حجت الاسلام والمسلمین ابراهیم کلانتری، پیرامون «جایگاه مردم در نظام ولایت فقیه»، با طرح این پرسش که با توجه به نصب الهی فقیهان جامع شرایط به حاکمیت در عصر غیبت امام عصر (عج)، جایگاه و نقش شهروندان جامعه اسلامی در چنین نظام سیاسی چه خواهد بود؟ گفت: این سؤال آنگاه جدیتر میشود که در نظامهای سیاسی رایج در جهان معاصر به ویژه در رژیمهای مدّعی دموکراسی، مردم از نقش و جایگاه ویژهای در انتخاب حاکمان برخوردارند در حالی که قبول و پذیرش نصب عام فقیهان، در ظاهر به نادیده گرفتن نقش مردم در حاکمیت سیاسی میانجامد.
او گفت: این پرسش، یکی از پرسشهای پر تکرار پیرامون ولایت فقیه است که البته پاسخهای متعددی نیز به آن داده شده است. در اینجا سه پاسخ را به این جمع فرهیخته تقدیم میکنم.
رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی، در تشریح نخستین پاسخ به پرسش فوق گفت: نصب عام فقیهان جامع شرایط به حاکمیت در عصر غیبت، بیانگر این است که در منظومه معارف دینی و شبکه اندیشه ناب اسلامی، چگونگی اداره جامعه اسلامی در عصر غیبت امام معصوم (ع) نیز مورد توجه خداوند بزرگ و شریعت اسلامی قرار داشته است؛ بدین معنا که اسلام به عنوان دین خاتم و شریعتِ کامل الهی همانگونه که تکلیف مسئله مهم چگونگی اداره جامعه اسلامی را در عصر حضور پیامبر گرامی (ص) و امامان معصوم (ع) به روشنی تبیین و مشخص کرده، تکلیف این مهم را برای عصر غیبت نیز روشن کرده است. اما اینکه این بخش از شریعت اسلامی چگونه به فعلیت میرسد و عینیت مییابد، یقینا به اراده، تلاش و اقدام شهروندان جامعه اسلامی بستگی دارد؛ چنانکه عینیت یافتن سایر بخشهای شریعت اسلامی نیز به چنین ارادهای بستگی تمام دارد.
کلانتری گفت: بر این اساس، ولایت فقیه در مقام تشریع و ثبوت یعنی نصب فقیهان جامع شرایط به حاکمیت سیاسی در عصر غیبت، مبتنی بر اراده و تشریع الهی است، اما در مقام اجراء و اثبات یعنی برپایی و استقرار حاکمیت فقیه جامع شرایط در عصر غیبت، مبتنی برخواست، اراده و اقدام مردم است.
تولیت حرم مطهر گفت: استاد گرانقدر آیت الله جوادی آملی در تشریح این پاسخ چنین میگویند: «نقش مردم در مقام اثبات و تحقّق و اجراء، چه درباره اصل دین، چه درباره نبوت، چه درباره امام بالاصل، و چه درباره نصب خاص، نقش کلیدی است؛ تا چه رسد به ولایت فقیه که نصب عام است.
او گفت: مردم اگر - معاذ الله- اصل دین را قبول نکردند، دین، نسیاً منسیّاً و فراموش شده میشود؛ اگر مردم نبوت پیامبری را قبول نکردند، آن پیامبر، مهجور میشود و اگر امامت امامی را قبول نکردند، آن امام، مهجور میشود ولو آنکه آن امام، همان حضرت علی ابن ابی طالب (ع) باشد.
کلانتری گفت: باید «مقام ثبوت»، مشروعیت و حقانیت را از «مقام اثبات»، قدرت عینی و ... جدا کرد. اگر کشور بخواهد اداره شود، تا مردم نخواهند و حضور نداشته باشند؛ نه نبوت، نه امامت، نه نیابت خاص و نه نیابت عام، هیچ یک در خارج متحقق نمیشود. کشور با صِرف رأی علمی اداره نمیشود و در مقام اجراء، کار کلیدی در دست مردم است».
او در توضیح دومین پاسخ به پرسش جایگاه و نقش مردم در نظام ولایت فقیه، گفت: همانگونه که گفته شد در نصب عام فقیهان به ولایت در عصر غیبت، هیچ نام و مصداق مشخصی مطرح نشده و فقط عنوان کلی با ذکر شرایط و ویژگی ها، موضوع حکم و تشریع الهی قرار گرفته است. بدیهی است در چنین وضعیتی تعیین مصداقهای معین و واجد شرایط در هر برهه و زمانی در گرو تلاش و انتخاب مردم است.
این استاد حوزه و دانشگاه گفت: در حقیقت این مردم مؤمن و پای بند به اسلام ناب هستند که در عصر خویش باید برای شناخت مصداق منطبق با آن عنوان کلی تلاش کنند، به فقیه شناسان آگاه به زمان مراجعه و از طریق آنان زمینه لازم را برای به فعلیت رساندن تشریع الهی مهیا و فقیه جامع شرایط را برای اِعمال ولایت بسط ید دهند.
او گفت: ایفای همین نقش بزرگ توسط مردم آنگاه حساستر میشود که فقیهان موجود در یک عصر، متعدد و برگزیدن برترین فقیه جامع شرایط از میان آنان محتاج تنظیمِ ساز و کار مشخص، کارشناسی دقیق و اظهار نظر کارشناسان خبره یعنی خبرگان باشد.
کلانتری گفت: افزون بر این، شهروندان جامعه اسلامی نقش دیگری را نیز در استمرار و دوام ولایت فقیه جامع شرایط برعهده خواهند داشت که در یک ساز و کار عرفی متناسب با زمان، به اِعمال آن میپردازند.
تولیت حرم مطهر گفت: شهروندان از طریق خبرگان مورد قبول خود (و یا مکانیزم مشابهی) به دو اقدام مبادرت میورزند؛ نخست اینکه بر استمرار وجود شرایط لازم در فقیهی که عهده دار امر ولایت شده است نظارت میکنند، و دوم اینکه زمینه استمرار ولایت او را فراهم و نسبت به رفع موانع پیش آمده در مسیر اِعمال ولایت وی اقدام میکنند. بدینسان نقش مردم، هم در تأسیس نظام ولایی و هم در استمرار آن نقشی برجسته خواهد بود.