سواحل دریای اژه یونان به صورت ناگهانی شاهد پیدایش اولین تمدن پیشرفته در اروپا بود که امروزه (اثرش) قسمتی جدانشدنی از ساختار و فرهنگ و وسعت سیاسی در غرب است.
در سال ۵۰۰ قبل از میلاد، شاهنشاهی هخامنشی، استانهای یونان را در آسیای خرد و مقدونیه تصاحب و در کنترل خود درآورد. کوششهای بعضی از شهرهای یونان در آسیای خرد برای نابودی ایرانیان شکست خورد و ایران در ۴۹۲ سال پیش از میلاد به دولتشهرهای سرزمین اصلی یونان حمله کرد، ولی بعد از شکستی که در یکی از جنگها روبرو شد، در سال ۴۹۰ قبل از میلاد مجبور به عقبنشینی گردید.
بیشتربخوانید
شورش ایونیان هم از سال ۴۹۹ تا ۴۹۳ قبل از میلاد اتفاق افتاد. با تحریک یونانیان اروپا، آتش جنگ استقلالطلبانه ایونیان بر ضد دولت هخامنشی آغاز شد. در همین زمان گروهی از یونانیان به شهر سارد هخامنشی حمله کردند که به آتشسوزی بزرگی به وجود آمد. جنگ ایونیه، شش سال به طول انجامید و سرانجام آن پیروزی کامل داریوش بزرگ بود.
حمله دوم به وسیله ایرانیها در سال ۴۸۰ پیش از میلاد اتفاق افتاد. بعد از پیروزی یونانیان در سالهای ۴۸۰ و ۴۷۹ پیش از میلاد در سالامین و چند شهر دیگر، ایرانیها به ناچار برای دومین بار سرزمینهای اروپایی خود را ترک کنند، که نشان از خارج شدن نهایی آنها از سرزمینهای اروپایی تصرف شده به وسیله آنها بود. پیروزیهای یونان در جنگهای ایران و یونان، بهعنوان یک لحظه محوری و خیلی مهم در تاریخ جهان ذکر میشود.
اثرهای به دست آمده از دوران کهن یونان باستان نشان از روحیه مذهبی مردم این سرزمین دارد. پیشینه عقیدتی یونیان ریشه در مذاهب بدوی دارد: در دین عمومی یونان آثار و باقیمانده آئین توتمپرستی وجود داشت. یونانیان، به دنبال اعتقاد به ارواح خبیث مزاحم، به هزاران خرافه پابند بودند. مردم در یونان قدیم به توحید (یکخدائی) اعتقاد نداشتند و خدایان گوناگونی را میپرستیدند. در دین یونانیان سه عنصر اساسی وجود داشت: خدایان زمینی، خدایان المپی (آسمانی)، و اسرار یا عناصر رمزی یا عرفانی.
مردان در راس امور خانوادههای یونانی بودند. ثروتمندان بردههایی داشتند که در خدمت زنان خانه بودند. بردگان باید از کودکان مواظبت و به کارهای خانه هم میرسیدند. بیشتر خانوادههای یونانی ازدواج فرزندان خود را از پیش برنامه ریزی میکردند. دختران در سنین پایین و پسران در جوانی ازدواج میکردند.
جامعه یونان باستان از دو قشر شهروند رسمی و شهروند غیر رسمی تشکیل میشد. مردان و نجیب زادگان شهروندان رسمی، زنان و بردهها و سربازان، شهروندان غیر رسمی بودند. فقط شهروندان رسمی میتوانستند درس بخوانند. در آتن به دانش آموزان موسیقی، خواندن و نوشتن و ریاضی یاد میدادند. آنها همین طور به تمرینهای بدنی مثل دویدن، پریدن و کشتی اهمیت بسیاری میدادند. نظام آموزشی در شهر اسپارتا خیلی فرق داشت. آنها کودکان را به مدرسههای نظامی میفرستادند تا در اینده سربازان ماهری شوند. غذای مردم یونان بیشتر از گندم و جو بود.
غذای اصلی آنها نان بود، اما ماهی، تخم مرغ، سبزیجات و میوه هم مصرف میکردند. مردان و زنان یونانی لباسهایی از جنس کتان و پشم که بلندی آن تا زیر زانوهایشان بود، میپوشیدند. آنها همین طور یک کمربند هم به دور کمرشان میبستند. بلندی لباس زنان تا پاشنه پای آنها بود. در یونان باستان خانهها خیلی کوچک بودند، چون به علت شرایط آب و هوایی بیشتر جنسهای مصرفی بیرون از خانه نگه داری میشدند. دیوار خانه فقرا از جنس آجر و کف خانه از کلوخ بود، ولی خانههای ثروتمندان از سنگ ساخته میشد و آنها برای آشپزی، غذا خوردن و خوابیدن اتاقهای جداگانهای داشتند.
عصر برنز
بررسیها نشان میدهد که نخستین محل استقرار در یونان باستان مربوط به دوران پارینه سنگی (۳۰۰۰-۱۱۰۰۰ سال پیش از میلاد) است. در طول هزاره دوم پیش از میلاد، در یونان، دو تمدن بزرگ حجری و برنزی زاده شد:
مینونیها (۲۶۰۰-۱۵۰۰ سال پیش از میلاد)، میسنزها (۱۵۰۰-۱۱۵۰ پیش از میلاد) و تمدن سیکلادی. جزو نخستین تمدنهای مهم در تاریخ یونان بودند.
دوره کلاسیک
دوره کلاسیک (قرن ۶-۴ پیش از میلاد) در تمام جهان خیلی مشهور است. اوج دورهی کلاسیک قرن ۵ پیش از میلاد است که پایههای تمدن غرب در آتن به وجود آمد. این دولت-شهر در آن زمان به بزرگترین نیروی دریایی یونان باستان تبدیل شد و همه حوزههای فرهنگی از جمله فلسفه، موسیقی، نمایش، سخنوری و حتی رژیم جدیدی به نام دموکراسی را گسترش داد. زیاده روی نیست چنانچه بگوییم این دوره تاریخ جهان را عوض کرد.
آتن و اسپارتا قدرتمندترین شهرهای یونان باستان بودند و دیگر شهرهای ایالتی، هم متحدین یکی از این دو شهر بودند. در قرن پنجم، دولت شهرهای متحد یونان توانستند حمله پارسها را جلوگیری کنند. با این حال، جنگ پلوپونزی که میان آتن و اسپارتا اتفاق افتاد، باعث سقوط شکوهمندی دوران کلاسیک یونان شد.
این هنگامی بود که پادشاه مقدونیه، قبیلهای ساکن در شمال یونان، را شکست داد و با گرفتن دیگر شهرهای یونان به قدرت رسید. بعد از مرگ پادشاه فیلیپ دوم، پسرش الکساندر لشکرکشی بزرگی را در آسیا شروع کرد.
در سال ۳۳۴ پیش از میلاد، الکساندر بزرگ به امپراتوری پارس حمله برد و ارتش او، تا سرزمین هند را فتح کرد. با این حال، در سال ۳۲۳ پیش از میلاد، او در بابل و در سن ۳۳ سالگی درگذشت و امپراتوری مقدونیه از هم پاشیده شد و به وسیله وارثانش اداره شد.
دوره رومیها
از سال ۱۶۸ پیش از میلاد و بعد از آن، رومیها یونان را فتح کردند و دوره جدیدی برای تاریخ یونان شروع میشود. این دورهای است که یونان باستان به یونان رومی تبدیل میشود. در آن هنگام، این کشور زمینه خیلی از جنگهای مهم میشود و شهرهای جدیدی مثل نیکوپولیس در یونان غربی ساخته میشود. آتن و کلا فرهنگ یونان رو به نابودی میرود، ولی یونانی به عنوان زبان رسمی دوم برای امپراتوری روم تبدیل میشود. رومیها فیلسوفان کلاسیک را مطلع کرد و دین خود را طبق خدایان المپیایی قرار داد. در قرن ۳ میلادی، امپراتوری قدرتمند روم آغاز به نابودی میکند و به دو قسمت امپراتوری روم شرقی و غربی تقسیم میشود.
دوره بیزانس
همچنان که امپراتوری روم غربی به مرور به وسیله قبایل وحشی اروپای شمالی فتح گردید، امپراتوری روم شرقی با قسطنطنیه، (بیزانس) به عنوان پایتخت گسترش پیدا کرد و به امپراتوری بیزانس تبدیل شد که در حدود ۱۰۰۰ سال پایدار بود.
در این دوره از تاریخ، مسیحیت به دین رسمی امپراتوری جدید تبدیل میشود و سرزمینهای جدید فتح میشوند و قوانین جدید دولت، شکل میگیرد. این قوانین بعداً نخستین قوانین دولت مدرن یونان را تشکیل میدهند، همانگونه که در قرن نوزدهم شکل میگیرد.
دوره عثمانی و جنگ استقلال
در سال ۱۴۵۳ پیش از میلاد، ترکان عثمانی، قسطنطنیه و به مرور قسمتهای دیگر یونان را (که قبلاً تا اندازهای زیر سلطه ونیزیها و شوالیههای سنت جان بود)، تسخیر کردند. این کشور، تحت اشغال عثمانی، سختیهای زیادی دید و شورشهای زیادی در آن اتفاق افتاد. از آنجا که این انقلابها برنامه ریزی نشده بودند، همه آنها به وسیله ارتش عثمانی به حالت معلق درآمد، تا اینکه در مارس ۱۸۲۱ که جنگ استقلال یونان شروع شد؛ که این سال شروع تاریخ این کشور است. بعد از بسیاری از درگیریها، کشتارها و تصرفات، سرانجام این کشور در سال ۱۸۲۹، زمانی که نخستین کشور مستقل یونان تشکیل شد و ایوانس کاپودیستریاس، یک دیپلمات یونانی در محوطهی روسیه، به عنوان فرماندار انتخاب شد، به استقلال دست پیدا کرد. نخستین ایالت یونان شامل پلوپونز، استریا و جزایر سیکلاد بود.
دوره عثمانی و جنگ استقلال
در قرن بیستم بعد از ترور کاپودیستریاس در سال ۱۸۳۱، شاهزاده اوتو از باواریا نخستین پادشاه یونان شد و بعد از او جورج اول از دانمارک در سال ۱۸۶۳ در این مقام قرار گرفت. در آن زمان، جزایر ایونی به وسیله انگلیس و به عنوان هدیه به پادشاه جدید یونان اهدا شد و آنگاه تسالالی به وسیله ترکها به دولت یونان وصل شد. در ابتدای قرن ۲۰، مقدونیه، کرت و جزایر اژه شرقی هم بعد از جنگ جهانی اول به دولت یونان وصل شدند. این درست هنگامی بود که، چهرهی یک سیاستمدار مهم یونان، به نام الفتریوس ونیزلوس، (که معروفترین نخست وزیر تاریخ مدرن بود)، مطرح شد.
سال ۱۹۲۲ برای یونان خیلی پر دردسر بود، چون خیلی از پناهندگان یونانی از آسیای صغیر (بخشی از ترکیه) به سرزمین اصلی آمدند. هر چند در آغاز، سازگاری با زندگی جدید برای پناهندگان خیلی سخت بود، ولی آنها به مرور به پیشرفت کشور کمک بسیاری کردند. در طی جنگ جهانی دوم، یونان در مقابل خیلی از نیروها ایستادگی کرد، ولی سرانجام، بیشتر خاک یونان به وسیله آلمانها و بعضی از قسمتهای آن به وسیله ایتالیاییها فتح گردید.
بعد از جنگ جهانی دوم، جزایر دودکانز، که از اوایل قرن ۲۰ هنوز در اشغال ایتالیا بودند، قسمتی از دولت یونان شد. سه دهه آشفتگی سیاسی هم به وجود آمد، از جمله یک ارتش نظامی طی سالهای ۱۹۶۷ تا ۱۹۷۴. از سال ۱۹۷۵، رژیم یونان جمهوری پارلمانی است.
منبع: بیتوته