امنیتی با آنها تعامل خواهد کرد. این امر به ویژه برای ریاض آزاردهنده است، زیرا مصرف هند از نفت روسیه به دلیل نقش هند به عنوان یک موازنه دموکراتیک در برابر چین نادیده گرفته میشود.
روابط ریاض با آنکارا همیشه بحث برانگیز بوده است. سفر رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه به تهران در روز ۱۹ ماه ژوئیه برای حل اختلافات با پوتین بر سر سوریه و دریای سیاه، و سکوت واشنگتن در قبال متحد خود در ناتو، سبب تشدید نگرانی عربستان در این باره شد که آمریکا در حال بازی با ترکیه و هند و همچنین قطر و نه سعودی هاست.
اکنون، مسیر سودمند همکاری متقابل با عدم اعتمادی که هیچ پایان سودمندی برای هیچ یک از طرفین ندارد، مهار میشود. حتی اگر آمریکا پاسخی فوری برای مشکلات مرتبط با ناامنی غذایی، قیمت گذاری انرژی، ایران، ترکیه، سوریه، هند یا اسرائیل داشته باشد، فضای سمی دوجانبه شرایط را برای یک همکاری راهبردی یا حتی یک رابطه تجاری پایدار دشوار میکند.