امروز مردم و دوستداران اهل بیت (ع) در شهرها و روستاهای مختلف استان گلستان با برگزاری آیینهای عزاداری در اماکن مذهبی در سوگ رحلت حضرت محمد (ص) و شهادت امام حسن مجتبی (ع) عزاداری کردند.
در گرگان مراسم عزاداری رحلت حضرت محمد (ص) و شهادت امام حسن مجتبی (ع) با دسته روی گسترده مردم، بسیجیان، مداحان، مبلغان، هیئات مذهبی و فعالان قرآنی از مقابل حسینیه ثارالله سپاه نینوا گلستان به سمت امامزاده عبدالله همراه بود.
شرکت کنندگان در این مراسم دسته روی با سر دادن شعارهایی حمایت خود را از نیروهای فراجا در مقابل اغتشاشگران حوادث اخیر نشان دادند.
همچنین امروز مراسم قرائت زیارت حضرت رسول (ص) از راه دور در سراسر استان گلستان برگزار میشود.
در شهر گرگان قرائت زیارت حضرت رسول (ص) به صورت متمرکز در امامزاده عبدالله این شهر برگزار شد و در شهرستان گنبدکاووس هم این مراسم از ساعت ۱۵ و ۳۰ دقیقه عصر در میدان مرکزی شهر آغاز میشود.
مردم گلستان به ویژه شهر گرگان طبق سنتی دیرینه شب گذشته با پخت حلیم و شله زرد و خواندن ادعیه در پای دیگهای نذری شب را به صبح رساندند.
اجتماع بزرگ عزاداران گلستانی امروز در غروب رحلت حضرت محمد (ص) و شهادت امام حسن مجتبی (ع)، در صحن قدس بارگاه رضوی برگزار میشود.
من هم میخواهم مثل شما مترقی و آزادیخواه باشم.
اما به من بگویید پشت رفتارتان چه منطقی است؟ پشت هیاهوها و جنجالتان چه عقل اندیشی وجود دارد؟!
دختر جوانی در حالی که در سلامت ایستاده و حرف میزند، ناگهان از هوش میرود و به زمین میخورد و متأسفانه دقایقی بعد از دنیا میرود. نمیدانم و شما هم نمیدانید که از دنیا رفتن او مرگ بوده یا قتل؛ اما به خونخواهی از او برمیخیزید.
اعتراض دارید که چرا گشت ارشادی باشد که دختران را به خاطر پوشش، ساعاتی بدون دستبند، در بند کند. انتقاد دارید که هر کس باید نوع پوششش را خودش انتخاب کند و قانونی برای این کار لازم نیست.
بسیار خب! اعتراض... انتقاد... باشد!
اما در بلخ مأمور پلیسی چند انسان بیگناه را با باتوم میزند؛ چرا در شوشتر چند مأمور بیسلاح را دوره میکنید و تا میخورند کتکشان میزنید؟ چرا به مأمور پلیسی که آتشش زدهاید و از دست شما فرار میکند، سنگ پرت میکنید و کتکش میزنید؟! چرا به زور از سر یک خانم چادری، روسری میکشید؟! چرا به پدری که از ترس جان فرزند نوجوانش، او را از معرکهی آزادیخواهی شما دور میکند، حمله میکنید؟!
چرا خودروی یک فرد معمولی را متلاشی میکنید؟! چرا آمبولانسها را تخریب میکنید؟! چرا جان و مال و آبروی انسانها از دست شما در امان نیستند؟!
و در یک کلام به من بگویید چطور باید با شمایی که هنوز به قدرت نرسیده، جنایت میکنید؛ همراه شوم؟!
من را با خودتان همراه کنید و بگویید اگر توانستید حکومتی را تغییر دهید، در رژیم شما محجبهها از شر شما ایمن خواهند ماند؟!! مردم میتوانند آزادانه مراسم و آیین مذهبی خودشان را برگزار کنند؟! آیا کسانی که سنگشان میزنید در حکومت دلخواه شما اجازه دارند در یک فرآیند طبیعی و در انتخابات سالم انتخاب شوند و به نمایندگی مجلس یا وزارت و... برسند؟!
آیا اصلاً مثلاً در حکومت شما انتخاباتی خواهد بود؟!!! چه می گویم؟!
آیا بعضی از شما که سالها برخلاف عقایدتان ریش گذاشتید یا مقنعه سر کردید تا از پلهها بالا بروید؛ در مثلاً حکومت بعدی، به رنگ حاکمان آن دوره درمیآیید تا از پلههای آنها هم بالا بروید؟! و به ریش ما کنار ماندههای همیشگی بخندید؟!
آیا بعضی از شما دزدهای کوچک که آب ندیدهاید وگرنه شناگرهای ماهری هستید، از رویدادن فلان اختلاس ناراحت هستید یا اینکه افسوس میخورید چرا چیزی از آن به شما نماسیده است؟!
روغن ریخته را نذر امامزاده میکنید! چون دیگر دورهمیهایتان بیننده ندارد؛ چاره میکنید که دیگر از من یک فریم هم از تلویزیون پخش نشود! مجوز گرفتن برایتان سخت است؛ چاره میکنید که از این به بعد آثارم را بدون مجوز منتشر میکنم! سنتان و دههتان گذشته و خواهان هم ندارید، چاره میکنید که آخ جان! بهانه جور شد و بهترین وقت کشف حجاب کردن است!!
جناب سیاسیپور (نماد دخالت و استفاده از سیاست در برنامههای ورزشی!) گفتید جواب اعتراضات مردم، خشونت و محدودیت و قطعی اینترنت نیست. باشد قبول؛ ولی چرا نگفتید حق سربازان نیروی انتظامی که سالها در مقابل اشرار از امنیت من و شما دفاع کردند؛ این نیست که گلویشان کف خیابان به دست احرار الایران بریده شود!
دوست باهوش رسانهای! هیچ اشارهای نداشتید که اساساً با کدام منطق میتوان سنگ زدن به اتوبوس درحال گذر (که سرنشینانش راننده و مسافرانی از قشر متوسط و ضعیف جامعه هستند) را اعتراض مدنی نامید؟!
و باز هم اشاره نکردید که در هیچ جای این کرهی خاکی به شما اجازه نمیدهند حتی یک سطل زبالهی کوچک را آتش بزنید. بزنید! اگر پلیس آن کشور، درجا و درلحظه گردنتان را خرد نکرد؛ اتوبوس و بانک ومغازههایشان را هم آتش بزنید!!
چرا باید با شما همراه شوم؟! چه منطقی دارید؟! به چه چیزتان دلخوش باشم؟!
به این که پرچم ایران را آتش میزنید؟!
به این که به مسجد و قرآن که مورد احترام میلیونها ایرانی است هم رحم نمیکنید؟!
به این که رهبرتان یک فوتبالیست حداکثر دیپلمه است؟! یا آن یکی رهبرتان که تلاش چند سالهاش تحریم مردم ایران بود؟! یا آن یکی که فرزند بزرگترین اختلاسگر تاریخ ایران است و بعد از برچیده شدنشان به قدری از ایران کندند و بردند که تا هفت نسل بعدشان تأمین است؟! یا آن یکی که هنرش را در برهنه شدن در فیلمها دید و پرچم تجزیه طلبان را منتشر کرد؟! یا آن که به نام خلق و به نان مسعود، هزاران نفر از خلق را به خاک و خون کشید؟!
به این که سطح استدلالتان در حد طوطی قصه مولاناست که فکر میکرد هر کچلی لابد توسط صاحبش کتک خورده که موهای سرش ریخته! پس هر زن چادری نماینده حکومت است! هر مرد ریش داری جیرهخوار است! هر بسیجی ظالم است! هر کس با ما نباشد مزدور است و باید زد و کشت و از بین برد. فقط ما فعالین مدنی خوبیم!
متأسفم! این سطح از ترقی و آزاداندیشی شما برای من قفل است. من سعی کردم ولی نتوانستم با شما همراه بشوم!
(هر وقت حکومتهای پادشاهی و سلطنتی انگلستان، دانمارک، هلند، بلژیک، سوئد، عربستان، امارات، قطر و... تغییر کرد من را خبر کنید! شاید به تغییر جمهوری اسلامی فکر کردم!!)
❕اگر تحمل خواندن این متن را نداشتید و برآشفته شدید و رگ گردنتان باد کرد، سلام من را به دیکتاتور درونتان برسانید!