"سنگینی بار خستگی زیاد در معرض تهمت‌ها و رنج‌ها قرار گرفتن، اما در عین حال در روی دیگر وجهه خداییش و آن جهات الهیش ظاهر می‌شود، آدم احساس می‌کند که باری را روی دوشش گذاشته که اگر بتواند آن را لنگان لنگان به منزل برساند نتوانسته است از سنگینی بار نظام جمهوری اسلامی و این انقلاب اندکی بکاهد، چون دقیقا در راه خداست و برای خدایش به سوی معراج قدم برداشتن است"

این‌ها گزیده‌ای از سخنان شهید باهنردر جمع مدیران است، مردی از جنس مردم و برای مردم که عمر پربار خود را صرف خدمت به خلق کرده است.

امروز چهل و دومین سالروز شهادت شهیدان جاوید انقلاب اسلامی، محمدعلی رجایی و محمدجواد باهنر است.

خطه کرمان به وجود مردان بزرگی همچون شهید باهنر که نام این دیار را تا فرسنگ‌ها آن طرف‌تر و حتی تا آنجایی که دلبسته این نظام مقدس وجود دارد، پرآوازه کردند، مفتخر است.

شهیدان رجایی و باهنر نماد بارز خدمت بی منت به مردم هستند که یاد و خاطره آنان برای همیشه در یاد‌ها باقی خواهد ماند.

دولت شهیدان رجایی و باهنر نخستین دولت مردمی بود که پس از برافتادن حاکمیت طاغوت، بیشترین تلاش و کوشش را از خود نشان داد.

عمر دوران نخست وزیری شخصیتی مانند باهنر هر چند کوتاه بود، اما خاطره‌ای که از ساده زیستی و بودن در کنار محرومان و وارثان حقیقی انقلاب بر جا گذاشت؛ توانست الگویی را در برابر دیدگان مسئولین و متولیان امر در نظام جمهوری اسلامی قرار دهد که آن را به مثابه یک شاخص و یک تراز قرار دهند.

شهید باهنر پس از پیروزی انقلاب در مسئولیت‌های عضویت در شورای انقلاب، تنظیم مدارس، نهضت سوادآموزی، نمایندگی مردم کرمان در مجلس خبرگان، نمایندگی شورای انقلاب در وزارت آموزش‌وپرورش، نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و وزارت آموزش وپرورش در کابینه شهید رجایی به نحو شایسته‌ای انجام وظیفه کرد و بالاخره پس از انتخاب به عنوان نخست‌وزیر توسط شهید رجایی طولی نکشید که این دو یار دیرین و دو مبارز صدیق در هشتمین روز از شهریور ۱۳۶۰ با انفجار بمبی توسط عامل سازمان تروریستی منافقین خلق در آتش عشق الهی سوختند.

شهید باهنر در کابینه محمد علی رجایی به سمت وزیر آموزش و پرورش منصوب شد و به دنبال برکناری بنی صدر از مقام ریاست جمهوری و انتخاب محمد علی رجایی به عنوان ریاست جمهوری، بنا به پیشنهاد رجایی، باهنر در ۱۳۶۰ به عنوان نخست‌وزیر به مجلس شورای اسلامی معرفی گردید.

شهید باهنر؛ الگوی خدمت صادقانه

وقتی شهید باهنر وزیر آموزش و پرورش شد از او سئوال کردند چه احساسی داری؟ پاسخ داد: تا امروز تربیت ۴ فرزند را داشتم و امروز احساس مسئولیت تربیت ۱۰ میلیون فرزند را دارم.

آنچه سبب شد یاد و خاطره این شهید در اذهان و افکار مردم باقی بماند، آشنایی آن‌ها با مشکلات مردم و تلاش‌های بی منت و خالصانه بود.

رهبر معظم انقلاب اسلامی در مورد ایشان فرمودند: شهید باهنر مرد بی تظاهری بود که هیچ کس از ظاهر آرام او نمی‌فهمید در باطن و ذهن و اندیشه موّاج او چه می‌گذرد.

هفته دولت، فرصتی است تا اندکی تامل کنیم و به آنچه درگذر شتابزده زمان پنهان مانده، نظر افکنیم. باید رنج و تلاش مسئولان متعهد کشور را ارج نهیم، خدمت‌های نادیدنی دولت مردان خدمتگزار و صاحب منصبان درد آشنا را سپاس گوییم و به همه تلاش گران و زحمت کشان نظام جمهوری اسلامی خسته نباشید بگوییم.

دکتر محمد مهدی فداکار استاندار کرمان در این باره گفت: وظیفه دولتمردان خدمت صادقانه و بی منت به مردم است، کاری جز خدمتگزاری نداشته باشند و شانی جز خدمتگزاری برای خود قائل نباشند، شاید دولتمردان انقلابی که شهید باهنر و رجایی بودند بدین علت محبوب مردم شدند که خدمت صادقانه آن‌ها اثر عمیقی بر جان مردم گذاشت که هنوز مثال زدنی است و در کلام مردم باقی است.ضمن انجام وظایف برخورد اخلاقی و متواضعانه با مردم حکم می‌کند که انجام امور مردم با بهترین کیفیت در ظرف زمانی قابل قبول است و هیچ چیز از خدمت صادقانه و بی منت شیرین‌تر برای مردم نیست.

به همین مناسبت مخدره باهنر خواهر شهید دکتر باهنر در گفتگو با باشگاه خبرنگاران جوان درخصوص گوشه‌ای از کار‌های فرهنگی شهید باهنر گفت: در فروردین سال ۱۳۴۲ رژیم به مدرسه فیضیه حمله کرد که مصادف بود با ولادت امام جعفر صادق علیه السلام روز بیستم اسفند همان سال وفات اماصادق بود و سالگرد حادثه مدرسه فیضیه هم بود که شهید باهنر در مسجد جامع بازار تهران سخنرانی داشتند و عده زیادی هم آمده بودند

قرار بود سخنرانی سه شب باشد که ایشان در شب سوم دستگیر شدند و چهار ماه بعد از زندان آزاد شدند، چند ماه بعد شهید بهشتی که به آلمان رفتند شهید باهنر را به جای خود به آموزش و پرورش معرفی کردند و قرار شد کتاب‌های تعلیمات دینی سال دوازدهم و دوره‌های تربیت معلم و ... را تدوین و نگارش کنند.

شهید باهنر این کتاب‌ها را بدون هیچ گونه دخالت دستگاه طاغوت نوشتند، البته مشکلات فراوانی بود، بعد از چندین سال در سال‌های ۵۵ و ۵۶ رژیم احساس کرد مطالب کتاب‌ها بر علیه آن هاست و حدودا دور ۶۰ درصد مطالب خط کشید که در کتاب‌ها نباید باشند و قرار شد مولف دیگری پیدا کنند، اما هر چه گشتند مولف مد نظر خود را پیدا نکردند از سوی دیگر معلمین مدت‌ها بود که با کتاب‌های دکتر باهنر آشنا بودند و زیر بار مولفی دیگر نمی‌رفتند، بعضی‌ها تعجب می‌کردند و می‌گفتند این نوعی همکاری با رژیم طاغوت است.

در این کتاب ها حتی غیر مستقیم هم به طاغوت و استکبار اشاره نشده و بالعکس سراسر داستان‌های ظلم و جهاد و بی عدالتی بود، و یا اینکه قسمت‌های مبارزاتی تاریخ ائمه را مثال می‌زدند مبارزه با تبعیض و ظلم و جور و زمان؛ و در نهایت شهید باهنر در سال ۵۰ ممنوع المنبر شدند، اما جلساتی را برای معلمین برگزار می کردند در یکی از جلسات که من نیز همراه ایشان بودم نزدیک به هزار نفر آماده بودند.

شهید باهنر همواره نزدیک مردم بودند و در حوادثی مانند سیل و زلزله خودشان را می‌رساندند و به مردم کمک می‌کردند.

و اما در نهایت خلوص در عمل، صفا و صمیمیت نهفته در اعمال آن شهیدان والا مقام باعث گردید که علی رغم کوتاهی مدت صدارت، نامشان همواره در تاریخ پر افتخار این مرزوبوم جاودانه بماند.

گزارش از سوگند سلیمانی