حجتالاسلام والمسلمین ابراهیم کلانتری در جلسه شانزدهم از سلسله مباحث با موضوع "ولایت فقیه" پیرامون "نقش مردم در نظام سیاسی اسلام"، به موضوع "نقش مردم در حاکمیت در کلام امام علی علیه السلام" پرداخت.
او گفت: بعضی افراد ضمن استناد به برخی بیانات امیرالمومنین علیه السلام در خصوص جایگاه مردم در تشکیل حکومت، همچون بخشی از خطبه سوم نهج البلاغه که به خطبه شقشقیه معروف است، این شبهه را بوجود میآورند و این گونه نتیجهگیری میکنند که این فرمایشات، بیانگر این است که مبنای مشروعیت حکومت به بیعت و رای مردم است و نه انتصاب الهی.
تولیت حرم مطهر پیرامون شبهه این افراد در خصوص مشروعیت الهی حکومت گفت: پرسشی که مطرح میکنند این است که سخنان امام علی (ع) در نهجالبلاغه که به بیعت مردم با آن حضرت احتجاج میفرمایند، آیا نشانگر آن نیست که انتخاب، حق مردم است و مشروعیت حاکم از ناحیه انتخاب مردم تأمین میشود؟
او گفت: سخن امام (ع) بدین قرار است که «سوگند به خدایى که دانه را شکافت و جان را آفرید، اگر نبود حضور مردم و تمام بودن حجت بر من به جهت وجود یاور و پیمانی که خداوند از آگاهان گرفته که در برابر پرخوری ستمگران و گرسنگی ستمدیدگان ساکت ننشینند، بیتردید دهنه شتر حکومت را بر کوهانش میافکندم و پایان آن را همچون آغازش با پیاله تهی سیراب میکردم و آنگاه شما میدانستید که این دنیای شما نزد من از عطسه بزی هم بیارزشتر است».
رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی در پاسخ به پرسش مطروحه گفت: این سؤال را به دو صورت میتوان پاسخ گفت؛ پاسخ اول به این گونه است که سخنان امام علی (ع) در خصوص بیعت مردم با ایشان و احتجاج وی به این بیعت، همگی ناظر به مقام اثبات است، نه مقام ثبوت؛ بدین معنا که عینیت یافتن حاکمیت امام (ع) و برپاشدن حکومتی که آن حضرت در رأس آن قرار دارد با مراجعه و بیعت مردم تحقق یافته و مردمی که در تحقق آن نقش داشتهاند ملزم به رعایت بیعت و تمکین از امام (ع) هستند.
او گفت: بنابراین، امام (ع) در این سخنان هرگز در صدد بیان این نکته نیستند که اصل مشروعیت ولایت آن حضرت با رأی و بیعت مردم پدیده آمده، زیرا مشروعیت الهی ولایت آن حضرت، اصلی است که وی خود در سخنان بسیاری بدان تصریح کرده است. امام (ع) پیش از همین سخن که در سؤال بالا مطرح شد به روشنی از جایگاه ویژه و حق خود در امر امامت مسلمین و غصب آن توسط دیگران پرده برداشته است.
این استاد حوزه و دانشگاه گفت: امام علی علیه السلام در جای دیگر به روشنی از ولایت الهی خود بر مردم که توسط رسول اکرم (ص) به ایشان ابلاغ شده است، این گونه پرده برداشتهاند که «اگر امت، ولایت تو را در کمال آرامش اختیار کردند و با رضایت بر ولایت تو اتفاق کردند، به اداره امور آنان قیام کن و اگر درباره تو اختلاف کردند آنان را با آنچه در آنند، رها کن».
تولیت حرم شاهچراغ گفت: امام (ع) در معرض مسئولیت الهی است به حکم الله و از زیر بار آن کنار نمیکشد، اما این خود مردم هستند که با حضور خود تصمیم میگیرند که آیا نظام ولایی، شکل بگیرد یا شکل نگیرد. از نظر مقام ثبوت، ۱۰۰ درصد، نصب و حقانیت حاکم از جانب خدا است و از نظر مقام اثبات، کاملا در اختیار مردم و مومنان است که باید تصمیم بگیرند.
او گفت: استاد جوادی آملی در این خصوص چنین میگویند که «اصل ولایت، به عنوان عهد الهی، از طرف خداوند برای حضرت علی (ع) ثابت شده بود و آنچه باید به این مقام مشروع و ثابت شرعی ضمیمه میشد، همان پذیرش هماهنگ مردمی است که اقتدار ملّی ـ مذهبی را به همراه دارد. نظیر آنچه درباره حسین بن علی (ع) اتفاق افتاد که امامت وی، حق ثابت و مشروع بود، ولی در اثر عدم بیعت و فقد تولی و پذیرش امت به مرحله اقتدار نرسید».
کلانتری در توضیح دومین پاسخ به شبهه ذکر شده پیرامون نقش مردم در مشروعیت حکومت گفت: میتوان سخنان امام (ع) را حمل بر جدال احسن کرد. منظور از جدال احسن این است که از مبانی فکری و باورهای مخاطب، علیه و در پاسخ به خود شخص استفاده شود، بدین صورت که، چون مخاطبان آن حضرت مردمی بودند که مبنای مشروعیت الهی ولایت آن حضرت را قبول نداشتند، بلکه انتخاب خود را مبنای مشروعیت حاکمیت امام (ع) میدانستند، لذا امام (ع) بر اساس مبنای خودشان با آنان سخن میگوید.
او گفت: براساس این فرض، امام (ع) بر مبنای تفکر مخاطبان خود به آنان متذکر میشود که من منتخب شما هستم و در نگاه شما حاکم مشروع به شمار میآیم، پس چرا برخلاف رأی و مبنای خودتان عمل میکنید و به بیعت و انتخاب خود پای بند نیستید.