سردار حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: اگر بخواهید موقعیت کشور را در نظام جهانی ملاحظه کنید، ما یک جغرافیای سرزمینی داریم، یک جغرافیای مصطلح که معمولاً مرزهای بین کشورها توسط آن از یکدیگر جدا میشوند و هر کشور یک موقعیت جغرافیایی در عالم دارد.
وی گفت: معمولاً این موقعیت جغرافیایی با تغییر نظامها جابجا نمیشود و ثابت میماند. مگر در اثر جنگهایی تجزیهای اتفاق بیفتد یا ادغامی که واحدهای سیاسی از هم منفصل شوند یا به یکدیگر متصل شوند تا در نقشه جغرافیای طبیعی عالم تغییری رخ بدهد.
سلامی ادامه داد: اینجا دیگر مرزهای جغرافیای سیاسی که اصطلاحاً در دانش جغرافیا و سیاست به آن ژئوپلتیک میگویند یعنی همان تاثیر جغرافیا بر سیاست و قدرت، اینجاست که مرزها متفاوت از مرزهای جغرافیایی کشورها هستند. مثلاً در قبل از انقلاب اسلامی، ایران در جغرافیای سیاسی غرب توصیف میشد و بخشی از جغرافیای سیاسی آمریکا بود. چون آمریکاییها فراتر از جغرافیای سرزمینی یک میدان تاثیر سیاسی وسیعی ساخته بودند که در مرزهای سیاسی موجود آن روز ایران زمان شاه بخشی از آن تلقی میشد. یعنی وابستگی سیاسی این در حقیقت بخشی از مدل سیاسی هسته پیرامون بود که در اصطلاح علوم سیاسی در مفاهیم غرب CORE PREFRE میگویند. یک مدل منظومهای یعنی یک SOLAR SYSTEM سیاسی به تعبیر غرب، یک منظومه خورشیدی از قدرت.
سرلشکر سلامی گفت: دو منظومه وجود داشت، یکی غرب با محوریت آمریکا و اقماری در پیرامون آن که براساس مثلا مدل اتمی دالتون که در واقع در محوریت یک اتم هسته وجود دارد و الکترونها به دور یک مدار در یک میدان مرکزی این جاذبه میچرخند یا منظومه شمسی که خورشید در کانون آن قرار دارد و سیارات دیگر براساس قوانین کپلر حول یک مقطع مخروطی عموماً بیضی شکل در حرکت هستند.
وی افزود: نظام سیاسی عالم در گذشته قبل از انقلاب ما بر این اساس بود که متاسفانه بخشی از منظومه غرب بودیم، در مدار جاذبه قدرت سیاسی، اقتصادی و امنیتی غرب حرکت میکردیم. پادشاهان ما مهرههای سیاسی شطرنج قدرتهای دیگر بودند. به تعبیری ژاندارم و نایبان منطقهای و حافظان منافع آنان بودند.
فرمانده کل سپاه با اشاره به دکترین نیکسون تحت عنوان TWIIN PILARS (ستونهای دوگانه) تاکید کرد: نیکسون رئیس جمهور آمریکا پیش از انقلاب یک سیاست اصولی را تعریف کرده بود که در منطقه ما دو کشور ایران و عربستان پایههای انبساط و امتداد قدرت آمریکا باشند. یعنی قدرت سیاسی، نظامی و اقتصادی ایران آن روز در جهت تامین منافع غرب به کار گرفته میشد. وقتی شاه ما میخواست از یک ایستگاه شنود و استراق سمع در شمال کشورمان که تحت مدیریت و مالکیت آمریکاییها بود او را مدتها در مقابل درب ورود معطل کردند و سرانجام به او اجازه ورود ندادند و او بازگشت.
وی ادامه داد: یا وقتی که آمریکاییها از پایگاههای ما در آستانه پیروزی انقلاب میگریختند، آن ۴۰ هزار آمریکایی که در ایران طراحیهای نظامی، دفاعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی میکردند، میگفتند ما به زودی باز میگردیم. از این نقطه شروع کردم که بگویم بیگانهپرستها و غربگراها و آنها که به دنبال بازگشت تاریخ این کشور به دوره قبل انقلاب و غارت مجدد ثروت مادی و معنوی این ملت هستند، میخواهند پادشاهان مستبدِ مستعمرِ دستنشانده را تطهیر کنند.
سرلشکر سلامی گفت: کمی میخواستم بدانید که ما چه بودیم، در کدام جغرافیا زندگی میکردیم، تحت تاثیر اراده سیاسی چه قدرتی بودیم. آزادگان ما، مردان فهیم و مبارز ما در زندان بودند آنها که علیه غرب فریاد میزدند و سلطه غرب را نمیپذیرفتند یا مانند امام راحل عظیمالشأن در تبعید و مانند مقام معظم رهبری ما در تبعید و زندان بودند و یا بسیاری دیگر تحت شکنجه بودند.
وی افزود: تقریباً شبیه البته بسیار بدتر از آنچه که امروز شما بین عربستان و آمریکا میبینید، یک کشور مصرف گرا که هیچ چیز نمیتواند تولید کند. خودروهای شیک، خیابانهای به ظاهر امروزی، ساختمانهای شیشهای بلند، اما تفکراتی مربوط به چند صد سال گذشته، مصرف کننده صرف کالاهایی که غرب آنها را میسازد و به وسیله آن تمام ثروت عظیم بخش مهمی از دنیای اسلام را به غارت میبرد. این یک واقعیت تلخ بود تا اینکه انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام راحل عظیم الشان در آن فضای سخت، سرد و سلب پیروز شد و این موازنه راهبردی میان شرق و غرب را در هم شکست.
فرمانده کل سپاه با اشاره به جهان دوقطبی پس از جنگ جهانی دوم تصریح کرد: یک موازنه راهبردی در یک طرف شوروی و اقمارش و در یک طرف آمریکا و اقمارش بعد از جنگ جهانی دوم جهان را به دو نیم تقسیم کرده بودند، همه چیز در قالب آن موازنه معنا پیدا میکرد. ممکن نبود کشوری بتواند به استقلال سیاسی برسد و این معجزه روی زمین اتفاق افتاد، ما به استقلال رسیدیم و غربیها از کشورمان گریختند و نیستند.
وی ادامه داد: آمریکایی که از او سخن میگویم هنگامی که انقلاب ما پیروز شد نیمی از قدرت نظامی تمام جهان را در اختیار داشت و کار انقلاب غلبه بر قویترین امپراتوری تاریخ حیات بشر بود. در آن زمان، ۴۰ درصد قدرت اقتصادی عالم پس از جنگ جهانی دوم در اختیار آمریکا بود و امروز به ۲۰ درصد تقلیل یافته است. اما، قدرت نظامی اش به ظاهر همچنان نیمی از قدرت نظامی جهان است دقت کنید از حیث نسبت بودجه نظامی آمریکا به تولید ناخالص داخلی آن میگویم و یا عدد مطلق این بودجه بیش از ۷۰۰ میلیارد دلار است.
فرمانده کل سپاه پاسداران گفت: فکر کنید که با چه قدرتی درگیر بودیم، چه قدرتی را شکست داده ایم، اراده چه کسی را سلب کرده ایم، چه کسی را فراری داده ایم و به پایگاه چه کسی حمله کرده ایم. وقتی انقلاب پیروز شد آمریکا یک سیطره سیاسی وحشتناک و عجیب بر بیش از نیمی از عالم آن هم بخشهای مهم، اقتصادی و راهبردی جهان داشت بر منابع اقتصادی عالم مسلط بود در منطقه جهان اسلام همه کشورهای نفتخیز بخشی از جغرافیای سیاسی او بودند.
وی گفت: آمریکا آنقدر ضعیف شده که عملا در متن سیاستهای منطقه دیده نمیشود. الان که کلا جابجا شدند و به اوکراین رفتهاند.
سردار سلامی اظهار داشت: بایدن سری به منطقه زد تا بگوید هنوز خاورمیانه و جهان اسلام در اولویت سیاست خارجی اوست، اما با دستهای خالی به آمریکا بازگشت.
فرمانده کل سپاه گفت: از زمان انقلاب تا امروز هیچ کس در ایران فرش قرمز زیر پای هیچ مقام آمریکایی پهن نکرده است. آمریکاییها در همه جا هستند به جز ایران. زمین، آسمان و دریای ایران به روی آنها بسته است.