شهریور است و بساط دریا بیش از هروقت دیگر برای مسافران پهن است، تا در اندک وقتی که به آغاز پاییز مانده خستگی یک ساله خود را بتکانند، مسافرانی که از غرب و شرق و جنوب آمدند تا هم سبزی جنگل چشمشان را بگیرد و هم تنی به آب بزنند، اما این ماه برای بعضی از مازندرانیها حال و هوای دیگر دارد، از دریا بوی ماهی به مشامشان میرسد و شروع فصل صید تا یک ماه دیگر را نوید میدهد.
شهریور که به انتها نزدیک میشود صیادان تورهای خود را از انبارها بیرون آورده و منتظرشروع پاییز میمانند این خزرنشینان چشم به سخاوت دریا دوخته اند و برای صید ماهی دل به دریا میزنند هر چند میداند دریا از این سال تا آن سال خالیتر میشود.
این را آمار صید سالهای اخیر میگوید، صید ماهی پارسال ۳۵ درصد کاهش داشت، سال قبلش ۲۶ درصد و... همینطور سال به سال تور صیادان سبکتر میشود، در این میان اما هستند کسانی که فارغ از وظیفه خودشان فقط برای علاقهای که به دریا دارند دلشان به حال این پهنه آبی و ساکنانش میسوزد.
این صیاد ناجی است
پاییز که میشود صیادان یک دست سبز و آبی پوش میشوند و با آن لباسهای مخصوص دریایی به خزر میزنند، مازندران ۴ هزار و ۲۰۰ صیاد دارد که در ۵۳ شرکت پره از نیمه مهرماه در دریا تور پهن میکنند تا اندازه رزقشان از خرز ماهی بگیرند یکی از این صیادان اسماعیل برزگر است.
به فرح آباد ساری که برسی کمتر کسی است که آقا اسماعیل را نشناسد، او ۵۷ سال بیشتر ندارد و صورت آفتاب سوخته، چروکهای کنار چشم و قدی کمی خمیده گواه سالها تجربهای است و به همین دلیل او را رُسمان میخوانند که به معنای سر صیاد است.
به قول خودشان سر صیاد باید سرد و گرم چشیده و طوفان دیده باشد، تور بافی کند، قایقرانی بداند و ماهی بگیرد، در واقع باید فرزند دریا باشد، دقیقا کسی همانند آقا اسماعیل.
او میگوید که قصه دریا را باید در دریا شنید، قایقش را به آب میاندازد و داستانش را آغاز میکند و میگوید:صیادی شغل اجدادی اوست و مادرش یکی از صیادان برتر شیلات بوده و من هم قبل از اینکه دست راست و چپش را بشناسم دریا را شناختم.
رسمان از خاطرات ۴۵ ساله اش در دریا میگوید که با صیادی گذشت، شغلی که نه از روی اجبار بلکه با علاقه قلبی شروع کرده بود و میگوید در گذشته دریا خیلی سخاوت داشت و روزانه ۲۰۰ تا ۳۰۰ تن ماهی میگرفتیم، اما حالا صید در بهترین شرایط ۴۰- ۴۵ تن ماهی دارد اگر هم شرایط مساعد نباشد گاهی به یک تن هم نمی رسد.
برزگر در حالی که عمق نگاهش به سمت دریا بود ادامه داد: من میدانستم دریا ماهی ندارد و شرایط نامناسب آب و هوایی و مواج بودن دریا تنها بهانه است، من میدانستم دریا ماهی ندارد پس باید کاری بزرگ انجام دهم تا بتوانم دینم را به دریا ادا کنم و آن را نجات دهم، اما چگونه؟
معما، چون حل گشت آسان شود
خزر زیستگاه ۱۵ گونه ماهی استخوانی مانند سفید، کفال، کپور است که بیشترین مقدار آن متعلق به ماهی سفید میباشد،ماهیهایی با طیف رنگی سفید، نقره ای، سبز زیتونی و سیاه که در رودخانههای منتهی به دریا تکثیر میشوند، اما این رودخانهها با افزایش فعالیتهای انسانی، برداشت شن و ماسه و ورود فاضلابهای صنعتی، خانگی و کشاورزی دیگر برای ماهیان امن نبود و همین موضوع باعث شد که تکثیر طبیعی ماهیان کم شود و بچه ماهیان به دریا نرسند.
کشف این موضوع باعث شد آقای برزگر بداند کارش از کجا آغاز کند.
وقتی از صیادان دیگر درباره اش میپرسیم، می گویند: در ابتدا همه گفتند نمیتوانی کاری از پیش ببری همه چیز از دور قشنگ است، اما گفت من با تمام توانم ادامه میدهم تا وجدانم راحت باشد.
برادرزاده اش که حالا شاگردی عمو را میکند میگوید: از سال ۹۴ با دست خالی و هزاران مشکل استخری دو هزار متری در نزدیکی دریا احداث کرد تا بتواند محلی را برای تخم ریزی و تکثیر طبیعی بچه ماهیها فراهم کند.
همراه آقای برزگر راهی استخر او که نرسیده به دریای فرح آباد است میشویم، استخری که تابلوی ورودی آن به نام شهید ابراهیم برزگر برادر آقا اسماعیل است این استخر ۲۰۰۰ متر است و ۱ میلیون قطعه بچه ماهی سفید را میتواند در خود پرورش دهد.
آقا اسماعیل میگوید: یکه و تنها کارش را شروع کرد، ماهیهای مولد را از دریا گرفت و درون استخر رها کرد تا تخم ریزی کنند و پس از تخم ریزی دو ماه مراقبت شبانه روزی آغاز میشود تا ماهیها بدنشان شکل بگیرد.
آقای اسکندری هم صیاد است، میگوید: برزگر در طول سال استراحت ندارد ۶ ماه از سال را با ما ماهیگیری میکند مابقی سال را به تکثیر ماهی مشغول است.
اسکندری که به گفته خودش بیش از ۳۰ سال است که آقای برزگر را میشناسد ادامه داد: او با دستانی خالی و با مشکلات فراوانی که داشت میدان را خالی نکرد و هدف بزرگش را ادامه داد تا نتیجه اش را دید.
این یک شعار نیست، خواستن توانستن است
۳۱ سال است که مرکز بازسازی و حفاظت از ذخایر ژنتیکی آبزیان شهید رجایی ساری بچه ماهی تکثیر و در دریا رهاسازی میکند، حاصل فعالیت مرکز در طی این ۳ دهه رهاسازی ۸ میلیارد بچه ماهی سفید و کپور است، اما به دلیل نحوه پرورش آن پس از رهاسازی درصدی از ماهیها تلف میشوند.
منصوری که کارشناس شیلات است میگوید ماهیانی که در مرکز پرورش داده میشوند علیرغم تلاش کارکنان شیلات باز هم در آب شیرین هستند و تغییر شرایط زندگی آنها از مرکز به دریا باعث تلف شدن تعدادی از بچه ماهیان میشود و آنهایی که نمیتوانند خودشان را با شرایط سازگار کنند می میرند.
این همان حرفی است که آقای برزگر به ما گفته بود او معتقد بود که حفظ ماهیان با تکثیر طبیعی امکان پذیرتر است، چون در شرایط یکسان با دریا پرورش داده میشوند و ماهی نیاز به سازگاری زیادی ندارد دلیل اینکه آقا اسماعیل هم استخرش را در دهانه دریا تاسیس کرد همین بود.
آقای برزگر همان طور که غذای ماهیها را آماده میکند گفت: ۵ماه طول کشید تا تخم ماهیهای مولدی که در استخر ریخته بودیم تبدیل به بچه ماهی شود، وقتی دیدم تکثیر آنها موفق بود اینبار با حمایتهای شیلات و استقبالی که آنان از کارم کردند تصمیم گرفتم یک استخر دیگر احداث کنم تا بتوانم میزان تکثیر را ۲ برابر کنم.
حالا آقای برزگر سالانه از ۱ تا ۲ میلیون قطعه بچه ماهی سفید در دریا رها سازی میکند تا بتواند شعار خواستن توانستن است را به واقعیت تبدیل کند.
همه صیادان میتوانند یک برزگر باشند
روند تکثیر ذخایر دریای خزر مطلوب نیست و هر روز بدتر میشود،۳۰ سال قبل گفته بودند که علاج واقعه، تکثیر مصنوعی ماهی در مراکز بازسازی ذخایر و رهاسازی آنها در دریاست، اما آن هم کافی نبود به قول آقا اسماعیل انگار دریا با ما قهر کرده و ما باید هزینه این قهر را پرداخت کنیم.
مشغول صحبت بودیم که خبر رسید آقای برزگر مهمانی ناخوانده دارد، کریم زاده مدیر کل شیلات استان مازندران تا دقایقی بعد رسید تا نتیجه روزها تلاش و شب نخوابیدنهای رسمان را ببیند.
کریم زاده گفت: شیلات با دیدن تلاشها و علاقه آقای برزگر به این کار از او حمایت کرد تا با دغدغه کمتری کارش را ادامه دهد، حالا هم چند سالی است طرحی با عنوان کمک به تکثیر طبیعی ماهیان خزر در دستور کار شیلات قرار گرفته تا امثال آقای برزگر که دغدغه دریا را دارند با حمایت شیلات آستین بالا بزنند و وارد کار شوند.
کریم زاده ادامه میدهد که خوشبختانه طرح موفق بود و ۵۶ استخر در تعاونیهای پره استان تاسیس شد، استخرهایی در اندازه مختلف در زمینهای بلا استفادهای که در اختیار تعاونیهای پره قرار دارد تا همانند آقای برزگر به تکثیر طبیعی کمک کنند.
رسمان و تنها یک آرزوی در حال تحقق
حالا دوره ۵ ماهه امسال به پایان رسیده و آقای برزگر باید میهمانانش را راهی دریا کند، میگوید به آنها وابسته شده، اما خوشحال است از اینکه کاری کرده و امیدوار برای تکرار روزهایی که دریا روزانه ۳۰۰تن ماهی میداد.
نیسان آبی از راه میرسد، دور تا دورش پلاستیک کشیده شده تا بچه ماهیها به آن منتقل شوند و این چند متر تا دریا را بدون ترس بگذرانند.
صیادان توری بزرگ در آب استخر انداختند تا بچه ماهیها یک گوشه جمع شوند و راحتتر بتوانند آنها منتقل کنند.
آقا اسماعیل در حالی که بچه ماهیها را با سطل در پشت نیسان خالی میکرد از آرزوهایش برایمان تعریف می کند و میگوید آرزویم فقط این است که روز به روز بتوانم تکثیر را بیشتر کنم، اما دیگر بیشتر از این زمین در اختیار ندارم که بخواهم کارم را توسعه دهم.
تالابی در فرح آباد هست که امکان رشد و تکثیر ماهی در آن وجود دارد، حاضرم تمام هزینه هایش را متقبل شوم تا این تالاب را چند سالی در اختیار من قرار دهند و من به نام برادر شهیدم حاج ابراهیم برزگر در آن ماهی تکثیر و رها سازی کنم.
برزگر گفت که سالها پیگیر این است تا بتواند رضایت مسئولین را بگیرد تا اینکه امسال خبر رسید با حمایتها شیلات و منابع طبیعی موافقت خود را اعلام کرده اند بنابراین خبری در جهش تکثیر ماهیها در راه است.
آقا اسماعیل در ادامه گفت: با احداث استخرهای دیگر و تکثیر ماهی در تالاب قول میدهم سال آینده ۲۵ میلیون قطعه بچه ماهی سفید تکثیر و رها سازی کنم.
نیسان آبی به حرکت درآمد تا در ۵۰قدمی که به دریا مانده بچه ماهیان را بدرقه کند و ما از دور نظاره گر بودیم و به فکر حساب و کتاب، به این فکر که اگر از این ۱ میلیون قطعه بچه ماهی که سالانه آقای برزگر به دریا میریزد تنها ۵ درصد به تور صیادان شمالی بنشیند، میتوانند بیش از ۱۰ میلیارد تومان روزی به سفره هایشان ببرند.