دکتر علی اکبر وافی از پزشکان درمانگاه حضرت معصومه (س) از انرژی مثبت بیش از ۱۵ سال سابقه خدمت در این بارگاه نورانی می‌گوید.

به نقل از آستان مقدس حضرت معصومه سلام‌الله علیها،   اول شهریورماه مصادف با زادروز شیخ الرئیس بوعلی سینا به پاس تألیفات و خدمات او  به علوم پزشکی و تجلیل از پزشکان در تقویم جمهوری اسلامی ایران به عنوان روز پزشک نامگذاری شده است.

از این‌رو به این مناسبت گفت‌وگویی را با علی اکبر وافی، پزشک عمومی که از خادمان حرم مطهر بانوی کرامت در درمانگاه حضرت معصومه سلام الله علیها است داشته ایم که در ادامه می‌خوانید.

با عرض سلام و تبریک روز پزشک خودتان را معرفی کنید و چند سال است که در درمانگاه حضرت معصومه سلام الله علیها خدمت می‌کنید؟

با سلام به شما و مخاطبان محترم بنده دکتر علی اکبر وافی هستم و الان حدود ۱۵ سال است که در درمانگاه حضرت معصومه سلام الله علیها  به زائران این حضرت خدمت می‌کنم.

به خاطر حجم بالای مراجعه به درمانگاه حضرت معصومه سلام الله علیها  گاهی روزانه بیش از ۱۶ ساعت شیفت می‌دهم، ولی انرژی که از زائران و محبان اهل بیت علیهم السلام که از شهر‌های مختلف ایران و از کشور‌های دیگر به زیارت حضرت معصومه سلام الله علیها می‌آیند می‌گیریم خستگی ما را از بین می‌برد.

در بحث درمان مریض‌ها ما فقط وسیله هستیم و دستی به خودکار می‌بریم و دارویی می‌نویسیم ولی شفای مریض جای دیگری است و من این را به چشم خودم دیدم.

الان من جای دیگری جز درمانگاه حضرت معصومه سلام الله علیها کار نمی‌کنم و این را لطف حضرت  می‌دانم که اول صبح توفیق زیارت و سلام به حضرت را دارم و عصر هم وقتی به خانه بر می‌گردم باز هم توفیق زیارت را دارم.

می‌توانید در مورد انرژی که از زائران می‌گیرید بیشتر توضیح دهید؟

اکثر مراجعان اینجا زائران حضرت معصومه سلام الله علیها هستند و این لطف حضرت بوده که ما را راه دادند تا به زائران حضرت خدمت کنیم و این انرژی به انسان می‌دهد.

اکثر زائرانی که از کشور‌های پاکستان، هندوستان و افغانستان در مسیر کربلا هستند و یا زائرانی که از عراق و کشور‌های دیگر عربی به قم می‌آیند وقتی درمان می‌شوند بسیار تشکر می‌کنند و تعهد می‌کنند که برای من در نجف و کربلا نماز بخوانند و این مسئله خستگی را از تن انسان بیرون می‌برد.

در بحث درمان مریض‌ها آیا برای شما پیش آمده است که متوجه عنایت حضرت معصومه سلام الله علیها شوید؟

بله در درمان برخی از مریضی‌ها گاهی اتفاقی پیش آمده که احساس کردم عنایت حضرت معصومه سلام الله علیها بوده است و این مسائل اعتقاد خود من را به عنایت حضرت بیشتر کرده است.

برای مثال روزی یک طلبه غیر ایرانی از کشور هند به همراه همسرش به درمانگاه آمد و به من مراجعه کرد؛ وقتی از او علت ناراحتی همسرش را پرسیدم گفت همسرم افسردگی پیدا کرده؛ دکتر‌های زیادی رفته ایم و تمام دارو‌های اعصاب را هم استفاده کرده ایم، ولی نتیجه نگرفتیم.

من هرچه نگاه کردم دیدم که دارو‌های مختلف اعصاب را مصرف کرده و دارویی نمانده بود که مصرف نکرده باشد ناگهان بدون هیچ پیش زمینه‌ای یک فکر به مغزم خطور کرد و گفتم می‌دانید که فرق من و شما در چیست؟ او گفت نه نمی‌دانم؛ من گفتم فرق من و شما این است که من و همه ایرانی‌هایی که در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها هستیم مانند میوه‌های درهم میوه فروشی هستیم که قیمت مان ارزانتر است، ولی شما که از هندوستان و از میان میلیون‌ها انسانی که در آنجا زندگی می‌کنند به این شهر آمده اید خدا شما را انتخاب کرده که به اینجا بیایید و مانند میوه‌های سوا شده هستید که قیمت و ارزش بالاتری دارند.

بعد به او گفتم که خداوند شما را برای یاری دین خودش انتخاب کرده و این نشان دهنده ارزش و قیمت شما در نزد خدا است، زیرا خدا اشتباه کسی را انتخاب نمی‌کند و هرچه سختی و غربت بکشید باید این را مدنظر داشته باشید.

این حرف را که زدم دیدم همسر آن طلبه هندی لبخندی زد و گفت یعنی خدا ما را سوا کرده؟ و قدری گریه کرد و بلند شد رفت.

بعد از چند روز آن طلبه هندی آمد و گفت آقای دکتر معجزه شد و همسرم خوب شد، بعد از این حرفی که شما زدید همسرم حالش خوب شد و دیگر نه دارو می‌خورد و نه افسردگی دارد.

من یک لحظه با خودم گفتم این جواب جوابی نبود که من فکر کنم و بگویم و فقط عنایت حضرت معصومه سلام الله علیها به آن طلبه بود که بر زبان من جاری شد.


خاطره دیگری هم از شفای مریض‌های خود و عنایت حضرت معصومه سلام الله علیها در درمان مریض‌ها داشته اید؟

بله موارد زیادی بوده که انسان کمک و عنایت اهل بیت علیهم السلام را در کار‌های خود احساس می‌کند و می‌داند که این کاری که انجام شد دست خود او نبود.

برای مثال مرحوم محمدرضا حکیمی که از نویسندگان معروف بودند در منزلشان گرفتار مریضی شده بودند و حال بدی داشتند؛ یکی از اقوام ما که با ایشان در ارتباط بود به من زنگ زد و از من خواستند که به بالین ایشان بروم، من همان موقع دلم شکست و رفتم مسجد بالاسر به حضرت گفتم این همه متخصص کاری نتوانستند بکنند، من که پزشک عمومی هستم چه می‌توانم بکنم؛ شما خودتان عنایتی کنید.

وقتی وارد منزل ایشان شدم دیدم بسیار بدحال هستند و به سختی نفس می‌کشند، اهل خانه شان به من گفتند که ما ایشان را پیش متخصصان قلب زیادی بردیم، ولی بهبودی حاصل نشده است، الان که دیدیم حالشان بد است و متخصصی هم نیست به شما زنگ زدیم تا ایشان را معاینه کنید.

من ناگهان یک دارو به ذهنم آمد و آن دارو را تجویز کردم و از همان شب شروع به مصرف آن دارو کردند؛ نصف شب که شد به من زنگ زدند که حال ایشان خیلی خوب شده و به تدریج حالشان بهتر شد و این باعث شد که ما ارتباط خوبی با ایشان پیدا کردیم و وقتی قم می‌آمدند به دیدنشان می‌رفتم و چندین سال بعد از آن قضیه ایشان حالشان خوب بود.

من هرچه فکر کردم نمی‌دانم که چطور آن دارو به ذهن من رسید و این را عنایت حضرت معصومه سلام الله علیها می‌دانم.

به نظر شما در این که دارو را چه کسی تجویز کند تفاوتی وجود دارد؟

برخی معتقد هستند که دارو توسط هر کسی که تجویز شود فرقی ندارد و تأثیر خودش را دارد، ولی این مسئله‌ای که عوام اعتقاد دارند که فلان دکتر دستش خوب است و هر نسخه‌ای بنویسد ما را خوب می‌کند هم قابل تأمل و توجه است.

اعتقاد ما این است که خداوند شفا را در دارو قرار داده است و اگر معرفت باشد دیگر زمان، مکان و دارو مطرح نیست و مانند شیخ نخودکی اصفهانی که یک نخود در دهان فرد مراجعه کننده می‌گذاشت و مریضش شفا می‌گرفت دیگر درمان با اسباب عادی خودش انجام نمی‌شود.

از این جهت وقتی یک پزشک با اعتقاد به اینکه شفا را خدا می‌دهد دارویی را با توسل و توجه به قدرت و اراده خداوند تجویز می‌کند و این می‌تواند تأثیر بهتری در درمان داشته باشد.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.