دیاسپورا یا همان جوامع دور از وطن، به زبانی ساده به جوامعی گفته میشود که از کشور اصلی خود مهاجرت کرده و به طور پراکنده در سرزمینهای دیگر سکونت دارند. ایرانیان خارجی نیز، صرف نظر از دلیل و مدت مهاجرت، بخشی از جوامع دور از وطن بهحساب میآیند.
این افراد را میتوان در دو دسته تقسیم کرد. اول کسانی که بعد از مهاجرت کلا هیچگونه تعامل و کنشی نسبت به ملیت خود ندارند و بهعبارتیدیگر، بهجز تابعیت اسمی ایرانی، ارتباط دیگری با ایران ندارند. دسته دوم، کسانی هستند که با کشور خود تعامل میکنند، اعلام موضع دارند و سعی میکنند از راههای بینالمللی تأثیرگذار باشند و برخی هم حتی وارد تصمیمگیری مستقیم میشوند. افراد این دسته، خود به دو گروه تقسیم میشوند، اول کسانی که در راستای منافع ملی خود عمل میکنند و دوم کسانی که خلاف منافع مردم کشور خود هستند.
بیشتربخوانید
برخی از این افراد درست است که تابعیت ایرانی دارند، اما گویا هیچ سهمی از هویت ملی ایران به ارث نبردهاند. اگر عملکرد امثال کسانی که عضو نایاک هستند را بررسی کنیم، بدون شک مشخص میشود این ایرانیان برای منافع آمریکا و علیه منافع ایرانیان اقدام میکنند و تلاشی هم برای کتمان آن وجود ندارد و بیشتر هم در حوزه تحریم مردم ایران است.
تریتا پارسی، بنیانگذار شورای ملی ایرانیان آمریکا، در مقالهای تحت عنوان ایرانیان آمریکایی،؛ پلی میان دو ملت، به طور مشترک با سیامک نمازی، جاسوس دستگیرشده در ایران، بهصراحت نوشته بود که آمریکا باید از تحریمهای گسترده خودداری کند و تحریمهای هوشمند را به کار بگیرد. او ناراحت نبود که چرا آمریکا، ایران را تحریم میکند. بلکه از این ناراحت بود که اینگونه تحریم کردن اثرگذاری مطلوبی ندارد و تحریمها باید بهگونهای هوشمند باشند که ایران نتواند از آن فرار کند.
رامین طلوعی، یکی از ایرانیان آمریکایی اثرگذار است. او در سال ۲۰۲۰ از اعضای اصلی تیم انتقالی دولت بود و سپس بهعنوان دستیار امور اقتصادی در وزارت خارجه آمریکا مشغول به کار شد. رامین طلوعی همچنین در سابقه کاری خود در دولت اوباما، دستیار وزیر خزانهداری آمریکا بود. این دو پست مهم در دولت آمریکا، دقیقا همانجایی هستند که تحریم و جنگ اقتصادی را علیه ایران رهبری میکند. رامین طلوعی زمانی که برای ادای قسم و سپس عضویت در وزارت خارجه، به کنگره آمریکا رفته بود، سوگند یاد کرد که در راستای منافع آمریکا اقدام کند و مانع از رفع تحریم ایران شود.
علی واعظ، یکی دیگر از ایرانیان آمریکایی و مسئول بخش ایران در گروه بحران است. او در سابقه خود همکاری با رادیو فردا که وابسته به سازمان اطلاعات مرکزی آمریکاست را دارد. علی واعظ همچنین در زمان مذاکرات برجام، حضور مستقیم داشته و با تیمهای مذاکراتی در ارتباط بوده است. اما نه در راستای منافع ایران، بلکه در راستای حفظ منافع آمریکا.
در روزهای اخیر، گروهی در برلین تجمع داشتند که رسانهها مدعیاند، این افراد ایرانی بودند. اما اگر صرفاً تصاویر منتشرشده از این تجمع را نگاه کنید، متوجه میشوید که نهتنها اثری از ایرانی بودن و هویت ملی ایرانی در آنها دیده نمیشود، بلکه انگار تجمع ضد ایرانیان به است. آنها حتی برای حفظ ظاهر هم که شده تلاش نکردند حد را مخالف تجزیه ایران نشان دهند و انواع پرچمهای تجزیهطلبی در این میان به چشم میخورد.. از پرچم تجزیهطلبی کردستان گرفته تا پرچم گروه تروریستی الاحوازیه که فعالیتهای آن در اقدام تروریستی سال ۹۷ هنوز در خاطر مردم است. تنها چیزی که در این تجمع وجود نداشت، نمادی از ایرانی بودن و هویت ملی ایران بود.
همچنین بنابر اخبار منتشر شده از سوی رسانههای آلمانی، جمعیت این افراد به ۱۰۰ هزار نفر هم نرسید! یعنی حتی به اندازه تماشاگران بازی دربی هم نبودند و ورزشگاه آزادی را پر نمیکردند! این در حالی است که چند میلیون ایرانی در سراسر اروپا حضور دارند و با وجود حضور اتوبوسها برای انتقال افراد به ظاهر ایرانی، چنین جمعیت محدودی حاضر شدند.
کدام ایرانی را مییابید که پایبند به هویت ملی و دوستدار و نگران هممیهنان کشورش است اما درعینحال خواهان تجزیه ایران باشد؟ کدام ایرانی را میبینید که حتی یکبار در برلین در اعتراض به تحریمهای دارویی مردم ایران اعتراض نکرده، اما در حمایت از تجزیهطلبها حاضرشده است ؟
افراد نایاک و حاضران در برلین، هر دو بخشی از پازل فشار حداکثری بر ایران با استفاده از پوشش هویت ایرانی هستند که البته روزبهروز با اقداماتشان، بیشازپیش چهره ضد ایرانی خود را نمایان میکنند.
منبع: فارس