اتفاقاتی که در سالهای اخیر افتاده جنگ و اختلافات سیاسی میان قدرتهای بزرگ موجب شده که موج پناهندگان به طور چشمگیری افزایش یابد. در یک سال گذشته درگیریها نظامی روسیه و اوکراین و فرار بیش از ۵ میلیون نفر از این کشور رفتارهای متناقض اروپاییان در قبال مهاجران را بیش از پیش آشکار کرده است و نگاه گزینشی آنان در مواجهه با پناهجویان و انتخاب آنها براساس کشوری که از آن فرار کرده اند، مذهب و تعلق قومی قبیلهای را بیش از پیش آشکار کرده است.
غربیها گرچه در ظاهر بسیار تلاش کردند خود را از طرفداران قانون پناهندگی نشان دهند و در برخی موارد با بازیهای سیاسی این طور القا کنند که آغوششان برای همیشه به روی آنانی که مورد ظلم و ستم قرار گرفته و مجبور به ترک وطن شده اند همیشه باز است، اما زمانی که پای عمل به میان آمده است رفتاری متفاوت از این به اصطلاح باور خود به نمایش گذاشته اند. آنها در انتخاب پناهندگان و حمایت از آنها گزینههای پناهنده خوب و پناهنده بد دارند که در شرایط سختی که برخی مهاجران نیاز به حمایت کشور میزبان دارند با آن مواجه میشوند. این گزینهها یعنی پناهنده خوب و پناهنده بد «نظام گزینشی» غرب است که پناهجویان را براساس دین و آیین و کشوری که از آن فرار کرده اند تقسیم بندی میکند و برای انتخاب آنها این معیارها را برمی گزیند.
از طرفی هم موج فزاینده اختلافات سیاسی، مشکلات و تنشهای اجتماعی و زیست محیطی موجب شده تا جهان با موج فزایندهای از پناهنجویان مواجه شود. در گزارش آماری که کمیساریای پناهندگان سازمان ملل متحد منتشر کرده، عنوان شده است که در سال گذشته میلادی بیش از ۸۴ میلیون نفر از خانه و کاشانه خود بیرون رانده شده اند که این تعداد شامل ۶ میلیون اوکراینی که به دلیل جنگ خانه را ترک کرده اند یا افعانهایی که به دلیل خروج ناهنجار آمریکا از کشورشان و هجوم طالبان مجبور به فرار از افعانستان شده اند و یا کردهایی که در درگیریهای نظامی از کشورشان خارج شدند و یا سربازان فرار روسی نمیشود.
طبق کنوانسیون سال ۱۹۵۱ که در مورد وضعیت پناهندگان به نگارش درآمده است، تمامی کشورهای جهان اعم از کشورهای اروپایی، آسیایی و یا آفریقایی در مواجهه با موج فزاینده پناهندگان موظف به پذیرش و استقبال از آنها بدون هیچ گونه پیش شرطی هستند.
در برخی کشورهای غربی از جمله آمریکا برخی گروههای دفاع از حقوق بشر از سیاستهای متناقض سردمداران کشورهایشان در قبال کسانی که ترک وطن کرده اند، انتقاد کردند و به ویژه در مورد سیاستهای «جو بایدن» در برخورد با این پناهندگان و بازداشت آنها و نیز از اعمال خشونت پلیس در برخورد با آنها به شدت انتقاد کرده اند.
اما این روزها علی رغم نکاتی که در بالا به آنها اشاره شد، یک گزینه دیگر هم تناقضات برخوردی غربیها در مواجهه با موج پناهندگان را افزایش داده است و آن هم طولانی شدن درگیریهای نظامی در اوکراین است؛ درگیریهایی که به دنبال اعمال تحریمهای فزاینده کشورهای غربی در قبال روسیه حالا خودشان را گرفتار کرده است.
این روزها طبق آماری که در خود کشورهای غربی منتشر میشود اوضاع اقتصادی در این کشورها ه شدت رو به افول است. مردم دلیل اصلی این رکود اقتصادی را کمکهای بی حساب و کتاب دولتمردان از دولت زلنسکی میدانند؛ در این میان کشوری مانند ایتالیا که اقتصادش بیشتر بر مبنای روابط خارجی اش بنیان گذاشته شده شاید بیشترین آسیب را در میان متحمل شده است.
اوضاع اقتصادی در ایتالیا اصلاً خوب نیست. مردم تقریباً هر هفته در اعتراض به سیاستهای افسار گسیخته دولت به خیابانها میآیند و از دولت میخواهند تا ارسال سلاح و تسلیحات نظامی به اوکراین را متوقف کند. ایتالیا، اما همچنان مصمم است که به حمایتهای خود از دولت اوکراین ادامه دهد و دولت جدید «جورجیو ملونی» به نظر میرسد در حال آماده سازی بسته جدیدی از کمکهای تسلیحاتی از جمله توپخانه سنگین دوربرد برای ارسال به کییف است.
اما در همین حال ایتالیا تنشهای زیادی برای پذیرش موج پناهندگانی دارد که به سوی سواحل این کشور حرکت کرده اند. تا به حال صدها پناهجو در سواحل ایتالیا سرگردان شده اند و بسیاری از آنها با دست رد مقامات این کشور مواجه شده اند و مجبور به تغییر مسیر خود شده اند. ایتالیا دولت فرانسه را مسئول پذیرش این پناهجویان میداند و فرانسه هم عملاً از پذیرفتن آنها سر باز میزند. این روزها فرانسه و ایتالیا به شدت بر سر اینکه کدام یک موظف به پذیرش پناهجویان هستند به شدت با هم اختلاف نظر دارند و این وسط قایقهای پناهنچویان است که سرگردان است و قانونی که قانونگذارانش قادر به اجرای آن نیستند!
فقط زیاد کردن نفوس به درد نمی خورد
نفرین و مرگ و لعنت بر تروریستها
به هر پناهنده هزاز یورو میدن
چی میگی!
بعد این ها نیروی کار المان و اروپا هستن!
حقوق بشر غربی یعنی تروریسم اقتصادی ،یعنی جنگهای جهانی ،یعنی کشتار ملیونها انسان،یعنی خونریزی و قتل و تجاوزگری،حمایت از تروریستها ،کمک تسلیحاتی به متجاوزی همچون صدام ملعون ،دادن سلاح شیمیایی به متجاوز،زدن هواپیمای مسافربری بیگناهان و بی پناهان در آسمان ،یعنی کشتار سرخپوستان و تصاحب سرزمینشان ،کشتار سیاهپوستان آفریقا،یعنی حمله به ویتنام و عراق و سوریه و لیبی و افغانستان و ایران و ..و...و...
یعنی حمله اتمی به هیروشیما و ناکازامی و حمایت از مزدوران و تروریستها و یعنی تروریسم اقتصادی ایرانیان و هزاران ناجوانمردی دیگر