حالا مدتی است فضای اصلی شبکههای اجتماعی بهویژه در اینستاگرام (که فضای مناسبی برای عرض اندام است) در اختیار میکروسلبریتیها قرار گرفته، افرادی که بدون تلاشی فوقالعاده به شهرت و اسم و رسم رسیدهاند و بی آن که هویت حقیقیشان وزن خاصی داشته باشد از سلبریتیهای اصل بیشتر دیده میشوند و بیشتر تاثیر میگذارند. این شروع ماجرای تغییر سبک زندگی است، تغییر سبکی به شیوه میکروسلبریتیها که یک روز به شکل واینر، روزی دیگر در قالب مامی بلاگر، روز بعد در قد و قامت سوئیت هوم و یک روز نیز به شکل شاخهای مجازی ظاهر میشوند تا با ارائه برشهایی جذاب و فریبنده از آنچه هستند و نیستند، زندگی روزمره مخاطبان را به سبک خودشان تغییر دهند.
واینرها و بلاگرها هر روز محتواهای فراوانی تولید میکنند و زیر سایه آزادی بیحد و حصرشان به انواع و اقسام هنجارشکنی و فعالیتهای ضد فرهنگی دست میزنند، در حالی که به نظر میرسد به نهاد خاصی نیز پاسخگو نیستند.
تب میکروسلبریتی بودن
بهاندازه موهای سرمان میکروسلبریتی در فضای مجازی فعال است. اینها در شبکههای اجتماعی و بهخصوص در اینستاگرام که در این سالها نگاههای زیادی را به سمت خود کشیده، فعالیت مستمر دارند و با به نمایش درآوردن زندگی روزمرهشان به شهرت رسیدهاند. میکروسلبریتیها دنیایی تلفیق شده از خیال و واقعیت را به تصویر میکشند و در این راه از مصرفگرایی، تجملگرایی، آیینهای باستانی ایرانی و غیرایرانی، خاطره سازی و حتی عبور از مرزهای قانونی و اجتماعی نهایت بهره را میبرند.
میکروسلبریتیهایی که این روزها نبض اینستاگرام و سایر شبکههای اجتماعی را در دست گرفتهاند، البته ابتکار و خلاقیت هم به خرج میدهند تا هرچه بهتر و بیشتر دیده شوند که الحق نیز خوب از پس کار برمیآیند. در فضای مجازی صدها صفحه با دهها هزار دنبال کننده وجود دارد که محتوایش فقط بخشهایی از زندگی تزئین شده این سلبریتیهای ساختگی است وعجب این که این تصاویر مورد استقبال پرشور کاربران و دنبال کنندهها ــ حتی بیشتر از سلبریتیها ــ قرار میگیرد. بی دلیل نیست که پژوهشهای انجام شده در این حوزه نشان میدهد در فضای مجازی و در اینستاگرام بهطور ویژه، میکروسلبریتیها هستند که میدانداری میکنند و برخی مواقع حتی چهرهها را به لحاظ تعداد مخاطبان و میزان لایک و کامنتها پشت سر میگذارند. بی شک این حضور و این استقبال از سمت کاربران، فضای دلچسبی را برای تاثیر بر سبک زندگی مهیا میکند، سبکی که مروجش سلبریتیهای ساخته شده در فضای مجازیاند و پیروانش همه کاربرانی هستند که روز و شب صفحات این افراد را جست و جو میکنند و با لایکهای خود مهر تایید بر کارهایشان میزنند.
قدرت موج آفرینی
برای کسانی که میدان عریض و طویل و بیمرز مجازی را در اختیار دارند، موجآفرینی و جریانسازی کار دشواری نیست. این همان کاری است که واینرها، مامیبلاگرها، سوئیت هومها و شاخهای مجازی هرروز انجام میدهند و به تفکرات و رفتارهای مخاطبان خود سمت و سو میبخشند. اینها هرکدام یک رسانهاند و با این که رسانههایی غیررسمی محسوب میشوند، ولی به تعبیر سمانه مهرپرور، پژوهشگر مرکز تحقیقات صداوسیما بهعنوان یک رسانه در ساخته شدن هویت کاربران، ایفای نقش میکنند. در پژوهشی که وی در فصلنامه مطالعات رسانههای جدید منتشر کرده به این نکته اشاره میشود که رسانهها برای مردم لذتبخش هستند و در استفاده مردم از رسانهها جنبه لذتجویانهای وجود دارد که یکی از آنها «لذت با تاخیر» است به این معنا که رسانهها (حتی از نوع شبکههای اجتماعی و رسانههای انفرادی از جنس میکروسلبریتیها) محتواهایی را در دسترس کاربران قرار میدهند که مردم میتوانند در اوقات فراغت خود دربارهاش صحبت کنند؛ بنابراین لذت رسانهها به لحظه مصرف محدود نمیشود و به دلیل همین ویژگی است که رسانهها میتوانند عادتهای ما را شکل بدهند.
به طور ویژه در مورد میکروسلبریتیها که بازار داغی در شبکههای اجتماعی دارند، موضوع این است که آنها دو فرآیند «بازتولید» و «خلاقیت» را بهصورت همزمان در محتواهای تولیدیشان به کار میگیرند تا ما بهعنوان مخاطب با جهان دوگانهای روبهرو شویم که جذابیتهای بصری جدید و جادوی نوستالژیک را توامان دارند. درست به دلیل همین ویژگی است که سلبریتیهایی که فرزندان شبکههای اجتماعی محسوب میشوند، قدرت تاثیرگذاری بر افکار و رفتار و فرهنگ مخاطبان را دارند و توپ تغییر سبک زندگی و موج آفرینی فرهنگی در زمین آنها میچرخد؛ آن هم از رهگذر غفلت ما و رها شدگی این فضا توسط دست اندرکاران.
منبع : جام جم
بیشتر بخوانید