جایزه ویژه خانه کتاب و ادبیات ایران به فیلم «آقا مهدی زین‌الدین» که اثر اقتباسی از دو کتاب «تن‌ها زیر باران» و «نیمه پنهان ماه» است رسید.

خانه کتاب و ادبیات ایران، فیلم «آقا مهدی زین‌الدین» را به‌عنوان نماینده خود در سی و نهمین جشنواره فیلم کوتاه تهران فیلم معرفی کرد، این اثر به کارگردانی سجاد معارفی با بهره‌گیری از دو کتاب «تنها زیر باران» و جلد پنجم از مجموعه «نیمه پنهان ماه» با محوریت زندگی شهید زین‌الدین به روایت همسر شهید، ساخته شده است.     

گروه داوری خانه کتاب و ادبیات ایران پس از بررسی همه آثار حاضر در سی‌و‌نهمین دوره جشنواره فیلم کوتاه تهران، ضمن تحسین فیلم «آقا مهدی زین‌الدین» از سازنده این اثر با اعطای لوح و هدیه تقدیر و اعلام کرد این موسسه در دوره بعدی جشنواره فیلم کوتاه تهران  به بهترین اثر با سوژه‌های مرتبط به کتاب، کتابخوانی، کتابفروشی، ارکان نشر و فضاهای مرتبط با این حوزه جایزه ویژه اعطا خواهد کرد؛ همچنین خانه کتاب و ادبیات ایران در سال پیش رو از تولید، ساخت و توزیع آثاری که با موضوعات یاد شده و اقتباس از کتاب‌های ایرانی در قالب‌های مختلف ساخته شوند، حمایت می‌کند.
 
اولین کتاب، جلد پنجم از مجموعه «نیمه ی پنهان ماه» است که به بیان زندگی نامه و خاطرات شهید مهدی زین الدین از زبان همسرشان می پردازد.

///

این کتاب به کوشش بابک واعظی توسط انتشارات فتح در سال ۸۲ برای اولین در ۶۴ صفحه به چاپ رسیده است.

در قسمتی از کتاب حاضر می خوانیم:

هنوز سال های اول جنگ بود. آدم هایی که آمده بودند هیچ کدام تا به حال یک جنگ درست و حسابی ندیده بودند. همین بچه های معمولی کوچه و خیابان های دور شهر و نزدیک بودند که همه ی چیزی که داشتند را سر دست گرفته بودند و به جبهه آمده بودند. فرمان ده خیلی زود فهمید که یکی از این جوان های تازه وارد خیلی بیشتر از یک نیوری معمولی می تواند به کار بیاید. جسور، باهوش، تیزبین و چه کاری برای چنین آدمی بهتر از شناسایی، مهدی زین الدین و یک موتور و دوربین و یک دشت پهن. و حالا هم که مرد در انتهای راهی بود که با شناسایی شروع شده بود، مثل همه ی بچه های شناسایی، دوربین از دستش نمی افتاد.

زندگی با مهدی برای او یک خواب بود، خوابی کوتاه و شیرین در بعداز ظهر بلنند تابستان جنگ. فقط خاطره هایش، آن چیز هایی که آدم بعدا یادش می افتند و حسرتش را می خورند باقی مانده بود. شاید هم همه ی این مدت خواب او را می دیده. از آن خواب هایی که وقتی آدم می بیند توی خواب هم می خندد. خوابی غیر منتظره. خواب زندگی با یک فرشته.

دومین کتاب با عنوان «تنها زیر باران» روایت زندگی شهید مهدی زین الدین فرمانده لشکر ۱۷ امام علی بن ابی طالب (ع) به قلم مهدی قربانی است که در برگیرنده خاطراتی منتشر نشده مربوط به زندگی و رزم و شهادت زین الدین از زبان خانواده، همسر و همرزمان وی است.

///

این کتاب در سال ۹۹ در ۳۱۲ صفحه توسط انتشارات حماسه یاران به چاپ رسیده است.

در بخشی از کتاب «تنها زیر باران» می خوانیم:

سرم گرم کتاب ها بود که گودرزی آمد توی مغازه؛پاسبان دور میدان بود،با هم سلام علیک داشتیم،گاهگداری سر می زد؛آدم جنس خرابی نبود.روی صندلی،رو به رویم نشست و گفت:«این چند شبه بی هوا ریخته ن توی بعضی خونه ها.کتابای ممنوعه پیدا کردن.وقتی پرسیدن از کجا آوردند گفتن از فلانی گرفتیم.حواست باشه.دیر یا زود میان سراغت.»پایش را که گذاشت بیرون،دست جنباندم  و کتاب ها،رساله ها،اعلامیه و عکس ها را از گوشه و کنار مغازه جمع کردم.بعد هم رفتم خانه نوارهای زیادی داشتیم،همه را داخل پیت ریختم و چال کردم توی باغچه ، نشسته بودم که یکهو در مغازه با شتاب باز شد و چند نفر گردن کلفت ریختند تو.فکرش را هم نمی کردم به این زودی بیایند.خودم را نباختم ، نگاهی به مهدی انداختم؛ خون سرد سرجایش نشسته بود ، همه ی قفسه ها را گشتند و ویترین را به هم ریختند؛مغازه را کردند بازار شام.همه ی نگرانی ام دوسه تا کارتن کتابی بود که گوشه ی مغازه گذاشته بودم ، اگر می دیدند،حسابمان پاک بود.مهدی پر دل و جرئت بود.پیش چشم مامورها کارتن ها را برد و گذاشت کنار جوی آب جلوی مغازه.طوری وانمود کرد که انگار تویشان ،زباله و کاغذ باطله است.کارتن آخر را که برد دیگر برنگشت.مامورها هر چه قدر تقلا کردند،چیزی دستشان نیامد.شاخ و شانه کشیدند و رفتند.پشت سرشان کرکره مغازه را پایین دادم و بی مکث رفتم خانه وقتی رسیدم،دیدم خانه را محاصره کرده اند.

 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.