«فحش بدهی در دهانت فلفل میریزم!» خیلیها حداقل یکبار در کودکی این جمله را از بزرگترهایشان شنیدهاند. فحش دادن، نوعی خشونت کلامی است و مانند خشونت فیزیکی میتواند آثار زیانباری بر روان انسانها داشته باشد، آثاری مخرب که تا سالها میتوانند اثرات جبران ناپذیری داشته باشند.
این روزها شاهد خشونت کلامی در جامعه هستیم، پشت چراغ قرمز، در صف، هنگام رانندگی و حتی در مدارس و بین کودکان و نوجوانان کم سن و سال! مانند هر ناهنجاری اجتماعی و اخلاقی دیگر، این پدیده نیز ریشه در علتهایی روانشاختی، جامعهشناختی و فرهنگی دارد که در این گزارش مهمترین ریشههای روانشناختی مورد بررسی قرار گرفته است.
انواع فحاشی کلامی
فحاشی کلامی میتوانند شامل فحشهای جنسی، مواردی که توهین آمیز یا کفرآمیز هستند، نسبت دادن نام حیوانات به انسان و تحقیر با عبارات قومیتی باشد. اهانتهای نژادی/جنسیتی، کنایههای اجدادی، اصطلاحات مبتذل و عامیانه توهین آمیز نیز در این دسته قرار میگیرند.
روانشناسان میگویند: گاهی افراد در مواجهه با دیگران از فحاشی و ناسزا گفتن برای پوشاندن احساس شکست و ناکامی خودشان استفاده میکنند و با فحاشی کردن مشکلاتی روانی که در ساختار ذهنی شان وجود دارد را تسکین میدهند. در برخی موارد، فحاشی ریشه در کودکی و ضعفهایی در الگوی تربیتی فرد دارد. در این مورد دشنام دادن، تسکینی برای روح متلاطم و ساختار وجود فرد است. برخی از اصلیترین دلایل در ادامه مورد بررسی قرار گرفته است:
- ناکامی و شکست
همه انسانها در طول زندگی با شکست ها، ناکامیها و چالشهایی روبرو هستند و اینکه بتوانند از این موارد با زبانی خوش و صلح آمیز گذر کنند، نشان از بالغ بودن آنها است. اما همه انسانهای نمیتوانند با سعه صدر از این چالشها و مشکلات گذر کنند و در نتیجه دست به رفتارهای خشونت آمیز و گاهی فحاشی و ناسزاگویی میزنند. این افراد در کودکی و حتی بزرگسالی درباره اینکه بتوانند چالشها را با زبان خوش حل کنند، آموزش ندیده اند.
- یادگیری اجتماعی
خشونت کلامی با زبان انجام میشود و زبان هم باید آموزش داده و آموزش دیده شود. وقتی کودکان در فضای مملو از خشونت و استفاده از واژههای تحقیرآمیز زندگی میکنند و بزرگ میشوند یا والدین مدام دعوا میکنند و با کلمات توهین آمیز یکدیگر را خطاب میکنند، کودکان نیز یاد میگیرند که در ارتباط با دیگرا از این نوع کلام و زبان استفاده کنند.
- عدم توانایی در کنترل احساسات
خشونت کلامی در افرادی که توانایی کنترل احساسات خودشان را ندارند نیز دیده میشود. افرادی که به سرعت عصبانی میشوند و توانایی کنترل خشم را ندارند یا افراد ناامید و شکست خورده در زندگی سخصی و کاری، قادر به کنترل هیجان خودشان نیست و این غیرقابل کنترل بودن احساسات را با فحاشی کردن و استفاده از کلمات توهین آمیز بروز میدهند.
- عدم توانایی برای تحقق خواستهها
روانشاسان میگویند دلایل خشونت کلامی را باید در روان هر فرد جستجو کرد. افراد دارای مشکلات روان شناختی زمانی که قادر نیستند تا آنچه را که میخواند در زندگی به دست بیاورند، خشونت کلامی را در دستور کار خودشان قرار میدهند و شروع به ناسزاگویی و فحاشی میکنند.
- کینه توزی و دشمنی
افرادی هستند که به خاطر اختلافات قدیمی و مشکلات دیگر، نسبت به دیگران حس خشم و تنفر دارند و زمانی که با یکدیگر روبرو میشوند، از مکانیسمهای دفاعی ناپخته استفاده میکنند و سعی میکنند با فحاشی و خشونت کلامی احساساتشان نسبت به هم را بروز دهند.
- نداشتن مهارت گفتگو کردن
بعضی از افراد با وجود داشتن سن و سال بالا و بالغ بودن، مهارت گفتگو کردن ندارند یا اگر دارند بسیار اندک است. از همین رو، چون نمیتوانند مقصود و منظورشان را به درستی و روشنی بیان کنند، به خشونت کلامی یا فحاشی روی میآورند.
- رها شدن از حقارت
در برخی از موارد افراد احساس کوچک بودن و رذالت میکنند و برای اینکه این حس را در خودشان از بین ببرند، دست به خشونت کلامی و فحاشی میزنند. فرد با این کار قصد دارد این احساس ناتوانی و حقارت را متوجه فرد مقابلش کند و بگوید که او حقیر و کوچو نیست بلکه فرد مقابل این ویژگیها را دارد.
- استفاده از خشونت کلامی به عنوان راه حل
برخی از افراد در کودکی به گونهای آموزش دیده اند که فحاشی کردن را به عنوان راه حلی برای گذر از چالشها بدانند و با استفاده از آن بتوانند به هدف خود برسند و چیزی را که میخواهند بدست بیاورند.
- فحاشی کردن، راهی برای فرار از شرایط
گاهی شرایطی به وجود میآید که فرد از فحاشی و خشونت کلامی برای جلوگیری از فضا و شرایطی که راضی به قرار گرفتن در آن نیست، استفاده میکند. برای مثال زمانی که میخواهد از بحث درباره موضوعی خاص با فردی دیگر فرار کند، تنها سلاحش را استفاده از خشونت کلامی و فحاشی کردن میداند و از آن استفاده میکند.
- نشانه یک بیماری نگرانکننده
براساس اعلام مرکز آلزایمر انگلیس، بعد از تحقیق و بررسی روی حدود ۵۰۰ نفر به این نتیجه رسیدند که علایم دمانس عقلی میتواند از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد. زوال عقل اغلب با مشاهده فراموشی در فرد همراه است، اما این موضوع نخستین علامت این بیماری نیست. محققان میگویند بد دهانی به دیگران میتواند از نخستین علایم ابتلا به زوال عقل باشد. افراد مبتلا به زوال عقل ممکن است خویشتن داری خود را از دست بدهند. به همین دلیل اصلا موضوع عجیبی نیست که شاهد آن باشیم این افراد از کلمات زشت، الفاظ رکیک و بیادبانه حتی نسبت به غریبهها استفاده کنند. این افراد ممکن است به دیگران خیره شوند یا به صورت زبانی و جسمی رفتارهای پرخاشگرانه از خود نشان دهند.
راهحلهایی برای درمان بددهنی
روانشناسان توصیه میکنند که برای رهایی از این نوع رفتار میتوان از آنها کمک گرفت و با انجام تمریناتی ذهن را برای بودن در شرایط مختلف آماده کرد تا بتوان بدور از استفاده از خشونت کلامی و فحاشی با دیگران تعامل داشت.
مهمترین تمرین مورد تأکید توسط روانشناسان این است که فرد به شکل عمیق متوجه باشد فحاشی یک صفت منفی و نامطلوب است؛ این ادراک به او کمک میکند قدمهای جدی برای درمان این مشکل بردارد. راهکار بعدی، لحاظ کردن یک جریمه و یا تاوان برای فحاشی توسط خود فرد است؛ یعنی وقتی اراده کرد با این ویژگی اخلاقی منفی مقابله کند، هر بار که ناخواسته و بر حسب عادت، کلمات زشتی را به کار برد، خودش را جریمه کند.
روش دیگری که پیشنهاد شده است، مواجهشدن خود فرد با تاثیرات آزاردهنده فحاشی از طریق شنیدن آن است؛ به این صورت که صدای خودش را ضبط کند و بعد گوش بدهد. از سویی اینکه برای فرد این موضوع درونی شود فحاشی نشاندهنده فرهنگ پایین است، یک عامل بازدارنده مهم است؛ یعنی فرد در مسیر تلاش برای ارتقاء سطح فرهنگی خود، از این عادت اخلاقی فاصله میگیرد.
روانشناسان همچنین معتقدند فحاشی با منفیبافی و شکایت از زندگی ارتباط معناداری دارد؛ به همین خاطر مثبتاندیشی و فاصلهگرفتن از ناامیدی به درمان این ویژگی کمک بزرگی خواهد کرد.
راهکار بعدی تغییر الگوی سخن گفتن و تلاش برای استفاده از کلمات جایگزین برای بیان احساسات است؛ طبق گفته روانشناسان با استمرار روی این موضوع، مغز رفته رفته به این کلمات جدید عادت میکند و در موقعیتهای مشابه آنها را جایگزین فحاشی میکند.
اما مهمتر از همه اینکه ترک فحاشی یه فرآیند زمانبر است و به صبوری نیاز دارد؛ بهعبارت دیگر نباید انتظار داشت این عادت نامطلوب مثل هر عادت دیگری به سرعت تغییر کند. باید در انجام تمرینات استمرار داشت.
منبع: فارس