افخمی در نخستین نشست تخصصی گفت: اگر می‌خواهید فیلم کوتاه سکوی پرشی برای شما باشد باید مطالعات داستانی خود را تقویت کنید.

 اولین نشست تخصصی از سلسله نشست‌های (۳۹_۲۰) سی و نهمین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران با حضور بهروز افخمی، کارگردان در سالن شماره ۱۲ پردیس سینمایی ملت برگزار شد.

در ابتدای این نشست بهروز افخمی با اشاره به اهمیت فیلمنامه در فیلم کوتاه گفت: یکی از بحث‌هایی که در فیلم کوتاه مطرح است فشردگی داستانی است که قابلیت نمایش در سینما را داشته باشد؛ فشردگی است که باعث می‌شود مطلبی دو پهلو عنوان و فرم گیج کننده‌ای برای مخاطب ایجاد شود. معمولاً فیلم‌های اپیزودیک البته غیر از فیلم‌های ترسناک از حوصله مخاطب خارج است و تمرکز مخاطب را می‌گیرد پس تنها در فیلم‌های ترسناک است که مخاطب ممکن است اپیزود به اپیزود به فیلم علاقه‌مند شود.

وی با اشاره به برخی حکایت‌های ترسناک ژاپنی افزود: یکی از نمونه‌های این داستان‌ها، حکایت‌های ترسناک ژاپنی است که به فیلم تبدیل شده است، فیلم «کوایدان» ساخته ماساکی کوبایاشی است که از روی داستان‌هایی از لافکادیو هرن نویسنده ژاپنی انگلیسی است، به زبان انگلیسی ساخته شده و فیلم موفقی است. کوبایاشی چند داستان از این نویسنده را انتخاب کرده، به صورت فیلم درآورده و در نهایت تبدیل به فیلم موفقی و مشهوری به نام «کوایدان» شده است.

افخمی ادامه داد: از دیگر نمونه‌های موفق، مجموعه‌ای است که فرانسوی‌ها از داستان «افسانه‌های راز و خیال» ادگار الن پو ساخته‌اند که سه اپیزود است؛ سومین اپیزود آن را فدریکو فلینی ساخته، این اپیزود تنها فیلم ترسناکی است که فلینی با نام «هرگز روی سرتان با شیطان شرط بندی نکنید» ساخته که از اثر ادگار آلن پو در فضای پاریس آن زمان اقتباس شده است و آن هم اثر موفقی به شمار می‌رود.

این کارگردان با اشاره به شیوه‌های انتخاب داستان و نحوه تبدیل به فیلم کردن این داستان‌ها گفت: باید این موضوع را در نظر داشته باشیم که قرار است این داستان‌ها روی پرده نمایش داده شوند. اولین داستانی که برای نمونه برای شما انتخاب کرده‌ام «حکایت آن دو تن که خواب دیدند» است که از کتاب «هزار تو‌های لوئیس بورخس» انتخاب شده، مترجم این اثر یکی از بهترین مترجم‌ها، احمد میرعلایی است که پس از مرگش برخی شروع به حروفچینی مجدد داستان‌های او کرده‌اند که گاهی این موضوع باعث فاجعه می‌شود.

در ادامه این نشست افخمی بخشی از این کتاب را برای حاضران در جلسه خواند و عنوان کرد که همانند این داستان در کتاب «کیمیاگر» پائولوکوئیلو نیز آمده است.

افخمی ادامه داد: این مهم است که موضوعی که نزدیک به ۱۵۰ صفحه کتاب را دربرمی‌گیرد، آیا در دو صفحه هم می‌تواند اجرا شود یا خیر؟ اگر بشود باید این کار را کرد، چون مخاطب با پرده بزرگ رو به رو است. باید بدانید که در فضای سینما با مخاطب آگاهی روبه‌رو هستید که هوش بالایی دارد و در تاریکی به پرده سینما نگاه می‌کند؛ توجه مخاطب به فیلم است و اگر فیلم خسته کننده باشد و یا نکته اضافی داشته باشد مخاطب به سرعت متوجه می‌شود. غفلت از همین نکته باعث شده است کار بسیاری از فیلمسازان ضعیف باشد و دلیل آنکه این روز‌ها سینما به مرگ خود نزدیک می‌شود همین است.

وی تاکید کرد: در سینما مخاطب با حس گروهی که روح جمعی هم نامیده می‌شود روبه‌رو است و این موضوع کاملاً در سینما احساس می‌شود. زمانی که جمعیت انسانی دور هم جمع می‌شوند چیزی بیش از روح جمعی ظاهر می‌شود که در استادیوم‌ها قابل تشخیص است. برخی این روح جمعی را مهیب می‌دانند چرا که چنین جمعیتی قدرتمند است و ممکن است از او کار‌های بزرگی سر بزند؛ روح جمعی بسیار باهوش است و فیلمساز باید همواره این نکته را در ذهن داشته باشد.

این فیلمساز با بیان اینکه ساخت فیلم سینمایی ارتباطی با ساخت برنامه برای موبایل و اینترنت ندارد، افزود: برای همین درباره ساخت فیلم‌هایی صحبت می‌کنیم که قابلیت نمایش در صفحه بزرگی مانند سینما داشته باشد. اولین مشخصه باید این باشد که طول فیلم از طول خواندن یک کتاب بیشتر نشود. این داستان را کمی کند خواندم که می‌توانستم تندتر بخوانم و همه چیز را منتقل می‌کرد؛ احتیاج به تصویر و موسیقی و فضاسازی نداشت. اما اگر فیلم طولانی و کشدار شود کاری می‌کند که پائولو کوئیلو کرده و تاثیرگذاری و ماندگاری را فدای زیاده‌گویی می‌کند. مهم‌ترین چیزی که در داستان‌های ترسناک باید درباره آن تصمیم درست بگیرید زمان‌سنجی کردن است.

وی ادامه داد: خاصیت سینما این است که برای زیاده گفتن جایی ندارد و حوصله مخاطب سر می‌رود. از این نظر، سینما نزدیک‌ترین رسانه به رادیو است. در اجرا‌های تلویریونی باید توجه داشته باشید صدا درست اجرا شود، بدین ترتیب مخاطب می‌تواند مانند یک نمایش رادیویی سریال یا آن برنامه را دنبال کند. در هر کدام از رسانه‌ها خاصیت‌هایی است که نمی‌توانید از آن فرار کنید، برای همین شما نمی‌توانید فیلم‌های تلویزیونی را روی پرده تماشا کنید.

پس از آن افخمی بخش‌هایی از داستان «ماجرای مرگ یک فقیه» را خواند و گفت: تاثیر ادبیات این است که کاری که با ذهن انسان می‌کند بسیار عمیق‌تر از تاثیر سینماست. آنچه در تاریخ سینما سابقه دارد و شیوه نمایش فیلم کوتاه به شمار می‌آید استفاده از داستان‌های کوتاه و ساخت فیلم‌های کوتاه ترسناک است چند اپیزود از آن قابل پخش باشد؛ من تمایل دارم در این مسیر فیلمسازان کوتاه را کمک کنم و اگر اقتباس و فیلمنامه خوبی نوشته شود، می‌توان آن را با چند داستان ساخت.

افخمی سپس بخش‌هایی از مجموعه «فارنهایت ۴۵۱» نوشته نویسنده آمریکایی، ری بردبری را خواند و گفت: این نویسنده در دوره‌ای برای هالیوود فیلمنامه می‌نوشت بعد از مدتی از پدید آمدن تلویزیون از همه وسایل دیداری متنفر شد و قبل از مرگش وصیت کرد داستان‌هایش را برای فیلم کردن نفروشند.

او در ادامه بخش‌هایی از داستان «رهگذر» را خواند و گفت: داستان‌هایی که امروز برای شما خواندم انتخاب تکراری همه فیلم‌های کوتاه در ۵۰ سال اخیر است و به شما پیشنهاد می‌کنم اگر می‌خواهید در این عرصه که بازار جهانی پیدا کرده است کار کنید، بیشتر کتاب بخوانید. اگر می‌خواهید فیلم کوتاه سکوی پرشی برای شما باشد باید مطالعات داستانی خود را تقویت کنید.

در انتهای این نشست افخمی به پرسش حاضران در جلسه پاسخ داد.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.