امان الله باطنی جامعه شناس و پژوهشگر اجتماعی در اصفهان، با بیان اینکه جمعیت سالمند در کشور حدود ۱۰ درصد است، گفت: مدیریت این مساله نیازمند مطالعه و برنامه ریزی است.
او درباره دلایل فزونی سالمندی در اصفهان و کشور، اظهار داشت: شهرنشینی، تغییر الگوهای غالب شغلی همچون کشاورزی را به دنبال داشته است بطوریکه در زندگی شهرنشینی با وجود پشتوانه روستانشینی دیگر فرزندان نیروی مولد نیستند بلکه مصرف کننده به حساب میآیند و همین موضوع انگیزههای باروری را کاهش داده است.
باطنی افزود: از منظر جامعه شناسی کارکردگرا، برخی از نهادها کارشان را درست انجام ندادند که امروز به بحران پیری جمعیت رسیده ایم.
به گفته او، مسائلی مانند عدم آموزش درست مهارتهای زندگی در نظام آموزش و پرورش تحت تاثیر مواردی مانند کنکور محوری، بیکاری و بی ثباتی شغلی، شعارهایی مانند "فرزند کمتر، زندگی بهتر"، برخی سیاستگذاریهای جمعیتی غلط و ایجاد هراس از طلاق در خانواده در پیر شدن جامعه نقش داشته است.
باطنی با بیان اینکه از منظر جامعه شناسی تعارض گرا، پیر شدن جمعیت حاصل شکاف طبقاتی، نسلی، قومی، مذهبی و دولت - ملت است، ادامه داد: بر اساس جامعه شناسی تعامل گرا، معنیها در ذهن مردم تغییر کرده و تمایل به فرزندآوری را در جامعه کاهش داده است.
به گفته او، سبک زندگی مدرن به ناباروری منجر میشود و سونامی سالمندی و پدیده زنانه شدن سالمندی از دلایل جدی برای توصیه به فرزند آوری در جامعه امروز است.
باطنی خاطرنشان کرد: بر اساس گزارش مرکز آمار و اطلاعات راهبردی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، به ازای هر ۱۰۰ نفر زن سالمند، ۹۷ مرد سالمند وجود دارد که این امر حاکی از افزایش تعداد سالمندان زن نسبت به مردان سالمند است.
این جامعه شناس ادامه داد: با توجه به میزان مرگ و میر بالاتر و در نتیجه امید به زندگی پایین تر مردان نسبت به زنان و نیز مراقبتهای سلامتی و پزشکی بیشتر زنان نسبت به مردان، افزایش تعداد زنانی که به سنین سالخوردگی میرسند، دور از انتظار نیست.
او خاطرنشان کرد: از سال ۱۳۵۵ تا ۱۳۹۵ میانگین سنی جمعیت کشور از ۲۲.۴ به ۳۱.۱ رسیده و در آینده، میانگین سنی میانسالتر میشود.
این پژوهشگر با اشاره به اینکه ۷۹ درصد متولدین قبل از سال ۱۳۵۰ یعنی نسل قدیم حداقل سه فرزند داشتند، گفت: ۸۲ درصد متولدین سال ۱۳۵۰ به بعد یعنی نسل جدید حداکثر ۲ فرزند داشته اند، همچنین بُعد خانوار در ایران از رقم ۵.۱۱ در سال ۱۳۶۵ به ۳.۲ نفر در سال ۱۳۹۸ و متوسط رشد سالانه جمعیت از ۳.۹ در سال ۱۳۶۵ به ۰.۹۸ درصد در سال ۱۳۹۸ کاهش یافته که همه این موارد بیانگر ضرورت فرزندآوری است.
این جامعه شناس درباره چالشهای بر سر راه جوانی جمعیت، تصریح کرد: کاهش نرخ رشد جمعیت، افزایش میل به تجرد، افزایش فاصله بین ازدواج و تولد نخستین فرزند به ۴.۵ سال، رخ دادن نیمی از طلاقها در پنج سال اول زندگی مشترک و ۲۷ درصد طلاقها در ۲ سال اول زندگی، افزایش هزینههایی مانند مسکن در سبد هزینه خانوار شهری، بالا رفتن سن شروع به کار، از دست رفتن بهترین سالهای باروری و مشکلات معیشتی برای برخی از اقشار جامعه از جمله این چالش هاست.
باطنی در پاسخ به این پرسش که ریشههای جامعه شناسی مقاومت در برابر فرزندآوری چیست، به نهادینه شدن برخی باورها در جامعه اشاره و اضافه کرد: فرزند بیشتر به مثابه فرصت زندگی کمتر، رابطه زناشویی محدودتر و نانخور اضافی، دو قطبی زن شاغل - مادر، بچه دار شدن پول میخواهد و ارتباط فرزند بیشتر و کمتر با مسائلی مانند حاکمیتی یا مذهبی بودن، از جمله افکار و باورهایی است که اقدام به فرزندآوری را در خانوادهها سخت و پیچیده کرده است.
جامعه شناس درباره برنامههای جوانی جمعیت، اظهار داشت: به نظر میرسد برخی از طرحها فاقد نقشه راه مشخص برای جوانی جمعیت و حمایت از خانواده باشد.
او با بیان اینکه در طرحهای حمایت از خانواده بیشتر به انگیزههای جوانی و انگیختهها پرداخته شده است، افزود: همین مساله این طرحها را بیشتر به یک بسته تشویقی برای جوانی جمعیت و حمایت از خانواده تبدیل کرده که در آن مفاد قانونی با مخاطب قرار دادن نهادهای مختلف، تنها شبکه توزیع نقش را برای جوانی جمعیت ترسیم کرده است.
این جامعه شناس بر این باور است طرحها و برنامهها فاقد انداموارگی لازم برای جوانی جمعیت و حمایت از خانواده است و در آن فقدان نگاه سیستمی به چشم میخورد.
او به ریشههای جامعه شناسی ایجاد تمایل به فرزند آوری اشاره و اضافه کرد: با توجه به مراحل استدلال اخلاقی از منظر جامعه شناسی به نظر میرسد تاکید بسیار بر مشوقها در طرحهای جمعیت و تعالی خانواده به تدریج جامعه را برای فرزندآوری شرطی میکند و اجازه نمیدهد مساله جوانی جمعیت به بخشی از وجدان اجتماعی تبدیل شود.
باطنی درباره راهکارها و پیشنهادها برای تقویت طرحهای جوانی جمعیت، گفت: فرهنگ سازی برای فرزندآوری آوری از طریق رسانه ها، تبلیغات شهری، نهادهای مدنی، سازمانهای مردم نهاد و افراد شناخته شده، تعریف مشوقهای شغلی مانند مرخصی زایمان، افزایش حق اولاد، وامهای شغلی و تسهیلات بیمهای برای شاغلان دارای فرزند، استفاده از ظرفیت رسانه ها، آموزش و پرورش، آموزش عالی و سازمانهای مردم نهاد، تشدید مجازات اعمال غیر قانونی و آموزش مهارتهای زندگی و سواد رسانهای در مدارس و فرهنگسراها از راهکارهای مدیریت این بحران اجتماعی است که برخی از آنها در طرحهای جوانی جمعیت و اسناد بالادستی آمده و برخی نیز نیازمند توجه ویژه است.
آمارها نشان میدهد جمعیت سالمند بالای ۶۰ سال کشور با رقم ۸ میلیون و ۲۳۱ هزار نفر، حدود ۱۰ درصد است. بر این اساس تا ۲۰ سال آینده بیش از ۱۵ درصد جمعیت کشور را سالمندان تشکیل میدهند و تا ۳۰ سال آینده نیز از هر چهار نفر، یک نفر بالای ۶۰ سال است.
استان اصفهان بیش از پنج میلیون و ۳۰۰ هزار نفر جمعیت دارد.
منبع:ایرنا