روزی که در فضای مجازی با یعقوب آشنا شدم وهیچ گاه تصور نمی کردم که این رابطه پنهانی و عکس های یادگاری خیلی زود آینده ام را تباه می کند.

این‌ها بخشی از اظهارات دختر ۱۷ ساله‌ای است که به همراه مادرش به کلانتری نجفی مشهد آمده بود تا راه چاره قانونی برای رهایی از مزاحمت‌های شیطان فضای مجازی بیابد.

این دختر مشهدی گفت: پدر و مادرم بازنشسته هستند و همه خواهران و برادرانم ازدواج کرده اند، در این میان من فقط به درس و مدرسه فکر می‌کردم به طوری که شاگرد ممتاز مدرسه در رشته تجربی بودم، اما یک سال قبل زمانی که در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی جست و جو می‌کردم با جوان ۱۹ ساله‌ای آشنا شدم که خود را دانشجو معرفی می‌کرد.

 او افزود: طولی نکشید که رابطه من و یعقوب از فضا‌های مجازی به دیدار‌های حضوری و پنهانی کشید. حالا دیگر عاشق او شده بودم و مدام با هم قرار ملاقات می‌گذاشتیم،به بهانه کلاس‌های فوق برنامه با یعقوب بیرون می‌رفتم و او با گوشی تلفنش از تفریح و خوش گذرانی‌های مان عکس‌های یادگاری می‌گرفت تا به قول خودش خاطرات را ثبت کند.

دختر مشهدی ادامه داد: من هم که به او علاقه‌مند بودم، بدون حجاب در کنارش ظاهر می‌شدم، خلاصه مدتی بعد یعقوب همواره از من درخواست‌های غیراخلاقی داشت، اما وقتی با مخالفت من روبه رو شد، مدتی با دلخوری با من برخورد می‌کرد، اما زمانی که متوجه سرسختی من شد، مرا تهدید کرد که تصاویر دو نفره مان را برای برادر و خانواده ام می‌فرستد.

او بیان  کرد: من هم که خیلی از برادرم می‌ترسیدم، درمانده و مستاصل بودم و هر شب کابوس می‌دیدم به گونه‌ای که دچار افت تحصیلی شدم و دیگر شاگرد ممتاز نبودم.

او تصریح کرد : با وجود این، یعقوب همواره مقابل مدرسه ام می‌آمد و برایم ایجاد مزاحمت می‌کرد، اما من از ترس به خانواده ام چیزی نمی‌گفتم تا این که یک روز وقتی از مدرسه به خانه بازگشتم، برادرم به سمت من حمله ور شد و به شدت کتکم زد؛ مادرم نیز گوشی تلفنم را شکست و تازه فهمیدم که یعقوب تهدیدهایش را عملی کرده است.


بیشتر بخوانید


دختر مشهدی تاکید کرد: او با ارسال تصاویر و پیامک به گوشی برادرم مدعی شده بود با من رابطه نامشروع دارد اگرچه فریاد می‌زدم من رابطه‌ای با او نداشتم، اما آن تصاویر بدون حجاب چیز دیگری می‌گفت و کسی حرف هایم را باور نمی‌کرد.

او اظهار کرد: در این میان یعقوب تصاویر دیگری را برای خانواده ام ارسال می‌کرد و مدعی می‌شد با پسر‌های دیگر نیز روابط غیراخلاقی دارم به همین دلیل مورد بی مهری خانواده ام قرار گرفتم.

او فزود: حتی یک روز یعقوب به در منزل‌مان آمد و با تهمت‌های ناروا آبروریزی به راه انداخت تا جایی که حال پدرم بد شد و پس از تماس با پلیس او در حالی فرار کرد که پدرم را به بیمارستان بردند، من هم که دیگر نمی‌توانستم مزاحمت‌ها و آبروریزی‌های یعقوب مقابل مدرسه را تحمل کنم به ناچار ترک تحصیل کردم و دیگر به مدرسه نرفتم، اما باز هم یعقوب دست از مزاحمت هایش برنمی دارد و زندگی را برای خانواده ام تلخ کرده است.

این دختر مشهدی ادامه داد: در حال حاضر نیز به همراه مادرم به کلانتری آمده ایم تا در حمایت قانون قرار بگیریم. با راهنمایی‌های مهدی کسروی رئیس کلانتری نجفی مشهد با کسب مجوز‌های قضایی، یعقوب دستگیر و بازجویی‌های تخصصی از وی آغاز شد.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
ندا
۰۴:۲۰ ۲۱ آذر ۱۴۰۱
این پسره ی آشغال رو حبس ابد بدین. همچین حیوونایی نباید تو جامعه باشن