متفاوتترین روز خبرنگار قرن پانزدهم هجری شمسی را میگذارنیم روزی که شاهد تقارن روز خبرنگار و عاشورای حسینی است. در مقابل عظمت این روز بزرگ زبان قاصر است، قلم کند و اندیشه مشوش.
برای خبرنگاران، تقارن این دو مناسبت نقطه مثبتی است در زندگی کاری، تا بدانند چه چیزی را منعکس کنند و آنچه منعکس میکنند چه تاثیری در زندگی انسانها دارد.
همگان میدانند بزرگترین خبرنگاران عالم که توانستند واقعیتهای عاشورا را منعکس کنند حضرت زینب (س) و امام سجاد (ع) بودند. اسطورههایی که توانستند بر علیه جریان رسانههای حاکم زمان خویش، واقعیتهای واقعه بزرگ عاشورا را منعکس کنند.
به بهانه روز خبرنگار، بار دیگر دفتری گشودیم برای واگویههای خبرنگارانی که همهی روزهایشان را به روایت دیگران مشغولند؛ راویانی صادق که آینهای برای انعکاس واقعیتهای جامعهاند؛ مردان و زنانی که شریک روزهای سخت و دشواریهای روزگار مردمند، اگرچه سپری از امنیت شغلی، مالی و جانی آنان را احاطه نکرده است!.
عبدالغفور مصطفایی خبرنگار پیشکسوت عرصه رسانه_ خبرگزاری فارس نوشت: خبرنگار با قلمش خونگار می شود.
خبرنگار بر اساس اصالت و رسالتی که بر دوش دارد همواره بدون وابستگی، جناح و گروه خاصی در کمال حریت و آزادگی و نیز در کنار و با مردم و برای گرفتن مطالبات به حق جلوتر از مردم با تأسی از الگوی آزادگان جهان حضرت سید و سالار شهیدان ابا عبدالله حسین (ع) بگوید، بنویسد و خوف و ترسی جز خدا در دل راه ننهد. روز خبرنگار بر همگان خجسته باد.
محمد مهدی جعفری زاده _ مدیر مسئول روزنامه طلوع نیز نوشت:
ارزش هر ملت به میزان و نوع «نگرش، بینش و گرایشهای آن ملت» سنجیده و قضاوت میشود. هر چه نگرشها عمیقتر، بینشها وسیعتر و گرایشها متعالیتر باشد و همه اینها به دو عنصر «آزادگی» و «حقطلبی» گره بخورد، ارزش آن ملت در عرصه جهانی بیشتر است. اما برای رسیدن به این مقیاسها، ابزار و لوازمی باید مهیا باشد که «رسانه و اصحاب قلم» از خلقکنندگان این «ارزش» هستند.
خبرنگاران، روزنامهنگاران و اصحاب رسانه اگر بتوانند فارغ از همه موانع و وابستگیها، مشعلدار این روشنگری ملی و جهانی باشند، بزرگترین خدمت را به مردم کرده و خواهند کرد.
هرچند در هر عصر و نسلی، موانع سر راه روشنگری زیاد است و مسیر را سنگلاخ و پر از خار مغیلان میکنند، اما بالاخره از هر گوشه و کناری و از هر روزنهای، انواری یا نوری به بیرون میجهد که فضا را به قدر وسع، روشن کرده، راه را مینمایاند.
زمان که به جلو میرود اندیشههای معماگشای بشر با اختراع و نوآوری در عرصه ابزارهای اطلاعرسانی به این جنبش سیال فکری، توان مضاعف میبخشد به طوری که امروزه، هر کس با یک گوشی موبایل، خود یک رسانه در اختیار دارد و به داد و ستد متقابل دانستهها و پنداشتهها میپردازد و لذا هر شهروند خود، یک رسانه است.
شاید در آینده ابزارهای پررمز و رازتری رخ بنمایاند که امروز حتی در مخیله و تصور ما هم نمیگنجد و ضریب القا و گستره امواج آن، هزاران برابر بیشتر از ابزارهای اطلاعرسانی کنونی باشد.
شرایط اوجگیری علم و اختراع به نحوی خود را بر بشر امروزی عرضه کرده که همگان منتظرند ابزارهایی تولید شود که هیچ زاویهای از زوایای زندگی جمعی و فردی انسانها را تاریک و در ابهام باقی نگذارد و ... اینها همه در آینده از یاران خبرنگاران، روزنامهنگاران و اصحاب رسانه هستند که با همافزایی، معجزه آفریده و معجزهها خواهند آفرید.
روز و هفته خبرنگار بر همه اصحاب قلم و اندیشه، خبرنگاران، عکاسان، نویسندگان و یاران و همراهان رسانهها خصوصاً بر عزیزان همفکر، همراه و همدل روزنامه طلوع فرخنده باد.
علیمحمد پشوتن_ سردبیر خبرگزاری ایسنا نوشت:
دلایل متعددی عامل ماندگاری و اثرگذاری نهضت عاشورا و فرهنگ آن، عالمگیری رخدادی که سال ۶۱ قمری در گوشهای از جهان رخ داد، بود، اما یکی از مهمترین آنها تلاش خبرنگارانی بود که از ابتدای آن قیام تاکنون، در راستای روشنگری و اطلاعرسانی و آگاهی بخشی به جامعه تلاشی مستمر و هدفمند را در دستور کار داشتهاند.
نقل روایت آن رویداد توسط شاهدان عینی به ویژه خاندان عصمت و طهارت (ع) آغاز شد و با وجود همه مخالفتها و فشارها، شروع شد؛ خبرنگارانی که آنچه را به عینه مشاهده کرده بودند را نَقل کردند؛ راویانی که تاثیرگذارترینشان، حضرت زینب (س) بود؛ شخصیتی مبرز که آگاهی بخشی و اطلاع رسانی را از همان اولین ساعات اسارتش، آغاز کرد و هیچگاه و در هیچ کجا، این حرکت را متوقف نکرد.
شاید دستگاه ظالم حاکم بر آن دوران، گمان نمیکرد یک رویداد که در گوشهای دور از اجتماع بشری حادث شود، اینگونه تداوم یافته و سرلوحه هر حرکت جوشان و انقلابی علیه هر حاکمیت ظالم و جائر در اقصی نقاط جهان شود، حرکتی که هنوز روایت آن جاری بوده و تازگیاش را حفظ کرده است.
باید از خود پرسید که چرا آن حرکت، ماندگار شد؟ مگرنه بسیاری از رخدادها در نطفه خفه و برای همیشه تاریخ، زیرخاک فراموشی مدفون شد؟ و بسیاری از وقایع، روایتهای مختلف و گاه متضادی یافت و اصل و اساس آن دچار دگرگونی و تحریف شد.
واقعه کربلا و حماسه عاشورا، در کنار آنچه به واسطه محور قرار گرفتن حضرت اباعبدالله الحسین (ع) دارای ابعاد معنوی بوده و به حتم این امر در پایداری آن، نقشی عمیق داشته، بُعد اطلاع رسانی پُررنگ و اثرگذاری داشته است.
راویان داستان کربلا و حماسه عاشورا، از اولین روز اسارت تا چهلمین روز شهادت سرور و سالار شهیدان (ع) و آن واقعه، هیچ زمانی از روایت دست برنداشتند تا حصاری محکم به دور این رخداد عظیم کشیده و آن را از هر تحریف مصون دارند و زمینه دهان به دهان شدن آن را فراهم کنند تا هر شنونده، خود راوی دیگری باشد برای رساندن صدای حقانیتی که یزیدیان به دنبال خاموش کردن آن بودند.
امسال، هفته و روز خبرنگار با ایامی همزمان شده که شاید بارزترین نقش در ماندگاری آن را خبرنگاران و گزارشگران بازی کردند؛ کسانی که علاوه بر بیان واقعیتهای عینی حادثه عاشورا و واقعه کربلا، به زنده و گرم و پویا نگاه داشتن فلسفه قیام اباعبدالله (ع) و روشنگری پیرامون اهداف آن قیام و لزوم استمرارش، کمک کردند.
اما این موضوع برای خبرنگاران نیز حاوی درسهایی است که شاید در متون و دروس آکادمیک هم ذکر شده باشد و آن اینکه، خبرنگار باید در دل ماجرا، حضوری هوشیارانه داشته و با شجاعت و امانت داری، به روایت صادقانه مشاهداتش بپردازد و تلاش کند که از تهدید نهراسیده و خود را از آفت تطمیع و انحراف، مصون دارد؛ این مهم جز دل در گرو خدا و اهل بیت (ع) داشتن، میسر نخواهد بود.
اگر خبرنگار، مخلص باشد و در ابتدای راه، با خداوند عهد ببندد که جز رضایت او، راهی را دنبال نکند، بیتردید به پشتوانه خداوند، در مسیر پرفراز و نشیب و پُرمخاطره فعالیت رسانهای، از صراط مستقیم، خارج نخواهد شد و قطعا تلاشش مرضی رضای خداوند بوده و سرانجامی نیکو چه در دنیای فانی، چه آخرت باقی، خواهد داشت.
فرزاد وثوقی _روزنامه نگار شیراز نیز عنوان کرد:
روز خبرنگار روزی است که انسان بیاد مطالبات عمومی می افتد و رسانه ها قرار بود این مطالبات را در کسوت رکن چهارم دمکراسی وبراساس قانون با نقد منصفانه بدون در نظر گرفتن جایگاههای سیاسی دنبال کنند.
نمره ای که امروز به رسانه ها ویا همان خودمان بدهیم بزرگترین چالش فراروی رسانه های داخلی است چرا که الصاق این نمره در کارنامه رسانه های داخلی چالشی بزرگ ایجاد می کند و قبول آن از سوی عناصر رسانه ای به منزله پذیرش اصل انتقاد است.
ما باید به این باور برسیم که اول خودمان را نقد کنیم وسپس دیگران را.
خبرنگاران نوک پیکان مطاله گری هستند واگر این قشر نتوانند در حوزه اقتصادی معیشت خود را تامین کنند بطور قطع از مطالبه گر به مجیزه گو تبدیل می شوند واین گرفتاری بزرگ همان خواست اصحاب قدرت وثروت است تا با چالش فقر مانع مطالبه گری اصحاب رسانه ودر مجموع فرهنگ وهنر باشند.
سالهاست به واسطه ای خاص ودردناک روزی بنام خبرنگار به ثبت رسیده است. من این روز را به جامعه خبری کشور تسلیت عرض میکنم چرا که در همین حوالی حرمت قلم را با ریختن خون خبرنگاران شکستند.
اگر به آمار تلفات خبرنگاران در جای جای جهان نگاهی داشته باشیم و یا برخوردهای خاصی که با اصحاب رسانه میشود به این نکته خواهیم رسید که کاری دشوار پیش روست و پایان آن بطور قطع نمی تواند خوشایند باشد.
راهی که باید در آن هم خدا را وهم خلق خدا را راضی نگهداشت. امروزه رسانه ها از حالت مطالبه گری خارج وبیشتر به انتقال دهنده اخبار قطب قدرت تبدیل شده اند. ما در شرایط فعلی تنها شاهد سرعت انتقال اخبار هستیم ونه کیفیت اخبار وباید این مهم را نیز به عنوان یک چالش بزرگ مورد واکاوی قرار داد.
با نگاهی به وضعیت اطلاع رسانی در جهان در خواهیم یافت که اقناع افکار عمومی نه با انتقال اخبار سریع قابل تکذیب که با تحلیل وبررسی های دقیق قابل انجام است وامیدوارم راه اطلاع رسانی با حضور نیک اندیشان به مسیر اصلی خود که اقناع افکار عمومی است باز گردد.
مهدی آماده_ مدیر مسئول روزنامه تماشا نیز ضمن تبریک روز خبرنگار به اصحاب رسانه به دو نکته بسنده کرد:
نخست اینکه متاسفانه رسانه های ما به دلایل مختلف از جمله خودسانسوری و مشکلات مالی نمیتوانند خبرنگاران تخصصی رو به خدمت بگیرند و همین موضوع سبب کاهش شدید تولید محتوای با کیفیت شده است و بیشتر مطالب ما در رسانه های مختلف مکتوب و برخط و خبرگزاریها و....شبیه یکدیگر است و بیشتر تنظیم نشست خبری و گفتگو است.حتی در همین نشست ها بدلیل عدم اطلاع خبرنگاران حاضر در نشست ها سوالات قابل قبولی از مدیر و مسئول پرسیده نمی شود.
همچنین در مورد عدم توجه کافی از سوی مسولین دولتی و مدیران رسانه ها نسبت به جامعه خبرنگاران است که همین موضوع سبب دو اشکال مهم شده که اولی مشکلات معیشتی خبرنگاران است و دومی موضوع ورود افراد بدون تخصص و تعهد به جمع خانواده خبرنگاران و روزنامه نگاران و فعالان رسانه ای است.
باید فیلترهایی برای ورود به جامعه خبرنگاری وجود داشته باشد چون این شغل بسیار ارزشمند است و تعهد و تخصص بسیار زیادی طلب میکند.در مرحله بعدی نیز بایستی این بخش از نظر مالی تامین گردند و دغدغه معیشتی کمتری داشته باشند تا خروجی عملکرد آنها دردی از جامعه دوا کند.
محمدجواد شلتوکار_ مدیر پایگاه خبری راستین آنلاین نوشت:
دوباره مرداد، دوباره روز و هفته خبرنگار... مرداد با همه جاذبه های تابستانی اش برای آنهایی که چرخ رکن چهارم دموکراسی را به حرکت در می آورند، حال و هوای دیگری دارد.
آنهایی که وظیفهشان آگاهی بخشیدن، دانایی گستراندن و پرسشگری را ترویج دادن است. اما امروز که بیش از دو قرن از قدمت زایش رسانه در ایران می گذرد علامت سوالی در مقابل ادراک فعالان این صنف خودنمایی می کند.
علامت سوالی بزرگ به اندازه تمام صفحات تاریخ این ۲۰۰ سال! به راستی ما کجای تاریخ ایستاده ایم ؟
ما که قرار است در چارچوب هنجارها، ارزش ها و عرف حاکم بر جامعه با رعایت اخلاق حرفهای، مسئولیت اجتماعی مان را با آرمانگرایی صنفی به سرانجام برسانیم، در طول این دو قرن چقدر موفق بودهایم؟
دویست سال است که ما در مسیری صعب و دشوار تلاش کردهایم نقشی اثرگذار در جامعه ای داشته باشیم که خود با مصائب گران دست در گریبان داشته است.
دو قرن است که از میرزا صالح شیرازی تا به امروز اهالی این صنف تلاش کرده اند تا با افزایش سطح فهم اجتماعی در جامعه ای که بنیادهای مدنیت در آن تقریباً همزمان با انتشار روزنامه پا به عرصه وجود نهادند، جان در ره آزادی و دانایی گذارده اند و به قصد تعالی جامعه کوشش کنند.
حالا ما میراث دار تمام این تلاشها از دو قرن گذشته تاکنونیم. میراث دارانی که شاید نسلهای آینده فرصتی بهتر برای قضاوت در عملکردشان داشته باشند. فرصتی که نمایان میکند ما امروز در کجای تاریخ ایستاده ایم؟
روز و هفته خبرنگار بر همه تلاشگران عرصه آگاهی و اطلاع رسانی مبارک باد.
میلاد امیری نژاد_ مدیر خبرگزاری تسنیم نوشت:
۱۷ مردادماه به مناسبت خون شهید صارمی ثبت شده که حرمت قلم را حفظ کرد و امروز در کشور ایران سرمشقی برای اصحاب رسانه شده است که میتوانند نوک قلم خود را با خون شهداء آبیاری کنند و در جهت اینکه صدای رسای جامعه و مردم باشند. گام بردارند.
امروز رسانهها باید با یک نگاه سالم و بدون هیچ حب و بغضی در کنار مردم قرار بگیرند و به مردم یاری برسانند که مردم روز به روز به نظام و انقلاب اسلامی امیدوار بمانند.
آنچه برای خبرنگار بایستی مهم باشد این است که حریت را با معیشت گره نزند و تلاش بر این باشد تا بتواند حریتی که دارد به بهترین وجه انجام دهد و آن توقعی که مردم از یک خبرنگار واقعی دارند جامعه عمل بپوشاند.
هرچند اهالی رسانه در مشکلات صنفی، اقتصادی و .. دست و پنجه نرم میکنند، اما همچنان افراد بسیاری هستند که نشان دادند که میتوانند حریت قلم را حفظ کنند.
هژیر فتحی_ سردبیر خبرگزاری مهر نوشت:
به نظر مي رسد در روز خبرنگار، اهالي رسانه عملكرد يكساله خود را بازخواني و مرور كنند. در اين مرور ، خبرنگاران متوجه خواهند شد كه تا چه ميزان به نيازهاي جامعه توجه كرده اند؟ عملكردها تا چه ميزان مطابق با خواست و مطالبه مردم بوده است ؟ و اساسا انتظارات افكار عمومي را در چه سطحي تامين كرده اند؟
به نظر مي رسد در دنياي رسانه اي شده امروز ، و حضور موثر رسانه هاي شهروندي و اجتماعی، خبرنگاران حرفه اي تا حد قابل توجهي نتوانسته اند انتظارات مخاطب را تامين كنند ، از اين رو رسانه هاي رسمي به صورت جدی دچار چالش «مخاطب» شده است.
به نظر می رسد خبرنگاران و سازمان های رسانه ای باید بازخوانی بنیادینی در دستورکارها، اولویت ها ، اهداف و محتواهای خود داشته باشند تا تولیدات رسانه ای بیشتر از وضعیت کنونی در مسیر تامین نیازهای جامعه سامان یابد.
خبرنگاران حرفه ای در دوره حاضر باید الزامات، ابعاد و قواعدفعالیت رسانه ای عصر کنونی را بشناسند و در مسیر به روز رسانی تولیدات خود حرکت کنند.
هادی فتحی_مدیر خبرگزاری مهر نیز نوشت:
بازهم ۱۷ مرداد و روز خبرنگار؛ همیشه هستم و با تغییر دولت ها عوض نمی شیم چون میز نداریم اگرم به حکم لطف مسئولین رسانه اخراج شویم می ریم جای دیگه سرکار چون نه حقوق بالایی بهمون میدن نه مزایا داریم.
سالی یکبار هم بیشتر کسی سراغی از ما نمی گیره واسه همین راحتیم... اگرم جایی خودمونو نشون ندیم یکی از این آقایون سراغی نمی گیره که زنده هستیم یا مرده..
راستی وقتی خودمون نمی تونیم حق خودمونو مطالبه کنیم چجوری حق مردم را بگیریم..
حقوق کمتر از اداره کار.. اجاره.. کرایه ماشین.. هزینه مدرسه بچه ها.. خوراک ... وای چه خوبه وضعیتمون.. راستی خط فقر چقدر هست که اگر توی یک خبر اشتباه کردیم باید جواب قلی و میرزا قلی رو بدیم...
وقتی هم به کسی میگیم در جواب برامون خیلی دعا میکنن... دعا که هزینه نداره...
سیده نصرت شجاعی_سردبیر تلوزیون مرکز صداوسیمای فارس نوشت:
خبرنگار که باشی یعنی باید شش دنگ حواست به دنیای اطرافت باشد. یعنی همه چشم و گوشت اصلا همه جسم و روحت می شود خبر!
برای خبرنگار فرقی نمی کند شادی باشد یا غم ، عید باشد یا عزا ، سیل بیاید یا زلزله ، موج نود و نهم کرونا هم که باشد او در میانه میدان است. او همه جا هست .مگر می شود او نباشد او هست تا با قلمش روایت کند هم درد را هم درمان را .
او می خواهد باشد تا تمام وجودش را وقف مردمش کند البته اگر جوهر قلمش تمام نشود! اگر باتری دوربینش پر باشد! و اگر میکروفونش روشن بماند ! او همه چیز را روایت می کند تا چراغ آگاهی خاموش نماند.
نیکنام خشنودی_ خبرنگار خبرگزاری ابرنا نوشت:
در طول ۳۰ سالی که کار خبرنگاری را انجام میدهم دغدغه حفاظت از محیط زیست و تلاش برای اطلاع رسانی از کارکردهای اجتماعی و احیای تالابها همواره یکی از اهداف و مقاصد اصلی من در این عرصه بوده است.
اطلاع رسانی از کارکردهای سیاسی و اجتماعی برای احیای تالابهای بختگان، پریشان، کمجان، مهارلو سایر دریاچهها و تالابها همواره در پیشگاه فعالیتهای حرفهای و خبرنگاری من در این سالها بوده است و اخبار و گزارشهایی که در این سالها تهیه و تولید کرده ام از جمله مواردی است که از سر احساس مسوولیت دوچندان و در راستای علاقه مندیهای خودم قلمی شده است.
یکی از این مطالب گزارشی است که در بازدید از دریاچه و تالاب کمجان شهرستان خرامه در سال ۸۹ نوشته ام که مختصری از آن را با عنوان " تاوان یک اشتباه، فرزندان روستای کمجان خرامه در انتظار جبران مافات " در اینجا میآورم.
تاوان یک اشتباه، فرزندان روستای کمجان خرامه در انتظار جبران مافات پدران خود نشسته اند.
سه دانش آموز قد و نیم قد از دوچرخه هایشان پایین آمدند و بادستانی کوچک و یخ زده کلوخها را به سمت زهکشها هل دادند، آنها میخواهند سهمی ولو اندک در بستن مسیرحرکت آب در زهکشها داشته باشند، زهکشهایی که قرار بود برای پدرانشان عمران و آبادانی بیاورند، اما برای آنان شوری خاک، خشکیدگی سرزمین و سیاهی روزگار به ارمغان آوردند.
دیگر فرزندان روستای کمجان شهرستان خرامه نیز همین حس و حال این سه دانش آموز قد و نیم قد روستا را دارند آنها هم مصرانه به دنبال آن هستند تا زهکشهایی که، چون اژدهایی برخاک کمجان خفته است مسدود شود و آب راه خود را به سمت تالاب خشکیده کمجان کج نماید.
حدود ۲۵ سال پیش براساس آنچه شرایط آن زمان اقتضاا میکرد مدیران وقت تصمیم گرفتند با احداث زهکشهایی به طول حدود ۴۰ کیلومتر و عرض حدود ۵۰ متر بر بستر تالاب بین المللی کمجان زمین این منطقه را برای کشاورزی آماده نمایند.
باور مدیران ۲۵ سال پیش این بود که احداث زهکشها میتواند آب این اراضی را پایین بیاندازد و زمین مستعد برای کشاورزی از دل تالاب بیرون بیاید.
حال و هوای دهه ۶۰ و شرایط اقتصادی و معیشتی آن زمان و اولویتهایی که برای توسعه بخش کشاورزی در آن دوران در استان فارس ترسیم شده بود و هدف اصلی و نهایی مدیران برای تبدیل فارس به قطب تولید گندم، این محصول استراتژیک که نیاز اساسی کشور در آن دوران بود دست به دست هم داد و تصمیم مدیران استان را قطعی ساخت، زهکشها در دل تالاب کمجان احداث میشود.
در آن زمان اگرچه همین تشکیلات سازمان حفاظت محیط زیست هم وجود داشت و اگر چه تالاب کمجان در ردیف تالابهای عضو کنوانسیون رامسر به ثبت رسیده بود و به اصطلاح تحت مراقبت و حفاظت بود، اما هیچگاه نظارتهای زیست محیطی نتوانسته در آن زمان مانع از احداث زهکشها در دل کمجان باشد و محیط زیست نتوانسته یا نخواسته مانع از اجرای طرح حداث زهکشها و توسعه کشاورزی در دل کمجان باشد.
سرانجام لودرها، گریدرها و بیلهای مکانیکی به تالاب کمجان روانه شدند و نخستین نیشتر از چنگال لودرها و بیلهای مکانیکی بر قلب تالاب کمجان فرود آمد، نیشتری که بعدها به زخمی کاری تبدیل شد و هر روز تالاب کمجان را در خشکی بیشتر و بیشتر فرو برد.
زخمهای تالاب کمجان که عمیقتر و عمیقتر میشد هلهله و شادمانی اهالی روستا که پدران دانش آموزان امروزی این روستا هستند نیز بیشتر و بیشتر میشد و صدای فریادشان به هوا میخاست، بوده اند پدرانی که دانههای بیشتری از گندمهای زرین را در ذهن خود شمارش میکردند و میپنداشتند هر چه عمق و طول و عرض زهکشها بیشتر باشد شمارگان گندمهای زرین نیز بیشتر و بیشتر خواهد بود.
نالههای تالاب کمجان در میان هلهلههای مردان روستای کمجان در ۲۵ سال پیش گم شد، گفته شده زنان روستا با هر نیشتری که بر قلب تالاب فرو میرفت کل میزدند و شادمانی میکردند، حتی آنان نیز فریاد شیون و مویه تالاب که از زخم لودرها و گریدرها مینالید نشنیدند و در میان هلهلهها و شادمانی زنان و مردان روستا زهکشها نمود یافتند و دو زهکش اصلی و دهها زهکش فرعی، چون ردی از زخمهای کهنه بر قلب تالاب کمجان برای همیشه نشست.
زهرا عسگری_سردبیر خبرگزاری ایکنا نوشت:
هر سال ایام مردادماه نامی از خبرنگاران به میان میآید. مراسم و برنامهها برگزار میکنند و گاهاً پای سخنان خبرنگاران مینشینند اما کاش تنها به گوش سپردن ختم نشود و گامی برای رفع مشکلات آنان برداشته شود.
خبرنگاران قشری هستند که نوشته میشوند اما خوانده نمیشوند. در 365 روز سال از هر قشر و صنفی مینویسند و پیگیر مشکلات میشوند اما کسی وقتی برای رسیدگی به مشکلات آنان ندارند.
ما جزو مردم هستیم، بخشی از این جامعه هستیم و تک تک آلام و دردهای مردم را با تمام وجود حس میکنیم و امان از روزی که مجبور به پوشش اخباری مربوط به حوادث شویم آنگاه با پوشش هر خبر، لحظه به لحظه همراه با حادثهدیدگان تا عمق جان زجر میکشیم اما کاش این را هم مردم و هم مسئولان میدانستند و درک میکردند که اگر قلمی زده میشود برای مردم است.
خاطرات خوش ما در ایامی است که میتوانیم گرهای از مشکلات مردم باز کنیم و خدا میداند برای خبرنگار لذتی شیرینتر از این نیست که بفهمد قلمش اثر داشته است و ای کاش روزی برسد که بتوانیم هر روز از شغل خویش لذت ببریم.
احمدرضا سهرابی_ خبرنگار روزنامه عصر مردم نوشت:
« گر هم گله ای هست دگر حوصله ای نیست! »
عباس امیری - روزنامه نیم نگاه
نخست روز خبرنگار که متذکر اهمیت مقام و جایگاه خبرنگار است را به همکاران بزرگوارم تبریک می گویم.
و اما آنچه که با فرا رسیدن این روز باید انجام دهیم برپایی دادگاهی درونی است که عملکرد خود را به حساب بنشینیم که آیا شان و منزلت این عنوان با ارزش را ارج نهادیم یا خیر؟!
اگر نهادیم که خدا را شکر و این روز عید و سرور است و اگر نه، به امید بخشش جامعه ای که بر گردنمان حق دارد تلاشی دوباره کنیم که در اعتلا و آینده درخشان سرزمین مان و مردمانش سهیم باشیم. باشد که شرمنده خدا، مردم و خود نباشیم.
آریا رزمجویی_گزارشگر و خبرنگار صداوسیمای فارس
عرض سلام و ادب دارم خدمت همه همکاران پر تلاشم در عرصه خبر رسانی
هفدهم مرداد روز خبرنگار را به شما انتقال دهنده علم و آگاهی و چشم بیدار جامعه تبریک عرض میکنم، امیدوارم که دستان پشت پرده جهل و نادانی نتوانند در قدمهای استوار شما در اطلاع رسانی درست و دقیق مطالبات به حق مردم خللی ایجاد کنند و قلمهای شمارا نشکنند و شما با صدایی رساتر و با نشاطتر مطالبه گر خواستههای به حق مردم باشید.
زینب شهریاری- خبرنگار ایسنا ضمن تبریک روز خبرنگار به همکاران نوشت:
طی سالها فراز و نشیب در این کار پر مشقت، خدای را شاکرم که همواره برای دفاع از مطالبات به حق مردم تلاش کرده و آرزویی جز ایرانی آباد در سایه پیشرفت همگانی ندارم.
اگرچه در این راه گاهی ناملایمیها بر عشق و علاقه بر فعالیت در عرصه خبر غلبه کرده، اما نیک روشن است که هر خبرنگار عاشق قطعا سختیهای مسیر پر تلاطم را به حان میخرد تا لبخندی بر گوشه مردم در هر کجای این سرزمین زیست دارند، بنشاند.
به امید اینکه روزهای پیش رو پر از اخبار سرشار از امید باشد، روز خبزنگار امسال را ارج مینهیم.
مرضیه مومن زاده_خبرنگار صداوسیمای فارس نوشت:
بنده به عنوان يك خبرنگار از اینکه فرمانبردار مردم عزیز سزمینم هستم به خودم می بالم.
سیده ناهید تقویان_ دبیر سرویس سیاسی روزنامه تماشا نوشت:
روز خبرنگار روز صیانت و عشق به قلم است
روز خبرنگار یادآور مجاهدت خبرنگارانی است که جان در کف اخلاص گذاشتند تا رسالت خود را به سرانجام رسانند، خبرنگارانی که به رسالت خطیر خود در عرصه اطلاع رسانی، ایمان دارند و دانستن را حق مردم میدانند و با رعایت اخلاق حرفه ای، با شجاعت در جهت نهادینه شدن حقوق شهروندی و تنویر افکار عمومی تلاش میکنند.
روز خبرنگار روز احترام به آگاهی است، روز احترام به خرد ، عقل و شعور انسانی.این از منظر نگاه معنوی به این حرفه کاملا محسوس است.
اما از نگاه مادی، خبرنگاری حرفه ای است که نه می توان رو پولش حساب کرد نه روی امنیت شغلی آن؛ حال با آن رسالتی که از بعد معنوی تعریف شد، جمع این دو در آن واحد موجب می شود این حرفه سخت و گاهی عذاب آور شود.
عدم امنیت شغلی ، نداشتن حقوق و دستمزد مناسب، مغفول ماندن مطالبات خبرنگاران،عدم برگزاری کمیته بررسی مشکلات خبرنگاران ورسانه ها، حمایت نشدن از سوی مسوولان، بی توجهی به فعالیت های شبانه روزی آنان، نداشتن مسکن از جمله مشکلات قشر فعال عرصه خبری جامعه است که کسی توجهی به آنان ندارد.
اما با تمام این حرف ها خبرنگاری هم لحظات خوب و شیرین کم ندارد و همین لحظات خوب، خبرنگار را انگیزه می بخشد که سرپا بماند.
۱۷مرداد روز خبرنگار را به تمامی همکارانم تبریک عرض می کنم. آرزوی توفیق روزافزون برای همگی دارم.
مریم مرادی_خبرنگار روزنامه افسانه نوشت:
به رسم روزت بنویس از رنج هایی که لب به بیان آن نگشودی، از ناملایماتی که به روی آن چشم بستی، از راه هایی که طی کردی، از نگاه هایی که تو را آزردند، از زخم هایی که سرباز رها کردی تا بازهم انگشتانت برای مردم، برای امید، برای باور درست، قلم بزنند.
سعید پرویزی_ خبرنگار و گزارشگر خبرگزاری صداوسیمای فارس نوشت:
عشق را می توان زمانی دید که خبرنگاری به عشق انسان ها و نشان دادن درد آنها سخت ترین شرایط را تحمل می کند و از زندگی خود می زند.
و خبرنگار کسی نیست چون پیامبران روزگار بدون وحی! کسانی که حقیقت را آشکار می کنند.
محسن تورع_ مدیر نمایندگی خبرگزاری شبستان در فارس و مدیر مسئول پایگاه خبری تحلیلی پیام خبر نوشت:
خبرنگاری لحظات شیرین و تلخ زیاد داره و حتی لحظات مشمئز کننده
اینکه هر سال مشکلات و مسائلمان را مطرح کنیم؛ نخ نما شده است و گوش شنوایی هم وجود ندارد و امیدوارم به زودی مسائل رفع شوند.
امسال روز خبرنگار با عاشورای حسینی همزمان شده و امیدوارم شور و شعور حسینی در من به عنوان یک نفر از اهالی مطبوعات تاثیر شگرف داشته باشه و عاقبت بخیر شویم.
سارنگ عبداللهی_ خبرنگار خبرگزاری ایرنا نوشت:
روز خبرنگار را خدمت همکاران عزیز تبریک عرض میکنم. ۱۷ مرداد امسال نیز همانند سالهای گذشته فرصت مناسبی است که خبرنگاران مسائل و مشکلات خود را با مسئولان در میان بگذارند.
البته اطمینان دارم که هیچ یک از همکاران انتظار حل مشکلاتشان را ندارند و به خوبی میدانند که این روز صرفا روز بیان و بهتر بگویم مرور مشکلات است و بنا نیست اتفاق خاصی بیافتد و احیانا مشکلی حل شود.
محمد شبیری_خبرنگار شیراز نوین و خبرگزاری تسنیم نوشت:
روز خبرنگار تنها روزی است که میشود از ریل رسانه و اطلاع رسانیهای دائمی خارج و حرفهای پرتکرار دلمان را بزنیم.
۱۷ مرداد روز خبرنگار؛ روز تلاشگران مهجور و با جایگاهی متزلزل است که در هر نشست خبری مشکلات جامعه اولویت شان میباشد ولی غافل ازاینکه اولویت خودشان همیشه آخراست.
هر سال با علم اینکه این روز آخرین سال وعدههای پرتکرار وپوشالی است و نوید روزهای خوب حل مشکلات قدیمی همگاران است. ۱۷ مرداد روز شهید صارمی مبارک و راهش پر رهرو باد.
محمدامین افشارپور_ خبرنگار خبرگزاری ایرنا نوشت:
بوی کاغذ و خودکار، فریاد عدالتخواهی و حق طلبی، حقوقشهروندی، احترام به دیگران، شنیدن صدای دادخواهی برای مطالبات کارگران مترو شیراز و آتش نشانان مرودشتی، صدای اوج محرومیت از قلعه دودمان، محلهای بیخ گوش شیراز تا نوایی محرومیت از سورنای فارس که به گوش مسولان ارشد استان رسید، بوی فاضلاب شرق شیراز و ذرتهای فاضلابی در سفره اهالی شیراز، بیان مشکلات قدیمی تنها شهر جدید فارس و تلخی خاطرات غسالهای دارالرحمه شیراز و همنشینی چند روزه با آنها، پاک کردن گرد فراموشی ۱۷ ساله سیلوی ۸۳ ساله شیراز...
قلم زدن برای میراثی که با زباله و بوی باروت محاصره شده، تا جدایی نادر از قانون، فریاد تالابهای فارس که نه جان دارند و نه اعتبار تا این همه کل کل برای نصب دکل...
روایتی از ماجرایی واقعی با عنوان چند میگیری تصادف کنی تا گزارش میراثی به نام ابد و ۶۰ سال مرمت مسجد جامع عتیق شیراز، روایت دلغکهایی که میخندند، اما نمیخندانند و گلایهها از سیلاب تا روایت یک سنگ در همان حوالی از ظهور تا سقوط و صدها قصه واقعی دیگر که گوش شنوا میخواهد...
۱۷ مردادی دیگر و روزی که به اسم خبرنگار نام گرفته بر همه روایتگران صادق مبارکباد.
مهدی رحیمی_ خبرنگار و گزارشگر خبرگزاری صداوسیمای فارس نوشت:
تمام آنچه مخاطب در عرض چند دقیقه تحت عنوان خبر می شنود ومی بیندیا می خواند عصاره ای است از ساعت هاگوش کردن ،نوشتن ودیدن
تلاش وکوششی که بعضی اوقات خبر نگار مجبور است روزها و ماه ها وقت خود را صرف آن کند.
ایمان بهارلو_تصویربردار باشگاه خبرنگاران جوان نوشت:
یه جامعه زنده، برای این که بتواند از بحرانها گذر کند، احتیاج دارد که واقعیتها را بداند. خبرنگارها میتونن برای مردم از واقعیتهای موج ود، امید و تحرک بسازن؛ هرچند خودشون توی زندگی و کار، هزارتا سختی و محدودیت داشته باشند.
و من و همکاران من در حوزه تصویر برداری، لنز دوربین هایمان، چشمان ملتم هستند که واقعیت های جامعه را به تصویر میکشیم و روز خبرنگار را به همکاران پرتلاشم و مخصوصا تصویربرداران و عکاسان حوزه خبر تبریک و تهنیت عرض میکنم.
سهیلا رفیعی نژاد _ خبرنگار روزنامه خبرجنوب نوشت:
یکی از مشکلاتی که در ۱۵ ساله کار خبرنگاریم با ان مواجه بوده ام و همچنان هستم، مانع تراشی برخی روابط عمومی های ادارات و نهادهای مختلف است. اگر چه این در مورد برخی ارگان ها هم صدق نمی کند، اما گاهی تنم میلرزد که اگر کارم به فلان روابط عمومی بیفتد ممکن است چند روز کار عقب بیفتد و کلا سوژه بسوزد!
راضیه پارسایی_خبرنگار خبرگاری صداوسیمای فارس نوشت:
اگر نبودند خبربیاران کربلا در آن روز های پر بلا این واقعه در نینوا میماند و شاید لابلای لایه های پنهان تاریخ میماند اما وجود آنهایی که کربلا را فریاد کردند امروز این واقعه را به یک جریان تاریخی تبدیل کرده است این است کار نگارنده گان و گویندگان خبر .
زمان و روزها و دقیقه ها پشت سر هم می گذرند اما دغدغه های یک خبرنگار تمامی ندارد خبرنگار که باشی همیشه پر از دغدغه ای باید همیشه چشم باشی و گوش تا نکند جایی خبری یا رویدادی از نظرت دوربماند یا از قافله سریع اطلاع رسانی عقب بمانی .
اما از همه مهمتر موشکافی و دقتی است که باید همراه با سرعت داشته باشی تا مبادا از راه انصاف و تعادل خارج شوی . روز خبرنگار روز انسان های پر دغدغه است آنها که حسین را ندیده اند اما راه و منش او را بعد از سالها در قلم و قدمشان فریاد میکنند .
مهدی ثابت_ تصویربردار خبرگزاری صداوسیمای فارس نوشت:
خبر زبان رسانه است و اصلي ترين وظيفه و نقش زبان ايجاد ارتباط است و از همين جا مي توان به اهميت تصوير و تصويربرداران در خبر که مکمل انتقال پيام و ارتباط قوي با مخاطبان هستند پي برد.
در ثبت و ضبط و انتقال رويداد به مخاطب عوامل متعددي دخالت دارند که تصويربردار از آن جمله است و تصويربردار به موازات ساير عوامل در چگونگي ثبت و ضبط رويدادها نقش مهم ايفا مي کند .
اينک به خاطر وجود تنوع و تکثر رسانه هاي ديداري و شنيداري فرصت و قدرت انتخاب براي مخاطبان بالا رفته و موجب شده است تا گردانندگان شبکه ها و سرويس هاي خبري توجه بيشتري به کيفيت تصوير داشته باشند .
با توجه به ماهيت خبر و محدوديت زمان توليد و پخش يک رويداد خبري در صداوسيما ،داشتن ذهنيت خبري سرعت انتقال و حرکت ، هماهنگي و آشنائي با سياستهاي رايج خبري رسانه از جمله ويژگي هاي تصويربردار موفق خبري است .
تصويربردار خبر شکارچی لحظات است؛ يعني لحظه اي که اگر غفلت کند رویداد را از دست میدهد و شاید دیگر تکرار نشود و تصوير برداراني که بتوانند اين لحظات را شکار کنند ، تصويربرداران ماندگار در خبر مي شوند.
در کارهاي خبري کارگردان در دل تصويربرداری تعریف میشود مي شود. در شکل کلی تر در کار خبر همه عوامل بیرونی در يک تصويربردار جمع مي شوند. يعني آنجا نه کارگرداني وجود دارد ، نه منشي صحنه اي نه نورپردازي و همه اين کارها را يکنفر بايد انجام بدهد و او تصويربردار است.
تصویربردار نماينده جمع بزرگي است که ميخواهند شاهد اتفاقي باشند که در مقابل دوربين رخ مي دهد . بنابراين نقطه نگاهش خيلي مهم است که جانبدارانه يا کاملا بي طرفانه نگاه کند.
بنا براين نقش تصويربردار در فرآيند توليد و پخش خبر از يک رويداد ، همان خبرنگاري است که مسئوليت شناخت ، جمع آوري و پردازش اطلاعات و اخبار و انتشار آن را بر عهده دارد . تصويربردار خبر عنصري همسنگ خبرنگار و تعيين کننده در تبديل رويداد به خبر است.
مژده عینی – سردبیر و خبرنگار خبرگزاری باشگاه خبرنگاران جوان مرکز فارس نوشت:
روزت مبارک خبرنگار؛ وقتی می گوییم خبرنگار هستیم، سر تا پایت را یه نگاهی می اندازند و سر جاشون خشکشون می زنه، انگار آدم فضایی هستیم و از یه سیاره دیگه غیر از زمین اومدیم، بعد می گن شما که حقوقتون خوبه، پولدارید، دیگه چه می دانند که خبرنگار فقط اسم دارد و چه می دانند که حقوقش کمتر از حقوق اداره کار است، حالا مابقی مشکلات بماند... این قصه سر دراز دارد...
دانیال طهماسبی_ دبیرخبر روزنامه افسانه و خبرگزاری ایلنا نوشت:
خیره به فردا ایستاده ایم ...
واقعیت این است که با همه ناملایمتی ها، روزنامه نگاران و خبرنگاران همچنان ایستادهاند و هر سال در این هفته و روز احساس می کنند که در اوج ناامیدی باید نفس چاق کرد و با نیرویی دوباره تازید.
بارها خواسته ام این گونه نباشم؛ اما نتوانستم. هرسال 17 مرداد که به انتها می رسد دوباره دَر بر همان پاشنه می چرخد و تلخی هایی که زندگی سخت اقتصادی، بر رگ و پی روزنامه نگاری تزریق کرده است، سر برون می زند.
در واقع ما زندگی نمی کنیم؛ فقط هستیم و زنده به فردا خیره شده ایم. اما کسی این پرسش را پاسخ نمی دهد که ما، این حقیقت اجتماعی، چگونه می توانیم این چنین درمانده باشیم و دردی دوا کنیم؟
دلخورم، اما امروز فقط دلم می خواهد سیاه نمایی کنم و بگویم من عاشق شغلم هستم که اگر نبودم این چنین مجنون وار ادامه اش نمی دادم.
حسین حسن پور_ خبرنگار روزنامه تماشا نوشت:
خبرنگاری حرفه ای سخت و طاقت فرسایی است که شاید در نگاه اول این سختی به چشم نیاید اما با نگاهی عمیق و کار کردن در این رشته متوجه می شوید که امانت داری از کلمات و رساندن منظور و مقصود به مخاطبین و بیان مطالبات مردم کار چندان آسانی هم نیست و باید در این کار مجاهدت کرد.
خبرنگاران در واقع پلی میان مردم و مسوولین هستند که از طرفی باید اقدامات انجام شده آن نهاد و یا سازمان بدون دخالت دادن نظر شخصی به مردم اطلاع رسانی کند و از طرفی کمبودها و نیازهای مردم را از مسوولین مطالبه گری نماید اما در برخی مواقع مطرح کردن مطالبات مردم برای برخی مدیران قابل تحمل نیست و بجای رفع مشکل، سعی بر توجیه دارند و همین اختلاف دیدگاه باعث اختلافات دیگر نیز می شود و بر سختی کار خبرنگاری می افزاید.
از سویی دیگر متاسفانه حرفه خبرنگاری مانند شغل های دیگر دارای مزایا و منفعت مالی نیست و حتی خبرنگاران امنیت شغلی هم ندارند و بیان این موضوع تاکنون دردری را دوا نکرده است اما همچنان امیدواریم که این موضوع مورد توجه قرار گیرد.
خبرنگاران به راستی عاشقان بی ادعایی هستند که علیرغم همه مشکلات و کمبودها همچون کوهی در برابر سختی ها ایستادگی می کنند که جا دارد در این روز به آنان از عمق وجود تبریک گفت.
مریم شمالیان_خبرنگار خبرگزاری شبستان نوشت:
خبرنگاری یک رسالت است که با تمام دشواری های کار همواره جمع پویای اصحاب رسانه از عکاس و خبرنگار را گرد هم آورده است، دلدادگانی که در سرما و گرما به عشق اطلاع رسانی و خدمت صادقانه گرد هم آمده اند و سختی کار را علیرغم بسیاری سختی ها به جان خریده اند.
گاهی به نتیجه رسیدن یک خبر و پیگیری یک گزارش و مطالبه مردمی چنان رضایتی در دل خبرنگار و عکاس خبری ایجاد می کند که شیرینی آن قابل وصف نیست و عشق به رسانه و تداوم رسالت رسانه را دوچندان می کند.
خدیجه غضنفری_ خبرنگار روزنامه طلوع نوشت:
خیلی ها برای روز و هفته خبرنگار، قلم زدند، برای خبرنگاران کف زدند، جلسه گرفتند، شاخه گل یا کارت هدیه و …. دادند.
از جو روز و هفته خبرنگار که فاصله می گیریم، تلاشگرانی را می بینیم که با بیشترین استرس ها، باید همچنان از جان و مال و لحظات حساس کنار خانواده بودن بگذرد تا اطلاع رسانی انجام شود.
آری هر ثانیه برای خبرنگار، خبرساز و پر از استرس تا زمانی که خبر منتشر شود؛ خبرنگار بودن یعنی خودت را فراموش کردن درحالی که پر از مشکلات هستی. روزت مبارک همکار خبرنگارم ...
لیلا غضنفری_ خبرنگار روزنامه سبحان نوشت:
دلمان میخواست و هنوز هم میخواهد همیشه خوشخبر باشیم، اما چه کنیم که گاهی نوشتهها تلخ میشود و دست ما هم برای نوشتن کند.
خبرنگاری شغل بیحاشیهای نیست. اما باید از حاشیه امن خود بیرون بزنیم و هر خطر حتی اهانتی را به جان بخریم تا حلقه واسطی باشیم از نیم پنهان جامعه که مسئولان از اوضاع آنها بیخبرند. گاهی باید مطالبه گری را با گفتن این جمله به دنبال حاشیه هست باز به جان بخریم .اما آنچه واقعیت دارد ما به دور حاشیه می خواهیم قاصد روزهای خوش مردم باشیم اگر مسولان همت کنند.
نجمه قنبری_ خبرنگار روزنامه سبحان نوشت:
سرتون رو بیشتر از ارتفاع سنگر بالا بیاروید..
صیاد جوکار_ خبرنگار و گزارشگر خبرگزاری صداوسیمای فارس نوشت:
دوران خبرنگاری مملو از خاطرات تلخ و شیرین است
در دو سالی که گذشته کرونا شرایط بسیار سختی را مردم کشورمون ایجاد کرد و عزیزان زیادی را از ما گرفت دوران کرونا با توجه به اینکه بنده خبرنگار حوزه سلامت هستم، در پیک چهارم کرونا، در رفت و آمد به بیمارستانهای مختص کرونا، به کرونا مبتلا شدم، در آن زمان هنوز هم واکسیناسیون اغاز نشده بود، حدود ۷۰ درصد از ریه ام درگیر بیماری کرونا شده بود که در بیمارستان علی اصغر در شرایط بسیار سختی به سر میبردم به حدی که دیگه نفس کشیدن برام واقعا سخت شده بودولی دردناکتر از همه از دست دادن جان هموطنان در آن شرایط سخت برای من یک به عنوان یک خاطره بسیار تلخ در دوران کار خبری رقم خورد.
بعد از گذشت دوسال در اوایل تابستان که همه شهرهای استان در شرایط آبی کرونایی بودند در بیمارستان علی اصغر بخش کرونایی تعطیل و به بخش عادی تبدیل شده بود، نیز به عنوان یک خاطره خوب از دوران کرونا برایم رقم خورد.
در این چندسال گذشته کار خبری با خاطرات تلخی مواجه شده ام که هرکدام به نوعی برای من درد آور بود.
خاطره سیل ۹۸ دوازده قرآن شیراز نیز که باعث از دست دادن چندتن از هموطنان شد باز به عنوان یک خاطره تلخ در دوران کار خبری است.
زمانی که برای تهیه گزارش تصادف واژگونی اتوبوس در محور شیراز دشت ارژن رفته بودم با دیدن زائران کربلا، که در آن صحنه کوچک و بزرگ پیر و جوان جان خود را از دست داده بودند، تداعی یک خاطره درد آور است.
اما اوج خاطرات شیرین خبرنگاری ام برمیگردد به سال ۸۸ که در سفر رهبر معظم انقلاب اسلامی به استان فارس بنده به عنوان یکی از خبرنگار این سفر تاریخی انتخاب شدم و به عنوان قشنگترین خاطره در دوران کار خبری برای من تلقی میشود.
مریم شمس_ سردبیر سایت خبرگزاری صداوسیمای فارس
خبرنگاری، اعجاز کلام است در کِلک هشیاری و امیدآفرینی . کلکی که از سرنشترش ، جان های خفته بیدار می شود و از مجرایش ، حقیقت جان می گیرد .
ارزش کار خبرنگار همین بس که : چون قلم در دست غدّاري بُوَد لاجرم منصور برداري بُوَد.
سعیدرضا امیرآبادی_ خبرنگار روزنامه شیرازنوین نوشت:
از شمال شرقی شهر تا جنوب غربی کلانشهر؛ از تونل های قطارشهری تا مدار صفر درجه حاشیه نشینی؛ از نیمه شب های زمستانی تا گرماگرم ظهر تابستان؛ از برنامه هایی که معاون وزیر با هیات همراهش می آید تا تهیه گزارش از بازار و محلات؛ زندگی خبرنگاری آسان نیست. شغلی بدون ساعت کار، بدون تعطیلی و بدون تکریم!
اما دشواری ها و جانفرسایی های فیزیکی کار خبری هیچ گاه ما را خسته و فرسوده نمی کند. بلکه ناملایماتی هست که هیچ کس آنها را ندیده و تازیانه آنها را بر روح و روان خود حس می کنیم.
ما گاهی آماری را منعکس می کنیم که واقعیت ندارند! ما گاهی آنچنان تیترهای خوش رنگ و لعابی می زنیم که به آنها باور نداریم!
ما گاهی از سر جبر اقتصادی رسانه روزه سکوت می گیریم و خوی پرسش گری بماند شاید برای وقتی دیگر!
خستگی برنامه های متعدد هیچ وقت یک روزنامه نگار حرفه ای را از پای در نمی آورد. ولی وعده ها و آمارهایی که با زندگی خودش در تضاد فراوان است، بر روح و روانش تازیانه می زند.
ما مثل مردم کوچه و خیابان نیستیم که وقتی به ستوه می آییم، تلویزیون را خاموش کنیم. بلکه روزها و ماه های مان را با «وی گفت» و «وی افزود» به سر می رسانیم و دل به تحقق وعده ها می بندیم.
اگر گاهی برای جانبداری سمت مردم را انتخاب نکرده ایم، شرمساریم. جان سخت ها، روز خبرنگار بر شما تهنیت باد....
مریم کاتب_ دبیر خبر خبرگزاری صداوسیمای فارس
خبرنگاری، راهی است که معمولا افراد برون گرا قدم در آن می نهند و با به جان خریدن سختی ها، دردسرها، استرس ها، تنش ها، دوری از خانواده و از خود گذشتگی، برای برآورده شدن نیازها و احقاق حقوق جامعه در کنار انعکاس پیروزی ها و شکست ها، افتخارات و مشکلات، دوستی، صلح و جنگ، ظلم و دفاع تلاش می کنند.
شغلی که بیش از آن که در اندیشه برآورده شدن نیازهای مادی اش در فیش حقوقی پایان ماه باشد، در فکر احقاق حقوق افراد جامعه است.
شیرینی ها و تلخی های زیادی دارد، معمولا آرامش و آسایشی ندارد و خبرنگار همواره در تکاپو و تلاش است تا در انتقال رویدادها، نکات آموزشی و سرگرمی، قدمی بردارد.
خبرنگاران نسبت به هیچ واقعه ای بی تفاوت نیستند و همواره به رخدادهای اطراف خود حتی در لحظه مرخصی و به دور از محل کار، به شکل سوژه نگاه می کنند. همواره موبایلشان در دسترس است و در ساعات مختلف شبانه روز آماده باش و گوش به زنگ هستند تا در سریع ترین زمان ممکن، رخدادها را به خبر تبدیل کنند و به اطلاع مخاطبان برسانند. حس کنجکاوی بالا و توانایی تحقیق و پرسش گری از خصوصیات بارز خبرنگاران است. دوری از خانواده را به جان می خرند تا سهمی در پیشرفت کشور و رسیدن مردم به خواسته هاشان داسته باشند.
گفتن از این حرفه که نیاز به هنر، تخصص، استعداد و پشت کار دارد کار آسانی نیست و تا زمانی که افراد در این جایگاه قرار نگیرند و با سختیهای آن دست و پنجه نرم نکنند، این شغل پرمشغله، سخت و کم درآمد را لمس نمیکنند.
هیچ یک از مصوبه های تعطیلی همچون یک دوم و یک سوم تعطیلی به دلیل شیوع کرونا، مصرف زیاد برق و آلودگی شهرها شاملشان نمی شود. پا نهادن در عرصه خبرنگاری یعنی کنار گذاشتن آرامش و آسایش، یعنی بی معنی شدن روزهای تعطیل و شبانه روزی شدن کار، یعنی رفتن به استقبال خطر و حادثه.
خبرنگاری شغلی است برای آنان که سختی ها و کشمکش ها را به جان می خرند برای احقاق حقوق جامعه.
حسین نیکوپور_ خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران در استان فارس نوشت:
روز خبرنگار از شب تار هم تیرهتر است!
روز خبرنگار یعنی نداشتن ۳۶۴ شبانه روز امنیت شغلی و آینده تاریک. روز خبرنگار در فرم بازی واژگانی برای خود اظهاری مسئولان غیر پاسخگو است.
روز خبرنگار یعنی هدیه دادن از سر نا رضایتی به کسانی که چشم دیدنشان را ندارند. روز خبرنگار فریاد زدن مسئولان برای اینکه بگویند ما به شما احترام میگذاریم.
روز خبرنگار محلی برای اظهار نظر و سخنرانی در مدح خودشان که ما داریم شما را قدر مینهیم.
روز خبرنگار از شب تار تیرهتر نیست اگر به سان روزهای دیگر برگزار شود.
روز خبرنگار مُرد
زنده باد خبرنگار
زهرا شکری_ سردبیر رادیو صداوسیمای فارس نوشت:
من با همه وجودم کار میکنم و عاشق کارم هستم. در عرصه خبر تلاش میکنم تا دردی از آلام مردم شهر و استانم بکاهم و راهی جستجو میکنم تا مرهمی باشم بر درد ها و سختی هایشان. در میدان کار خبری باید چون کوه استوار باشی و چون دریا وسیع و اجازه ندهی هیچ کسی در هیچ مقام و منصبی تو را از رسیدن به هدفت باز دارد.
الهام پورحسین_ سردبیر رادیو صداوسیمای فارس نوشت:
به امید روزی که خبر امدنت سر خط خبر همه رسانه ها شود.. السلام علیک یا صاحب الزمان...
راضیه نجار_سردبیر و خبرنگار خبرگزاری فارس نوشت:
خبر، واژه کوچکی است که هزاران حرف نگفته درونش نهفته است. همان واژهای که اگر برایش ارزش قایل شوی و قدم به عرصهاش بگذاری، نام خبرنگار به دوشت مینشیند و مسوولیتهای سنگینی را در راهی پر مخاطره برایت به همراه میآورد.
آنگاه است که می شوی چشم بینا و گوش شنوای هزاران هزار مردمی که تو باید برایشان بگویی،بخواهی و بنویسی...
آنگاه است که باید در این راه پر پیچ و خم استوار گام برداری و برایشان مطالبهگر شوی.
رکن چهارم دموکراسی و آزادی بیان سالهاست که بر روی دوش این قشر از جامعه سنگینی می کند؛ اما واقعیت چیز دیگری است ؛چرا که اگر قلمت سرخ شود و در ورطه نقادی دستی برآتش داشته باشی محکوم به حذف و برای ماندن در این عرصه، مجبور به سکوت خواهی شد.
مرداد که به نیمه میرسد سیل پیامکهای تبریک به مناسبت روز خبرنگار شاید اندکی مایه دلخوشیات شود؛ اما احترامی شایسته و بایسته به حرفه خبرنگاری و وجود ضوابطی برای گزینش داوطلبان ورودی به این حرفه مهم تر از هرگونه سوبسید یا تبریک و تمجید است!چیزی که این روزها جای خالیاش بسیار احساس می شود...
سمیه انصاریفرد_ سردبیر خبرگزاری فارس نیز نوشت:
به دنبال روزنهای برای بیشتر دانستن و بیشتر فهماندن... این است دغدغه اصلی آن که قلم تنها سلاحش است.
دغدغهای جا مانده در دالانهای تو در توی زمان. به هر کجا سر بزنی، نشان از او مییابی. همان که دیدگانش با مشاهده دردها و رنجهای مردم، نمناک میشود و از بیعدالتی و تبعیض به خروش میآید. او که رنجها را به غم نان گره نمیزند و در واگویه کردن رنج مردم، آلام خود را به فراموشی میسپارد.
همان که در هر شرایطی، دست به دست شهامت و صداقت میدهد تا بازگوکننده حقایق تلخ و شیرین روزگار باشد.
همان که مینویسد تا همه وقایع ثبت شود برای روزهای رجعت و دلتنگی که نگاههایمان به عقب بازمیگردد و مرور خاطرات، روحی تازه در کالبدمان میدمد.
آری، او خبرنگار است. ایستاده در کوران حوادث، استوار و با اقتدار.
حلیمه زارع_ سردبیر خبرگزاری خبرگزاری تسنیم نوشت:
خبرنگاری در همه دنیا یعنی یکی از ارکان دموکراسی؛ یعنی صدای مردم بودن؛ یعنی یکی از تخصصیترین حرفهها و کسبوکارها اما تجربه ۱۰ ساله من در خبرنگاری هیچ کدام از رنگ و لعابهای دنیای دیگر را نداشت.
اینجا خبرنگار جایگاه اجتماعی که باید داشته باشد را ندارد؛ چون این جایگاه از سمت مسئولان و متولیان امر مدام مخدوش شده است.
خبرنگاری امروز در استان فارس و شیراز هیچ رنگی از آموزش و حرفهای شدن و متخصص شدن ندارد چراکه غم نان نمیگذارد خبرنگار خود به دنبال این امر برود از سویی متولیان رسانهها نیز هیچ توجهی به این مسئله ندارند.
خبرنگار این روزها باید صدای همه باشد و هر کس که تریبونی در دست دارد از اهمیت رسانه و باید و نباید خبرنگار میگویند اما هیچ یک تاکید میکنم هیچ یک حاضر نیستند قدمی برای ادای کمترین حق خبرنگار بردارند.
در ۱۰ سال گذشته کدام مدیر ارشادی در استان فارس مطالبهگر و صدای خبرنگاران شده ... کدام مسئول ارشد فرهنگی برای شنیدن و کمک به تحقق مطالبات خبرنگاران قدمی برداشته است ...
در این میان مدیران رسانهها نیز یا بیخیالی پیشه کردهاند یا به فکر جیب و منافع خود هستند یا اینکه در خوش بینانهترین حالت و در کمترین تعداد ممکن صدایشان به جایی نرسیده است.
در نظر من روز خبرنگار جای تبریک ندارد بلکه جای آن دارد که بگوییم خبرنگاری بلندگویی است که صدایی جز صدای خبرنگار از آن بلند است.
حجت کهیاری_دبیر خبر خبرگزاری حوزه نوشت:
اینجانب حجت کهیاری پس از حدود ۱۰ سال سابقه فعالیت در عرصه خبر به این نتیجه رسیدم که شغل خبرنگاری جز جهاد تبیین که رهبر معظم انقلاب هم فرمودند چیز دیگر نیست، برخی تا نام خبرنگار که میاد فکر می کنند حداقل ماهیانه درآمد ۱۵ تا ۲۰ میلیونی را حتما دارد اما اعلام می کند بنده با ۱۰ سال سابقه نهایت درآمد من ماهیانه یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان هست.
تنها عشق به این رشته هست که یک خبرنگار را مصمم تر می کند در این عرصه بماند و مسیری که مقام معظم رهبری ترسیم کرده است را ادامه دهد.
زهرا علیاکبری_ خبرنگار خبرگزاری فارس
قلم و نوشتن تقدس دارد و افتخارآمیز است که در کسوت خبرنگاری با تعهد، ایثار، وظیفه شناسی، دلسوزی، آگاهی بخشی و مطالبه گری سعی کنی چونان شمعی برای تبیین و عینیت بخشیدن به آیه "ن والقلم مایسطرون" هر آنچه را که داری در طبق اخلاص بگذاری و از بذل جان هم دریغ نداشته باشی تا واژهها و کلمات را به خدمت بگیری برای بیان حقیقت یا دفاع از مظلوم یا بیان درد کسانی که نمیتوانند بگویند و فریادشان بی صداست!
خبرنگاری و نوشتن بهانه ای شد تا ذهنم را از قید واژه ها برهانم و جسورانه در دنیای بیکران کلمات خلاصه شوم، که به راستی چه زیباست اندیشهای که در مقابل قلم زانو زند و واژه هایی که در خدمت بیان حق برآید!
خبرنگاران مدافعان حریم آگاهی و رشد و جبهه تبیین و چشم بینا و زبان گویای مردم هستند.
هفدهم مرداد ماه، روز خبرنگار را به همه خبرنگاران ایران زمین تبریک میگویم و برای این عزیزان از درگاه خداوند رحمان، سلامتی و موفقیت در انجام وظایف خطیرشان را میطلبم و یاد و خاطره خبرنگاران شهید را گرامی میدارم.
راهشانپر رهرو باد.
جلال الدین عرفانی_ خبرنگار روزنامه نیم نگاه نشوت:
خبرنگاری شغل نیست ،هنر هم نیست ،شاید بهترین واژه برای توصیف خبرنگاری عشق است که اگر نبود که اگر نباشد هیچ قلمی نمیگردد به نگارش خبری ،به نوشتن گزارشی عادلانه ،نقدی منصفانه ،شاید ناعادلانه ترین چیز در خبرنگاری این باشد که خبرنگار از همه کس میتواند بنویسد، از هر چه بگوید جزخودش ،خبرنگار چراغی است که به خانه همه رواست جز به خانه خودش ،کاش حداقل در روزی به نام خبرنگار مسولین نیز کمی به فکر خبرنگاران بودند و به جای چند کلمه زیبا در عمل نیز حداقل باری از دوش خبرنگاران برمیداشتند ،تا خبرنگاران هم بتوانند با فراق بال بیشتری در خدمت اطلاع رسانی جامعه باشند.
هر که را افزون خبر جانش فزون
مهدی راکعی_ گزارشگر و خبرنگار خبرگزاری صداوسیما و باشگاه خبرنگاران نوشت:
همه ما خبرنگار رو بعنوان ذهن بیدار و آگاه جامعه میشناسیم و یا فردی که رسالت اون آگاهی رساندن به مردم و جامعه مخاطب خودش هست و بنظر من اینها همه درمورد یک خبرنگار صدق میکنه، اما نکتهای که متاسفانه در این سالها مغفول مانده، عدم استفاده مدیران و سیاست گزاران کشور از تجربه گرانبهای این قشر زحمتکش برای تصمیمها و برنامه ریزی هاست چراکه یک خبرنگار علاوه بر اینکه از درون جامعه و دل مردم آگاهی داره، بر بسیاری مسائل ریز و درشت موجود در جریانهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی کشور احاطه داره و به نوعی یک خبرنگار، حافظه زنده و بیدار جامعه و کشور محسوب میشه.
مرجان دهقانی_ خبرنگار روزنامه خبرجنوب نوشت:
اگر بپذیرم که رسانه ها رکن چهارم دموکراسی هستند یک خبرنگار باید باید چشم باشد، گوش باشد و زبان برای آنها که هیچ بلندگو و تریبونی برای بیان مشکلاتشان ندارند.
در پشت التهاب داغ این روزها از حرف های نگفته مردم میگوید و سنگ صبور است و صادق. برای احقاق حقوق مردم از طریق انعکاس مشکلات و خواسته شان از هیچ تلاشی فروگذار نیست و روز و شب نمی شناسد.
در این راستا ازمسوولان انتظار پاسخگویی دقیق و گرفتن اطلاعات کامل و صحیح دارد اما گاهی گویی تنها مقوله ای که در این ارتباط دو سویه نادیده گرفته می شود، پاسخگو بودن در قبال طرح مسائل و مشکلاتی است که در حوزه های مختلف به چالش کشیده می شود؛ پاسخگویی دقیق و شفاف موضوعی است که انتظار می رود بیشتر مد نظر مسوولان قرار گیرد تا با دادان اطلاعات دقیق و درست به اهداف مورد نظر که همانا حل مشکلات است جامه عمل پوشانده شود.
سروش سلیمی_خبرنگار خبرگزاری تسنیم نوشت:
نون والقلم و مایسطرون
نامم (سروش به معنای خبررسان و پیام آور) با قلم رقم خورد و قدم در راهی نهادم که نه نام داشت و نه نان.
تولد در میان خانوادهای فرهنگی که اسباب بازیاش کتاب بود مرا از همان آغاز به استخدام دُرّ نادر کلام و واژگان پارسی در ادبیات محاورهای و نوشتن نامه، عریضه و پیامهای صبحگاهی و تهیه روزنامه دیواریهای مناسبتی واداشت.
تا اینکه از سال 82 بی خبر از همهجا وارد عرصه رسانه و نویسندگی حرفه ای شدم و با فراگیری اصول و قواعد آن به گفته یکی از اساتیدم مسیر نویسندگی و خبرنگاری و گزارش نویسی را از سربازی تا به سرداری ( از نویسندگی و خبرنگاری تا سردبیری و مدیریت رسانه) رهسپار شدم و در این راه ملالتها شنیدم و مرارتها کشیدم تا بدان جا رسید پایانم که امروزنه نای برگشتن دارم نه پای رفتن.
برای من خبرنویسی با این رویا توام بود که طرحی نو دراندازم و هوایی تر و تازه تر و پاک تر و بهتر از آنی که اکنون است به ریه ها و کالبد خسته این شهر بدمم غافل از اینکه ریههای خودم نیز از حسرت فردایی بهتر با اندوه پر و خالی شد بی آنکه روزنه ای به روی شب گشوده شود.
نا امید نیستم که با امید آدمی زنده است و اینکه امروز و در لابه لای این سطور همچنان درد را در قامت الفبای واژگان به حرف می آودم یعنی اینکه همچنان امیدوارم به آتیه ای روشن برای فردای فرزندانم و میبینم آن روزی را که روزنامه ها تیتر بزنند امروز هیچ خبری نداریم و صفحه حوادثمان جمع شود و ستون تبریک روزنامه ها برای مدتی طولانی رزرو گشته و اخبار بد برای همیشه آرشیو شده اند.
امروز تیتر یک تمام رسانههای شهرمان ورود سربلندانه سردار بی سر عبدالله اسکندری به زادگاهش است. امیدوارم تمام ما رهرو این سردار بلند آوازه باشیم و همچون او و اباعبدالله که روز شهادتش با روز خبرنگار یکی شده، دینمان را به دنیایمان نفروشیم و برای چند روز شاه بودن در صحنه شطرنجی که عاقبت شاه و سربازش خمیدن در جعبه تنگ و تاریک شطرنج است انسانیت را زیر پا نگذاریم.
آمنه سپهر_ خبرنگار خبرگزاری مهر نوشت:
قلم به دست میگیرم تا بنویسم از دردهای یکساله ای که به رشته تحریر درآمد.
رنجهایی از کشاورزانی که بخاطر خشکسالی عطای کشت را به لقایش بخشیدند و دامدارانی که به بهای مفت تمام داراییشان را حراج کردند.
از رنج زنان کارگر فصلی که جانشان به بهای لقمه نان در کف جاده ها از دست رفت و رنج معیشتی که روزگار زنانه اشان را به یغما برد.
سوار بر مرکب قلم شدیم تا از شمال تا جنوب فارس رنجهای مردمانمان را دوره کنیم و گوشی برای دردهای آنان و هوشی برای مسئولانی شویم که خاطرشان از مشغله ها پر بود و از کمبودها غافل شده بودند.
شرق و غرب استان را پیمودیم همنوا با زبانه های آتشی شدیم که بر پیکره جنگلهای زاگرس تا میتوانست تازیانه زد و ما تلاش کردیم تا با نوشته هایمان آب سردی بروی گداخته های سبز درختانی شویم که بر اثر خطای انسانی و جبر روزگار قامت خمیدند و سوختند.
از پروانه هایی نوشتیم که در عین زیبایی جنگلهای سبزمان را به پاییزی مانند کردند که توصیفش خارج از تصور بود.
قطار نوشته هایمان ایستگاه پایانی نداشته و ندارد و حالا در حقیقتی تلخ تمام خبرهایی که آرمانش حقیقت طلبی و ترسیم خوبی ها بود ،به ناچار هم مسیر سیلابی شد که ۲۵نفر از هموطنان فارسی امان را در سیلاب ها مدفونکرد و به ناچار حامل خبرهایی شدیم که چیزی جز رنج برای خودمان و مخاطبانمان ارمغان نداشت.
اما ما عهد بسته ایم در رسانه خود مهرورزی را به آدم های پیرامونمان هدیه کنیم و قطعا در راستای این هدف مقدس لحظه ای دریغ نخواهیم کرد.
نجمه اشرفی_ خبرنگار خبرگزاری مهر نوشت:
روزت مبارک.... خداقوت برای تمام روزهایی که از فاصله میان مشاهداتت بین مردم و نوشته هایت در نشست های خبری به ستوه آمدی و سعی کردی در این جاده یکطرفه گاهی صدای مردم هم به مسئولان برسانی.
درود به شرافتت وقتی از نوشتن خبرگذشتی که دچار آلودگی نشر اکاذیب نشوی.
درود به قناعتت که همچنان زیر بار تورم و نبود امنیت شغلی و درآمد مکفی قلم را رها نکردی؛ سالی پر از گزارش های تحلیلی وتولیدی های پرثمر و تحقق مطالبات مردمی برایت آرزو دارم.
محمدرضا طاهری_ سردبیر خبرگزاری ایلنا نوشت:
ضمن تسلیت تاسوعا و عاشورای حسینی و عرض تبریک روز خبرنگار؛ ۱۷ مردادماه روز خبرنگار روزی که اهالی رسانه تمام داشته هایشان را کف دست گذاشتند و سعی دارند علی رغم مشکلات، مشقتهای موجود رویدادها را به اطلاع مردم، شهروندان و جامعه مخاره کنند.
خبرنگاران در ۲ سال گذشته بدون هیچ چشمداشتی اثبات کردند که در تمام رویدادهای سخت در میدان بودند و از جان خود مایه گذاشتند تا بتوانند اطلاعات و اخبار را به مردم برسانند؛ و در بحرانها از جمله کرونا، انتخابات، آتش سوزیها، سرما و گرما و ... حضور فعال داشته باشد.
هدف اهالی رسانه خدمت رسانی به مردم است نه مسئولان!
راضیه جوینده_ گزارشگر و خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان نوشت:
خبر دنیای پر هیاهویی دارد. دنیایی که سکون در آن معنا ندارد . گاهی در این هیاهو شاهد صحنه های اندوه می شوی و گاهی از شادی ها لذت می بری.
خبرنگار خبر غم ها را منتشر می کند با این امید که بار غم ها را کم کند و فریاد رسی برای غم زدگان بیابد . از شادی ها می گوید تا شادی آفرین باشد و بگوید دنیا می تواند و باید جای زیبا تری برای زندگی باشد.
فرخنده آشوری _ خبرنگار روزنانه نیم نگاه نوشت:
قشر خبرنگار و روزنامه نگار زمانی موفق بوده و به وظیفه خود عمل کرده است که در درجه اول بتواند حرف و خواسته مردم را به صورت عمومی در رسانه مطرح کند تا مسئولان با استناد به رسانهها به عنوان مرجع رسمی مطالبات عمومی بخشی از برنامههای خود را تنطیم کنند، اگر در یک جامعه مانعی در این مسیر ایجاد شود انحطاط شکل میگیرد، بنابراین در روز خبرنگار بهترین تقدیر از او میتواند تسهیل و مانع زدایی این مسیر باشد که نتیجه آن ایجاد امنیت شغلی برای خبرنگار و همچنین کاهش تنشها در جامعه و پیشرفت آن جامعه است.
به نوبه خودم این روز را به تمام همکارانم تبریک گفته و امیدوارم قلمشان مرهمی بر زخمهای مردم سرزمینم باشد.
سمیه رعیتی_ سردبیر پایگاه تحلیلی خبری شیرازه نوشت:
خبررسانی یعنی آگهی بخشی ، حرکت ، تکاپو... و زندگی مگر معنایی جز ساری بودن و جاری دارد ؟
خبرنگاری + عشق، مساوی است با دنیایی حرف برای گفتن و مسیری بس طولانی برای پیمودن
روزها و شب ها رفتند و امدند و زمین چرخید و چرخید تا دوباره روز خبرنگار فرا رسید
روزی به نام آنان که همه چیز را میبینند، اما دیده نمیشوند...
امروز میخواهیم از خودمان بنویسیم از گروهی که همیشه در صحنههای مختلف جامعه مثل سایه با مردم و مسئولین در میدان حرکت میکنند ولی کسی آنها را نمیبیند...
کسانیکه نگارنده ی اتفاقات تلخ و شیرین مردمان این دیار هستند... کسانی که باشادی مردم می خندند و با گریه شان می گریند...
غصه ها و مشکلات مردم در چهره هایشان غم را می دواند ،پایمال شدن حق مردم خونشان را به جوش می آورد و به تصویر کشیدن فقر و محرومیت امانشان را می برد...
گاهی برای بیان حقایق با بی مهری مسئولین روبرو میشوند و گاهی درمیانه راه غرورشان شکسته می شود ولی بازهم با قدم هایی استوارتر و محکم تر از قبل به فعالیت خود ادامه می دهند چراکه برای آنها جزء عشق به کار ،چیز دیگری معنا ندارد .
و امسال چه زیبا این روز با رویدادی به نام عاشورا پیوند خورده که گر چه یک روز است اما دنیایی از دلدادگی و ایثار در خود نهان دارد،درست مثل حرفه خبرنگاری که اگر با عشق عجین شود هزار حرف برای گفتن و راهی بس طولانی برای پیمودن دارد.
نوید عبدالهی فرد_ گزارشگر و خبرنگار خبرگزاری صداوسیما و خبرگزاری فارس نوشت:
باز ۱۷ مردادی دیگر و روز و هفتهای دیگر با نام خبرنگار، باز پس از یکسال کار در سرما و گرما و شرایط سخت و تحویل نگرفتنها و مورد غضب قرار گرفتنها از طرف برخی مدیران و مسئولان، یک هفته عزت و احترام، یک هفته جلسه و تجلیل، یک هفته سخن گفتن از سختی کارخبرنگار در محافل مختلف، اصلا انگار فقط همین یک هفته، خبرنگاری را شغل حساب میکنند، انگار فقط در همین یک هفته همه میخواند از ارزش کار خبر وخبرنگاران بگویند و ثابت کنند که بیشترین احترام را برای خبرنگاران قائل هستند.
اما...، اما در همین هفته که همه جلسات به اسم خبرنگار تشکیل میشود، مدیران فرصت را غنیمت دانسته و به سخنرانی و ارائه عمکرد خود میپردازند و جالب اینجاست که در این جلسات که اسم گرامیداشت خبرنگار را یدک میکشد کمترین زمان به خبرنگاران داده میشودو تنها کسانی که کمترین فرصت برای صحبت و بیان نظرات خود بیان میکنند خبرنگارانند، حالا هر چقدر جلسه رسمیتر و با حضور تعداد بیشتری مسئولین همراه باشد به جای در اختیار قراردادن فرصت به خبرنگاران برای بیان مشکلات و در و دل خود، این مسئولین هستند که یکی یکی به سخنرانی میپردازند و تازه برخی از آنان برای خبرنگاران خط مشی آن هم خط و مشی خارج از اصول خبری تایین میکنند و جلسهای که به نام خبرنگار است با جلسه ارائه عملکرد مدیر جابجا میشود و در پایان نیز با دادن هدیهای به خبرنگار سر و ته جلسه را به هم میآورند و تازه توقع دارند تا تیر یک رسانههای دعوت شده نیز به تریبونی برای تبلیغ خودشان تبدیل شود.
البته هستند مدیرانی که به واقع قدرشناس خبرنگارانند و هموراه بر رعایت خط و مشی و رسالت اصلی خبرنگاران تاکید میکنند و دنبال تبلیغ خود در این گونه مراسم نیستند، اما اگر واقع بین باشیم تعداد این گونه مدیران بسیار کم است.ای کاش همه بدانند که خبرنگار چشم به هدایایی مانند کارت هدیه، لوازم خانگی و... ندارد و درمرحله نخست میخواهد دیده شود، میخواهد بگوید اگر انتقادی میکند برای کمک و رفع آن است.
و، اما همه میدانیم راهی که در آن قدم نهاده ایم راه عشق است، راهی است که در آن قسم خورده ایم و تا آخر برای سربلندی میهن عزیزمان خواهیم ایستاد.
راهیست راه عشـــق کـــه هیچش کـــــناره نیست
آن جـــا جــز آن کـــه جـان بسپارند چـاره نیست
هر گه که دل به عشق دهی خوش دمی بود
در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست...
طاهره حیاتی_ عکاس روزنامه سبحان
چه تلخ وچه شیرین خبرنگاری
تلخ و شیرینهای خبرنگاری
آنقدر در هم آمیخته اند که گاه به تلخیها میخندیم و بر شادیها گریانیم چرا که ما تنها کسانی هستیم که بسیار میبینیم و بسیار در سکوتیم تا مبادا دل کسی بلرزد...
کاش میتوانستیم نبینیم یا میتوانستیم بگوییم تا متهم نباشیم به کتمان حقیقت یا بزرگ نمایی صغار...
دلمان درد دارد و روزی هزار بار دق میکنیم، اما امید داریم به بهتر شدنهایی که امید و آرزو مانده... امید داریم به خاطره شدن آرزوهایمان...
آرزوی آیندهای خوب برای همه خوبان سرزمینم.
محمد شریفی خبرنگار و گزارشگر خبرگزاری صداوسیما و باشگاه خبرنگاران نوشت:
خبرنگاران حقایق نگارانی هستند که تجسم امانت ؛مسئولیت؛ تعهد ؛ دلسوزی و وظیفه اند و وجدان بیدار جامعه و تصویر گر زمان خویش اند.
فاطمه اسدزاده_خبرنگار تسنیم و دبیر خبر خبرگزاری بسیج نوشت:
بیمه خبرنگاری را در سامانه جامع رسانهای کشور داریم که متاسفانه به دلیل سیستمی بودن، دسترسی فردی نیست و شخص من 2سال است منتظر تاییئد نهایی سیستم هستم.
پیش از این هم از طریق هفته نامه شهرسبز بیمه بودم که در ایام کرونا و تعطیلی دفتر، با وجود اینکه هر هفته انتشار داشتیم، اما تامین اجتماعی قبول نمیکند و حتما باید دفتر کاری همچون کارگاههای دیگر داشته باشیم، و نتیجه کارکه انتشار نشریه است، برای این سازمان کلاک عمل نیست.
برای رسانه، با وجود افزایش سرسامآور اجارهها، امکان داشتن دفتر نیست، و بخصوص رسانه که میتواند بدون دفتر کار کند، و با اینترنتی شدن کارها، نیازی به این امر احساس نمیشود، باید تفاوتی با کارگاههای دیگر مدنظر سازمان تامین اجتماعی داشته باشد؛ اما متاسفانه هیچ تفاوتی میان یک رسانه، که کاری فرهنگی اجتماعی است، با یک کارگاه مثلا جوارببافی، تراشکاری و دیگر کارگاهها ندارد.
امیرصادقیان_عکاس خبرگزاری تسنیم نوشت:
عکاس خبری بودن یعنی صدای رسای مردم ، در حالی که خود با مخاطرات و عدم امنیت شغلی در این شغل دست و پنجه نرم میکنند و حقوق آنها از پایین ترین درامد های سطح جامعه محسوب میگردد.
منصوره خسروبیگ_ خبرنگار پایگاه خبری راستین آنلاین نوشت:
نوشتن را خدا به شما یاد داد و به قلم قسم خورد و گفت: «اقرا باسم ربک الذی خلق».
به نام پروردگاری که قلم در دستم نهاد تا بتوانم به بیان حقیقتها و دردها بپردازم...
من یک خبرنگارم، عضو کوچکی از یک جامعه بزرگ؛ خوشحالم که رسالتم نوشتن برای جامعه ام است وو آنگاه که قلم در دستم نهادینه شد و الفبای زندگی را آموختم.
خبرنگاری تجسم فکر، اندیشه و امانت داری است. خبرنگار دیده بیدار جهانیان است، چون حقیقت را بیان میکند.
منیره خسروبیگ_ خبرنگار حافظ خبر و گزارشگر صداوسیمای فارس نوشت:
خبرنگار با قلم زدن در سرزمین زیبای آرمان ها گام های محکمی برمیدارد، یادمان باشد که برای رسیدن به قله حقیقت بال های سیمرغ را باید بگشاییم تا حقیقت نمایان شود تا یاد و خاطره عزیزانی همچون شهید صارمی در ذهن ها به یادگار بماند.
روز خبرنگار بر همه فعالان عرصه ی خبر گرامی باد.
رضا کوهی شوریجه_ خبرنگار خبرگزاری فارس نوشت:
۱۷ مرداد روز خبرنگار تقارن و همزمانی آن با روز عاشورا؛ یادآور اولین خبرنگار تاریخ حضرت زینب (س) بعد از واقعه عاشورا که چهره یزیدیان زمان را برملا کرد، به تمامی خبرنگاران محترم و اصحاب رسانه تهنیت عرض می نمایم.
علیرضا فرضی_ خبرنگار پیشکسوت رسانه نیز نوشت:
سلام به همه همکارانم، روزشان گرامی، این نوشتار کوتاه برای همه دوستان خبرنگاری است که به هرنحو در عرصه خبر فعالیت دارند.
قبل از یاد دادن باید یاد گرفت؛ قبل از گفتن باید شنید، بیاییم کار و فعالیت خود را با آگاهی هرچه بیشتر ادامه دهیم، بیاییم با ارایه پیشنهادهای آگاهانه، با ارائه انتقادهای معقولانه در جهت ساخت هرچه بهتر جامعه پیرامون خود گام برداریم.
بخوانیم از دیگر خبرها، گزارشها و اتفاقات دیگر جوامع تا بدانیم چه چیزی برای گفتن بهتر است.
اگر قرار است زبان و چشم و گوش مردم عزیز و مسوولان باشیم چه بهتر که با گوشی شنوا و دیدی قوی و زبانی گویا همراه با تعقل همراه باشیم.
برایتان بهترینها آرزومندم.
غیاث ملک حسینی_ خبرنگار روزنامه خبرجنوب نوشت:
این یکی از اقتضائات و الزامات عصر ارتباطات و توسعه شبکه های اجتماعی است که باعث شده برخی مفاهیم تعریف تخصصی و حرفهای خود را از دست بدهند و دیگر آن جایگاه سابق خود را نداشته باشند. شاید بتوان گفت یکی از مفاهیمی که به این سرنوشت دچار شده همین حرفه خبرنگاری باشد که امروزه به مدد تلفن های همراه هوشمند و گسترش شبکه های اجتماعی، هر فردی احساس می کند می تواند خبرنگار باشد و بر اساس همین تفکر، مفهومی به نام شهروندخبرنگار هم زاده شد که البته مولودی خوش یمن بود، چرا که همین پدیده باعث شد بسیاری از مسائلی که به هر دلیلی خبرنگاران رسانههای رسمی نمی توانستند به آنها بپردازند، پا به عرصه رویدادهای قابل مشاهده و قابل درک برای عموم مردم بگذارند و دیده و شنیده شوند.
با این حال عدم آشنایی شهروندخبرنگاران با اصول حرفهای کار خبرنگاری و ضرایفی که مرز یک خبرنگار به معنای خاص، حرفهای و واقعی آن را با شهروندخبرنگاران مشخص می کند باعث شده که مسیر اطلاع رسانی کمی به بیراهه کشیده شود.
این موضوع را از آن جهت گفتم که در میان خود ما خبرنگاران هم که سال هاست در این حوزه استخوان نرم کرده و گرد و خاک صحنه ها و رویدادهای مختلف را خورده ایم گاه به گاه بی توجهی به اصول حرفهای کار دیده می شود و انگار یادمان می رود که به دوش کشیدن عنوان خبرنگار، لاجرم وظایف و رسالت هایی را هم به ما تحمیل می کند که نباید آنها را در هیچ شرایطی فراموش کنیم.
همه اینها بهانهای بود تا به منوال خطبای نماز جمعه که معمولاً خود و دیگران را به تقوای الهی دعوت می کنند، ابتدا خودم، سپس دیگر همکاران عزیزم را به رعایت اصول حرفه ای کار خبرنگاری و پاسداشت رسالت هایی که بر عهده داریم دعوت کنم.
در پایان هم می خواهم مروری داشته باشم به وعده هایی که مسئولان در طول همه سالهای گذشته تاکنون به خبرنگاران دادهاند و به یادشان بیاورم که خبرنگاران و عکاسان خبری مثل همه افراد دیگر این جامعه با دغدغه هایی مواجهند که گویا هیچ کس آنها را نمی بینید و چاره ای برای آن پیدا نمی کند.
این یک حقیقت تلخ است که بسیاری از خبرنگاران و عکاسان خبری این شهر و این استان، علی رغم این که سالهای سال است در این حرفه فعالیت می کنند اما همچنان با چالش هایی مانند مسکن، حقوق ثابت، بیمه، امنیت شغلی و... دست و پنجه نرم می کنند و بسیاری از بدیهیات زندگی شان تامین نشده است.
امیدواریم که مسئولان کمی هم برای رفع دغدغه های زندگی خبرنگاران دغدغه داشته باشند تا این چراغداران راه آگاهی و اطلاع رسانی با طیب خاطر بیشتری بتوانند رسالت وظایف خود را به سر منزل مقصود برسانند.
شقایق نوری زاده_ خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان نوشت:
برای شخص من حرفه خبرنگاری به شدت با ارزش و قابل احترامه ، چرا که با وجود تمام مشکلات و سختی هایی که در این حرفه وجود دارد ، باز هم دغدغه ها و مشکلات مردم اولویت قرار میگیرد.
و منه شقایق نوری زاده به عنوان کوچکترین عضو این جامعه سعی میکنم در این حرفه هر چه بیشتر یاد بگیرم و درس پس بدم.
فرزانه چخماق ساز_عکاس باشگاه خبرنگاران جوان نوشت:
عکاس خبری با عکس هایش واقعیت را مینویسد و به دنیا نشان میدهد.
میلاد پناهی عکاس باشگاه خبرنگاران جوان نوشت:
عکاسی خبری یک رسالت است. عکاسان خبری در انتقال واقعیات به مردم رسالت بزرگی به عهده دارند.
به عکاسی فقط نمیتوان به عنوان یک حرفه و منبع درآمد نگاه کرد، بلکه خبرنگاری و به خصوص عکاسی خبری بدون تجربه و تخصص و علاقه به حرفه موفقیتآمیز نمیشود. " حضور عکاسان را در هر حادثهای ضروری است.
سمیرا امیرسلاری_خبرنگار جهرم نیز نوشت:
یعنی نماینده مردم - صدای ورزشکاری که از کم لطفی گلایه دارد، صدای پیروزی در جنگ، صدای تبعیض نژادی و سیاه پوستی که قطع نخاع میشود. خبرنگار یعنی شادی خبرهای موفقیت آمیز کشورش که مخابره میکند و چشمان اشکباری که خبرهای بد را روی خروجی رسانهها میفرستد.
فاطمه ایزدی_ خبرنگار نوشت:
«خبربیار» نبودم و در این راه، «ما را به سخت جانی خود این گمان نبود».
محمد مهدی شبان سروستانی خبرنگار خبرگزاری ایسنا نوشت:
روزی که دیگر مبارکمان نیست!
امروز که قلم هایمان در کشاکش جدال با اربابان زر و زور و منافع مردم و شهری که دوستش داریم از رمق میافتد دیگر مبارک نیست.
روزی که روزهای قبل و بعد آن شاهد شکسته شدن کمر و از نفس افتادن همکاران مان زیر بار سنگین تامین معیشت، حفظ آبرو، شغل و شرافت شان باشیم نمیتواند مبارک باشد
روزی که دیگر از گفتن “خبرنگارم” نمیتوانیم افتخار کنیم، نه در جامعهای که در آن زندگی میکنیم و نه در خلوت خودمان که چه آرمان شهری میخواستیم بسازیم و چه شد...
روز خبرنگار دیگر مبارک نیست نه برای خبرنگاران و نه برای مردمی که چنگ میزدند به ریسمان شان به عنوان آخرین پناه زمینی شان!
به امید روزی که این روز مبارکمان باشد.
حاجیه جعفرزاده_خبرنگار گردشگری و مشاور رسانه نوشت:
خبرنگار تعطیلی ندارد. خبرنگار تعطیلی ندارد و به تعطیلات هم نمیرود. شاید در نگاه نخست ادعای عجیبی به نظر برسد، اما واقعیتی انکار ناپذیر است. خبرنگار به دنبال روز، تجلیل و تقدیر نیست، چون همیشه مشغول به کار است، حتی در روزهای تعطیل و کرونایی... روزهایی که همین خبرنگاران مردم را تشویق و ترغیب میکردند به واسطه بیماری کرونا در خانه بمانند و در قرنطینه باشند، آن هاهمچنان مشغول کار بودند تا اخبار درست و در زمان مناسب را به جامعه تزریق نمایند. خبرنگاری عشق است با تمامی مصائب اش... آنگونه که گزارشی را با تمامی محدودیت ها، چانه زنیها و گاهی هم تهدیدها تهیه و منتشر میکنی و فقط بیم آن را داری که مبادا کم گذاشته باشی در بیان واقعیتها و زمانی هم که بازخوردش را در جامعه مخاطبان میبینی با لبخند رضایت از کارت و بدون انتظار تقدیر از کسی به سراغ سوژه بعدی با همان محدودیت ها، چانه زنیها و البته تهدیدها میروی...
این است کار خبرنگار بدون تعطیلی...
فاطمه نیکوکار_ خبرنگار خبرگزاری شیرازه نوشت:
از اواخر سال ۹۹ وارد عرصه خبر شدم. ابتدا در طنین یاس و اندکی خبرگزاری علم و فناوری فارس و اکنون هم پایگاه تحلیلی خبری شیرازه همکاری دارم.
۱۷ مرداد ماه روز خبرنگار که مصادف با شهادت شهید محمود صارمی است بهانه ایی شد تا از خبرنگاران سرزمینم بگویم تا آنان را دریابید خبرنگار همان کسی است که بسیار دلسوزانه در تمامی شرایط سخت و آسان زحمت کشیده تا چراغ آگاهی و اطلاع رسانی را برای همهی مردم روشن نگه دارد قشری که شب و روز را نمیشناسد و حتی روز تعطیل هم ندارد خبرنگاران همان کسانی هستند که جانشان را کف دست گذاشته و با استرس فراوان در تمامی اتفاقات به مکان هایی که آتش سوزی، زلزله، طوفان ،سیل... اتفاق افتاده جهت تهیه خبر وارد میدان میشوند.
خبرنگاری سخت است اما اگر عشق باشد آسان میشود پس باید عاشق خبر باشی تا موفق شوی.یاد و خاطره شهدای عرصه خبر شهید سید مرتضی آوینی،شهید محمود صارمی،شهید محسن خزائی گرامی باد.
اگر چه سخت و زیان آور است شغل حَقیر
دوای خستگی ام، عشق ِ این دیار بُوَد
هاجر بیات_ خبرنگار روزنامه کشوری ابتکار جنوب
خبرنگاری واژه ایست خالی از ابهام. پشت نام خبرنگار اما مملو از مهارت، دانش، تعهد، دقت، صداقت و درست نویسی است.. اهالی رسانه رسالتی دارند که تنها با شوق آگاهی میتوانند نویدبخش انجام آن باشند و خبرنگار و قلمش در اوج این شوق است.
براستی که صحبت از رسالتهای خبرنگاری و روزنامهنگاری کار آسان و جذابی است. اما کاش به بهانه این روز، از دریچه چشمهای خبرنگاران هم اندکی به جهان و وقایعش بنگریم. چشمهایی که باز یا بسته بودنش در برابر پدیدهها میتواند سرنوشت متفاوتی برای جامعه و حتی تاریخ اجتماعی بسازد. سخت است همیشه بخواهی بالاتر از مسائل روزمره و درگیریهای شغلی و واقعیتهای ملموس، به آرمانهای شغلت بیندیشی و گامهایت را فراتر از مرزهای مادی برداری.
اهالی رسانه میدانند، خبرنگاری به عنوان مهمترین، حساسترین و پویاترین کار روزنامه و خبرگزاری، نمیتواند چندان فراتر از ساختارها و چارچوبهای تعین بخش و نانوشته موجود متصور شود.
قلم خبرنگار سنگینی خاصی دارد که حرکت در جهت آرمانهای روزنامه نگاری را دشوار میسازد، رهایی از این امر، مستلزم فضایی متفاوت و وضعیتی متفاوت از وضعیت کنونی است. مطالبات صنفی و حقوقی خبرنگاران مسالهایست که بواقع و بصورت عملی باید به آن پرداخته شود و از سطح مصاحبه و شعار و تبربک روز خبرنگار و کارتهای خالی از هدیه فراتر رود.
مطالبات و تلاشهای اهالی رسانه در جهت احقاق حقوق و خواستههای روزنامهنگاران و خبرنگاران به تنهابی کافی نیست.
برای تحقق جریان آزاد اطلاعات و گفتگوی واقعی یا به گفته هابرماس برای درمان بیتفاوتی و از خود بیگانگی مردم و آزادسازی عرصه رسانهها از نمایش و تصویرسازی، نخست باید به زیرساختها و مطالبات مادی روزنامهنگاران به جد پرداخته شود نه اینکه تنها روزی را به این نام ثبت کنیم و شاهد شادباش و تقدیر زبانی مسولان باشیم. یادمان باشد خبرگزاریها و روزنامهها بدون حضور مدیر شاید بقا یابد اما بدون خبرنگار هرگز.
روزتان گرامی و قلمهایتان در مسیر اندیشههای سبز
سیده مریم ترابی_ مسئول خبرگزاری پانا نمایندگی استان فارس
خبرنگاری، یکی از رویاهای من در کودکی بوده که به واسطه سماجت و علاقه خاصی که به این رشته داشتم راههای ورود به این رشته را از دوران نوجوانی پیدا کردهام، ابتدا در زمان مدرسه با روزنامه و بعد از آن در دوران دانشگاه وارد عرصه خبر تلویزیونی شدم و بعد از چند سال تجربه عملی در این فضا به دنبال کشف رمز و راز بیشتر در رسانه، تحصیلات تکمیلی خودم را در این زمینه دنبال کردم و تا به امروز که به عنوان مسوول نمایندگی خبرگزاری پانا، که عمده فعالیت آن تربیت خبرنگار است، مشغول فعالیت هستم.
این مقدمه از علاقه خودم به خبرنگاری و مسیری که برای آن طی کردم را اینجا بیان کردم تا بگویم اول و آخر خبرنگاری عشق و علاقه و استعداد است وگرنه خبرنگاری جزء مشاغل سخت محسوب میشود که در عین حال مزایا و درآمد چندانی ندارد و کسی که وارد این عرصه میشود تنها به دنبال یک چیز است، پرسشگری و مطالبه گری، خبرنگار به دنبال حس مسوولیت پذیری اجتماعی بالایی که در او است، سختی این شغل را به جان و دل میخرد چرا که امیدوار است تا با بیان مسائل و پیدا کردن راهکارها و مطالبه گری حقوق ملت و دولت از یکدیگر، مسیر توسعه را برای اجتماعی که در آن زندگی میکند، هموار سازد.
مطالب فوق اصل و واقعیت حرفه خبرنگاری بود، اما درد از آنجا شروع میشود که حقیقت موضوع چیز دیگری باشد؛ در واقع وقتی خبرنگاران و رسانههای یک جامعه، دچار انفعال و یخ زدگی شوند؛ وقتی در جامعهای افراد مختلف در هر پست و مقامی (به نوعی شاید به فرض خوش خدمتی بیشتر) خط قرمزهای سلیقهای برای رسانه ایجاد کنند تا جاییکه رسانهای که طبق قانون میداند که نباید بر خلاف حفظ منافع ملی و حکومت اقدام کند و میداند که باید با پرسشگریهای خود به عنوان رکن چهارم دموکراسی، در مسیر توسعه در افقهای ترسیم شده دولت و ملت را یاری کند، شروع به سانسور خودخواسته میکند و در واقع دیگر نیاز نیست کسی مستقیم به او بگوید که این موضوع پیگرد دارد یا خیر.
سانسور خود خواسته، پدیدهای است که در آن رسانهها و خبرنگاران آن با علم به اینکه طرح یک موضوع هیچ مشکل امنیتی و یا تشویش اذهان عمومی ایجاد نمیکند، به صورت خودخواسته و از ترس اینکه بیان مطالب شاید یک درصد به مزاج کسی خوش نیاید اقدام به سانسور و یا انفعال در برابر آن موضوع میکنند.
رسانه در چنین جامعهای قطعا کارایی خود را از دست میدهد و به یک ابزار سفارشی برای تولید محصولات سفارشی تبدیل میشود. تحولات اساسی نیاز است تا رسانه در چنین جوامعی به جایگاه و کارکرد اصلی خود بازگردد که بیان و طرح آن در این مقال نمیگنجند، ولی به عنوان یک راهکار ابتدایی میتوان گفت، کمک به حفظ صراحت بیان و شجاعت در بین خبرنگاران، باید یک وظیفه همگانی باشد و باید باور کنیم اگر امروز من یا شما به عنوان یک مسوول در جامعه، خبرنگاری را مجبور به سانسور مطلبی که به نفع خودمان نیست کنیم، فردا در جای دیگری توسط افرادی دیگر با اقدامی مشابه حق خود ما تضییع میشود و این چرخه معیوب ادامه مییابد تا جاییکه شاهد رکود داخلی و افزایش نارضایتیها میشویم. مطالب ذکر شده بخشی از تئوری نقش رسانه در مسیر توسعه در کشورهای جهان سوم است که بنده در تحقیق اخیر خود به دنبال اثبات آن هستم؛ اگر بخواهیم مطالب فوق را برای کشورمان نیز در نظر بگیریم، میتوان گفت در این مسیر بسیج رسانه به عنوان یک نهاد خودجوش از اصحاب رسانه میتواند نقش بسزایی در کمک به رفع این موضوع داشته باشد.
فاطمه سعادتجو_ خبرنگار پایگاه خبری پیام خبر نوشت:
در روزگاری که که از آن به عصر فن آوری و اطلاعات یاد می کنند بی گُمان نقش خبر ، خبرنگار و اطلاع رسانی به عنوان ابزار های آگاهی بخشی با سرعت و دقت نقشی حیاتی و انکار ناپذیر دارند.
همکاران عزیزم در سال هرروز که مناسبتهای مختلف فرامیرسد مینویسند مشکلات و مسائل قشرهای مختلف جامعه را، اما آیا کسی هست درد خبرنگاران را بازگو کند.
آیا کسی میداند خبرنگار که اول صبح از خانه خارج میشود، نیمههای روز از او یک فرد خسته میسازد و کسی نمیداند چقدر سخت است وقتی مدیر، کارشناس، رییس، دکتر و مهندس و دیگر افراد کار، جلسه، مصاحبه و بازدیدهایشان تمام میشود، تازه کار خبرنگار شروع میشود.
همه فقط کار خبرنگار را در نوشتن میدانند اما دویدن برای کسب خبر، تایپ و نگارش و تنظیم خبر کاری طاقت فرسا است که هیچ کس نمیداند خبرنگار با چه زحمتی یک خبر را تهیه میکند.
اضطراب و استرس سراسر وجودشان را فرامیگیرد که آیا این خبر، مصاحبه و گزارش به شیوه ای مطلوب انعکاس داده میشود یا نه آیا کسی میداند درد خبرنگاران چیست و چه مشکلاتی دارند؟
بدون اغراق ارزش کار خبرنگاران بیش از آنچه که به عنوان مادیات دریافت می کند هست. از این رو کسانی که این حرفه را به عنوان شغل انتخاب می کنند مادیات کمترین نقش را در انتخاب آنان به عنوان شغل آینده ایفا می کند.
مریم توانا_ خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان نوشت:
روزی برای سنگرسازان بی سنگر: خبرنگاری هنری است با موتور محر ک عشق
خبرنگاری هنری است که با عشق کلام را قوت میبخشد و قلم را روان میسازد و هم این انگیزه باعث میشود آن را از یک شغل ساده جدا سازد.
اگرچه عشق و هنر ترکیبی است تا از آن خبرنگاری برون آید، اما باید هدفمند و بتواند مسیری مشخص برای ادامه دهندگان ارائه دهند که همان عنصر تعهد است.
با در آمیختن سه عنصر عشق، هنر و تعهد است که میتوان پردهها در انداخت و پنهان را آشکار کرد و زشتیها را از زیباییها جدا کرد.
این هنرمندی خبرنگار است که غرق شدگان در روزمرگی را نهیب زده و از خواب گران بیدار ساخته و هشدار میدهد و با این هنرمندی یادآور تکالیف دولت مردان و حقوق شهروندان میشود.
زهرا بازیار_ خبرنگار روزنامه کشوری یاقوت وطن نوشت:
خبرنگار درحالیکه خودش آماج بیشترین مشکلات حرفهای است، نسبت به انعکاس مشکلات و موانع موجود در جامعه به مخاطبان خود تلاش میکند، خبرنگار به مسئولیت خود در قبال فرهنگ، اعتقاد و منافع جامعه آگاه است و راستی که رسالت اصحاب خبر و رسانه، بسیار خطیر است.
این روز بر صاحبان قلم و مدافعان سنگر آگاهی مبارک.
محمد صادقی_ مدیر خبرگزاری علم و فناوری در استان فارس و سایت خبری تحلیلی ایران ریپورتس نوشت:
خبرنگار باید بداند و میداند که ان کس که آگاهتر است مسئولیتر است.
مسئول در قبال ملت و کشور، مسؤول در قبال باورها و اعتقادات مردم، مسؤول در قبال منافع ملی، مسؤول در قبال تجاوز فکری و اندیشهای بیگانه به مرزهای فرهنگی، مسؤول در قبال اخلاق جامعه؛ مسؤول در قبال کژاندیشی و کژ رفتاریهای اداره کنندگان کشور و این مسؤولیت و مسؤولیتها نه تنها محدودیت نمی آفریند، بلکه راه رسیدن به کمال را دراین حرفه مقدس برای او هموار و هموارتر میسازد و خبرنگار به جایگاهی میرسد که جز رضایت حضرت دوست نمیبیند.
درد دل بسیار است و مشکلات بیشتر، اما چه فایده که پس از سالها به هرکس گفتن و سفره دل باز کردن، دردی از دردهایمان دوا نشد، اما چون میگذرد، غمی نیست...
ادنان کریمیان خبرنگار صداوسیما شبکه سراسری نوشت:
دانستن حق همست، خوش خبر باشیم.
امین برنجکار_ عکاس خبرگزاری مهر نیز نوشت:
مهمترین مشکل فعلی جامعه رسانه چنبره زدن مافیاها و انحصار طلبان بر امورات رسانهای خبرنگاران فارس است.
نبود و یا غیر فعال بودن انجمن صنفی و منفعت عدهای در نبود این انجمن در پیگیری مطالبات خبرنگاران از مهمترین عواملی است که باعث ایجاد یکسری انحصارات برای گروههای مافیایی در جامعه رسانه فارس شده است.
امیرحسین عزیزی منش_ خبرنگار و صاحب امتیاز خبرصدرا نوشت:
هیچ حسی بهتر از حل مشکل مردمم نیست.
همیشه دوست داشتم گرهای از مشکلات مردمم را باز کنم، دلم میخواهد تا میتوانم فریاد بزنم، دردهای مردمم را، مشکلاتشان و البته بیشتر از همه خوشبختی مردمم را فریاد بزنم، برای همین خبرنگار شدم، تا شاید صدای مردم باشم و با انعکاس کمبودها و مشکلات شهرم آسایش و راحتی را به مردم هدیه دهم که خوشبختانه در این راه تا حدودی موفق بوده ام و هرگاه صدای مردم شدم، آن صدا شنیده شد و مشکلی برطرف شد، هرچند در بسیاری مواقع نیز مسیولین مربوطه خودشان را به نشنیدن زدند، اما باز هم صدای مردم شنیده شد، امیدوارم بتوانم در این راه ثابت قدم باشم.
در پایان باید گفت اگر نبود مشکل معیشت برای خبرنگاران، قطعا بهتر میتوانستند جامعه، خصوصا مدیران را به نقد و چالش کشیده تا مشکلات مردم روز به روز کمتر شود.
خواستم که بگویم خبری نیست که نیست. اما خبری هست که در گوش کسی نیست که نیست.
مریم رضایی_ سردبیر و گزارشگر باشگاه خبرنگاران و خبرنگار خبرگزاری تسنیم نوشت:
درد دل خبرنگار را چه کسی ورق بزند و بخواند؟
کمتر خبرنگاری در وادی خبر پا گذاشته که فکرش تغییر و کمک به حل مشکلات مردم نبوده باشد.
۱۷ مرداد، در تقویم روزی به نام من و امثال من است شاید کم خوابترین و بی خواب ترین مردم .... بستگی به شهر و یا حتی کشور دارد.
نیمه شب ها سایت اورژانس و آتش نشانی را رصد میکنم تا حادثه ای را عقب نیفتم، سایت لرزه نگاری را چک می کنم خب خدا را شکر آنقدر شدید نلرزیده است.
دست خودمان نیست جوری نگران مردم هستیم ...
صبحانه، نهار و شام همگی در یک وعده خلاصه می شود آن هم با استرس و عجله ... طوری که لذت و طعم آن غذا را متوجه نمیشویم.
حال کسی نیست بپرسد احوال ما را، معیشت را می گویم، اما چه کنم خبرنگارم و دغدغه ام چیز دیگری است به غیر خودم...
دغدغه همه ی همکاران من، مردم اند شادی، غم، سیاست، اجتماع، ورزش، اقتصاد و معیشت و... آنها. گاهی اوقات علیرغم انجام تمامی کارها، با برخوردی و یا حرفی تمامی خستگی به تنم میماند ...
من و تمامی همکارانم در این عرصه می دویم تا شاید بتوانیم با بیان مشکلی گره از کاری بگشاییم. دیدگاهمان متناسب با درک مان از اوضاع و جامعه تغییر کرده است برای همین است که بیداریم و بیداریم و می نویسیم و می نویسیم.....
می نویسیم در گذشته با قلم و هم کنون با رایانه قبلا بیشتر در روزنامه و اکنون بیشتر اینترنت و تلویزیون. اما دغدغه همچنان یکی است دیگری بلد است می نویسد و تهدید می کند و تو می نویسی و تهدید می شوی ....
قلم است چه جوهری باشد چه صفحه کلید با سرانگشتان و افکار تو در ارتباط است با نان و بنزین مردم، با گرمی هوا و فشرده شدن نفس ها، با پرکشیدن قیمت ها و جدیدا کرونا ... به امید قلم زدن خبرهای خوب و ظهور حضرت مهدی(عج) ... ان شاء الله