دستگاه قضایی سوئد اخیرا پس از برگزاری ۹۲ جلسه دادگاه رای حبس ابد علیه «حمید نوری» تبعه بازداشت شده ایرانی را در یک روند غیر قضایی و غیر حقوقی صادر کرد.
بر اساس گفتههای «حمید نوری»، سوئدیها با اطلاع از اینکه وی زبان سوئدی نمیداند، متن رای دادگاه را به زبان سوئدی در اختیار او گذاشته و تا ۴ آگوست که آخرین مهلت درخواست تجدیدنظرخواهی بود ترجمه فارسی رسمی رای در اختیار وی قرار نگرفت؛ ۲۵ آگوست ترجمه بخشی از رای در اختیار ایشان قرار گرفت.
«حمید نوری» از آبان ماه ۹۸ توسط سوئدیها بازداشت و در سلول انفرادی به سر میبرد.
وی از حق انتخاب وکیل، تماس و دیدار با خانواده و معرفی شهود به دادگاه محروم بوده و حتی به پزشک هم دسترسی نداشته است.
نظر به اهمیت این موضوع خبرگزاری میزان با «مجید نوری» فرزند «حمید نوری» و «نژندی منش»، مشاور حقوقی خانواده «نوری» به گفتوگو نشست و در میزگردی به ابعاد این پرونده از زوایای مختلف پرداخته است.
میزان: اگر مقدمهای دارید، بفرمایید.
نژندی منش: خدمت شما بزرگواران سلام دارم و از زحمات شما تقدیر و تشکر میکنم؛ امروز تلاش دشمن علیه ایران محدود به عرصه نظامی نیست؛ در حوزه حقوقی و عدالت نیز دشمن به طور جدی و تمام عیار علیه ما عمل میکند؛ به نظرم آقای نوری هم در یک جبهه حقوقی در یک نبرد واقعا ناجوانمردانه مبارزه میکند و این هم مبارزهای پراهمیتی است؛ چون به هر حال سوئد کشوری است که بیشترین گروههای تروریستی در آنجا هستند؛ حضور آقای نوری در آنجا و مقاومتی که از خود نشان میدهد حائز اهمیت است؛ او برای مملکتش ایستادگی میکند و اینها شایسته تقدیر است؛ بازداشت و محاکمه وی در حقیقت بهایی است که برای دفاع از امنیت کشورش در دهه پر خطر شصت میپردازد.
میزان: توضیحی در مورد وضعیت کلی پرونده و اینکه شرایط آقای نوری از زمان بازداشت چگونه بوده است، بفرمایید.
نژندی منش: نژندی منش: به نظرم اقدامی که دستگاه قضایی سوئد بر یک مبنای نادرست و بر مبنای توطئه انجام داده مسلماً فرجام درستی نخواهد داشت؛ کسی که میخواهد عدالت را اجرا کند باید حسن نیت داشته باشد و گزینشی و تبعیض آمیز نباشد؛ در این پرونده یک عده که سالها با مردم ایران مشکل داشته و دارند، یک توطئه را مطرح کردند؛ کسانی که در هر برههای از زمان اگر فرصتی پیش میآمد برای لطمه زدن به مملکتشان کوتاهی نکردند، چه زمانی که در جنگ تحمیلی در کنار عراق و همراه با دشمن خارجی ما با مردم خودشان جنگیدند چه الان که در واقع باز از این فرصت استفاده کردند، چه در بحث تحریمها کشورهایی مثل آمریکا را تشویق میکردند که هموطنان خودشان را تحریم کنند، حتی کشورهای دیگر را تشویق به جنگ علیه ایران میکنند و یا خیانتی که باز در باب شهدای هستهای ما کردند؛ در پروندهای که علیه آقای نوری مطرح شده از همان اول معیارهای اساسی دادرسی منصفانه زیر سوال رفته است.
بیشتر بخوانید
اولاً اگر دولت سوئد حسن نیت داشت چند مطلب را باید در نظر میگرفت؛ حتما بر اساس تعهدات بینالمللی که در قبال جمهوری اسلامی ایران دارد بایستی حسن نیت را رعایت میکرد و با جمهوری اسلامی ایران وارد مذاکره میشد، چیزی که هم تعهدات بینالمللی بر عهده دولت سوئد گذاشتند مثل بند ۵ ماده ۲ منشور ملل متحد که هر کشور عضو باید تعهدات خودش را حسن نیت انجام بدهد یعنی اگر هم میخواست یک تعهد بینالمللی را در راستای اجرای عدالت انجام بدهد بایستی با جمهوری اسلامی ایران مذاکره میکرد؛ نکته بعدی اینکه متأسفانه در کشورهای اروپایی بحث صلاحیت جهانی به نظرم یک ابزار سیاسی شده است؛ شما اگر پروندههای رسیدگی شده را نگاه کنید علیه کشورهایی هستند که به نوعی تمامیت خواهی اروپا و به طور کلی غرب را قبول ندارند و به نوعی میخواهند استقلال داشته باشند؛ مفاهیم حقوقی مدرن بهانه عدالتخواهی در قالب ابزار استعمار نو در اختیار کشورهای اروپایی است.
نکته بعدی که باز وجود دارد این است که طبیعتاً یک شهروند وقتی دستگیر میشود اصل بر برائت وی است و این دادستان است که بایستی بدون هرگونه شک معقول آن اصل برائت را بتواند زیر سوال ببرد؛ سوالی که ما در واقع از مقامات قضایی سوئد پرسیدیم و میپرسیم و خواهیم پرسید و هنوز هم جواب قانعکننده حقوقی دریافت نکردیم این است که کدام تحقیقات مستقل، جامع و بیطرف انجام شده؟ آیا دادستان برای ارزیابی ادعاهای واهی شاکیان از ایران درخواست کرده که بخواهد بیاید و در ایران تحقیقاتی انجام بدهد و صدای کسانی هم که قربانی اقدامات تروریستی منافقین بودند، بشوند؛ خیلی از افراد اصلا شاید وجود خارجی نداشته باشند آیا دادستان آمده این تحقیقات را انجام بدهد یا خیر؟ وی هیچ تحقیقی انجام نداده و حتی تا جایی هم که ما بررسی و گفتوگو کردیم هیچ درخواست رسمی صراحتاً و رسماً از طرف دستگاه قضایی سوئد از ایران نشده است؛ اگر هم مثلا ادعا میکنند درخواستی شده در حد اینکه فرض کنید دستگاه قضایی سوئد از سفارت خود درخواست کرده، اما اینکه سفارت سوئد، یا وزارت امور خارجه این کشور از مراجع ذیربط ما درخواست کرده یا نامهای داده باشند تا به حال همچین موردی نبوده و این نقص اساسی در این رسیدگی است.
نکته بعدی حقوقی که آقای نوری به عنوان یک فرد بازداشت شده دارد، خود سوئدیها یا نهادهای حقوق بشری و NGOها و سازمان ملل میگویند که کسی که چند ساعت یا چند روز در انفرادی باشد، در واقع این مصداق شکنجه است؛ من تا جایی که اطلاع دارم حداقل دو سال آقای نوری در انفرادی بوده است؛ این میتواند علاوه بر بحث نقض حقوق فرد بازداشت مصداق شکنجه هم باشد؛ مصداق ممنوعیت شکنجهای که در حقوق بینالمللی میگوییم یک قاعده آمره است و نمیشود خلاف آن را توافق کرد یا خلاف آن قاعدهای وضع کرد.
نکته بعدی راجع به اتهاماتی است که مطرح شده؛ هر کشوری در یک برههای از تاریخ در یک وضعیتی قرار میگیرد که باید در راستای منافع و مصالح امنیت ملی و بقای خود تصمیم قاطعی بگیرد؛ مثلا کشوری مورد حمله قرار میگیرد، باید تصمیم بگیرد از خود دفاع کند؛ نمیتوان گفت، چون در دفاع هزینههایی بر کشور تحمیل میشود (اعم از انسانی و غیره) پس نباید دفاع کرد؛ اگر ما نگاه کنیم به دهه ۶۰ در واقع یعنی اصلا بدون تحلیل تاریخ دهه ۶۰ یا دهه ۱۹۸۰ نمیتوانیم یک ارزیابی درست داشته باشیم؛ در دهه ۶۰ انقلاب شده و یک جنگ تحمیلی خارجی بر ما تحمیل شده است؛ طبیعتا جمهوری اسلامی ایران هم از باب تأمین امنیت به عنوان یک دولت مستقر که مسئولیت امنیت شهروندان را بر عهده داشته اقدامات قانونی اتخاذ کرده است؛ شما اگر برگردید و مشاهده کنید در آن زمان خواستههای مردم را نگاه بکنید ۱- در واقع میخواهند از دولت در مقابل دشمن خارجی مقابله کند و ۲- امنیت ملی را برقرار کند.
ما از یک طرف بحث امنیت ملی و از طرف دیگر افرادی را داریم که به ظاهر تابعیت جمهوری اسلامی ایران را دارند و در عمل همراه با یک دشمن خارجی علیه کشور خودشان میجنگند یعنی به نوعی خیانت میکنند؛ در نظام کیفری سوئد فصل ۲ قانون کیفری سوئد راجع به بحث خیانت است؛ یعنی اینها در واقع مشخص میکند وقتی کشور در حال جنگ است، هر تبعه سوئدی که بخواهد با آن طرف خارجی علیه سوئد بجنگد به دشمن کمک کند، راه را به او بدهد این خائن به مملکتش محسوب میشود و شدیدترین مجازات را برای او در نظر میگیرند.
به نظرم اگر دولت سوئد واقعا حسن نیت دارد باید اجازه دهد تا به خانواده ۱۷ هزار قربانی تروری که ما داریم اجازه دهد تا اظهارات آنها مورد رسیدگی قرار گرفته و تحقیقات انجام شود؛ همینطور دیگر کشورهای اروپایی مانند آلبانی، فرانسه و آلمان؛ اینها اگر صداقت داشته باشند و اگر دچار نفاق حقوقی نباشند به نظرم بایستی این اجازه را بدهند که قربانیان ایرانی در محاکم اروپایی صدایشان شنیده شود.
این یک روند کلی بوده حالا بحث اینکه تا چقدر اجازه دادند به ادلهای که به نفع آقای نوری است در دادگاه مطرح شود این خود نیز یک نقص عمده دادرسی است، چون دادستان صرفاً نباید به دنبال این باشد که ادله اتهام زا را مطرح کند بلکه ادلهای که به نفع متهم هم هستند باید شنیده شود، اما هیچ ادله به نفع آقای نوری در دادگاه نمیبینید و اصلا درخواست هم نشده و دادستان به خود زحمت نداده است؛ دادستان تنها کاری که به نظرم انجام داده اگر بخواهیم خیلی ساده بگوییم یک «فورواردر» است یعنی از یک طرف اتهامات و اظهاراتی را که هرگز مورد ارزیابی قرار نگرفتند و با واقعیت تطبیق داده نشدند، دریافت کرده و از آن طرف «فوروارد» کرده به دادگاه و دادگاه هم در کمال تعجب بدون اینکه بسنجد آیا واقعا این اظهاراتی که یک فرد مطرح کرده با واقعیت مطابق دارد یا خیر همانها را به صورت دربست پذیرفته است؛ به نظرم این مهمترین نقص یک دادرسی منصفانه است.
میزان: برگردیم به بیش از ۱۰۰۰ روز پیش؛ خانواده آقای نوری چه زمانی توانستند اولین ارتباط را با وی بگیرند؛ اولین تماس چه زمانی برقرار شد و از اتهاماتی که به آقای نوری زدند چطور با خبر شدید؟ سوئد آن موقع چطوری همکاری میکرد؟
مجید نوری: پدرم ۹ نوامبر سال ۱۳۹۸ ساعت ۸ صبح از فرودگاه امام پرواز داشتند؛ آنجا هواپیما مینشیند، اما پدر از پلکان هواپیما پیاده نمیشود، چرا که ماموران در اتاقی در هواپیما او را محاصره کرده و بازداشت میکنند؛ پدر را از همان پلههای تونل سوار خودرو به سمت بازداشتگاه برده و اولین بازجویی پدر من ساعت یک و نیم، ۲ به وقت سوئد همان روز انجام میشود؛ ما فایلهای آن روز را گوش کردیم؛ حال پدر بسیار بد و به شدت شوکه شده بود؛ از این تاریخ تا ۷ خرداد ۹۹ ما هیچ ارتباطی با پدر نداشتیم؛ هیچ هرچه ارتباط داشتیم برای اینکه حتما کاملاً درست باشد از طریق واسطههاست؛ مثلا وکیلی برای پدر انتخاب میشود میگوید حالش خوب است، ولی حال پدر خوب نبود؛ ۷ خرداد ۹۹ اولین بار مادر در سفارت سوئد با پدر صحبت میکنند؛ تا این موقع هیچ وقت سیستم قضایی سوئد به ما خبر دستگیری ایشان را نداد؛ هیچ تماس و ایمیلی نبود و هرچه بود از جانب همین وکلا و رسانهها انجام شد؛ از جانب آنها هیچ تماسی با ما گرفته نشد؛ این اقدامات کاملا خلاف است، چرا که باید در همان ۴۸ ساعت ابتدایی تماس بگیرند و وضعیت ایشان گزارش شود، اما هیچکدام این کارها انجام نشد.
نژندی منش: من یک نکته بگویم وقتی یک دولت، تبعه خارجی را بازداشت میکند یک تعهدی هم در مقابل خود آن فرد و یک تعهد در برابر دولت متبوعش دارد؛ یعنی به عبارت دیگر از این زاویه نگاه بکنیم هم حقی برای تبعه و هم حقی برای دولت متبوعش وجود دارد؛ در کنوانسیون ۱۹۶۳ راجع به روابط کنسولی گفته میشود وقتی دولت پذیرنده فردی را بازداشت میکند باید بلافاصله به کنسولگری و یا سفارت متبوع آن فرد اطلاع بدهد؛ تا جایی که من اطلاع دارم دولت سوئد به کنسولگری و سفارت ما اطلاع نداد، یعنی همانطوری که خانواده از طریق رسانهها متوجه شدند، سفارت و کنسولگری ما هم از طریق اخبار متوجه شدند که این هم در واقع نقض تعهد دولت سوئد در قبال جمهوری اسلامی ایران و هم نقض تعهد در قبال یک شهروند ایرانی است.
میزان: شما اولین خبر را درباره بازداشت از طریق رسانهها متوجه شدید؟
مجید نوری: هیچ ارتباطی وجود نداشت و تنها با مشاهده رسانهها متوجه شدیم؛ سپس در مورد اولین دادگاه و بازداشت پدر که ۴ هفته، ۴ هفته تمدید شد عناصر معاند مطلب زدند.
میزان: درباره اقدامات و پیگیریهای صورت گرفته پس از بازداشت «حمید نوری» توضیح بفرمایید.
مجید نوری: من حتی شماره تلفن اداره پلیس سوئد را پیدا کرده و تماس گرفتم، اما هیچ کسی پاسخگو نبود؛ همچنین با فرودگاه سوئد تماش گرفتم، اما پاسخی داده نشد؛ ما همچنین هیچ اطلاعی درباره اینکه پدر وکیل دارد یا در سلول انفرادی نگه داری میشد، دریافت نکردیم؛ پدر بگوییم ۲ سال و ۱۰ ماه در انفرادی است؛ ایشان گفتند که فضای سلول کثیف است.
میزان: درباره شرایط آقای «نوری» پس از بازداشت و بازجوییها توضیح بفرمایید.
مجید نوری: وکیل انتخاب شده اطلاعات غلطی به ما میدهد؛ ما اینجا متوجه میشویم که پدر کجاست و تقریباً دو ماه بعد از دستگیری است و آن هم از طریق ایمیل؛ سپس پدر این وکیل را عزل میکند؛ ما هیچ شناختی از این وکیل نداشتیم و دادگاه خودش آن را انتخاب کرد، چون ما با پدر اجازه صحبت داشتیم؛ سپس یک سری ارتباطات برای ما برقرار کردند که نتیجه آن میشود ۷ خرداد و اولین تماس با پدر؛ تماس بعدی ما با پدر اسفند ۹۹ انجام شد؛ یعنی از ۷ خرداد ما هیچ ارتباطی نداشتیم؛ اواخر سال ۹۹ بود که اجازه تماس دادند دوباره ارتباط از اینجا قطع میشود؛ فکر میکنم یک ماه، یک ماه ونیم بعد میگذرد و سپس حدود ۹ ماه ما سه هفته یک بار با پدر تماس تلفنی داریم؛ سپس دادگاه شروع میشود اینجا ما میرویم در دادگاه و پدر را میبینیم؛ سپس پرونده پدر به دادگاه رفت؛ در همه این مراحل ما با پدر هیچ تماسی نداریم؛ وکلا پس از آن تنها چند فایل در حد یک دقیقه، دو دقیقه و به صورت تصویری و صوتی از پدر برای ما میفرستادند که ایشان فقط اجازه داشت حال خود را بگوید.
میزان: یعنی بین تماس اول و تماس دوم ۹ ماه فاصله است؟
مجید نوری: بله، در این مورد فایلهای صدا یا تصویر پدر موجود است که توسط وکلا برای ما ارسال شد.
میزان: کمی درباره اینکه آقای نوری چه امکاناتی داشتند و سوئدیها به ایشان چه امکاناتی میدادند، بفرمایید.
مجید نوری: سوئدیها به بهانه شیوع کرونا یک سری کتابها را به پدر نمیدهند؛ اصلا روزهای اول حتی چیزهایی در حد قرآن، مفاتیح، مهر اینها هم کارشکنی میکردند؛ پدر در ۲۴ ساعت، یکساعت در روز هواخوری داشته یا ورزشی میکردند؛ پدر میگوید این به هر دلیلی که فکر کنید قطع میشد؛ ایشان به من مؤکدا گفت این موارد خیلی نقض میشد؛ همچنین من این قصه چشم پدر و تبلت در اختیار او را عنوان میکنم.
میزان: تبلتی که اینترنت هم نداشت؟
مجید نوری: نه به هیچ وجه.
میزان: در این مدت آیا پزشک و چشمپزشکی آقای نوری را معاینه کردند؟
مجید نوری: پدر چندین بار گفتند من مشکل داشتم و یک فردی میآمد و قرصهای عجیبی را تجویز میکرد؛ خیر، از لحاظ پزشکی و چشمپزشکی رسیدگی نمیشده و پدر کاملاً در محدودیت و مضیقه بودند.
میزان: ایشان به کرونا دچار شدند؟
مجید نوری: پدر کرونا گرفتند و یک تا دو هفته دادگاه تعطیل شد.
میزان: آیا رسیدگی پزشکی وجود داشت؟
مجید نوری: خیر، رسیدگی پزشکی آنها استراحت بود.
میزان: ایشان در طول این مدت در طول بیش از هزار روز دسترسی به غذای حلال داشته یا نه؟
مجید نوری: نه نداشته است؛ غذاهایی که به او میدهند خیلی بد است.
میزان: با چه توجیحی محل بازداشتگاه آقای نوری را جابجا میکنند؟
مجید نوری: من در مورد انفرادی و جابجایی پدر پرسیدم و سوئدیها مدعی شدند، چون ممکن است ایشان را به قتل برسانند.
میزان: حالا که در مورد بازداشتگاه صحبت شد، در مورد حقوقی که از آقای نوری سلب شد و همچنین ضرب وشتم ایشان توضیح بفرمایید.
مجید نوری: من به موضوع ضرب و شتم اشاره میکنم؛ ببینید پدر من نه اسلحه همراهش بوده نه مقاومتی کرده؛ خیلی ساده میتوانستند به ایشان بگویند تشریف بیاورید، برویم اداره پلیس، اما ایشان را ابتدا بسیار بد دستگیر میکنند، یعنی خود همین ضرب و شتم داخل هواپیما با همان روشهای غلطی بوده که اینها انجام میدادند؛ در دومین مورد به بهانهای داخل سلول پدرم شده و ضرب و شتم کردند؛ سپس پدر را از اتاق با ضرب و شتم بیرون میبرند؛ همچنین او را در یک اتاق بدون دوربین انداخته و به سر او میکویند و کاغذها را نیز با خود میبرند.
میزان: آقای نژندی منش شما به استکهلم سفر کردید و موفق به دیدار با آقای نوری شدهاید؟
نژندی منش:: بله سفر کردهام، اما اجازه داده نشد تا با آقای نوری ملاقات کنیم علیرغم این که آقای نوری هم اسامی ما را داده و اعلام کرده که میخواهد ما را ببیند، اما تاکنون اجازه ندادهاند.
میزان: با وکلای ایشان صحبت حقوقی داشتهاید؟ یا با دادستان و پلیس سوئد؟
نژندی منش: ما با دادستان از طریق ایمیل مکاتبه کردیم و جالب این بود که دادستان تمام موارد را موکول میکرد به موافقت وکلا؛ وکلا هم مجال به ما نمیدادند؛ حتی آنها لوایحی که خانواده زحمت کشیده بودند تهیه کردند به دادگاه ارائه ندادند؛ بعد آمدیم در قالب یک لایحه الحاقی اقدام کردیم؛ همکاری در واقع از طرف دادستان نبود و وکلا هم به همین شکل.
میزان: در مورد روند تناقضهایی که در روند برگزاری دادگاه و ارتباط دادگاه سوئد با گروه تروریستی منافقین توضیح بفرمایید.
نژندی منش: در اینجا در حقیقت دادستان سوئد و دستگاه قضایی این کشور نمیخواستند وظیفه تحقیق را انجام دهند؛ از نظر آیین دادرسی منصفانه دادستان خود باید تحقیقات را انجام بدهد؛ دادستان باید ادلهای را گردآوری بکند که بدون هرگونه شک معقول اصل برائت را بتواند نقض بکند؛ آیا واقعا گزارشگر عفو بینالملل درباره این پرونده به ایران سفر کرده؟ خیر؛ اصلا چه کسی گزارش را نوشته است؟ در دادرسی منصفانه دادگاه باید اول معیارهای خود برای ارزیابی ادله را اعلام کند؛ مثلا در خصوص گزارش سمنها، مقالههایی که در مجلههای آکادمیک نوشته میشود و … معلوم نیست دادگاه چه شاخصی برای ارزیابی آنها داشته است؛ به رسیدگی در محاکم کیفری بین المللی نگاه کنید؛ علاوه بر آیین دادرسی، در خصوص ادله خاص حتما شاخصها و استانداردهایی را تعیین میکنند؛ همچنین دادگاه سوئد برای برخی از جلسات دادگاه به آلبانی رفته و جلسات را در آنجا برگزار میکند؛ چرا دادگاه سوئد موضوع شاهدهای آقای نوری اعم از همکاران و… و هرکسی را که بتواند کمک کند، بررسی نمیکند؟ اینها مواردی است که نشان میدهد یک ضد و نقیضهایی وجود دارد؛ حالا آن بحث ضد و نقیضی که در اظهارات شاهدان طرف مقابل وجود دارد بماند.
میزان: آقای نژندی منش درباره روند فرجامخواهی و حکمی که صادر شده و اعتراضی که قرار است به آن حکم شود توضیح بفرمایید.
نژندی منش: ۱۴ جولای حکم صادر شد و سه هفته فرصت درخواست برای تجدیدنظرخواهی یعنی ۴ آگوست وجود داشت؛ یک موضوع قابل توجه این است که ۳۹۸ صفحه رای وجود دارد خب مخاطب اصلی این رای آقای نوری است؛ آقای نوری آیا سوئدی بلد است؟ خیر؛ رای به چه زبانی صادر شده؟ به زبان سوئدی؛ آیا تاکنون ترجمه فارسی رای برای آقای نوری فراهم شده؟ آیا ایشان اصلا تاکنون توانسته رای را بخواند؟ اینها مهم است که هنوز هیچکدام برای آقای نوری قابل فهم نیست، چون اصلا به زبان فارسی نیست؛ درست است که آقای نوری متوجه شده که به حبس ابد محکوم شده است، اما وی حق دارد به زبانی که متوجه میشود بداند که استدلال دادگاه برای محکوم کردن وی چیست؛ با این حال وکلای آقای نوری درخواست تجدیدنظر را به موقع به انجام رساندند و ۲۲ سپتامبر لایحه تجدیدنظر خواهی به ثبت میرسد و اکنون وکلا و خانواده ایشان دارند اقدام میکنند که این لایحه را آماده کنند و بتوانند این رای بدوی را به چالش بکشانند.
میزان: در مورد ارتباط سوئد و گروهک تروریستی منافقین توضیح بفرمایید که به چه شکلی است؟
نژندی منش: هروقت که یک کشور اروپایی به منافقین نزدیک میشود به نوعی دارد از آنها به عنوان سلاح استفاده میکند؛ در مجموعه قوانین سوئد این است که میگوید سوئد نباید به یک پناهگاه امن برای مرتکبان جرایم بینالمللی یا تروریستها تبدیل شود؛ این در حالی است که حداقل آنهایی که ما میشناسیم حتما یک پایگاه در سوئد دارند؛ از شواهد و قرائن میدانم که این ارتباط وجود دارد.
میزان: آقای نوری روند اصلی دادگاه چه زمانی شروع شد؟ چند جلسه دادگاه برگزار شد؟ از این تعداد چند جلسه به دفاعیات آقای نوری اختصاص پیدا کرد؟
مجید نوری: ۹۲ جلسه دادگاه برگزار شد؛ این روند از ۱۸ مرداد ۱۴۰۰ شروع شد؛ در کل حدود یکسال خبرپراکنی رسانهای نهایتا ۴۸ نفر باصطلاح شاهد بودند؛ دادگاه و دادستان در مدت دادگاه تنها توانست همین تعداد شاهد و شاکی بیاورد که هماهنگ حرف بزنند؛ در حالی که من حرفم این است که حکم از قبل نوشته شده و قرار بود تنها برایش مستندات جور شود؛ این اتفاقات دوم هم نیفتاد و همان حکم نوشته شده خوانده شد.
میزان: واکنش دادگاه به برخورد بین باصطلاح شاهد و شاکی با آقای نوری چگونه بوده است؟
مجید نوری: یکی از اتفاقات روتین دادگاه توهین به پدر بود؛ متأسفانه قاضی در این زمینه بارها کوتاهی کرد این در حالی است که وقتی پدر به گروهک تروریستی میگوید منافقین قاضی بلافاصله اعتراض میکرد؛ همچنین قاضی به اعتراضهای پدر بی توجهی میکرد.
میزان: در پایان آیا امکانی در حقوق بینالملل وجود دارد که بتوان به حکم آقای نوری اعتراض کرد؟
نژندی منش: دو گزینه را میشود روی آنها کار کرد ۱- اینکه در واقع آقای نوری و خانواده به عنوان کسانی که قربانی یک دادرسی ناعادلانه هستند، میتوانند در دیوان اروپایی حقوق بشر علیه دولت سوئد طرح شکایت کنند که البته این باز خود یک پروسه و یک شرایطی دارد؛ دوم اینکه در یک جاهایی از رای خصوصاً در مقدمه یک دادگاه محلی دارد راجع به یک حاکمیت مستقل اظهارنظر میکند؛ میتوان از باب نقض حقوق حاکمیتی جمهوری اسلامی ایران یا نقض تعهدات دولت سوئد در قبال جمهوری اسلامی ایران در مراجع ذیربط بینالمللی پیگیری شود که البته منوط است به این که مرجع بین المللی صلاحیتدار وجود داشته باشد.
منبع: خبرگزاری میزان