روزنامه ایندیپندنت عربی در مقالهای به قلم ولید فارس درباره اولویتهای جمهوری خواهان در مسائل منطقه آمده است: انتخابات میاندورهای کنگره آمریکا به پایان رسید و نتایج آن کم کم در حال شفاف شدن است. در چنین شرایطی سئوالها درباره سیاستهای خارجی آمریکا با آغاز سال ۲۰۲۳ و پس از روی کار آمدن اکثریت در ساختمان کنگره افزایش مییابد. آنچه تا نیمه نوامبر معلوم شده این است که دموکراتها با یک رای بیشتر اکثریت خود را در سنا حفظ کرده اند و در واقع این اکثریت به دلیل حق رای کامالا هریس معاون رئیس جمهوری در دو سال باقی مانده از دوران ریاست جو بایدن است. اما ارقام درباره جمهوریخواهان نشان میدهد آنان مجلس نمایندگان را به دست گرفته اند؛ اگر چه اختلاف کرسیهای آنها با رقبای دموکرات زیاد نیست.
البته هنوز نتیجه نهایی مشخص نشده است و نتایج نهایی در روزها وشاید هفتههای آتی مشخص میشود که این موضوع درباره مجلس سنا نیز مصداق دارد و رقابت بر سر تک کرسی مجلس سنا در جورجیا نمونهای از رقابت باقی مانده میان دو حزب اساسی آمریکاست.
در شرایطی که انتظارها برای مشخص شدن نتایج رسمی انتخابات میاندورهای آمریکا ادامه دارد، سئوالی که ذهن برخی از دنبال کنندگان سیاستهای آمریکا را به خود مشغول کرده، موضع جمهوریخواهان در قبال مسائل خاورمیانه است. آیا موضع آنها تحت تاثیر دولت جو بایدن قرار خواهد گرفت و آیا این مواضع به سیاستهای دوران دونالد ترامپ باز میگردد یا توازنات جدید در اردوگاه داخلی جمهوریخواهان را نشان خواهد داد؟
ایندیپندنت عربی نوشت: در این زمینه نیاز است در درجه اول افراد صاحب نفوذ و قدرتمند حزب جمهوریخواه در سال ۲۰۲۳ را بشناسیم و بدانیم چه کسی در تصمیم گیری این حزب در مسائل مرتبط با خاورمیانه اثر گذار است. البته بررسی این موضوع نیازمند فرصت و زمان زیادی است، اما به طور خلاصه میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
دو قدرت اساسی درون حزبی در حزب جمهوریخواه را، دونالد ترامپ و دشمنان او که وی آنها را فقط در ظاهر جمهوریخواه میداند، تشکیل میدهند. نمونه این افراد سناتور میچ مک کانل رئیس جمهوریخواهان در سنا، سناتور مت رومنی، لیز چنی و چند چهره دیگر است. در مقابل چهرههای دیگری هم حضور دارند که از هواداران ترامپ به شمار میآیند و مک کارتی رئیس اقلیت کنونی جمهوریخواهان در مجلس نمایندگان یکی از آنهاست. در صورتی که نتیجه نهایی انتخابات مجلس نمایندگان تثبیت اکثریت جمهوریخواهان باشد، مک کارتی برای ریاست اکثریت نامزد خواهد شد. سناتور تد کروز، لیندسی گراهام، مت گایتز و دهها عضو دیگر هم در این اردوگاه جای میگیرند و میتوان گفت از نظر تعداد هواداران ترامپ بیشتر هستند، ضمن اینکه از نظر حزبی و محبوبیت نیز هواداران ترامپ اکثریت مطلق را در اختیار خواهند داشت. با این حساب باید گفت در رقابت ترامپ و مخالفان جمهوریخواهش در مجلس نمایندگان، شرایط کاملا به سود ترامپ است.
ولید فارس در این مقاله نوشت: البته یکی ازچالشهای پیش روی ترامپ که از سال ۲۰۱۶ آغاز شد، رشد فزاینده ستاره اقبال برخی از جمهوریخواهان جوان است. از نگاه کارشناسان این چهرهها در مواضع سیاسی مثل ترامپ میاندیشند، اما در روش، برنامه ریزی و اظهار نظرها متفاوتند. مهمترین این چهرهها دو نفر هستند، یکی رون دی سانتس فرماندار ایالت فلوریدا و دیگری گلین یونگ کین فرماندار ایالت ویرجینیا است. دو چهرهای که در انتخابات اخیر هم در رقابت با نامزدهای دموکرات برای تصاحب پست فرمانداری ایالتی، پیروز شدند تا نامشان بیش از پیش به عنوان رقبای چهرههای کهنه کار جمهوریخواه مطرح شود. رشد ستاره اقبال این دو به ویژه به دلیل دستاوردهای اقتصادی آنها، آن هم در دشواریهای اقتصادی امروز است، به همین علت از زمانی که از این دو چهره به عنوان نامزد احتمالی ریاست جمهوری بعدی کشور یاد شد، آنان به چالشی در مسیر نامزدی دونالد ترامپ برای ریاست جمهوری سال ۲۰۲۴ ، تبدیل شده اند. البته هنوز کنشها و واکنشها دراین زمینه زیاد است، اما باید به این نکته اشاره کرد که آیا رقابت میان دونالد ترامپ و دی سانتس و یونگ کین میتواند بر سیاست خارجی جمهوریخواهان اثر گذار باشد؟
در حوزه سیاست خارجی، به ویژه سیاستهای مرتبط با خاورمیانه، میان ترامپ و رقبای سیاسی او تفاوتی دیده نمیشود. تفاوت در خط سیر راهبردی و خط سیر انزوایی حزب جمهوریخواه است. ترامپ، کروز، مک کارتی ودی سانتس معمولا به امنیت ملی اهمیت میدهند، اگر چه هر کدام در این زمینه شیوه خاص خود را دارند، اما چهره هایی، چون سناتور رند پل، از طرفداران پروپا قرص توافق هستهای با ایران و از منتقدان اسرائیل و عربستان هستند. با این حساب میتوان گفت جمهوریخواهان در سیاست خاورمیانهای تقریبا اتفاق نظر دارند، اما این موضوع نیاز دارد تا اکثریت خود را بر مجلس نمایندگان تثبیت کنند.
ایندیپندنت عربی در ادامه آورد: سیاست خاورمیانهای جمهوریخواهان را میتوان چند مورد برشمرد: تداوم مبارزه با تروریسم تکفیری، مخالفت با توافق هستهای با ایران، رویارویی با شبه نظامیان در منطقه، تداوم ائتلاف با اسرائیل و تلاش برای حفظ امنیت اسرائیل، بازگشت به حمایت از ائتلاف عربی و مشارکت با عربستان، مصر و امارات و تقویت و گسترش توافقنامههای ابراهیم.
در صورت تسلط جمهوریخواهان بر مجلس نمایندگان، محورهای فوق، اصول و بنیان اساسی سیاست آنان در رویارویی با سیاست بایدن –اوباما است. اما سوالی که در این زمینه باقی میماند، توانمندی رهبران جمهوریخواه کنگره برای عملکرد بهتر در این زمینه هاست، یعنی آیا آنان وقت کافی برای اجرای چنین تغییراتی را دارند یا خیر؟ این سوالی است که پاسخهای متفاوتی دارد و برای درک پاسخ درست آن، باید منتظر ماند.