یک ویدئوی چند ثانیهای منتشر شده که نشان میدهد تنها در فاصله چند ده متری در حاشیه بازاروکیل شیراز فوج فوج رمال و فالگیر نشسته و به نظر میرسد کار و بارشان هم سکه است. ویدئویی که میتوانید با اسکن کیوآرکد زیر آن را ببینید، اما کمتر کسی است که نداند این موضوع محدود به این شهر و حتی به همین فضا نمیشود که مدتهاست بازار جادو و جنبل در جامعه ایرانی داغ داغ است و از کف خیابانها همچون همین ویدئوی منتشر شده تا فضای مجازی با دنبالکنندههای چندصدهزارنفری گسترش دارد، ولی چرا اینقدر اقبال به موضوعی میشود که با یک عقلانیت ساده هم فاصله دارد؟ این رواج خرافه، رمالی و فالگیری چه معنایی میتواند داشته باشد و مهمتر اینکه پیامدهای آن چه خواهد بود؟
بیشتربخوانید
هیچ جامعه آماری گستردهای برای آگاهی از اینکه زنان بیشتر علاقهمند به طالعبینیاند یا مردان وجود ندارد، اما نگاهی به دنبالکنندههای مجازی یک صفحه اینستاگرامی با بیش از ۹۰هزار دنبال کننده نشان میدهد زنان نزدیک به ۸۰ درصد مخاطبان طالعبینی این صفحه را تشکیل میدهند.
همین درصد تا حدود بسیاری در رابطه با صفحه دیگری در اینستاگرام با ۳۵هزار دنبال کننده هم صدق میکند. برای فهم این فاصله معنادار میان زنان و مردان در این حوزه نمیتوان دلایل بیولوژیکی یا جنسیتی را مطرح کرد و شاید بهتر باشد سراغ دلایل اقبال به کل مبحث طالعبینی در جامعه رفت. طالعبینی سابقهای طولانی و تاریخی دارد و از دربار پادشاهان گذشته آغاز شده و تا روزگار کنونی هم ادامه یافته است. در دهههای پیش این اقبال محدود به سالمندان بود، آنقدر که هنوز هم اگر بخواهیم گروه سنی مخاطبان طالعبینی را به تصویر بکشیم ذهنمان بهسرعت بر اساس همان کلیشه ثابت ذهنی، زنی سالمند را پیش چشم میآورد، اما همان کلیشه ذهنی حالا شکسته است، چراکه باید گفت در یک دگرگونی آشکار حالا مخاطبان اصلی طالعبینی و فالگیران را مردان و زنان جوانتر تشکیل میدهند.
اگر پیش از اینها سالمندان بهعنوان یک تفریح در یک گردهمایی معمولی پای فال قهوه مینشستند حالا فقط ۶۱۵ اپلیکیشن فال و طالعبینی در فروشگاههای اندرویدی وجود دارد. طبقات علاقهمند به خرافه هم طی این سالها تغییراتی داشتهاند به این معنا که اگر در گذشته رواج بیشتر خرافات در سطح پایینتر تحصیلات و در طبقههای کم برخوردار یک جامعه دلیلی بود تا طالعبینی میان آنها بیشتر مورد استقبال واقع شود حالا بسیاری از مخاطبان فالگیران را افراد متعلق به طبقاتمتوسط و مرفه جامعه تشکیل میدهند. این ترقی معکوس البته که مرهون بازار داغ این روزهای فالگیران هم هست، چراکه گردش مالی بالای این افراد نشان میدهد هرکسی هم از عهده مالی بازار این افراد برنمیآید.
برای ارتباط با بسیاری از فالگیران باید از یک شبکه در هم پیچیده عجیب عبور کرد. همین درهم پیچیدگی یکی از ترفندهای آنها برای موجه جلوه دادن کارشان است، یعنی هر قدر سختتر به فرد طالعبین وصل شوید به این مفهوم خواهد بود که درصد خطای وی کمتر است. جالب اینکه یکی از معمولترین این مراحل، پر کردن یک فرم ارسالی برای مخاطبان است، فرمی که جزئیترین موارد زندگی شخصی هم از آنها سؤال میشود تا به نوعی همان اطلاعات را به فرد متقاضی در بستهبندیای به نام طالعبینی تحویل داده شود! قیمتها هم متفاوت است، از ۱۵۰هزار تومان برای ۲۰دقیقه بگیرید تا چهار میلیون تومان برای ۷۰دقیقه مشاوره و بالاخره اینکه شیوه نوبتدهی این افراد هم گاهی به قدری وقتگیر است که نشان میدهد مراجعان بسیاری در صف انتظار قرار دارند. انگیزهیابی اقبال بیشتر به مباحث طالعبینی در یک جامعه کار آسانی نیست، برخی از جامعهشناسان نسبت سرراستی میان اوضاع نابسامان اجتماعی و رواج این مباحث متصورند.
به این مفهوم که هرقدر اوضاع اجتماعی در یک جامعه متزلزل باشد به همان نسبت مباحث خرافی در آن جامعه مخاطبان بیشتری دارد. روانشناسانی هم هستند که باور دارند پایینآمدن ضریب اعتمادبهنفس افراد در یک جامعه، بیشتر شدن تعداد افرادی که در حل مشکلاتشان درمیمانند و البته افزایش اضطرابهای اجتماعی باعث رواج فالگیری میشود.
منبع: روزنامه جام جم